1- آمريكاييها در سال 2002 بعد از حمله به عراق و افغانستان در زمان بوش آماده ميشدند به ايران حمله كنند. قبل از حمله پنتاگون براي آمادگي بيشتر يك مانوري تحت عنوان «شبيهسازي جنگ با ايران» برگزار كرد. در اين مانور بيش از 13500 نفر از تفنگداران آمريكايي شركت كردند. نتيجه مانور اين بود كه جنگ با ايران بيش از 2 روز طول نميكشد، فقط در روز اول 20 هزار سرباز آمريكايي در همان دقايق اول به درك واصل ميشوند. آمريكاييها نتايج اين مانور را محرمانه نگه داشتند، اما به تدريج اخبار آن به بيرون درز كرد. لذا كركره جنگ با ايران را پايين كشيدند رفتند روي پروژههاي 10ساله جنگ نرم با تهران!
2- آمريكاييها نان گزينه نظامي روي ميز را از آن زمان ميخوردند. برخي سياستمداران ترسو در تهران را تحت تأثير قرار ميدادند. البته ناني هم از اين سياست در سفره سياسي جريان ليبرال و نئوليبرالها در داخل اختصاص ميدادند.
حال آنكه قطعا ميدانستند جنگي در كار نيست.
آمريكاييها برآورد سال 2002 خود را براساس توان نظامي آن روزگاران جمهوري اسلامي ايران به گزارش منابع و نفوذيها و جاسوسان خود تقويم كرده بودند. آنچه آنها از توان نظامي ايران امروز دارند به مراتب قويتر ، بيشتر و واقعيتر از آن زمان است.
گزارش منابع آنها حاكي است ، ايران روي انبوهي از موشكها و پهپادها در شهرهاي زيرزميني تكيه زده است كه ميتواند سالها بدون هيچ كاستي با ناتو بجنگد. خشاب موشكي و پهپادي ايران هميشه آماده است و ايران ميتواند از عمق زمين بدون كمترين تلفات از خود، بيشترين تلفات را به نيروهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي تحميل كند.
اگر توانايي ايرانيان در دريا و روي زمين و هوا را به قدرت موشكي و پهپادي ايران در عمق زمين اضافه كنيم، به حرفي ميرسيم كه از زبان شهيد حاج قاسم سليماني در اوج شرارت آمريكاييها در منطقه خطاب به ترامپ فرمود :«حريفت منم»!
3- عمليات تنبيهي وعده صادق يك «تست نظامي» براي نشان دادن صحت برآوردهاي صحيح پنتاگون در سالهاي 2002 به بعد از توان نظامي ايران بود. آنها به خطا نرفته بودند. اينكه كاخ سفيد و وزارت خارجه طي سالهاي اخير سه شيفت سخنگويان خود را مأمور كردهاند اين جملات را تكرار كنند كه ؛
- ما بناي گسترش جنگ در منطقه را نداريم.
- ما نمي خواهيم با ايران بجنگيم.
- آمريكا مخالف حمله نظامي اسرائيل به ايران است.
- و....
بيانگر اين حقيقت است.
4- صداي انفجار دهها موشك كروز و موشكهاي بالستيك ايران در دو منطقه اطلاعاتي و نظامي رژيم اشغالگر قدس بيان يك مفهوم ساده است كه نيازي به خيلي كندوكاو ندارد، آن را ميتوان اطلاعات مشهود نام نهاد .
صداي اقتدار ارتش و سپاه و ملت ايران را از منطقه نظامي «نواتيم» بشنويد!
نيازي به شبيهسازي جنگ نيست. اين يك جنگ واقعي است برويد دنبال بررسي نتايج آن!
5- هفت ماه است رژيم اشغالگر قدس زندان روباز غزه را به قتلگاه تبديل كرده است.
نتانياهو با نسلكشي و جنايات جنگي كه فریاد و اعتراض مردم جهان را در 5 قاره زمين درآورده ، ميخواهد به پيروزي برسد! شكست در ميدان و شكست در افكار عمومي جهان و رسانههاي حتي امپرياليستي ، شكست در مجامع ديپلماتيك جهاني و ... كابينه جنگي نتانياهو را به مرز ديوانگي رسانده است. آنها بدون هيچ اميدي در محاصره جبهه مقاومت دستوپاي بيهوده ميزنند راهي جز تسليم ندارند. تسليم براي آمريكا و رژيم صهيونيستي و زانو زدن در برابر راهبرد ايران درغرب آسيا كمضررترين اقدامي است كه مي توانند انجام دهند.
ضربه «نواتيم» نشان داد ايران در برابر هر نوع ديوانگي رژيم صهيونيستي و آمريكا آمادگي صددرصد دارد. آنها نيك ميدانند جوانان ايران قادرند در شرايط ديوانگي رژيم چندبار سرتاسر اسرائيل و پايگاههاي آمريكا در منطقه را با بمب و موشك از زمين وهوا و دريا شخم بزنند.
سپاه و ارتش و نيروهاي جان بركف ملت اين شخمزني را در مانورهاي مكرر شبيهسازي كردهاند و ميدانند چگونه از عهده آن برآیند.
6- ايرانيان با اين همه قدرت نظامي، خیلی تكيهاي جدی برآن ندارند. تكيه ايرانيان فقط به خداوند بزرگ است كه رعب و وحشت از قدرت جوانان اين مرزوبوم را به دل دشمنان افكنده است. ايرانيان ميدانند در اين جنگ نابرابر خداوند در كنار آنهاست و آنها را ياري ميدهد. پيروزي نهايي نزديك است:
لذا دعاي رزمندگان اسلام همواره اين بوده كه ؛
اي كه همه ملك هستي مال توست. اي كه هر شي در برابر تو تسليم است.
اي آنكه در آفاق و انفس نشانههاي خود را به ما نماياندي.
بهشت را بر ما ارزاني دار و ما را از جهنم كفر و شرك و نفاق و الحاد رهايي بخش!