به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در جدیدترین موضع گیری ضد ایرانیاش عملیات وعده صادق را نشاندهنده تهدید فزاینده ایران دانست و بر ضرورت همکاری کشورهای عرب خلیج فارس با آمریکا در زمینه "دفاع یکپارچه" تاکید کرد.
وزیر خارجه آمریکا در ادامه با اشاره به لزوم اتحاد و همکاری در میان کشورهای منطقه بر این امر اشاره داشت که طی هفتههای آتی با کشور شورای همکاری در خصوص یکپارچهسازی دفاع هوایی و موشکی و تقویت امنیت دریایی گفتگو خواهد کرد.
بلینکن طی ماههای اخیر هفت بار به غرب آسیا سفر کرده اما سفر اخیرش به ریاض تحت عنوان شرکت در داووس صحرا اولین سفرش به خاورمیانه پس از وعده صادق است. وی در نشست مشورتهای استراتژیک شورای همکاری خلیج فارس با آمریکا در ریاض که همزمان با نشست داووس برگزار میشد، این اظهارات را مطرح کرد که در واقع بیانگر چشم انداز آمریکا برای آینده منطقه غرب آسیا و خلیج فارس بود.
آنچه می توان از اظهارات بلینکن برداشت نمود، این است که کشورهای متحد آمریکا باید برای دوره پسا وعده صادق آماده شوند و در برهه جدید باید کشورهای منطقه باهم متحد شوند. البته پوشیده نیست که منظور وزیر امور خارجه آمریکا از کشورهای منطقه، رژیم صهیونیستی است و وی از کشورهای خلیج فارس میخواهد به روند عادی سازی روابط با تل آویو ملحق شوند.
در واقع آمریکا بعد از مشاهده ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در دفاع از خودش به دنبال این است تا کشورهای منطقه از جمله کشورهای جنوب خلیج فارس را به سپردفاعی برای رژیم صهیونیستی تبدیل نماید. این درحالی است که کشورهای منطقه بجز اردن در شب عملیات وعده صادق حاضر به درگیر شدن با موشکها و پهپادهای ایرانی نشدند؛ چراکه می دانستند که اولا جمهوری اسلامی به دنبال تنش نیست و بعد از حمله به ساختمان کنسولگری اش در دمشق وادار به واکنش در مقابل تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی شده است. ثانیا حساب کشورهای مسلمان منطقه از رژیم اسرائیل که به طور مستمر در حال اقدام علیه امنیت ملی ایران می باشد، متفاوت است.
به نظر میرسد در وضعیت کنونی که رژیم صهیونیستی در نتیجه سیاستهای توسعه طلبانه به یکباره با خشم فلسطینیها مواجه شده، آمریکا وارد عمل شده تا کشورهای عرب خلیج فارس را تبدیل به سپر بلای اسرائیل نماید و این امر را تحت عنوان " اتحاد و یکپارچگی کشورهای منطقه" نام نهاده است.
در واقع آمریکا به تعبیری درحال احیای ایده ناتوی عربی است که در دوره ترامپ هم دنبال می شد که تلاش داشت کشورهای شورای همکاری را همراه با مصر، اردن و رژیم صهیونیستی در اتحادیه سیاسی، نظامی و امنیتی سازماندهی کند تا از این رهگذر زمینه کاهش حضور در منطقه غرب آسیا را فراهم کند و تمرکز بیشتری بر حضور در دریای چین داشته باشد.
تفاوت تلاشهای دوره ترامپ در دوره جدید منطقه در این است که در آن زمان کشورهای شورای همکاری با استناد به تصویر ببر کاغذی از اسرائیل، این رژیم را به عنوان قدرتی توازن بخش در منطقه مدنظر داشتند، اما اکنون شرایط متفاوت است. در واقع کشورهای عربی در چهارچوب طرح آمریکایی باید عصاکش رژیم صهیونیستی شوند و همین مسئله سبب تغییر در ساختار محاسبه هزینه و فایده همسویی با رژیم صهیونیستی علیه ایران به ویژه پس از عملیات وعده صادق است.