روش اندیشه شهید مطهری مهجور مانده است

سمیه اجلی، مدرس دانشگاه، گروه فرهنگی الف،   4030212105 ۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵ تکراری یا غیرقابل انتشار

«مهجور ماندن روش شهید مطهری در طول این سال‌ها نتیجه‌ای که داده، محرومیت از ذخایر معرفتی ایشان است، این محرومیت یعنی نتوانستیم از ظرفیت پویا و جاری شهید مطهری در جهت پاسخ به چالش‌های فرهنگی‌مان بهره ببریم. ما تنها با گزاره‌های شهید مطهری مواجهه داشتیم؛ در چنین برخوردی دیگر سخت می‌توان با فراتر از زمانه بودن شهید مطهری سخن بگوییم.»

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های معلم شهید؛ استاد مطهری، که بسیاری بر آن اذعان داشته‌اند این بود که ایشان از زمان خود فراتر بوده و بیش از ظرف زمانی خود می‌اندیشید، و اینکه او نسبت به دغدغه جوانان عصر خویش احساس مسئولیت می‌کرد.

این ویژگی اخیر موضوعی بود که خیلی از متکلمان و اساتید اسلام‌پژوه نسبت به آن بی‌اعتنا بوده و دغدغه و شبهات ذهن جوانان برای این قشر چندان درخور توجه و تامل نبود. این موضوع را شاید بتوان به حساب این گذاشت که مطهری یک استاد دانشگاه بود و با قشر جوان جامعه ارتباط و دمخوری بیشتری داشت. مضاف بر اینکه شهید مرتضی مطهری شاگرد علامه طباطبایی بود، کسی که توجه به حرف و سخنان گوناگون موضوعی جدی برایش تلقی می‌شد، حتی اگر از قبل اشتباه نظری کلامی را می‌دانست، اجازه صحبت به قائل آن را می‌داد. به طور مثال بخشی از گفت‌وگوهای هانری کربن و علامه طباطبایی از این جهت بود که علامه از آنچه که در غرب مطرح می‌شود آگاهی یابد. همین خصیصه را می‌توان در شهید مطهری یافت، ایشان برای بررسی یک اندیشه سعی می‌کرد تمام موضوعات طرح شده در آن موضوع را بخواند و به ارزیابی آنان بنشیند، ولو اینکه با آن طرح و اندیشه مخالف باشد. همین ویژگی‌ها را می‌توان دلایل جلوتر بودن مطهری از زمانه و عصر خود دانست که او را در سال‌های پس از شهادتش ماندگار کرده است. وقتی شخصی در دانسته‌های خودش یا دانسته‌های سنتی مرسوم محدود نشود به نوعی پویایی در فکر و قلم می‌رسد که نوعی جریان اندیشه‌ای را به ارمغان می‌آورد.

نظر بر این است که ایده‌ها و طرح‌های شهید مطهری جاری و زنده است. به طور مثال وقتی شهید مطهری دست بر قلم برد تا کتاب "فلسفه حجاب" را به رشته تحریر درآورد، برخی از فقهای آن دوره بنا به دیدی که نسبت به زن، پوشش آن و حضورش در اجتماع داشتند با او مخالفت کردند، چرا که شهید مطهری از دید سنتی فاصله گرفته بود، این نوع مواجهه و روش شهید مطهری همچنان برای ما راهگشاست. بیش از آنکه بخواهیم به گزاره‌های کتب شهید مطهری توجه کنیم، باید روش و بینش او را درنظر داشت چرا که سبک مواجهه او پویا بوده و تا کنون قابل استفاده است.

مطهری در اندیشه سنتی متوقف نبود و نوعی تفلسف انتقادی نسبت به نظرات داشته و همین منجر شد که بتواند پا را از مسلمات سنتی پیش بگذارد و با جامعه ارتباط گیرد. اینکه امروزه بسیاری از دانشمندان و افراد علمی با جامعه ارتباط ندارند یا از آن عقب افتادند به همین جهت است که آنان در اندیشه‌های سنتی و افکار پیشینیان محدود شدند.

مهجور ماندن روش شهید مطهری در طول این سال‌ها نتیجه‌ای که داده، محرومیت از ذخایر معرفتی ایشان است، این محرومیت یعنی نتوانستیم از ظرفیت پویا و جاری شهید مطهری در جهت پاسخ به چالش‌های فرهنگی‌مان بهره ببریم. ما تنها با گزاره‌های شهید مطهری مواجهه داشتیم؛ در چنین برخوردی دیگر سخت می‌توان با فراتر از زمانه بودن شهید مطهری سخن بگوییم.