روزنامه جام جم نوشت: مدت زمان زیادی است که در شبکههای فیلتر شده فضای مجازی بهخصوص اینستاگرام، جو نامطلوبی حکمفرماست که با سبک و فرهنگ ایرانی همسویی ندارد. امکان دسترسی به این شبکه برای هر فردی با هر گرایش و مرام و مسلکی وجود دارد و هر شخصی براساس سبک و سیاق و معیارهای ذهنی خود به دنبال کسب درآمد در این فضاست.
بدترین نوع محتواهایی که در این شبکهها به هدف تبلیغات و کسب درآمد و جذب دنبالکننده تولید میشود، اغواگری زنان بدپوش و بیحجاب با آرایشهای تند و زننده با پوششهای نامناسب و تحریکآمیز و رفتارها و عشوهگریهای به دور از فرهنگ اصیل ایرانی هستند که همه نوع قشری آنان را دنبال میکنند.
سراغ نظرات کاربران این قبیل محتواها که میرویم اغلب با پیامهای غیراخلاقی و فحاشی و هرزهنگاریهایی از طرف هر دوجنس روبهرو میشویم. پیامهایی که ردپایی از فساد اخلاقی، کم رنگ شدن ارزشهای اصیل انسانی، رفتارهای ضد اجتماعی و منافی عفت در آن بسیار دیده میشود، اما با این وجود چنین صفحاتی همچنان به فعالیت خود ادامه داده و مرکزی برای عیاشی و هرزهنگاری افراد بیمار شدهاند، بدون آنکه بلاگر یا ادمین صفحه، کوچکترین تغییراتی در روش و متد کاری خود ایجاد کند.
زنان در معرض آسیب
طی پژوهشی که به همت کریم خانمحمدی و مریم غازی اصفهانی روی صفحههای عمومی اینستاگرام زنان ایرانی و صفحههای زنان و دختران دنبالکننده انجام شد، نشان میدهد که زنان، بیشتر از مردان تحت تأثیر فضای مجازی قرار میگیرند و آسیبهای این شبکه بر آنان بیشتر از مردان است. زنان، بیشتر در معرض مفاسد اخلاقی مانند: قماربازی، شرابخواری، خشونت، انحرافات جنسی و تبلیغات خارج از شرع و عرف قرار میگیرند و پس از مدتی بهدلیل عادیشدن مواجهه با چنین مواردی، قبح چنین اعمالی از بین رفته و حتی در برخی موارد به انجام رفتارهایی خلاف اخلاق و عفت در فضای حقیقی منجر میشود. مدگرایی یکی دیگر از مواردی است که در شبکه اینستاگرام با تبلیغ، الگونمایی و ترویج ظاهری خاص، بـه همراه ارائه راههای دستیابی به آن، زنان را برای رسیدن به ایدهآلی بیمنطق و غیرواقعی به تکاپو میاندازد.
فضای غیراخلاقی اینستاگرام دلیل بیعفتی
یکی ازعلل بیتوجهی به انجام دستورات دینی ازجمله رعایت عفاف و حجاب که سبب تغییرات گسترده فرهنگی و سبک زندگی اسلامی شده، همین صفحات با محتواهای غیراخلاقی است. این فضاها، قواعد فرهنگ واقعی را کمرنگ میکنند. در جامعه ایران، قواعد عرفی و قانونی مشخصی برای مثال در مورد رعایت حجاب وجود دارد. این قواعد در فضای مجازی یا بهصورت اندک به نمایش گذاشته میشود یا اصلا دیده نمیشود.
تا جایی که انتشار و تماشای عکس یا فیلم بیحجاب بلاگرهایی که به ظاهر خانوادهدار هستند، برای بسیاری از کاربران، امری طبیعی و بهنجار در فضای مجازی به شمار میآیدکه همین دیدگاه بیپروایی در فضاهای واقعی هم نمود پیدا کرده است. ناگفته نماند، روابط آزاد با نامحرم و خیانت سایبری در فضای مجازی بهخصوص اینستاگرام، بسیاری از تأثیرات فضای واقعی را دارد. از نظر اسلام در حفظ حریم با نامحرم، فرقی بین محیط واقعی و محیط مجازی نیست و ارتباط در محیط مجازی همانند خلوت دو نامحرم است و، چون کسی به آنجا راه ندارد، بنابراین محل اشکال است.
ضرورت ارتقای سواد فضای مجازی
برای شناخت سواد فضای مجازی، این پرسش اصلی مطرح میشودکه چه سبک زندگی و ارزشهایی توسط این فضاارسال یا حذف شده است و آیا مطابق با سبک زندگی، فرهنگ و ارزشهای دینی و اخلاقی است یا خیر؟ به صورت کلی میتوان سه رویکرد عمده در برخورد با این فضاها اتخاذ کرد؛ برخورد بدبینانه ومنع استفاده از این فضا، برخورد خوشبینانه و آزادی در بهره گیری از فضای مجازی و در نهایت برخورد واقعبینانه براساس محدودیتها و شروطی برای استفاده از این قبیل فضاها. دو روش اول برخوردهایی منفعلانه و غیرمسئولانه هستندکه نتیجهای جزسرخوردگی یاتغییرهنجارهای فردی واجتماعی نخواهد داشت، اما برخورد واقع بینانه در فضای مجازی براساس محدودیتها و شروطی قابل اجراست.
خاطره اکبری، روانشناس میگوید: آموزش سواد رسانهای و سواد فضای مجازی برای توانمندسازی افراد است و مردم را به ابزارهایی مجهز میکند تا محتوا و پیامهای رسانه و شبکههای اجتماعی را تجزیه و تحلیل کنند و آنها را متفکرانه و آگاهانه دنبال یا ایجاد کنند. سوادرسانهای با پرورش مهارتهای تفکرانتقادی ما راقادر میسازد تا حقیقت را ازاطلاعات نادرست وسوگیریها تشخیص دهیم. داشتن سوادرسانهای وسواد فضای مجازی به افراد کمک میکند تا با شناخت و تفسیر صحیح به موضوعات مختلف بپردازند. بیسوادی رسانهای آسیبزاست، همان گونه که آگاهی و سواد رسانهای به ارتقای تابآوری کمک میکند.