کشورمان در ماه های اخیر با بارندگی های قابل توجهی رو به رو بوده است. در این راستا، بر اساس گزارش های رسمی، میزان ریزش های جوی در برخی از استان های کشورمان، در مدت زمانی کوتاه، از میانگین سالانه بارندگی های آن ها نیز بیشتر بوده است. رویدادی که سبب شده تا برخی از استان ها و مناطق کشورمان با پدیده سیل هم رو به رو شوند. در عین حال، امیدواری های جدی نیز در مورد کم رنگ شدن و تضعیف بحران آب در کشورمان هم مطرح شده است.
با این حال، یکی از نکاتی که در بحبوحه بارندگی های قابل توجه اخیر کشورمان به نحوی جدی مورد اشاره بوده این است که آیا این بارندگی ها توانسته اند زمینه را برای احیای دریاچه ارومیه به عنوان دریاچه ای که به نماد بحران آب در کشورمان در سال های اخیر تبدیل شده و تبعات زیست محیطی قابل توجهی را نیز به همراه داشته، فراهم سازند؟
گزارش های رسمی حاکی از این هستند که تا 29 اردیبهشت ماه سال جاری، سطح تراز آب دریاچه ارومیه در مقایسه با سال گذشته، افزایش 23 درصدی را نشان می دهد. در عین حال، سطح آب دریاچه ارومیه در قیاس با مهرماه سال 1402 نیز افزایش 81 سانتی متری را نشان می دهد. آمارهایی که بسیاری را نسبت به احیای دریاچه ارومیه امیدوار کرده اند. با این همه، به نظر می رسد هنوز در مسیر احیا دریاچه ارومیه، 2 چالش جدی وجود دارد. اول اینکه باید توجه داشته باشیم که هنوز میزان زیادی از آب حوزه های آبریز دریاچه ارومیه، در عرصه کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد. این در حالی است که هنوز شیوه های آبیاری در بسیاری از حوضه های آبریز این دریاچه، سنتی است و البته که گزارش های مختلفی نیز در مورد افزایش برداشت غیرقانونی آب از حوضه های آبریز این دریاچه، منتشر و مطرح می شود. در این فضا، باید اذعان کنیم که با توجه به عدم اصلاح روندهای غلط در حوزه های آبریز دریاچه ارومیه و مدیریت آب در این حوزه ها، هنوز راه طولانی را تا احیای کامل دریاچه ارومیه در پیش داریم.
دوم اینکه جریان و گفتمان حکمرانی آب در ایران هنوز نتوانسته به نحوی منسجم و هدفمند، در عرصه میدانی روند احیای دریاچه ارومیه را محقق و عملیاتی و این مساله را به یک گفتمان مشترک در میان ذینفعان حوزه حکمرانی آب تبدیل کند. اکنون اضلاع مختلف حکمرانی آب در ایران یعنی دولت، کشاورزان و مردم عادی، آنگونه که باید و شاید، تصور درستی را از وظایف و کارکردهای خود جهت تحقق هدف احیایِ دریاچه ارومیه ندارند. چالشی که در دیگر نقاط بحران خیز آبی نیز به عینه قابل مشاهده است و البته که مورد اشاره تحلیلگران عرصه حکمرانی آب نیز بوده است. از این منظر، از حیث گفتمانی و فکری نیز زمینه های لازم برای احیای دریاچه ارومیه فراهم نیست. مساله ای که می تواند پیامدهای خود را در عرصه میدانی نیز نشان دهد.