قطار پیشرفت کشور در دوران شهید رئیسی شتاب چشمگیر و بی نظیری یافته است و اگر مردم ایران ، مدیریتی را به جایگزینی آن خادم ملت برگزینند که توان مدیریت حجم عظیم برنامههای پيش بيني شده و اقدامات نیمه کاره را داشته باشد ، همچنان میراث شهید جمهور یکی پس از دیگری سر سفره مردم خواهد نشست .
اما تشخیص اینکه چه کسی توانایی تحمل این بار سنگین را دارد ، نیازمند تامل و بررسی سوابق نامزدهای انتخاباتی است و باید شاخصهایی کلیدی و مهمتر را مبنای تعیین صلاحیت نامزدها قرار داد .
بیتردید یکی از شگفت آورترین خصوصیات شهید رئیسی ، خستگی ناپذیر ، و تلاش شبانه روزی ایشان برای خدمت به مردم بود . یعنی تجسم "مدیریت جهادی".
در بررسی سوابق نامزدها ، کسی که بیش از دیگران ، پیشینه دریافت این نشان خدمت را دارد ،
"دکتر قالیباف "میباشد که او هم در دوران مسئولیت های مهم خود ، آنهم در شرایطی که اینگونه مدیریت چندان خواستاری نداشت ،
● الگوی خدمت شبانه روزی را ارائه کرد .
●شاخص مهم دیگر سوابق اجرایی و تقبل مسئولیت های کلان است .
یعنی کسی که میخواهد عالیترین مسئولیت اجرایی کشور را بر عهده بگیرد باید پيش از آن در سمت های والای مدیریت کشور ، توانایی و کارآمدی خویش را نشان داده باشد .چرا که خداوند فرموده است :
*که امانت را به اهلش بسپارید* و چه امانتی عظیم تر از زمام امور مدیریت جامعه اسلامی است و نمیتوان کسی که سابقه تجربه مدیریت کلان کشوری ندارد یا کمتر دارد را یکباره مصدر امور ریاست جمهوری قرار دارد .
خوشبختانه دکتر قالیباف در مسئولیت های تعیین کننده ای نظیر فرماندهی نیروی انتظامی ، شهرداری تهران ، ریاست مجلس شورای اسلامی و موارد دیگر خدمت کرده است و آثار ماندگاری از خود به جا گذاشته است .
●سومین شاخصه مهم ، مدیریت تحول خواهانه است که شهید رئیسی حقیقتا درشیوه مدیریت الگوی جدیدی از ریاست جمهوری را از خود به جای گذاشت و دکتر قالیباف نیز در شهرداری تهران با ایجاد و توسعه مترو و تونل ها و بزرگراهها. نیز ایجاد پلیس ۱۱۰و تقویت نیروی انتظامی در خدمت مردم و مواردی دیگر آثار ماندگاری از خود به جای گذاشت .
●شاخص مهم دیگری که میتوان گفت وجه مشترک شهید رئیسی و دکتر قالیباف می باشد تخریب شخصیت هر دوی آنان در رقابت های انتخاباتی است .مساله ای که بر خلاف اخلاق ایرانی. اسلامی است و همواره مورد نکوهش بزرگان و مسئولان قرار گرفته است .
یعنی بزرگنمایی برخی مشکلات شخصی و خانوادگی و نا دیده گرفتن باور عمیق آن شخصیت به انقلاب اسلامی و توان بالای مدیریت اجرایی وی .
طبیعی است که اینگونه تخریب شخصیت ها موجب میشود که جامعه از ظرفیت مدیران توانمند محروم بماند چنانکه هشدار داده اند ،«« مبادا مدیریت های کلان جامعه به افراد دارای مدیریت ضعیف واگذار شود »». متاسفانه این شیوه تخریب شخصیت ها که پس از دوران شهید بهشتی ، مطهری ، رجایی و امثال آنان و با شهادت شان مسکوت مانده بود .
در انتخابات اخیر مجلس مجددا توسط گروههای تازه به دوران رسیده ای احیا شده است و امیدواریم مردم بصیر ایران به اینگونه تخریب شخصیت ها پاسخ منفی بدهند تا هدف کسانی که میخواهند مانع تعالی شخصیت های ذیصلاح بشوند ، خنثی شود .