آشفتگی «ظریف» از کجاست؟!

سامان مهراد، گروه سیاسی الف،   4030402071 ۴۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

حضور محمدجواد ظریف در کاشان و سخنرانی در جمع حامیان مسعود پزشکیان، عرصه‌ای بود برای عیان‌شدن چهره واقعی وزیر خارجه سابق. اویی که سال‌ها در ستایش احترام و مدارا و گفت‌وگو سخنان زیبایی می‌راند، تنها در عرض چند دقیقه عنان از کف داد و با نفی و پرخاش به رقبا و دوگانه‌سازی کاذب از «دیگران» بد و «مای» خوب، نشان داد که تا چه اندازه بی اعتنا به استدلال و منطق است. اگرچه این تنها رفتار تند ظریف نبود و او در سفر انتخاباتی پزشکیان به اصفهان هم مقابل فرد منتقد با تندخویی برخورد کرد و مشخص است که آشفتگی‌های این روزهای وزیر خارجه سابق تا چه اندازه تعمیق یافته است.

تصاویر خلق‌شده در کاشان که ترکیبی از تاختن کلامی ظریف و چماق‌داری اصلاح‌طلبان حاضر در صحنه بود، عیان ساخت که شعارهای مطروحه آنان که تصویری از پذیرش جامعه متکثر و احترام را به اذهان متبادر می‌کند، سرابی بیش نیست و اگر شرایط اقتضا کند، مشت و لگد و چماق‌ها بر سر برخی سرازیر خواهد شد که در جایگاه منتقد قرار گرفته و صرفاً نگاه متفاوتی با اصلاح‌طلبان دارند. نکته جالب و متناقض این نشست انتخاباتی جایی بود که ظریف مخالفین خود را اقلیتی نامید که با چماق بر سر اکثریت می‌کوبند اما در اثنای همین میتینگ اصلاح‌طلبان حامی او به‌صورت عملی نشان دادند که چماق‌دار واقعی چه کسی است!

این رفتارهای زننده گوشه‌ای از راهبرد انتخاباتی اصلاح‌طلبان به‌بن‌بست رسیده بود؛ جریانی که از خلق ایده جدید سیاسی و تحرک بدنه اجتماعی خود عاجز بوده و آنچه‌ که برای بقایش باقی‌مانده، رادیکال‌کردن فضا و چنگ‌انداختن به صورت رقبای سیاسی و هوادارانشان است. ظریف به‌عنوان یکی از کاتالیزورهای مهم جریان اصلاح‌طلب برای ترغیب دل‌زده‌ها و قهر‌کرده‌ها با صندوق رای، به‌خوبی می‌داند که دیگر راهی جز نفی دیگران و مقصر قلمدادکردن آنان در ناکامی خود، اصلاح‌طلبان و دولت حامی این جریان باقی‌نمانده و از این روست که احمدی‌نژاد تا جلیلی را مقصر شرایط کشور قلمداد می‌کند؛ بدون اینکه حاضر به ایراد توضیحاتی پیرامون عملکرد خود و گرفتار کردن کشور در چاه ویل برجامی باشد که به اضمحلال دچار شده و آن را سند افتخار خود می‌داند.

ظریف به‌خوبی دریافته که این انتخابات، حکم مرگ و زندگی برای جریانی را دارد که نه‌ مانند گذشته توانی برای بسیج اجتماعی داشته و نه کارنامه و دستاوردی برای تبدیل‌کردنش به برگ برنده مقابل رقبا. بنابراین راهی جز تاخت و تاز و پرخاش به دیگر جریان‌ها وجود نداشته و به‌همین دلیلی سعی می‌کند فضای انتخاباتی را رادیکالیزه کند اما قرار نیست که ایده خلق دوگانه‌های تصنعی کارکرد سابق خود را داشته باشد. جامعه کارنامه و عملکرد و راهبردها را مدنظر قرار می‌دهد نه اتهام‌افکنی و صحنه‌سازی علیه رقبا را.