مهاجرت خطری در توسعه اقتصادی است؟

  4030407086

حجم زیادی از جابجایی کارگران بسیار ماهر از کشورهای در حال توسعه به اقتصادهای توسعه یافته سوالاتی درباره چگونگی تاثیر نبود این کارگران ارزشمند بر اقتصاد کشورهایی که آنجا را ترک می‌کنند، مطرح کرده است.

به گزارش ایسنا  منتقدان استدلال کردند که مهاجرت بیش از حد افراد ماهر می‌تواند ظرفیت تولید یک کشور در حال توسعه را تضعیف کند و بدیهی است که میزان وقوع این امر، به مقیاس مهاجرت دائمی، اثرات بازخورد جبران کننده‌ای که ایجاد می‌کند و تکامل اقتصاد جهانی بستگی دارد.

بیشتر اقتصاددانان به این نتیجه رسیدند که از دست دادن نیروی مهارتی زیاد برای کشورهای در حال توسعه موجب آسیب اقتصادی می‌شود اما، در نهایت، درجاتی از مهاجرت ممکن است در واقع به نفع کشورهای در حال توسعه باشد که باعث القای ثبت‌نام بیشتر افراد در آموزش داخلی و ایجاد بازخورد از پرداخت دستمزد گرفته تا انتقال فناوری شود. علاوه بر این، جابجایی افراد ماهر در فرآیندهای جهانی شدن ذاتی است. بسیاری از تحلیلگران سیاست، بر خوب یا بد بودن جابجایی افراد ماهر تمرکز نمی‌کنند، بلکه به نقش اساسی آن در جهانی شدن و شرایط مورد نیاز برای بهره بردن از کشورهای فقیرتر توجه می‌کنند. آنان استدلال کردند تمرکز توجه باید بر اقدامات سیاست مهاجرتی باشد و به نفع کشورهای فقیرتر است که در این تغییرات مهم اجتماعی و اقتصادی گرفتار شده‌اند.

قبل از بررسی مهاجرت افراد ماهر از منظر جهانی شدن، مفید است در مورد نگرانی سنتی که در مورد مهاجرت افراد ماهر از کشورهای در حال توسعه بیان شده است، فکر کنیم. در ادبیات اولیه بحثی پر جنب و جوش در مورد اثرات رفاهی ناشی از فرار مغزها وجود داشت، با برخی اجماع که رفاه جهانی با انتخاب منطقی مهاجران بسیار ماهر برای جستجوی درآمدهای بهتر در خارج از کشور افزایش می‌یابد. مدل‌های نئوکلاسیک توسعه اقتصادی، این انتظار را ایجاد می‌کنند که فرار مغزها اثرات نامطلوبی بر توسعه یک کشور دارد، به‌ویژه، سطوح بالای مهاجرت افراد ماهر، رشد اقتصادی را کند می‌کند و بر افرادی که باقی می‌مانند تأثیر منفی می‌گذارد. در نتیجه فقر و نابرابری به احتمال زیاد افزایش می‌یابد اما در واقع، نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که سطح متوسط سرمایه انسانی در یک جامعه اثرات مثبتی بر بهره‌وری و رشد دارد.

نتایج تحقیقی در ۱۱۱ کشور طی سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ نشان داد که افزایش یک ساله در میانگین آموزش نیروی کار یک کشور، تولید هر کارگر را بین 5 تا ۱۵ درصد افزایش می‌دهد. برعکس، متوسط سطح پایین آموزش می‌تواند رشد اقتصادی را کاهش دهد، به درآمد کارگران کم مهارت آسیب برساند و فقر را افزایش دهد. کاهش در سطح متوسط سرمایه انسانی باعث کندی توسعه اقتصادی می‌شود. اولین اثر مهاجرت بدون ابهام کاهش سرمایه انسانی است. نتایج تحقیقات تجربی نشان می‌دهد که رشد اقتصادی اروپای شرقی به‌دلیل مهاجرت افراد ماهر در دهه ۱۹۹۰ کند شد. از دست دادن سرمایه انسانی مانع از رشد اقتصادی بالقوه می‌شود. پیامدهای بیشتر فشار دستمزد رو به بالا برای کارگران ماهر باقی مانده و در نتیجه افزایش نابرابری خواهد بود.

یک نظریه دیگر نشان می‌دهد که در برخی از سطوح بهینه مهاجرت (کمی اما نه بیش از حد)، کشورهای اعزام‌کننده در واقع سود می‌برند. امکان مهاجرت به کشورهای با دستمزد بالاتر ممکن است افراد را تشویق کند که تحصیلات عالی را برای یافتن کار با درآمد بهتر در خارج از کشور دنبال کنند. یک مدل اقتصادی نشان می‌دهد که با حجم بالای مهاجرت افراد ماهر، سهم کارگران ماهر در کشور مبدا در واقع رشد می‌کند. با افزایش ثبت‌نام به‌دلیل احتمال مهاجرت، میانگین سرمایه انسانی افزایش می‌یابد، بنابراین، رشد کلی کشور مبدأ می‌تواند تحریک شود. این مورد نشان می‌دهد که ممکن است «سطح مهاجرت بهینه» یا «فرار مفید مغزها» وجود داشته باشد.

اگر مهاجرت ممنوع شود، انگیزه کمتری برای ادامه تحصیل وجود دارد، اما مهاجرت بیش از حد افراد ماهر، موجودی کارگران ماهر را سریع‌تر از اینکه بتوان آن را بازسازی کرد، از بین می‌برد. ممکن است سطح بهینه‌ای از مهاجرت وجود داشته باشد که تحصیلات عالی را در کشورهای در حال توسعه و رشد اقتصادی را تحریک کند.

مهاجرت و جابجایی بین‌المللی کارگران ماهر تأثیرات بازخوردی را ایجاد می‌کند که به‌طور کلی نتایج اقتصادی مطلوبی ایجاد می‌کند. بازگشت مهاجران، به‌ویژه، می‌تواند جمعیت با تحصیلات عالی را در کشور مبدا تامین کند و به میزانی که مهاجران بازگشته بهره‌وری بیشتری داشته باشند، بهره‌وری کشور مبدا را بیشتر افزایش می‌دهند. برگشت پول از طریق دستمزدهای کارگری و انتقال فناوری می‌تواند به اندازه بازگشت فیزیکی مهاجران مهم باشد.

مهاجرت بازگشتی بهره‌وری را تسریع می‌کند. نرخ بالای مهاجرت پس از اقامت موقت در خارج از کشور ممکن است بهترین چیز در دنیای «فرار مغزها» باشد. کارگران خانگی ممکن است به امید رفتن به خارج از کشور تحصیلات عالی را دنبال کنند و در صورت بازگشت می‌توانند میانگین بهره‌وری کشور مبدا را افزایش دهند، به‌خصوص اگر پس از کسب تجربه و مهارت در اقتصاد پیشرفته‌تر به کشور بازگردند. بسیاری از ناظران بر این باورند که نرخ بازگشت به اندازه کافی بالا است؛ به‌طور متوسط حداقل ۵۰ درصد از مهاجران ماهر از اکثر دوره‌های خارج از کشور باز می‌گردند تا از اصطلاح فرار مغزها به‌طور کلی استفاده نشود. این محققان ترجیح می‌دهند از «گردش مغزی» یا «گذرا بودن حرفه‌ای» صحبت کنند.

بیشتر افراد برای فرصت‌های بهتر مهاجرت می‌کنند، با این حال، پس از نقل مکان به خارج از کشور، اتصالات و شبکه‌های خود را به کشور خود حفظ می‌کنند. هنگامی که این شبکه‌ها تقویت شوند، می‌توانند جریانی از دانش و فن‌آوری‌های جدید ایجاد کنند که می‌تواند رشد کشور مبدا را تقویت کند. چه مهاجران دائمی یا موقت باشند، پیوندهای سابق با کشور مبدا می‌تواند دانش و فناوری موجود را افزایش دهد که بهره‌وری را افزایش می‌دهد.