جوانان امروز و بحران مشارکت

  4030412005

گروه تعاملی الف - مصطفی آب روشن:

یکی از عناصر مهم و اساسی در سیستم‌های دموکراتیک؛ انتخابات است. این مکانیسم نشان‌دهنده مشارکت مردم در فرآیند تصمیم‌گیری و انتخاب نمایندگان خودشان است.

عدم استقبال مردم در انتخابات اخیر، انعکاس کم شدن اعتماد اجتماعی است. مردم ایران، احساس می‌کنند که این فرایند نمی‌تواند به تغییرات واقعی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی منجر شود. این اعتقاد به دلیل مشکلاتی مانند فساد، ناکارآمدی در اداره کشور و عدم شفافیت در فرآیندهای سیاسی و انتخاباتی شکل گرفته است. حضور کم رنگ جوانان در انتخابات نشانه‌ای از ناامیدی و عدم اعتماد آنان به تحقق انتظارات مورد نظرشان است. در واقع جوانان احساس می‌کنند که سیاستمداران و نهادهای اجتماعی به نیازها و ارزش‌های آن‌ها توجه نمی‌کنند. شیب کاهش مشارکت در انتخابات نمایانگر نوعی اعتراض غیرمستقیم به وضعیت  آنومیک در جامعه است.

مشکل مقبولیت نظام سیاسی در ایران به عوامل ساختاری و عاملیت بر می‌گردد. این مشکلات ارام ارام  در جامعه تسری پیدا کرده و هم اکنون مشاهده می‌کنیم که تاثیرات گسترده‌ای بر تفکرات جامعه داشته است. نظام سیاسی در ایران به شکل جمهوری اسلامی و با مکانیسم‌های مخصوص به خود ایجاد شده بطوریکه  نهادهای دینی به عنوان جزئی از ساختار اصلی قرار دارند. بعلت اینکه ایران یک جامعه متکثر است نسل جدید ممکن است احساس کنند که این ساختار نمایانگر تفکرات و ارزش‌های آنان نیست. فارغ از درستی و یا نادرستی این واقعیت، بایستی بپذیریم که جامعه فعلی ایران بر خلاف نسل گذشته به شدت سکولاریزه شده است. درک جوان امروزی اینگونه است که فکر می کند نظام سیاسی محدودیت های وسیعی در حوزه‌های مدنی و شهروندی به انان تحمیل می‌کند، اعضای جدید جامعه به حقوق بشر، آزادی بیان، حق انتخاب و دسترسی ازاد  به اطلاعات اهمیت فراوان می‌دهد  اما محدودیت‌های ساختاری باعث شده است که شهروندان احساس کنند جامعه بر اساس نظمی دستوری هدایت می‌شود و انها هیچ کنترلی بر سرنوشت خود ندارند.

فساد در نهادهای دولتی و ضعف عملکردی در رفع مشکلات اساسی جامعه نیز از عواملی است که  به کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی دامن می زند. متاسفانه این وضعیت به تقویت این احساس در جامعه منجر شده است که سیستم نمی‌تواند به درستی به نیازها و مشکلات جامعه پاسخ دهد. تصمیم‌گیری‌ها و رویه‌های اتخاذ شده توسط دولت‌ها از جمله رفتارهای متناقض سیاسی مقامات، شیوه برخورد با اعتراضات و جریانات اجتماعی رابطه معناداری بر کاهش اعتماد عمومی داشته است. بعبارتی  عدم شرکت در انتخابات انعکاس فروپاشی سرمایه اجتماعی  است.

اعتماد اجتماعی که یکی از مولفه‌های سرمایه اجتماعی است به معنای باور داشتن به نهادها و نظام سیاسی و اجتماعی است. وجود اعتماد اجتماعی موجب پایداری و سلامت اجتماعی می‌شود، زیرا افراد احساس می‌کنند که می‌توانند به یکدیگر اعتماد کنند و نظام سیاسی نیز به درستی نظرات و نیازهای آن‌ها را تأمین می‌کند. حاکمیت باید به این درک برسد که نگرش جوان امروزی تفاوت بنیادینی با نسل گذشته دارد. این رویکرد در مقایسه با نسل‌های گذشته به شدت تحت تأثیر تغییرات اجتماعی، فرهنگی و فناورانه قرار دارد انان به شکل معنا داری  از رویکرد‌های سنتی فاصله گرفتند و به دنبال ساختارهایی هستند که با پذیرش تنوع سازگار است. این تفاوت‌ها که به شکل عدم مشارکت نشان داده می‌شود؛ انعکاس تغییرات عمیق در نگرش جوان امروزی است که حکومت باید با آن‌ها آشنا شود تا بتواند به بهترین شیوه، به نیازهای جامعه پاسخ دهد.