دفاع از یک انتصاب

سامان مهراد، گروه سیاسی الف،   4030507081 ۸۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

محمدرضا عارف پس از چندین سال دوری از صحنه سیاست، به متن آمده و حالا در دولت چهاردهم عهده‌دار جایگاه معاون اول رئیس‌جمهوری است. عارف پس از پایان مجلس دهم که به‌عنوان نماینده مردم تهران در آن حضور داشت، چهار سالی را به حاشیه‌نشینی گذراند اما رای‌آوری مسعود پزشکیان و قدرت‌گرفتن اصلاح‌طلبان موجب شده تا بتواند مجدداً به گود سیاست ورود کند و عهده‌دار همان منصبی شود که سالیان قبل و در دولت هشتم (دومین دوره ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی) آن را در اختیار داشت. 

انتصاب عارف توسط پزشکیان، انتقادات برخی را در همین ابتدای کار نصیب رئیس‌جمهور کرده و حتی برخی از اصلاح‌طلبانی که حمایت بسیاری از پزشکیان در اثنای انتخابات کردند او را به‌دلیل این انتصاب شایسته انتقاد می‌دانند اما واقعیت‌های حاکم بر دنیای سیاست، ورای امیال و آرمان‌های عده‌ای است و آنچه که ارجحیت دارد، قدرت‌گرفتن چهره‌هایی است که هم از تجربه لازم برخوردار باشند و هم توانایی ایجاد رابطه متناسب با همه ارکان نظام را و این خصایص در محمدرضا عارف وجود دارد.

عارف هم از تجربه لازم برخوردار بوده، هم به‌دلیل میانه‌روی‌اش در بین عقلای اصلاح‌طلب وجاهت دارد و هم از ارتباط مناسبی با مجموعه نظام و حتی بخش قابل‌توجهی از اصولگرایان برخوردار است و همین ویژگی‌ها بین گزینه‌های موجود او را ارجح می‌کند. در یک انتخاب از دایره وسیعی از گزینه‌ها، شاید او جایی در میان انتخاب‌های نهایی نداشته باشد اما حالا که بنا به تشخیص مسعود پزشکیان در این منصب گمارده شده، باید به جامع‌الشرایط بودن او نسبت به دیگر چهره‌هایی که ظرفیت حضور در این پست را داشتند اشاره کرد.

اگرچه در این بین نمی‌توان به رئیس‌جمهور و شورای‌راهبری انتخاب اعضای کابینه انتقاداتی را در خصوص تناقض گفتار و کردارشان در همین ابتدای راه متذکر نشد. هم دکتر پزشکیان و هم محمد جواد ظریف به‌عنوان رئیس شورای‌راهبری، به‌صراحت بر جوانگرایی کابینه چهاردهم تاکید داشته و حتی آن را مزیت خروجی گزینه‌های نهایی مناصب مختلف دولت قلمداد کردند اما آنچه که در حال حاضر رخ داده، تفاوت‌های بارزی با وعده‌های مطروحه دارد. محمدرضا عارف 73 ساله در قامت معاون اول و محسن حاجی‌میرزایی 65 ساله که به‌عنوان رئیس دفتر رئیس‌جمهور منتصب شده‌اند، از سن بالایی برخوردار بوده و این انتصابات نشان داد که ممکن است ترکیب کلی کابینه چهاردهم و خروجی نهایی آن با جوانگرایی وعده‌داد‌ه‌شده متفاوت باشد که ضعف بزرگی در همین ابتدای راه تشکیل دولت تلقی می‌شود. اگرچه حضور جوانان در دولت بدون برخورداری از تجربه لازم مزیت چندانی نیست و چه‌بسا فقدان عنصر خبرگی به پاشنه‌آشیل جوانان کابینه تبدیل شود اما قرار بوده که ساز و کار طراحی‌شده موسوم به «شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه چهاردهم» با درنظرگرفتن شاخص‌هایی من‌جمله جوان‌گرایی دست به گزینش زده و نتایج نهایی با ادعاهای مطروحه تطابق داشته باشد که فعلا این مهم تحقق نیافته. هر چند که باید تا انتشار گزینه‌های نهایی صبر کرد و پس از آن به قضاوت نشست اما باید درنظر داشت که نیاز کشور، مدیران کارآمد از هر طیف سیاسی و با هر سن و سالی است و تاکید بیش از حد بر جوان‌بودن میانگین سنی کابینه و مسائلی از این قبیل با وجود مزیت‌های فراوان آن، ارتباط چندانی با مقتضیات امروز ندارد.