تاکید شمخانی بر تعامل نیروهای داخلی/ آخرین گزارش ظریف از شورای راهبری/ شرط بازگشت سلبریتی‌های پشیمان از نگاه رسانه اصولگرا

  4030509065 ۲۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۴ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی الف، با رصد اخبار و رویدادهای مهم، همچنین تحلیل‌های صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

تیم اقتصادی دولت پزشکیان باید بدون توجه به مذاکره برنامه ریزی کنند

جوان نوشت: «تجربه سال‌های ۹۲ به بعد به ما می‌آموزد که واگذار و معطل‌کردن همه امور به کسب رضایت طرف‌های خارجی یا دستیابی به توافق، هم موجب منجمدشدن مسیر پیشرفت کشور می‌شود و هم طرف‌های خارجی را در تحمیل اراده زیاده‌خواهانه‌شان برای کسب امتیاز بیشتر، تحریص می‌کند. از این‌ها گذشته تحولات پیش روی بین‌الملل نیز نوعی عدم قطعیت در بسیاری از شاخصه‌های تأثیرگذار را نمایان ساخته که نشان می‌دهد از هرگونه گره زدن تصمیمات به تحولات خارجی باید پرهیز کرد. 

برای عده‌ای ثبات اقتصادی سال‌های ۹۲ تا ۹۶ (که در مقاطعی هم به رکود پهلو می‌زد) امیدوارکننده و گاه آرمانی تلقی می‌شود. اما تجربه به ما می‌گوید این ثبات ازآنجاکه چندان منشأ واقعی نداشت و در واقع ناشی از تجمیع انتظارات روانی در مقطعی و نیز روز‌های خوش ابتدایی توافق در مقطع بعدازآن بود، عملاً دوره بدتری را در ادامه به دنبال داشت که طی آن بزرگ‌ترین جهش ارزی نیم‌قرن اخیر در بازار غیررسمی در نیمه دوم دهه ۹۰ رخ داد. در واقع آن ثبات کاذب که ناشی از انجماد و خوش‌خیالی بود، به رها شدن یک‌باره فنر و انفجار ارزی انجامید که پیامد‌های منفی جدی اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی داشت. 

اگر تیم اقتصادی دولت‌های یازدهم و دوازدهم یک درس مهم از تجربه مدیریتی خود در آن مقطع گرفته باشند که امروز (که سودای بازگشتن دوباره به پاستور را در سر دارند) برایشان مفید است، آن است که بدون هیچ چشمداشت به مذاکرات بیرونی (خواه مذاکرات هسته‌ای و حتی با قدرت‌های نوظهور) برنامه پیشرفت ایران را طرح‌ریزی کنند و هر جا که گشایشی در بیرون رخ داد آن را صرفاً به‌عنوان فرصتی برای تقویت توان داخل ببینند و لاغیر.»

***

قانون اقدام راهبردی برای انتفاع اقتصادی از برجام تصویب شد

خراسان نوشت: «اساسا قانون اقدام راهبردی هسته‌ای هم به این منظور نوشته شده بود که ابزاری برای تهدید طرف مقابل و خارج کردن کشور از نابسامانی اجرایی در این زمینه باشد. درحالی که تقریبا تمام نفع‌های برجام از بین رفته بود، کشور هنوز به تعهداتش عمل می‌کرد.

همین ابزارهای جدید در مذاکرات شش‌گانه‌ عراقچی در بهار 1400 دست مذاکره کنندگان را برای بده‌بستان باز کرد. درحالی که به اعتراف ظریف در گزارش 22 خود به مجلس در تیرماه 1400 او و روحانی تصور می‌کردند با به قدرت رسیدن بایدن، آمریکا به سرعت به برجام بازمی‌گردد، او چنین نکرد. لذا وضعیت به سمت مذاکره رفت و در مذاکره نیاز به بده‌بستان بود.

بدون این قانون ایران چیزی برای ارائه و روی میز گذاشتن، نداشت. اما قانون مجلس چه می‌خواست؟ تمام آن‎چه اقدام راهبردی هسته‌ای از تیم مذاکرات برای بازگشت به تعهدات برجامی می‌خواست در یک مفهوم خلاصه می‌شد «انتفاع اقتصادی».

مجلس از دولت وقت خواسته بود تا وقتی که کشور به نفع واقعی و روی زمین اقتصادی نرسیده است، هیچ امتیاز هسته‌ای به طرف مقابل ندهد. همان هدفی که روحانی در 92 اعلام کرده بود اما در 95 نتوانسته بود به درستی به دست آورد و در 98 با اقدام ترامپ به کل نابود شده بود.

بنابراین حال که از انتخابات و رفتارهای هیجانی عبور کرده ایم، بهتر است دولت چهاردهم مقتدرانه پای این قانون بایستد و آن را در محافل بین المللی به ابزاری برای کاهش فشار بر معیشت مردم تبدیل کند.چرا که منفعت ناشی از تغییر نگاه دشمن و رفع احتمالی تحریم ها به جیب مردم و حتی خود دولت می رود.»

***

انتقاد عباس عبدی از حدادعادل

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‎طلب در اعتماد نوشت: «در روز تنفیذ شاید انتظار هر چیزی را، جز سخنان آقای حدادعادل داشتیم. آقای حداد ریش‌سفید اصولگرایان است که از پاجوش‌های نواصولگرایی پاتک خورده‌اند، اکنون به نحو نادرستی و شاید به تصور خود، زیرکانه‌ای تعریض آشکاری را به آقای پزشکیان می‌کند، آن‌هم در شرایطی که مقام رهبری توصیه‌های موکدی درخصوص نحوه تعامل مجلس با ریاست‌جمهوری نموده‌اند و انتظار می‌رفت که ایشان حداقل همسو با ایشان سخن بگویند، ولی در یک برنامه تلویزیونی درباره رای اعتماد مجلس به کابینه احتمالی آقای پزشکیان چنین گفتند: «اگر آقای پزشکیانی که ما در مجلس می‌شناختیم خودشان تصمیم بگیرند، به نظر من مشکلی نخواهند داشت. قاعدتا هم خودشان تصمیم می‌گیرند. این حرف من هم جسارت تلقی نشود، ولی اگر خدای نکرده این‌طور باشد که یک فهرستی جلوی ایشان بگذارند و بگویند که اینها را ببرید مجلس، این ممکن است که دردسرساز باشد.»

آقای حدادعادل استاد فلسفه هستند و کتاب‌های یکی از بزرگ‌ترین فیلسوف‌های اروپا را ترجمه کرده‌اند، چگونه می‌شود که در مقام سخن؛ فاقد استحکام کافی نظر دهند؟ در این صورت از پاجوش‌های محترم اصولگرایی چه انتظاری می‌رود؟

اگر معتقدید که آقای پزشکیان «قاعدتا خودشان تصمیم می‌گیرند»، پس دیگر چه جای بحثی برای بقیه حالات می‌ماند؟ و اگر معتقدید که پزشکیان کسی است که فهرستی را به دست او بدهند که ببرد مجلس، در این صورت چه تعریضی از این بالاتر است؟ چه تناسبی است میان آن قاعده اول شما و این گزاره اخیر که لیستی را به دست او بدهند که ببرد مجلس؟

اگر صداقت باشد باید با عذرخواهی جبران شود. با گفتن اینکه این حرف جسارت تلقی نشود، مساله‌ای حل نمی‌گردد. آیا می‌توان از این‌گونه تعریض‌ها خطاب به شما گفت و متذکر شد که جسارت تلقی نشود؟...

آقای حدادعادل می‌دانند که لیستی را به آقای پزشکیان داده‌اند برخی از آنها در لیست پیشنهادی کارگروه‌های شورای راهبری حضور دارند. این سیاست آقای پزشکیان است که حتی از شما هم فهرست پیشنهادی را گرفته‌اند.»

***

آخرین گزارش ظریف از شورای راهبری

 محمدجواد ظریف در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:

«‏سلام
دیشب، دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳، آخرین جلسهٔ شورای راهبری برگزار شد و این شورا به کارش پایان داد. این شورا در بیش از ۳۰ جلسهٔ نیم‌روزی توانست برای هر کرسیِ کابینه پیشنهادهای کمیته‌ها و شخصیت‌های ملی به رئیس جمهور را ارزیابی شاخص‌محور کند و بعد از گفتگوهای تفصیلی و نظرخواهی مخفی گزینه‌های برتر را به رئیس جمهور معرفی کند.

به لطف خدا خروجی نهایی فرآیند پیشنهاد کابینه به رئیس جمهور در مجموع قابل دفاع و افتخار و همسو با راهبرد توافق‌گرا و عدالت‌خواهانهٔ دکتر پزشکیان شد و شورای راهبری از سلامت و کارآمدی گزینه‌های پیشنهادی به رئیس جمهور رضایت داشت. من و سایر اعضا همچنین بسیار خوشحال شدیم از این‌که در این فرآیند مشارکتی برای اغلب مسدولیت‌های هیئت دولت، نیروهای جوان توانا و زنان باصلاحیت متعددی شناسایی و معرفی شدند که بدون این سازوکار مشارکتی کشف نمی‌شدند.

مفتخریم که در پیشنهادهای ارائه‌شده به رئیس جمهور شماری از این جوانان و زنان توانا و شایستگانِ اقوام و مذاهب حضور دارند. بخشی از سرمایه‌های انسانیِ شناسایی‌شده در این فرآیند می‌توانند در مدیریت‌های دیگر نقش‌آفرینی کنند. به زودی گزارش جامع‌تری از فرآیند تقدیم خواهم کرد.

حتما کار ما بی‌نقص نیست و ان شاءالله با تدوین این کارزار فشرده سه هفته‌ای (که البته هنوز پایان نیافته و خبرسازی‌ها پیرامون معرفی یک یا چند نامزد نهایی کماکان بی‌پایه است) و مستندسازی آن، راه نقد، اصلاح و نهادینه شدن این روش شفاف و مشارکت‌جویانه آغاز خواهد شداز اعضای شورای راهبری، رؤسا و دبیران کارگروه‌ها و رؤسا و اعضای کمیته‌ها که در این نوآوری شجاعانه جناب آقای دکتر پزشکیان ایثارگرانه مشارکت فرموند سپاسگزارم.

از تمامی شخصیت‌های ملی، احزاب سیاسی، نخبگان، تشکل‌های جامعه مدنی و نهادهای دانشگاهی، صنفی و تخصصی که با معرفی نامزدهای توان‌مند ملی این فرآیند را معنا دار و فراگیر ساختند ممنونم.

از نخبگان، به ویژه زنان و جوانانی که با ارائه سوابق و برنامه‌های خود اجازه دادند گوشه‌ای از توان‌مندی‌های سترگ انسانی کشور را شناسایی کنیم، سپاس بی‌پایان دارم.

و بیش از همه وامدار مردم هوشمند ایران هستیم که فرصت چنین تجربه‌ جدیدی را با رأی و شکیبایی خود فراهم کردند. شاد و سربلند باشید.»

فرهیختگان درباره طولانی شدن فرایند کاری شورای راهبری نوشت: «شورای راهبری برخلاف زمانی که اعلام کرده بود، یعنی 3 مرداد ماه، اعلام نتایج بررسی نهایی را تا تحلیف رئیس‌جمهور ادامه داد. امری که در وهله اول می‌تواند حاکی از این باشد که برخلاف آنچه تصور می‌شد، چینش کابینه و تعیین گزینه‌های نهایی آن پیچیدگی‌های زیادی داشته و به این خاطر که اعضای شورای راهبری پیش از این اقدامی اینچنینی انجام نداده بودند، از پیچیدگی‌ها و دشورای‌ها نیز برآورد درستی نداشتند.

علاوه‌براین طولانی شدن زمان بررسی گزینه‌های پیشنهادی احتمال اعمال نفوذ و فشار احزاب اصلاح‌طلب برای سهم‌خواهی را تقویت می‌کند. امری که منجر می‌شود شورای راهبری بیشتر به شورای سهم‌خواهی تبدیل شود که برخلاف شعارهای اعلامی این شورا مبنی‌بر اولویت داشتن تخصص و کارآمدی بر وابستگی‌های سیاسی است.»

***

شرط بازگشت سلبریتی‌های پشیمان از نگاه رسانه اصولگرا

مشرق نوشت: «با گذشت دو سال از مشارکت در پروژه براندازی در ایران و آن تهدیدهای پر سروصدا، پرستو صالحی این بار در صفحه شخصی اینستاگرامی خود، ویدیویی منتشر کرده و اعلام می‌کند که از ماه‌های گذشته، از طریق خانه سینما درخواست بازگشت به ایران را دنبال کرده است.

علاوه بر پرستو صالحی، ظاهرا حمید فرخ‌نژاد، برزو ارجمند، مهناز افشار و ارژنگ امیرفضلی نیز خواستار بازگشت به ایران هستند. فعالیت فرخ‌نژاد در ماه‌های اخیر کاهش پیدا کرده و تقریبا خبری از او نیست. ارژنگ امیرفضلی نیز به طور پیوسته از مشقت‌های خود در کانادا می‌گوید و تورم و گرانی در غربت، او را به استیصال رسانده است.

بازگشت این دسته از ایرانیان به داخل کشور امری بلا اشکال است، و جمهوری اسلامی ایران از تمامی شهروندان خود در سراسر جهان حمایت کرده و آن‌ها را زیر پرچم خود خواهد گرفت، کما اینکه بیش از این بسیاری از سلبریتی‌های پشیمان نیز به کشور بازگشته‌اند.

اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که این افراد در بزرگترین جنگ هیبریدی تاریخ با سازمان موساد و سیا همکاری کرده و نتیجه آن شهادت بیش از ۲۰۰ نفر از مدافعان امنیت است، این خطای بزرگ با دادن یک ویدئو مبهم قابل بخشش نیست، حداقل این اتفاق آن است که این دست افراد همانطور که دو سال «کمپین براندازی» راه انداخته بودند این بار «کمپین پشیمانی» را وایرال کنند تا موضع آن‌ها به صورت مشخص قابل تحلیل باشد، از نظر قضایی نیز شکل برخورد با این افراد، مشابه برخورد با عناصر بریده از سازمان منافقین است که پس خروج از جهنم اشرف به کشور بازگشته‌اند.»

***

تاکید شمخانی بر تعامل نیروهای داخلی

دریابان علی شمخانی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:

«از ایران ۲۰۱۵ تا ایران ۲۰۲۴؛

۱)انسجام و اقتدار ملی رو به افزایش

۲)افزایش توانمندی برگشت‌ناپذیر در فناوری‌های پیشرفته و صنعت هسته‌ای صلح آمیز

۳)جایگاه تعیین‌کننده در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی

با فاصله گرفتن از تقابل و افزایش تعامل، چالش‌های داخلی و تحریم‌های خارجی قابل رفع است.»

***

هشدا مشرق درباره حذف ارز ترجیحی

ولی ا... سیف، رئیس کل اسبق بانک مرکزی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا درباره تجربه حذف یکباره ارز ترجیحی 4200 تومانی در دولت سیزدهم و ایجاد تورم‌های بالا در اقلام و کالاهای اساسی مردم تاکید کرد: اینکه می‌گوییم حذفِ شوک‌آور ارز ترجیحی به طور وحشتناک اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ممکن است که توان تحمل آن در جامعه وجود نداشته باشد، به همین دلیل است و معتقدم روش شوک درمانی به هیچ وجه مناسب شرایط ما نیست. بنابراین باید از روش تدریجی استفاده کنیم.

سیف همچنین گفته است: در اجرای چنین سیاست‌هایی به منظور حمایت از دهک‌های پایین جامعه دولت باید به فکر اعمال همزمان سیاست‌های جبرانی هم باشد. باید بررسی شود این اقدامات چه تاثیری روی کدام یک از گروه‌های کالایی خواهد داشت و مصرف کنندگان این گروه کالایی چه قشری هستند و براساس این اطلاعات و داده‌ها به صورت جبرانی مابه تفاوتی که حاصل می‌شود به این گروه‌ها تخصیص داده شود و از این طریق می‌توان بخشی از فشارهای افزایش قیمت را بر خانوار جبران کرد. هدف این است که در دوره انجام این اصلاحات فشارهای معیشتی به گروه‌های کم درآمد حتی الامکان خنثی شود.

مشرق در این باره نوشت: «سیاست تعیین ارز ترجیحی که در دولت رئیس جمهور روحانی تعیین تکلیف شد؛ یک امر معقول بود. معقولی که البته در دولت سیزدهم مورد انتقاد جدی قرار گرفت و بخشی از آن نیز حذف شد.

اقدامی ناصحیح که همگی دیدیم علیرغم وعده دولت اما منجر به گرانی گسترده شد و بعدا هم هیچ مقامی در قبال آن پاسخگو نبود.

ناصحیح بودن این سیاست به حدی بود که بعدا دولت رئیسی مجبور شد ارز 28 هزار و 500 تومانی را به عنوان جایگزین معرفی کند.

من حیث المجموع به نظر می رسد هرکس دیگری بخواهد پا در راه اشتباه ارتکابی دولت سابق بگذارد به چاه ویل گرانی بیشتر درخواهد افتاد فلذا به نظر می رسد سخنان آقای سیف در الزامات این مسئله کاملا مفید فایده باشد.

مسئله "حذف ارز ترجیحی" به حدی می تواند خطرناک باشد که برخی محافل تحلیلی؛ اثرات آنرا از اثر احتمالات مربوط به گران سازی سوخت بیشتر می دانند.»