به تازگی شاهد پایان یافتن جدیدترین دور از مذاکرات آتش بس جنگ غزه در دوحه قطر بودیم. مذاکراتی که در سایه انتقام قریب الوقوع ایران از رژیم اشغالگر قدس برگزار شد و البته همانطور که مقام های ارشد حماس اعلام کرده اند، بدون ثبت هرگونه دستاورد و نتیجه ملموسی، ادامه کار آن در قاهره دنبال خواهد شد.
در این راستا، در مدت اخیر شاهد ارائه طیف متنوعی از تحلیل و تفسیرها با محوریت مذاکرات مذکور و ابعاد و لایه های پنهان و آشکار آن بوده ایم. بسیاری بر این باور بودند که این مذاکرات با نتیجه همراه خواهد شد با این همه، در تحلیل این مذاکرات، توجه به 2 نکته ضروری به نظر می رسد.
اول اینکه دولت نتانیاهو در بازی با گزاره مذاکرات آتشبس جنگ غزه، انگیزه های جدی دارد. نتانیاهو به خوبی می داند که به ثمر رسیدن مذاکرات دو معنای مهم دارد: اول پیروزی حماس و مقاومت فلسطین و دوم، برکناری خودِ وی(نتانیاهو) از قدرت و تشدید بحران های سیاسی و امنیتی برای رژیم اشغالگر قدس. از این رو، نتانیاهو و دولتش نه فقط در رابطه با دور اخیر مذاکرات آتش بس جنگ غزه، بلکه در طی ماه های اخیر نیز به هر شکل ممکن سعی در وقت کُشی در قالب مذاکرات مذکور داشته اند و صرفا به آن به چشم اهرمی برای فریب افکار عمومی بین المللی و طرح این ادعا که به دنبال جنگ و خونریزی و نسل کشی در نوار غزه نیستند، نگریسته اند.
بگذریم که تحریکات گسترده آمریکا و رژیم اشغالگر قدس و دولت های غربی در مورد دور جدید مذاکرات آتشبس جنگ غزه نیز تا حد زیادی تحت تاثیر هراس جدی آن ها از انتقام ایران از رژیم اشغالگر قدس بوده است.
نکته دوم اینکه حتی اگر در قالب این مذاکرات شاهد حصول یک توافق باشیم، باید توجه داشته باشیم که سناریوی جدی تری مخصوصا از سوی آمریکا در حال مهندسی است. دولت بایدن در شش ماه آینده که سر کار است، اصلیترین تمرکز خود در مورد روند تحولات منطقه غرب آسیا را بر پایان دادن به جنگ غزه و مخصوصا تسهیل انعقاد توافق عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی قرار داده است. توافقی که در صورت انعقاد، هم تا حدی می تواند رژیم صهیونیستی را از موقعیت منزوی و به شدت ضعیف منطقه ای و بین المللی اش خارج کند و هم یک میراث مهم را برای بایدن به عنوان رئیس جمهوری که دیگر قرار نیست در قدرت باشد، برجا میگذارد.
البته عربستان سعودی نیز به واسطه توافق عادی سازی روابط با رژیم صهیوستی می تواند به یک توافق امنیتی با دولت آمریکا برسد. گزاره ای که سعودی ها مدت هاست در پیِ آن هستند. با این همه، باید توجه داشت که یک محور مشترک منافع هر سه بازیگر مذکور این است که عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی با میانجیگری آمریکا در پی توافق آتش بس جنگ غزه، تا حد زیادی معطوف به ایران نیز است و تشدید تقابل با تهران و محور مقاومت را هم دنبال می کند. به بیان ساده تر، اسرائیل و آمریکا و عربستان از رهگذر توافق عادیسازی می توانند موج تازه ای از تقابل را با ایران و محور مقاومت ایجاد و مدیریت کنند.