نگاهی به فرایند انتخاب وزرا

  4030605038

در جریان معرفی و رأی اعتماد اعضای کابینه چهاردهم در مجلس، حواشی در مورد تأیید وزرا از سوی رهبری پیش آمد که این چند روزه فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. .

روزنامه جوان نوشت: در جریان معرفی و رأی اعتماد اعضای کابینه چهاردهم در مجلس، حواشی در مورد تأیید وزرا از سوی رهبری پیش آمد که این چند روزه فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. بعدازآنکه یک نماینده مجلس در اثنای بررسی وزیر امور خارجه اظهاراتی مبهم در مورد توصیه به مجلس مطرح کرد، رئیس‌جمهور در نطق پایانی خود جملاتی را بر زبان راند که به بسیاری این‌گونه القا شد که بخشی یا همه وزرا به تأیید مقام معظم رهبری رسیده‌اند. 

رئیس‌جمهورمان سخنور حرفه‌ای نیست و خودش هم بارها این را تصریح کرده است، بنابراین اظهارات او ممکن است حاوی سبق‌لسان‌هایی بوده باشد که برداشت‌های دیگری را در افکار عمومی به دنبال داشته است. اما واقعیت آن است که رابطه رهبری و دولت در تمام این سال‌ها از قواعدی کلی تبعیت کرده که این قواعد تغییر نکرده‌اند. در تمام ادوار رئیسان جمهور فهرست کابینه خود را به جهت احترام و استحضار به رهبری ارائه کرده‌اند، اما مشی رهبری این نبوده که به جز چند وزارتخانه خاص که با جهت‌گیری‌های کلان انقلاب اسلامی یا مصالح عالیه کشور مرتبط هستند در عمده موارد اظهارنظر کنند. مواردی همچون وزارتخانه اطلاعات، خارجه یا دفاع یا در پاره‌ای موارد در برخی وزارتخانه‌های فرهنگی و آموزشی نیز ورود رهبری از جنس انتخاب نیست، بلکه صرفاً در صورت لزوم اظهارنظر در مورد گزینه‌های مدنظر رئیس‌جمهور است. 

در واقع این رئیس‌جمهور است که گزینه‌هایی را براساس سازوکارهای مدنظر خود پیشنهاد می‌دهد و نهایتاً رهبر انقلاب اگر ملاحظه‌ای در موردی داشته باشند، بیان می‌دارند. در ماجرای وزرای کابینه چهاردهم نیز همین منوال بوده است. مثلاً آقایان عراقچی یا صالح شریعتی اتفاقاً خروجی کمیته‌های شورای راهبری متشکل از اعضای ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان هستند و موافقت رهبر انقلاب با آن‌ها پس‌ازآنکه به‌عنوان گزینه‌های پیشنهادی رئیس‌جمهور ارائه شده‌اند، صورت گرفته است. به‌طور مصداقی وزیر ارشاد پیشنهادی، پیش‌تر حکم نمایندگی ولی فقیه در روزنامه اطلاعات را داشته است و پرسش رئیس‌جمهور و پاسخ رهبر انقلاب در خصوص امکان معرفی وی در عین حکم قبلی است. 

طبیعی است که نمی‌توان این افراد را منتخب رهبری برای کابینه دانست، اما می‌توان گفت رهبری با انتصاب آن‌ها موافق هستند. در برخی موارد حتی ممکن است که معظم‌له به برخی افراد پیشنهادی حتی نگاه مثبت هم داشته باشند، اما نهایتاً این ترجیح رهبری از میان گزینه‌های پیشنهادی است و در واقع این‌ها منتخب رئیس‌جمهور هستند. 

در مورد سایر وزرای پیشنهادی نیز مشی رهبر معظم انقلاب پرهیز از اظهارنظر سلبی و ایجابی است که منطق این مواجهه آن است که اولاً ممکن است ایشان شناخت نزدیک و مستقیمی از بسیاری از افراد جدید نداشته باشند (چه‌بسا خود رئیس‌جمهور نیز در مواجهه با برخی افراد پیشنهادشده از سوی شورای راهبری وضعیتی مشابه دارد) و ثانیاً ارزیابی مراجع نظارتی استعلامات و خود مجلس به‌عنوان تعیین‌کننده نهایی صلاحیت وزرا کافی دانسته می‌شود. 

رهبر انقلاب فراتر از مقام ولایت فقیه، فردی خبره، حکیم و باتجربه در مدیریت کلان کشور هستند و دیدگاه سلبی یا ایجابی ایشان نسبت به افراد به‌جز جنبه مولوی، از منظر ارشادی نیز حائز اهمیت است. البته روشن است که حتی اگر وزیری از سوی رئیس‌جمهور پیشنهاد شد و رهبر معظم انقلاب هم با آن مخالفتی نکردند و حتی از معرفی او ابراز رضایت کرده‌اند، به این معنا نیست که مجلس حق مخالفت با او را ندارد. نمایندگان مجلس باید با حجتی قطعی به افراد رأی دهند که طبیعتاً استماع نظر رهبر معظم انقلاب هم در تصمیم آن‌ها مؤثر است، اما نهایتاً خود نمایندگان هستند که تصمیم نهایی را گرفته و می‌گیرند. برای مثال اولین فرد پیشنهادی برای وزارت اطلاعات (در زمان تأسیس) با اینکه از سوی نخست‌وزیر معرفی شد و موردپذیرش امام (ره) و نیز رئیس‌جمهور وقت بود، به دلیل ضعف در دفاع از خود در مجلس نتوانست رأی اعتماد مجلس اول را کسب کند و عدم پذیرش او نیز به‌عنوان ضدیت مجلس با ولایت فقیه تلقی نشد. 

در بررسی کابینه چهاردهم هم اگر رئیس‌جمهور بدون اشاره به فرایند همیشگی ارائه فهرست وزرا به محضر ولی فقیه از کابینه دفاع می‌کرد (که بهتر بود چنین می‌شد) چه‌بسا تمام وزرا با رأیی کمتر راهی پاستور می‌شدند، اما نباید تصور شود که در دوره فعلی اتفاق جدیدی افتاده و خلاف رویه‌های متداول رخ داده است. البته رأی بالای مجلس به کابینه در جای خود معنادار است و بی‌شک تکلیفی مضاعف را متوجه رئیس‌جمهور و دولت چهاردهم در تلاش برای اعتلای کشور می‌کند.