پیامدهای ارتباط روسیه با محور مقاومت برای غرب

  4030629074

آمریکا از احتمال اقدام رئیس جمهور روسیه به تسلیح انصارالله یمن در چارچوب هشدارش به واشنگتن و متحدانش مبنی بر اینکه اجازه می‌دهند اوکراین از موشک‌های دوربرد استفاده کند، می‌ترسد.

متن پیش رو یادداشت جاسم یونس الحریری، تحلیلگر عراقی است که در پایگاه راهبرد معاصر منتشر شده است:

با وجود سال ها تدریس روابط بین الملل در دانشگاه، نقل قول وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلستان در دهه ۱۹۴۰ همچنان بر ادبیات بین الملل تأثیر دارد. هر سال به دانشجویانم در رشته علوم سیاسی می گویم، «هیچ دشمن دائمی وجود ندارد، اما منافع دائمی وجود دارد». روابط میان کشورها و رفتارهایشان بسیار شبیه به روابط میان افراد است. همین موضوع درباره برخی کشورها، به ویژه کشورهایی که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، همزیستی می کنند و به دنبال به حداکثر رساندن جنبه‌های مثبت میان خود هستند، ضروری است.

مقاله ای علمی که به وسیله مرکز مطالعات و مشاوره های «الزیتونه»، مستقر در بیروت پایتخت لبنان و به وسیله ولید عبدالحی اواسط ژوئیه منتشر شده بود، توجهم را به راهبرد روسیه در قبال جنگ غزه جلب کرد. در این مقاله عنوان شد، جنگ غزه به آرامی روسیه را به سمت محور مقاومت سوق می دهد، به ویژه با توجه به حمایت رژیم صهیونیستی از اردوگاه غرب در جنگ اوکراین و همراهی با برنامه‌ریزی غرب که به دنبال فروپاشی شوروی بودند و اکنون به دنبال سرنگونی حکومت فدراسیون روسیه هستند.

حمایت رژیم صهیونیستی از اردوگاه غرب در حالی است که اوکراین با پشتیبانی ناتو به دنبال تحریک تمایلات جدایی‌طلبانه در داخل روسیه، به‌ویژه ۲۲ جمهوری مستقل و ۸۹ واحد فدرال است  که اقلیت‌های آن ۱۹ درصد جمعیت روسیه را تشکیل می‌دهند. این مقاله توضیح داد، روسیه از دو زاویه به ایران می نگرد:

نخست، اینکه علاوه بر متحدی قوی در منطقه، پرچمدار محور مقاومت است. عملیات «طوفان الاقصی» روابط روسیه و ایران را در برابر میزان ثبات روابط دوجانبه در معرض آزمون قرار داد. این اعتقاد وجود دارد واکنش روسیه به حملات رژیم صهیونیستی به سوریه همچنان ناکافی است، ولی نمی توان منکر این شد که سیاست رژیم صهیونیستی باعث گسترش واگرایی روابط روسیه و صهیونیست ها می شود و به آرامی روسیه را به سمت محور مقاومت سوق می دهد؛ به ویژه با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی به دنبال جانبداری از اردوگاه غرب در جنگ اوکراین است.

دوم، اینکه روسیه به دنبال ثبات داخلی است، ولی تداوم جنگ غزه مانع از آن می شود، چه اینکه چند روز پس از جنگ، ناآرامی در بخش اسلام گرای داغستان به دلیل ورود مهاجران صهیونیست از سرزمین های اشغالی شکل گرفت.

بیشتر کسانی که از اتحاد جماهیر شوروی سابق به سرزمین های اشغالی مهاجرت کردند، متعلق به روسیه، اوکراین و بلاروس هستند و مسکو نگران است اختلافات موجود بر ثبات داخلی اش تأثیر بگذارد.

موضع جانبدارانه رژیم صهیونیستی باعث رویکرد روسیه برای نزدیک شدن حماس و گسترش و بهبود جایگاه مسکو در محور مقاومت شده است. روسیه در کشورهای اسلامی و جهان سوم به دنبال کاهش شکاف ها میان جنبش های اسلامی است که نمونه آن در سوریه و سال ۲۰۱۵ میلادی انجام شد. در ادامه، رویکرد روسیه با میزبانی از هیئت حماس در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی تقویت شد.


۲۴ ژوئن روسیه میزبان هیئت دیگری از مقاومت فلسطین بود. جنگ اوکراین رژیم صهیونیستی را مجبور به اتخاذ موضعی خاص و محکوم کردن عملیات نظامی ویژه روسیه کرد. از آن پس مسکو کمتر مشتاق ترمیم رابطه است و عملیات «طوفان الاقصی» باعث شکاف عمیقی در این زمینه شد. وال استریت ژورنال گزارش کرد، آمریکا از احتمال اقدام ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به تسلیح انصارالله یمن در چارچوب هشدارش به واشنگتن و متحدانش مبنی بر اینکه اجازه می دهند اوکراین از موشک های دوربرد استفاده کند، می ترسد.

این روزنامه می‌نویسد: مقام های اروپایی نگران هستند پوتین با مسلح کردن انصارالله یمن که درگیر حمله به کشتی‌ها در دریای سرخ است، بخواهد با آمریکا و متحدانش مقابله به مثل کند.

منطق رویارویی آمریکا و روسیه، مسکو را به حمایت فزاینده از جبهه حامی ایران سوق می دهد. حتی اگر کرملین همچنان امیدوار باشد در چارچوب توازن و میانجی گری باقی بماند. روسیه پیش تر در مناقشه میان قدرت های منطقه ای جانبداری خود را از مقاومت بیان کرده بود و احتمالاً مطابق آن عمل خواهد کرد. یکی از روزنامه های مهم روسیه ۸/۱۲/۲۰۲۴ متنی را در نسخه عبری خود منتشر کرد و نوشت: آیا روسیه بخشی از محور مقاومت شده است؟

این متن می افزاید: رژیم صهیونیستی نمی تواند چشمانش را به روی حرکت فزاینده مسکو به سمت تهران و همکاری های نظامی-فنی فزاینده دو طرف ببندد. این در حالی است که ارتباطات روسیه با حماس، حزب‌الله، انصارالله و گروه‌های شیعه عراق افزایش می یابد.