«ماهی ماه»؛ عطیه سادات حجتی؛ کتاب نیستان ای کاش رقم محبت من در چهره‌ات پیدا باشد!

عطیه سادات حجتی،   4030711062

قرار نبود چاپشان كنم … شايد اگر از ابتدا اين نامه ها براي كتاب شدن نوشته مي شدند، طور ديگري پيش مي رفتند … اما اين كلمات تنها به شوق لبخند او نوشته شدند … او كه ماه است … ماه … و من صدايش مي كنم ماهی‌ماه … با خودم قرار گذاشته بودم برایش چهل نامه بنویسم … که گوشه ای از محبتم را مکتوب کنم … اما اشتیاقش وقت خواندن آن ها مرا به ادامه دادن مشتاق تر کرد …

«ماهی ماه»

نویسنده: عطیه سادات حجتی

ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1403

208 صفحه، 295000 تومان

 

****

 

قرار نبود چاپشان كنم … شايد اگر از ابتدا اين نامه ها براي كتاب شدن نوشته مي شدند، طور ديگري پيش مي رفتند … اما اين كلمات تنها به شوق لبخند او نوشته شدند … او كه ماه است … ماه … و من صدايش مي كنم ماهی‌ماه …
با خودم قرار گذاشته بودم برایش چهل نامه بنویسم … که گوشه ای از محبتم را مکتوب کنم … اما اشتیاقش وقت خواندن آن ها مرا به ادامه دادن مشتاق تر کرد …
يك روز برایش نوشتم
«چهل نامه كه سهل است چهل سال مي توانم برايت بنويسم ... چه چيزي در دنيا براي من شادي آور تر از شاد كردن توست؟ اگر اين مرقومه ها دلت را شاد مي كند باز هم برايت مي نويسم تا رقم محبت من در چهره ات پيدا باشد ...»
اين شد كه نامه ها از صد شماره فراتر رفتند و مرورشان كه كردم ديدم نه فقط حرف هاي من به مادرم … كه حرف خيلي ها به مادرانشان است … نامه هايي كه بي بهانه يا به هر بهانه اي نوشته شده بودند تا پنجره اي تازه رو به منظره هاي قديمي باشند … پر از واگويه هاي شاعرانه و خيالات دخترانه … در جستجوي معنايي براي زندگي در هر اتفاق كوچك …
عذرخواه و اميدوار … معترف به عشق … و پناه آورده از غوغاي جهان به دامان مادر …
« یا حیاتی …
زندگی جانم … براي همه لحظاتی كه فكرت را مشغول چيزهايي كردم كه ارزش فكر كردن نداشت ...مرا ببخش ... براي همه حرف هايي كه زدم و ارزش گفتن نداشت ... براي انتخاب های عجولانه ام در نشر احساساتم ... براي تحليل هاي كودكانه ام وقت دلتنگي ... براي زاويه ديدم به زندگي وقت خستگي ... براي نگراني هاي بزرگم بابت چيزهاي كوچك ... براي يكريز حرف زدن هايم وقتي سرريز مي شوم ... براي همه وقت هايي كه سرت را درد آوردم ... كه دلت را ... براي همه لحظه هايي كه محتاج بخششت بودم و نگفتم كه ببخش ... مرا ببخش ... براي همه چيزهايي كه يادم هست و نمي خواهم مرور كنم ... براي همه چيزهايي كه يادم نيست ... براي اينكه با همه شباهت هايمان نمي توانم شبيهت باشم ... براي اين نسخه از من كه زود بي طاقت مي شود ... پرچانگی ميكند ... زياد انتقاد مي كند ... خودش وسط حرف خودش مي پرد ... انقدر مثال مي زند كه اصل حرف را يادش مي رود ... همين منِ شاعر مسلك عاشق ... براي همه نقطه هاي تاريك وجودم ... براي همه شعبه هاي جنونم ... براي همه چيز مرا ببخش ...
چه خوشبختم كه بخشنده ترين مادر دنيا را دارم ... كه هم مي بخشد و هم مي بخشايد ... »
امید که نامه ها مقصدشان را پیدا کنند …