نسل‌كشي و جنايت جنگي ديگر هيچ!

محمدکاظم انبارلویی،   4030724148 ۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

1- رژيم صهيونيستي بيش از يك سال است در طوفان‌الاقصي دست‌وپا مي‌زند.
اين رژيم در اين نبرد ، جز خشونت عريان، نسل‌كشي و ارتكاب جنايات جنگي حرفي براي گفتن ندارد.
شكار پهپادي حزب‌الله از جنايتكاران جنگي تيپ ويژه گولاني و پرتاب موشك در مقياس به‌طور متوسط 100 تا 150 فروند در روز و شب و مقابله نيرومند و پهلوانانه در زمين براي جلوگيري از نفوذ و پروژه دستاوردسازي ارتش صهيونيستي، آن‌هم پس از شهادت سيدحسن نصرالله يك ورق تازه‌اي در تاريخ طلايي مقاومت در غرب آسيا است.
تغيير معادله جنگ و عبور از پدافند به آفند، ارتش تروريستي رژيم اشغالگر قدس را گيج و مبهوت ساخته است.
ضربه به تيپ ويژه گولاني كه رسانه‌هاي دشمن از آن به‌عنوان مرگبارترين عمليات پهپادي حزب‌الله ياد مي‌كنند ، حرف جديد اين تغيير معادله است.
رژيم اشغالگر قدس پس از يك سال نبرد خونين در هوا ، زمين و دريا هيچ دستاوردي نداشته است. آن‌ها نتوانستند صداي مقاومت و حماس را در غزه خاموش كنند.
آن‌ها اسراي خود را نتوانستند آزاد كنند و به هیچ‌یک از اهداف اعلام‌شده نرسيدند.كودك‌كشي و ارتكاب جنايات جنگي و انعكاس آن در رسانه‌هاي آزاد جهان، جامعه جهاني را عليه مشروعيت رژيم صهيونيستي بسيج كرد. لذا آن‌ها از نسل‌كشي هم طرفي نيستند.
رژيم اشغالگر قدس فكر مي‌كرد گشودن آتش بيشتر در شمال و گسترش نبرد با حزب‌الله مفري براي اين معركه مي‌تواند باشد. اما عملا خود را درگير جنگي كرده است كه كمترين نتيجه آن تن دادن به تكرار نتايج نبرد 33 روزه حزب‌الله در سال 2006 است.
2- استمرار شرارت صهيونيست‌ها در ترور هنيه و شهادت سيدحسن نصرالله و ترور رهبران جهادي و فرماندهان مقاومت ، عملا تكثير صورت‌مسئله جنگ در غزه كه اسرائيل پاسخي براي آن ندارد.
جمهوري اسلامي ايران با عمليات صادق 1و2 نشان داد تحولات منطقه را هوشمندانه رصد مي‌كند و گزينه‌هاي بی‌شماری براي نگه‌داشتن آمريكا و رژيم صهيونيستي در «تله جنگ» دارد.
جمهوري اسلامي غير از مواضع رسمي ديپلماتيك و اقدامات نظامي روشن و كمرشكن در عرصه ديپلماسي عمومي به «زبان بدن» روي آورد.
نماز نصر در تهران با حضور ميليون‌ها نفر و سفر وزير خارجه ما در اوج بمباران بيروت به لبنان ، مواضع صريح رئيس‌جمهور در مجامع منطقه‌اي و از همه مهم‌تر سفر قدرتمندانه رئيس مجلس به لبنان و حضور در ويرانه‌هاي به‌جامانده از شرارت اسرائيل نوعي سخن گفتن از اقتدار ايران با زبان «بدن» بود.
رژيم صهيونيستي با اين زبان آشناست مي‌داند در آن بلوف نيست.
3- بين مفهوم «پيروزي» و «چيرگي» فاصله‌اي وجود دارد كه ديكتاتورها و ستمكاران تاريخ از وجود اين فاصله بي‌خبر هستند.
كافي است به حادثه كربلا و واقعه عاشورا يك نگاه گذرا كنيم و ماندگاري آن را در تاريخ بشر از منظر مفهوم «پيروزي» و «چيرگي» درك كرد.
دستاوردهاي ما در دفاع مقدس و پس‌ازآن و ظهور يك قدرت بزرگ در غرب آسيا نشان مي‌دهد پيروزي مقطعي دشمن و برخي عدم فتح‌هاي ما نمي‌تواند نوعي «چيرگي» براي حريف باشد. به‌قول‌معروف شاهنامه آخرش خوش است. حزب‌الله و حماس و حوثي‌ها در يمن و اصحاب مقاومت در عراق و سوريه آمادگي‌هايي دارند كه شگفتانه‌هاي آن در سال دوم جنگ غزه ديدني خواهد بود.
4- اينكه وزير محترم خارجه ما مي‌گويد: «مذاكرات غيرمستقيم با آمريكا به دليل شرايط خاص منطقه متوقف‌شده است» حكايت از اين دارد كه نتانياهو همه راه‌هاي صلح ، آرامش و آتش‌بس را در سرزمين‌هاي اشغالي بسته است.
آن‌ها به آوارگي و زندگي سگي در پناهگاه‌ها تن داده‌اند. اين موضع نتانياهو نشان مي‌دهد كساني كه در سمت درست تاريخ ايستاده‌اند هيچ راهي جز مقاومت ندارند.
ظاهرا اين آخرين جنگي است كه در غرب آسيا صداي توپ ، تانك ، موشك و پهپاد آن شنيده مي‌شود پس‌ازاین ديگر جنگي چه متقارن و چه كلاسيك وجود نخواهد داشت. چون صهيونيست‌ها قرار است روزها و شب‌هاي جهنمي را تجربه كنند تا از صفحه روزگار محو شوند.
5- آمريكا خود را درگير راهبردي‌ترين جنگ و شديدترين و طولاني‌ترين جنگ كرده است. رژيم صهيونيستي آمريكا را پس از جنگ دوم جهاني ، جنگ كره ، ويتنام ، افغانستان ، عراق و سوريه بار ديگر به «تله» يك جنگ فرسايشي انداخته است.
نتيجه اين جنگ از پيش معلوم است. صهيونيست‌ها با هر عمليات يك ميخ بر تابوت سربازان خود و آمريكا خواهند كوبيد.
زبان واحد ديپلماسي و ميدان در ايران نشان مي‌دهد ايران آماده ورود به هر گزينه‌اي با پيش‌بيني و پيشگيري‌هاي معقول و دقيق است.
ما وارد نبرد اراده‌ها و جنگ روايت‌ها با شرورترين و جنايتكارترين عناصري هستيم كه در تاريخ بشر بي‌سابقه است.
آخر وعاقبت اين «مچ‌اندازي» از پيش معلوم است.
ما در پيروزي حق بر باطل ذره‌اي ترديد نداريم.