در نقد راهبرد پینگ‌پنگی!

سامان مهراد، گروه سیاسی الف،   4030730102 ۳۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

آنچه که ایران طی دو عملیات مختلف نظامی علیه اسرائیل در فروردین‌ و مهرماه امسال انجام داد (وعده صادق ۱ و ۲) در نوع خود بی‌سابقه و کم‌نظیر بود و بخش کوچکی از توان تهاجمی نیروهای مسلح را به‌نمایش گذاشت. هر چند که رژیم‌صهیونیستی در اولین مواجهه مستقیم با ایران سعی کرد با سانسور، ضربات وارده را از انظار پنهان نگه داشته و از طریق رسانه‌ها راهی به‌سوی تقلیل عملیات ایران بگشاید – که تا حد قابل‌توجهی هم موفق بود – اما عملیات موشکی دهم مهرماه سپاه پاسداران که طی آن تنها در ۶ دقیقه - دو عملیات ۳ دقیقه‌ای - صورت گرفت، به‌قدری گسترده و موفقیت‌آمیز بود که امکان انکار آن وجود نداشت و تصاویر مخابره‌شده از این عملیات و حتی رصد ماهواره‌ای هم حاکی این مسئله بود. بر اساس روایت‌های رسمی، بیش از ۹۰ درصد موشک‌های ایران با وجود بهره‌گیری اسرائیل از پدافندهای پیشرفته و کمک دیگر کشورها به اهداف مدنظر اصابت کرد و اگر این عملیات ادامه‌دار بود رژیم‌صهیونیستی با شرایط اسفناکی مواجه می‌شد. 

موفقیت‌آمیزبودن وعده‌ صادق۲ اظهر من‌الشمس و برگی زرین در کارنامه نظامی جمهوری اسلامی ایران است اما آنچه که باید محل تدقیق قرار گیرد، نوع مواجهه با اسرائیل و پاسخ‌های احتمالی آن است. ضربات دریافتی و انهدام هیمنه پوشالی رژیم در عملیات‌های نظامی ایران، آن را در موقعیتی قرار داده که برای بازیابی خود، ناگزیر است پاسخ ایران را داده و به اهدافی در داخل کشور حمله کند. این مسئله به‌قدری برای اسرائیل حیاتی است که با توجه به ناکامی در رهگیری موشک‌های ایرانی طی دو عملیات متوالی و برای مصون‌ماندن از واکنش‌های بعدی ایران پس از حمله‌ تدارک دیده‌شده، به‌سوی آمریکا دست دراز کرده و سامانه موشکی تاد توسط ایالات‌متحده به سرزمین‌های اشغالی ارسال شده است. 

خوانش دقیق وضعیت موجود حاکی از تصمیم رژیم‌صهیونیستی برای پاسخ به ایران و حمله به نقاطی است اما آنچه که در این بین باید مورد توجه قرار گیرد، اتخاذ راهبردی است که همین حمله را هم در نطفه خفه کند. بر اساس اظهارات مقامات عالی‌رتبه نظام، سیاست قطعی ایران پاسخ قاطع و دندان‌شکن به هر گونه‌ تعرض احتمالی از سوی اسرائیل بوده که این واکنش فوری و سخت، مبتنی بر حمله صورت‌گرفته به خاک ایران است. اما آنچه که معادله جدیدی را ترسیم کرده و سطح بازدارندگی را به‌طور موثری ارتقا می‌بخشد، اقدام پیشدستانه برای جلوگیری از حماقت رژیم‌صهیونیستی است. می‌توان قبل از هر گونه اقدام اسرائیل برای پاسخ به عملیات وعده صادق ۲ و با توجه به تدارکات صورت‌گرفته از سوی رژیم که به‌نظر می‌رسد دلالت بر تعرض به خاک ایران دارد، اقداماتی پیشدستانه را ترتیب داد که خط قرمزی به‌روی تصورات باطل سران اسرائیل در جهت حمله به ایران بکشد. 

آنچه که از راهبرد ایران در مواجهه با رژیم صهیونیستی به ذهن متبادر می‌شود، اتخاذ سیاست نظامی – امنیتی پینگ‌پنگی است که مبتنی بر واکنش‌ و بر اساس اقداماتی است که اسرائیل در مقابل ایران مرتکب می‌شود. اما این سیاست قابل دفاع در این نبرد چندان کارساز نخواهد بود. آنچه که معادله‌سازی راهبردی را موجب شده و نوع مواجهه را از حالت پینگ‌پنگی خارج می‌کند، بازیگری خارج از ارزیابی‌های طرف مقابل است و بر این اساس اقدام پیشدستانه علیه اسرائیل توجیه می‌یابد. بهره‌گیری از ظرفیت‌های محاسبه‌نشده در این نبرد، کلید اصلی غلبه و چیرگی است.