شهادت بانوی ایرانی و رسوایی مدعیان «زن، زندگی، آزادی»
روزنامه کیهان نوشت: «روز دوشنبه ۲۸ مهر رژیم صهیونیستی طی یک حمله پهپادی بانوی ایرانی به نام معصومه کرباسی به همراه همسرش رضا عواضه را در حاشیه اتوبان در منطقه جونیه لبنان به شهادت رساند.
معصومه کرباسی، سال ۱۳۵۹ در شیراز دیده به جهان گشود. او فرزند حاج حسین کرباسی از اصحاب مسجدالنبی شیراز و از مهندسان برجسته سازمان جهاد کشاورزی بود. شهیده معصومه کرباسی فارغالتحصیل رشته مهندسی کامپیوتر دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز و از فعالان فرهنگی و رسانهای و از نخبگان برنامهنویسی در این دانشگاه بود. او سال ۱۳۸۲ با همکلاسی لبنانی خود دکتر رضا عواضه ازدواج کرد و به همراه همسرش در سال ۱۳۸۳ به لبنان رفت و در آنجا به حزبالله لبنان پیوستند.
وی در خانوادهای قرآنی پرورش یافت و مادر فداکار پنج فرزند بود. سالها با راهاندازی کانونها، مجالس فرهنگی و دینی با نگاهی امتی به مباحث جهان اسلام، هم اسطوره مقاومت شد و هم به آرزوی خود که بارها به خانوادهاش گفته بود، رسید.
همسر شهیدش، رضا عواضه در بیروت مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته کامپیوتر اخذ کرد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد و از دانشگاه امیرکبیر موفق به دریافت مدرک دکتری شد. وی از نخبگان امنیت سایبری حزبالله بود و تا آخرین لحظه در کنار حزبالله و همراه همسرش با رژیم غاصب صهیونیستی مبارزه کرد. شهادت این بانوی جلیلالقدر و همسر ایشان (رضا عواضه) قلوب مسلمین و آزادیخواهان جهان را جریحهدار کرده و واکنش برخی از رسانهها را به همراه داشت. با این وجود مدعیان «حقوق زنان» نسبت به شهادت وی موضعی نگرفتند و این مسئله، یکبار دیگر استاندارد دوگانه این طیف در رابطه با مسئله زنان را نمایان کرد.
کسانی که شعار «زن، زندگی، آزادی» را در بوق و کرنا کرده و مدعی حمایت تمامقد از حقوق زنان هستند، در جدیدترین رسوایی خود، نهتنها اقدام رژیم صهیونیستی را محکوم نکردند بلکه در حد اطلاعرسانی و بازتاب این خبر نیز ظاهر نشدند. حال بیش از پیش این مسئله به اثبات رسید که مسئله اصلی این طیف، زن و حقوق زنان نیست. لازم به ذکر است که فعالین فتنه «زن، زندگی، آزادی» در سال 1401، به سمبلی از تضییع حقوق زنان و لگدمال کردن آزادی و زندگی تبدیل شدند».
******
قاتل هیرمند در تهران
روزنامه فرهیختگان نوشت: «رئیس کرسی یونسکو در بازیافت آب، نامهای با موضوع دعوت از دانشمندان حوزه آب جهان اسلام برای یکی از چهرههای ضدایرانی طالبان ارسال کرده است. «فاروق اعظم» مشاور وزارت آب و انرژی افغانستان در این نامه از سوی کرسی یونسکو در بازیافت آب دانشگاه تهران دعوت شده است. در متن نامه با اشاره به شعار امسال یونسکو در روز جهانی آب یعنی «آب برای صلح» اشاره و نوشته شده هرساله از یکی از دانشمندان برجسته مسلمان در کشورهای اسلامی دعوت به عمل میآید که با ارائه یک سخنرانی تخصصی در حوزه آب و نشر دانش و تخصص در حوزه آب، موجب پیشرفت کشورهای اسلامی و همفکری در حوزه آب شوند. انتشار تصویر این دعوتنامه از سوی کرسی یونسکو در بازیافت آب و اساس دعوت از چهرهای مانند فاروق اعظم، اما واکنشهایی از جانب چهرههای علمی حوزه سیاستگذاری آب داشته است. اهمیت حضور اعظم به دلیل استفاده از برخی عناوین در دعوتنامه و بهانه دعوت از این چهره است. کرسی یونسکو در بازیافت آب در متن دعوتنامه خود برای اعظم از واژه «دانشمند حوزه آب در اسلام» استفاده کرده است. همچنین شعار امسال یونسکو «آب برای صلح» است. این درحالی است که پس از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان، ایران با چالشهای جدی درخصوص تأمین حقابه هیرمند روبهرو بود. از اینرو انتقادات جدی چهرههای علمی حوزه سیاستگذاری آب دقیقاً متوجه همین دو مسئله است که اعظم اساساً در جایگاه سخنرانی برای موضوع حوزه دیپلماسی آب، آن هم آب با شعار صلح نیست.
فاروق اعظم، فارغالتحصیل دانشکده اقتصاد در دانشگاه کابل است. مقطع تحصیلی بعدی خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت گذرانده و مقطع دکترا را در رشته اکتشاف منابع آب در دو کشور آمریکا و انگلستان گذرانده است. همچنین اعظم در الازهر مصر دوره علوم دینی خود را گذرانده است. آنچه مشخص است، این است که فاروق اعظم سالهاست در حوزه آب به دولتهای افغانستان مشاوره میدهد. مواضع او در رابطه با ایران مشخص است. او بر این باور است که روح معاهده هیرمند توسط ایران اجرا نشده است. همچنین او بر این باور است طبق این معاهده، ایران در سال ۱۹۷۷ متعهد شده که حدود دومیلیارد دلار برای اجرای معاهده در اختیار افغانستان بگذارد. این درحالی است که در هیچیک از بخشهای معاهده هیرمند، هیچگونه اشارهای به این موضوع نشده است. همچنین فاروق اعظم، بهشدت طرفدار سدسازی بر روی هیرمند است. از دیگر باورهای این چهره طالبان، این است که طبق معاهده هیرمند باید بندر چابهار بهطور کامل در اختیار افغانستان قرار بگیرد. همچنین خط چابهار تا دلارام افغانستان باید با هزینه ایران احداث شود. تمام این سخنان، برداشت شخصی فاروق اعظم از یک معاهده مشخص و روشن است.
در پروتکلهای ثبتشده معاهده هیرمند، هیچ کجا مسئله واگذاری بندر چابهار به افغانستان به میان نیامده است. اما در معاهده هیرمند، حتی هر دو پروتکل آن، هیچ کجا، بحث تسهیل دسترسی افغانستان به راههای ترانزیتی به میان نیامده است. نکته اصلی این است که فاروق در حوزه سیاستگذاری آب، در تمام این سالها تنها منافع افغانستان را درنظر گرفته است. اکنون دفتر بازیافت آب یونسکو از این چهره ضدایرانی برای حضور دعوت به عملآورده است.
از جمله مشکلات اصلی سیستانوبلوچستان در سالهای اخیر، خلف وعده همسایه شرقی در سالهای اخیر در بحث تأمین حقابه است. همچنین در سمت دیگر ماجرا، افغانستان و خصوصاً طالبان در سالها اخیر مسئله آب را به یک ابزار فشار سیاسی تبدیل کرده و با گسترش جدی سدسازی از یکسو و در سوی دیگر عدم رهاسازی حقابه هیرمند حتی در مواقع پرآبی، به دنبال ایجاد تنشهای اجتماعی و سیاسی در شرق کشور و فشار به مقامات ایرانیاند. اکنون پرسش جدی دراینبین این است که حضور چهرهای مانند فاروق اعظم، آیا دهنکجی به رنج بیآبی هموطنان سیستانوبلوچستانیمان نیست؟ نتیجه این مسامحه در رابطه با حضور این چهره ضدایرانی در عرصه دیپلماسی آب، به نفع ایران خواهد بود؟»
******
نوبهار وفاق یا مسیر بددلی خاتمی!؟
سایت مشرقنیوز نوشت: «حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی، معاون اسبق وزارت اطلاعات و از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری اخیر، در بخشی از یک مصاحبه با ایسنا پیرامون ارزیابی خود از عملکرد دولت رئیسجمهور پزشکیان با بیان اینکه نباید دولت را زود قضاوت کنیم، گفته است: من در مجموع آغاز خوبی از دولت میبینم، هم در روابط خارجی و بینالمللی، سفرها، ملاقات، مذاکرهها، گفتوگوهای تلفنی و هم در تدابیر داخلی. دولت هیجانزده عمل نکرد. دولت خیلی شلوغ نمیکند، شعار نمیدهد، وعده نمیدهد، صادقانه با مردم حرف میزند و سعی میکند نگاه کارشناسی را تا آنجا که بتواند حاکم کند.
او میافزاید: «تاکید میکنم که هنوز برای قضاوت زود است، اما فکر میکنم آغاز دولت، آغاز خوبی است و دعا میکنیم و کمک خواهیم کرد و هر پیشنهادی به ذهنمان برسد به دولت اعلام میکنیم.»
این وفاق و خوشدلی که در حمایت رجال شهیر اصولگرا از دولت اصلاحطلب رئیسجمهور پزشکیان میبینیم را بایستی تقویت کرد. حافظه سیاسی ما به خوبی به یاد دارد که برخی دولتها چگونه ابتدای کار خود را با مشاهده مخالفتهای سیاسی آغاز کردند.
و همینطور برخی دولتها را نیز به یاد داریم که شروع کار خود را با حمله به منتقدان و تهدید نخبگان آغاز کردند. اما هرچه بود اما آن تجربیات تلخ به فضل الهی تمام شد و اکنون دولتی روی کار آمده است که دوست و دشمن به زلال بودن و خوشدلی رئیسجمهورش باور دارند و همین خوشدلیها و تأکید بر وفاق است که اعاظم و معاریف جریان رقیب دولت را برای حمایت از رفتارهای درست به صحنه آورده است و شاهدیم که رجالی مثل حداد عادل، قالیباف، باهنر، پورمحمدی و... همدل و یکصدا به جبهه دفاع از عملکردهای اصولی رئیسجمهور پزشکیان رو آوردهاند.
در عین حال دولت و مدیران ستادی آن در سطح وزرا و رئیسجمهور باید بدانند که "سرمای زمهریر ناکارآمدی و بددلی" در کمین "فصل نوبهار وفاق" است و کسی که باید از فرصت این همدلیها استفاده کند شخص آقای پزشکیان است.
زلال بودن شخصیت ایشان بسیار مغتنم است لکن اگر به کارآمدی مزیّن نشود یا خدای نکرده همچون خاتمی به رذیلت بددلی با نظام اسلامی و عداوت با ولایت فقیه آلوده شود، آنگاه سرمای زمهریر به جای گرمای نوبهار خواهد آمد و جان همگان را خواهد آزرد. تجربه دیگران، چراغ راه دولت پزشکیان است».
******
ماجرای پاسگاه اماراتی در بوموسی چیست؟
روزنامه آرمان امروز نوشت: «هنگامی که بریتانیا در سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷) قصد خود را برای خروج از منطقه خلیج فارس اعلام کرد، شیخنشین شارجه ادعای خود را در مورد مالکیت جزیره بوموسی اعلام کرد. محمدرضا پهلوی هم به سر الک داگلاس-هیوم، وزیر خارجه وقت بریتانیا گفت که این جزایر متعلق به ایران است و باید به این کشور بازگردد. ایران در ۲۹ نوامبر ۱۹۷۱ با حاکم وقت شارجه وارد مذاکره شد و اعلام کرد که ایران هیچگاه از حق مالکیت خود بر این جزیره صرفنظر نخواهد کرد. البته حاکم شارجه نیز بر حق حاکمیت خود بر این جزیره پافشاری کرد.
در جریان این مذاکره، توافق شد که ایران حق اعمال حاکمیت بر بخشهای شمالی این جزیره را داشته باشد و بتواند نیروهای نظامی خود را در آن مستقر کند، شارجه نیز به اعمال حاکمیت بر بخش جنوبی و پاسگاه پلیسی در این جزیره رضایت داد. ارتش شاهنشاهی ایران با هدف اعمال حاکمیت خود بر این جزیره، روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ (۸ آبان ۱۳۵۰) و در نبود نیروهای بریتانیایی وارد بوموسی شد. اقدامی که گفته میشود، چراغ سبز بریتانیا را به همراه داشته است. حتی مطابق اسنادی که دو سال پیش منتشر شد، بریتانیا با شاه در مورد تحویل جزایر مورد اختلاف از جمله بوموسی به توافق پشت پردهای دست یافته بودند. این اقدام درست دو روز پیش از تاسیس کشور امارات عربی متحده، متشکل از هفت شیخنشین، در تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۷۱ انجام شد.
ایران در تابستان سال ۱۹۹۲ (۲ شهریور ۱۳۷۱) افزون بر کنترل رفت و آمد کشتیها، کنترل کامل جزیره بوموسی را از جمله با ممانعت از ورود اتباع کشورهای ثالث به آن، به دست گرفت. پاسگاه پلیسی که استقرار آن در ۲۹ نوامبر ۱۹۷۱ مورد توافق ایران و حاکم شارجه قرار گرفت، همچنان در جنوب بوموسی و منطقهای که بومیان اماراتی، حدود ۵ هزار نفری در آن زندگی میکنند، وجود دارد. طی سالهای اخیر، یعنی در اسفند گذشته و در مهر ۱۳۸۹، اعلام شده که سپاه پاسداران پرچم امارات عربی متحده را که در پاسگاه جزیره بوموسی به اهتزاز درآمده، پایین کشیدهاند.
ایران تاسیسات، ادوات و نیروهای نظامی خود را در این جزیره مستقر کرده و فرودگاه و اسکلهای در شمال غربی آن ساخته است. یک اسکله کوچک نیز در جنوب این جزیره در اختیار تجارت ساکنان بومی آن قرار دارد ولی ترددهای آن تحت کنترل ایران است. جایگاه استراتژیک بوموسی از جمله اشراف آن به تنگه هرمز و قرار گرفتن در عمیقترین پهنه آبی خلیج فارس که امکان تردد نفتکشها را میدهد، مهمترین دلایل اهمیت آن است. بنا به استنادات مورخان سابقه مالکیت ایران بر جزیره بوموسی بسیار طولانیتر از سه سده اخیر است و این جزیره بخشی از امپراتوریهای مختلف ایران بوده است».
******
در مقابل تهدیدات دشمن علیه تاسیسات هستهای چه راهکاری داریم؟
رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: «قابلیتهای دفاعی و امنیتی همیشه در ترازی بوده که با هوشیاری با هرگونه تهدیدی مقابله کند».
محمد اسلامی در حاشیه جلسه امروز هیئت دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسشی درباره تهدیدات دشمن علیه تاسیسات هستهای اظهار کرد: «همیشه تهدیدات دشمن علیه کشور را داشته ایم، اما قابلیت های دفاعی و امنیتی همیشه در ترازی بوده که با هوشیاری با هرگونه تهدیدی مقابله کند و تاسیسات هستهای هم بخشی از این کشور است و در قالب همین تمهیدات از آن دفاع میشود».
وی تاکید کرد: «هرگونه تهدیدی علیه تاسیسات هسته ای کشور از سوی دشمن، با پاسخ کوبندهای مواجه خواهد شد».
******
خط و نشان دیپلماتیک ایران
روزنامه اعتماد نوشت: «در شرایط پرتنش حاکم بر منطقه و با افزایش نگرانیها از احتمال رویارویی میان ایران و اسراییل، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، به منظور ادامه و تقویت رایزنیها درباره مسائل امنیتی و در راستای بازگشت صلح به منطقه، بحرین و کویت را به عنوان مقاصد دیگر تورهای منطقهای خود انتخاب کرد. این سفرها در حالی انجام میشود که تنشها در خاورمیانه به اوج خود رسیده و تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از تشدید بحران اهمیت بیشتری یافته است. به ادعای ناظران ،سفر عراقچی به بحرین و کویت در حالی انجام شد که روابط طرفین، بالاخص تعامل تهران و منامه طی سالهای اخیر فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. گروهی از تحلیلگران با اشاره به احیای روابط تهران و ریاض در مارس 2023 براین باورند که بحرین نیز با پیروی از برادر بزرگتر روابط خود را با ایران بازتعریف کرد، گروهی دیگر در دایرهای کلانتر تعامل ایران و پادشاهیهای خلیج فارس را رصد کرده و مدعیاند، بعد از حملات سال 2019، اعراب به این نتیجه دست یافتند که تنها راه بازدارندگی در برابر قدرت ایران بهبود روابط با این کشور است؛ ذیل همین نگاه عادیسازی تعاملات با تهران معنا شد. از همین رو و آنگونه که شورای آتلانتیک نوشته، در جریان تغییر رویکرد دیپلماتیک بحرین، پادشاه این کشور یعنی حمد بن عیسی آل خلیفه در دیداری با ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه، خواهان بهبود روابط با جمهوری اسلامی شد؛ بعد از این موضعگیری پادشاهی، وزرای خارجه بحرین و ایران در تاریخ ۳ تیر/ ۲۳ ژوئن در حاشیه نشست گفتوگوی همکاری آسیایی در تهران دیدار و توافق کردند که سازوکار لازم برای آغاز روند دیپلماتیک برای از سرگیری روابط را تعریف کنند.
با این حال در شرایط کنونی دیدار وزیر خارجه ایران با همتای بحرینی و کویتیاش در شرایط منحصر به فردی رقم خورده؛ شرایطی ملتهب که از آن تحت عنوان نقطه صفر خاورمیانه یاد میشود. ناظران با اشاره به مقصد اخیر سفرهای خاورمیانهای عراقچی یعنی بحرین و کویت و همچنین با استناد به اختلافهای پیدا و پنهان میان طرفین، براین باورند که رییس دستگاه دیپلماسی ایران با دو هدف این سفرها را کلید زده، نخست تلاش برای مهار بحرانی که میتواند پیامدهایی جدی برای منطقه داشته باشد و دوم هشدار مستقیم به ایالات متحده؛ کشوری که پایگاههای نظامیاش را در منطقه، بهطور مشخص در بحرین و کویت جای داده و در صورتی که بخواهد در ارتباط با ماجراجویی اسراییل، رویکردی تهاجمی داشته باشد، پایگاههایش برای ایران و مقاومت به مقاصدی جذاب تبدیل خواهند شد. از همین رو عباس عراقچی صراحتا اعلام کرد که ایران از نزدیک تمامی پایگاهها و تحرکات امریکا را رصد کرده و اطلاعات پایگاه امریکا در اردن را در اختیار سیستم این کشور (اردن) قرار دادیم».
******
انتقاد تند حسین شریعمتداری به مجمع مدرسین حوزه علمیه قم
حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:
«۱- گروه موسوم به «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم»! که با انگیزه ایجاد یک «جریان موازی» در مقابل «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» تشکیل شده بود، به بهانه رخدادهای اخیر در غزه و لبنان و جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی، بیانیهای صادر کرده و در آن به گونهای وقاحتآمیز و شرمآور، موجودیت رژیم جعلی اسرائیل را بهرسمیت شناخته است! به بیان دیگر در پوشش نام «مندرآوردی» مجمع مدرسین حوزه علمیه قم! به مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها برخاسته است. بخوانید!
۲- در بخشی از بیانیه این گروه آمده است: «این مجمع، بازگشت این رژیم به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین (همان طرح ۲ دولتی قدرتهای استکباری غرب) را راهحل برونرفت از این بحران میداند»!
همانگونه که ملاحظه میشود، گروه یادشده، تشکیل -بخوانید جعل - رژیم منحوس صهیونیستی را «قانونی» ! معرفی میکند و به روی خود نمیآورد که رژیم وحشی اسرائیل با اشغال نظامی سرزمین فلسطین، قتلعام گسترده ساکنان بومی این سرزمین مقدس، آواره کردن میلیونها فلسطینی از وطن خود و... هزاران جنایت دیگر که علیه مردم مظلوم این مرز و بوم مرتکب شدهاند، شکل گرفته و با عنوان جعلی اسرائیل پدید آمده است! کجای این رژیم خونریز و نسلکش قانونی است؟!
۳- در بیانیه به خیال خود شقالقمر کرده و به عنوان یک راهحل! خواستار «بازگشت این رژیم به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین»! شدهاند که باید پرسید آیا نمیدانید که رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ و بعد از قتلعام گسترده مردم فلسطین که با حمایت و کمکهای مالی و تسلیحاتی و نظامی قدرتهای استکباری صورت گرفته بود، جعل شده است؟! اگر میدانید، پیشنهاد «قانونی بودن»! مرزهای قبل از تهاجم ۱۹۶۷ را از کدام کیسه درآوردهاید؟! و اگر- در حالی که امروزه کودکان دبستانی هم از این واقعه باخبرند -شما از آن اطلاعی نداشته و نمیدانید! چه اصراری دارید درباره موضوعی که نمیدانید اظهارنظر کنید؟! و البته سؤال دیگری نیز در میان است و آن، این که چرا راهحلی که ارائه کردهاید دقیقاً همان راهحل مورد نظر آمریکا و اسرائیل و اروپا و برخی از دولتهای دستنشانده منطقه است؟! آیا این همخوانی اتفاقی و تصادفی است؟! اگر چنین است چرا اتفاقاً با دیدگاه قدرتهای استکباری حامی اسرائیل مو نمیزند؟!
۴- این نکته نیز گفتنی است که اگر دشمنان اسلام و انقلاب و ماشینهای تبلیغاتی آنها، مجمع به اصطلاح مدرسین را در همان حد و اندازه چند نفری که عضو آن هستند، مطرح و معرفی میکردند، نیازی به این وجیزه نبود ولی از آنجا که دشمن از بزرگنمایی بهعنوان یک ترفند تبلیغاتی استفاده میکند، بعید نیست که این گروه چند نفره را در جایگاه جامعه عزیز و محترم حوزه علمیه بنشاند و دیدگاه انحرافی این گروه را به جمعیت فراگیر و پُرشمار «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» نسبت بدهند!
۵- و بالاخره این احتمال نیز دور از ذهن نیست که افرادی از بیخبری و غفلت و مخصوصاً کمدانی دستاندرکاران این گروه سوءاستفاده کرده و بیانیه یادشده را به نام آنها منتشر کرده باشند! این احتمال اگرچه بسیار ضعیف است و در صورتی که چنین بود، بایستی صحت آن را بعد از انتشار تکذیب میکردند ولی اکنون، دستکم این که اگر فریب خوردهاند، هرچه زودتر دیدگاه خود -و یا دیدگاه نسبت داده به خود- را اصلاح کنند و ننگ حمایت از موجودیت منحوس رژیم وحشی و جنایتکار صهیونیستی را از دامان خود پاک کنند».
******
توضیحات وزیر ارشاد درباره رفع ممنوعالکاری برخی هنرمندان
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص رفع ممنوع الکاری برخی هنرمندان گفت: «کارهای خوبی صورت گرفته است و امیدوارم خبرهای خوبی داشته باشیم».
سیدعباس صالحی روز چهارشنبه در جمع خبرنگاران در پایان نشست هیات دولت درباره ممنوع الکاری برخی هنرمندان اظهار داشت: «من جلسه قبل هم عرض کردم، یک فرآیندی دارد که دوستان ما دارند بررسی می کنند».
وی افزود: «برای کسانی که احیانا محرومیتهای کم یا زیادی اتفاق افتاده، کارهای خوبی صورت گرفته است، امیدوارم خبرهای خوبی هم داشته باشیم».
صالحی درباره دو خبرنگار بازداشتی گفت: «در فضای دولت، هم بنده و هم وزیر دادگستری، نامه ای که وکلای دو خبرنگار تهیه کرده بودند را به جناب آقای اژهای منتقل کردیم و پیگیر مساله آنها به طور جدی هستیم».
وزیر فرهنگ درباره اظهارات سخنگوی دولت در باب اهمیت کار فرهنگی در خصوص مساله حجاب تصریح کرد: «در کلیه بحث های فرهنگی حجاب، دستگاه های مختلفی دخیل هستند. دستگاههای فرهنگی که در حوزه حجاب مسئولیت پیدا کردهاند، هم در قوانین سابق و حتی در قانون جدید، مجموعههای مختلفی هستند».
صالحی ادامه داد: «طبیعتا بخش مهمی از فعالیت حوزههای فرهنگی به آن چیزی برمیگردد که میتواند تبیین، توجیه و توضیح فلسفه عفاف باشد».
******
کدام محفل برای لاپوشانی سرعت پایین اینترنت تلاش میکند؟
سایت تابناک نوشت: « در حالی که کاربران فضای مجازی و حتی خبرگزاری رسمی کشور از کاهش سرعت اینترنت شکایت دارند، برخی پایگاههای خبری اکوسیستم فناوری و محافل خبری-سیاسی با استناد به ابزار "اسپید تست" از افزایش سرعت اینترنت خبر دادهاند! این گزارشها، با انتقاد شدید کاربران مواجه شده و به گمان برخی، رسانهها به جای واقعیتنگاری، در حال ارائه تصویری رپرتاژگونه از وضعیت اینترنت هستند. حالا این سؤال مطرح است:آیا این همسویی رسانهها با وزارتخانه، برای پنهانسازی واقعیت است؟
در روزهای اخیر، در حالی که بسیاری از خبرگزاریها و کاربران از کاهش سرعت اینترنت در کشور گلایه کردهاند، برخی پایگاههای خبری مرتبط با اکوسیستم نوآوری و فناوری کشور ادعای افزایش سرعت اینترنت را مطرح کردهاند. این ادعا با استناد به نتایج سایت اسپید تست (Speed Test) منتشر شده است، ابزاری که در دوره وزارت عیسی زارعپور، وزیر سابق ارتباطات، برای نمایش وضعیت سرعت اینترنت در وزارتخانه استفاده میشد. این ابزار از طریق یک مانیتور به ویژه در زمانهایی که کاربران نسبت به کاهش سرعت اعتراض داشتند، وضعیت اینترنت را نمایش میداد.
در دوره وزارت عیسی زارعپور، اسپید تست به نمادی از وضعیت اینترنت کشور در وزارت ارتباطات تبدیل شد. تا جایی که حتی در مراسم تودیع و معارفه میان عیسی زارعپور و ستار هاشمی، کاربران فضای مجازی به طنز گفتند که زارعپور ابزار اسپید تست را به هاشمی، وزیر جدید، تحویل داده است اما انتقادهای این روزها زمانی بالا گرفت که یکی از پایگاههای خبری اکوسیستم نوآوری و فناوری با انتشار گزارشی مبنی بر افزایش سرعت اینترنت، مجدداً نتایج اسپید تست را به نمایش گذاشت.
این ادعا با واکنشهای کنایهآمیز کاربران فضای مجازی مواجه شد، به طوری که برخی گفتند: «ظاهراً عیسی زارعپور سردبیر این پایگاه خبری شده است.» در حالی که بسیاری از خبرگزاریها و کاربران همچنان از کاهش محسوس سرعت اینترنت شکایت دارند. عملکرد وزارت ستار هاشمی نشان میدهد که نه تنها وعدههای اولیه درباره برداشتن فیلترینگ توسط او مورد تردید است، بلکه این تصور ایجاد شده است که وزارت هاشمی ادامهای از دوره عیسی زارعپور است. با این تفاوت که اکنون پایگاههای خبری اکوسیستم فناوری نیز با او همسو شدهاند، که موجب افزایش انتقادها نسبت به نحوه گزارشدهی این رسانهها به دلیل نادیده گرفتن واقعیتهای میدانی کاربران شده است.
از سوی دیگر، شاید پایگاه خبری مذکور در بازتاب وضعیت اینترنت بیش از حد به دادهها و گزارشهای رسمی وزارت ارتباطات تکیه کرده است. انتشار نتایج ابزار اسپید تست و تأکید بر افزایش سرعت اینترنت در این پایگاه خبری، در حالی که بسیاری از کاربران از کاهش سرعت شکایت دارند، این تصور را ایجاد کرده که شاید رویکرد رسانهای این پایگاه بیش از اندازه همسو با مواضع وزارتخانه باشد.
همچنین، این نوع پوشش خبری که به جای بازتاب واقعیتهای میدانی، تصویری مثبت از وضعیت اینترنت ارائه میدهد، چند روز پیش از برگزاری نشست خبری ستار هاشمی در هفته جاری منتشر شده است. این همزمانی، شائبههایی را ایجاد میکند که شاید پایگاههای خبری مذکور با رویکردی مشابه رپرتاژ، تلاش دارند تا پیش از این نشست، تصویری مطلوب و هماهنگ با وزارت ارتباطات از وضعیت اینترنت ارائه دهند».