بستن تنگه هرمز؛ چگونه؟

محمد مونسان (دکتراي مهندسي معماري دريايي و عضو هيات علمي دانشگاه)، گروه سیاسی الف،   4030806074 ۱۸۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۰۷ تکراری یا غیرقابل انتشار

روش های سنتی ایران در بستن تنگه هرمز


اگر دشمنان ايران به اين باور قطعي و مسلم برسند که ايران توانايي اين را دارد که تنگه هرمز را براي ماهها مسدود کند، قطعا هرگز جنگي در خليج فارس رخ نخواهد داد چراکه مصداق «بر سر شاخه نشستن و بن بريدن است». ما همگي وظيفه داريم که به عنوان سربازان وطن، از هر ابزار و روشي براي پر کردن دست سياستمداران و نظاميان خود براي ارتقاء سطح بازدارندگي استفاده کنيم.

 هر ايراني که بر طبل ناتوانی ايران در مسدود کردن تنگه هرمز بکوبد قطعا خودزني کرده و کشور را بيشتر در معرض تهاجم نظامي قرار داده است. پس از حمله مستقیم اسرائیل به ایران و حمایت تمام قد آمریکا و آمریکا، باز هم این سوال پیش آمده که در صورت گسترش جنگ، ایرانی که بازدارندگی هسته ای ندارد، چگونه می تواند قدرتهای هسته ای را مرعوب کند؟ یکی از راه حلهای همیشگی، پیشنهاد تنگه هرمز بوده است. اما چگونه؟. در پاسخ به اين سوال نظريه¬هاي بسياري ارائه شده است 

از قبيل:

 1- مسدود کردن تردد بوسيله ناوهاي ايراني يا قايق هاي تندرو مسلح که بدليل حضور قدرت هاي فرامنطقه اي برای مدت طولانی امکان پذير نمي باشد. 
 2- مين ريزي در مسير تردد کشتي ها که اين مورد نيز بدليل حضور کشتي هاي مين روب و امکانات پيشرفته مين يابي و مين روبي نمي تواند براي مدت طولاني باعث بسته شدن تنگه هرمز شود.

 3- هدف قرار دادن کشتي هاي عبوري از طريق پايگاه هاي موشکي ثابت و متحرک در ضلع شمالي تنگه هرمز با موشک هاي برد کوتاه و متوسط. 
اين مورد مي تواند يک چالش مهم باشد چراکه تمام ضلع شمالي خليج فارس و درياي عمان و تنگه هرمز در اختيار ايران است. با توجه به عرض کم تنگه هرمز هرمز و خلیج فارس، ايران مي¬تواند با موشک¬هاي برد کوتاه با بردي در حدود 200 کيلومتر، تردد دريايي را بطور اساسي مختل يا متوقف نمايد. از آنجاکه اين اختلال مي تواند کل تجارت دريايي و انتقال نفت در دنيا را مختل کند، احتمالا منجر به دخالت نيروهاي فرامنطقه¬اي خواهد شد و تنها در صورت بروز درگيري تمام عيار و همه جانبه و انهدام تمام پايگاه¬هاي ثابت و متحرک موشکي ايران، می توان به ايمن بودن تنگه هرمز رسيد. 

البته با توجه به اينکه ايران داراي موشک هاي با بردهاي مختلف است و از مزيت سرزمين مادري خود بهره مند است مي توان گفت در اين زمينه داراي برتري است و قدرت هاي بزرگ نمي توانند براحتي بر اين چالش در مدت زمان کوتاهي غلبه کنند. ولی در مجموع، برخي کارشناسان غربي، توانايي ايران را زير سوال برده و بيان داشته اند که ايران صرفا براي چند ساعت مي تواند تنگه هرمز را به کمک مين ريزي و قايق هاي تندرو مسدود کند. آنها معتقدند که «چند ساعت پس از اعلام بسته بودن تنگه هرمز، همه قدرتهای جهانی به سمت تنگه هرمز سرازیر شده و هر آنچه در توان دارند برای باز کردن مسیر به کار خواهند گرفت. حتی مین ریزی در دریا هم ظرف چند ساعت یا چند روز با عملیات مین  روبی مرتفع خواهد شد. پس ایران نمی تواند برای طولانی مدت، مهمترین تنگه نفتی جهان را مسدود کند». 

اين در حاليست که مهمترين و اساسي ترين ابزار ايران براي بستن چند ماهه و حتي چند ساله تنگه هرمز، غرق نمودن کشتي هاي بزرگ قديمي اقيانوس پيما در مسير کشتيراني در تنگه هرمز است.

 اهمیت تنگه هرمز

تنگه هرمز يکي از مهمترين نقاط گلوگاهي جهان است که هر روز حدود 16 تا ۱9 ميليون بشکه نفت خام که معادل ۴۰ درصد کل نفت حمل شده توسط کشتي‌هاي نفت‌کش و نزديک به ۲۵ درصد کل عرضه جهاني نفت است. حدود ۶۸ درصد ذخاير شناخته‌شده نفت و گاز طبيعي دنيا در خليج فارس قرار دارد و امنيت تنگه هرمز نقش کليدي در تأمين بي‌وقفه انرژي دنيا دارد. بيشتر اين نفت به بازارهاي آسيا، ايالات متحده و اروپاي غربي مي‌رود. در واقع بر اساس آمارهاي موجود حداقل 88 درصد نفت عربستان سعودي، 90 درصد نفت ايران، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربي و 100 درصد نفت كشورهاي كويت و قطر از تنگه هرمز عبور مي‌كند كه در مجموع مي‌توان گفت 90 درصد صادرات نفت توليد كنندگان خليج فارس توسط تانكرهاي نفتي از اين مسير عبور مي كند. 

واقعيت آن است كه مجموع معبرهاي جايگزين انرژي مانند خط لوله شرق به غرب از عربستان به درياي سرخ و خطوط لوله عراق در خوشبينانه‌ترين حالت و در صورت تعمير و در مدار قرار گرفتن نمي‌توانند بيش از 7 ميليون بشكه از 19 ميليون بشكه نفت عبوري از اين تنگه را از خود عبور دهند. "پاتريك كلاوسون "پژوهشگر مسائل خاورميانه در موسسه خاورنزديك واشنگتن در ضمن نشستي در كميته نيروهاي مسلح مجلس نمايندگان آمريكا گفته است: "با توجه به عبور 40 درصد نفت مورد نياز جهان از اين شاهراه حياتي ، اگر اين تنگه براي مدتي طولاني بسته شود، اقتصاد جهاني سقوط خواهد كرد." سالانه ۵٠ هزار فروند کشتي از تنگه استراتژيک هرمز  عبور مي‌کنند که از اين تعداد ١٧ هزار فروند شناور‌هاي نفت‌کش است. 


وضعیت تنگه هرمز برای عبور کشتی های اقیانوس پیما

عرض ورودي تنگه هرمز مطابق شکل برابر 54 کيلومتر و کمترين عرض آن 39 کيلومتر (21 مايل دريايي) است که بدليل محدوديت عمق آب تنها منطقه اي به عرض 10 کيلومتر آن قابل عبور براي کشتيراني است و تنها 3 کيلومتر آن براي عبور کشتي هاي غول پيکر (مسير رفت و برگشت) مناسب است که البته از اطراف جزاير ايراني بايد عبور کنند که بر روي اين جزاير هم نصب پايگاه¬هاي موشکي محتمل است. بيشترين عمق آب در عرض 3 کيلومتري فوق (براي کشتيراني) برابر 100 متر است و هرچه به سمت داخل خليج فارس مي رود اين عمق کاهش مي يابد و تا 60 متر در اين کانال مي رسد.

 

بستن تنگه هرمز با غرق نمودن کشتي­های تجاری قديمی

ایران دارای حدود ۳۰۰ فروند کشتی اقیانوس ­پیما (تجاری و نفتکش) می­باشد که طول عمر استاندارد هریک ۲۰ سال می­باشد. یعنی ایران بطور متوسط هر سال باید ۱۵ فروند کشتی اقیانوس پیمای فرسوده خود را از رده خارج کرده و با کشتی های نو جایگزین کند. غرق کردن حدود پنج فروند کشتي اقيانوس­پيمای فرسوده در تنگه هرمز ساده­ترين، موثرترين و امکان­پذيرترين روش در مسدود کردن تنگه هرمز براي مدت طولاني است. طول يک کشتي ULCC در حدود ۴۰۰ متر و عرض ۶۰ متر است (شکل زير). اگر ايران پنج فروند از کشتي­هاي ULCC از رده خارج خود را بصورت طولي و با فواصل ۲۰۰ متري از هم در داخل تنگه هرمز غرق کند عملا تنگه هرمز مسدود شده است و امکان عبور کشتي­هاي ULCC و VLCC وجود نخواهد داشت. شکل زير نشان مي­دهد که اگر حداکثر عمق در تنگه هرمز را ۱۰۰ متر در نظر بگيريم، با غرق شدن يک فروند ULCC عملا امکان تردد کشتي­هاي نفتکش بزرگ از روي آن وجود ندارد.

ضمن اينکه عمق آب در اکثر طول مسير تردد کشتي­ها در خليج فارس کمتر از ۱۰۰ متر است. عرض يک کشتي ULCC حدود ۶۰ متر و عرض ايمن آن براي عبور ۲۰۰ متر است چراکه مواد خطرناک و قابل اشتعالي را حمل مي­کنند. علاوه بر غرق کردن عمدي کشتي­هاي نفتکش قديمي از طرف ايران، بروز يک جنگ در اين تنگه باعث غرق شدن تعداد بسيار بيشتري از کشتي­هاي نظامي و تجاري در اطراف تنگه هرمز و خليج فارس خواهد شد. بيرون کشيدن لاشه يک کشتي اقيانوس پيما از عمق ۱۰۰ متري در خوشبينانه­ترين حالت، حداقل به ۱۰ ماه زمان نياز دارد چراکه نياز به تکه تکه نمودن کشتي­هاي مغروق در زير آب و بالا کشيدن آنها بوسيله Crane Barges خاص است. مشابه آن در بيرون کشيدن لاشه زيردريايي کورسک از عمق ۱۰۸ متري مشاهده شد که ۵ ماه بعد از شروع قرارداد نجات و ۱۴ ماه پس از حادثه طول کشيد که البته ابعاد و تناژ اين زيردريايي بسيار کوچکتر از يک نفتکش ULCC بود. 

چالش بیمه کشتی­ ها در مناطق نا امن

طبيعتا عبور کردن از تنگه­اي که چندين فروند کشتي در آن غرق شده­اند ريسک بالايي دارد و شرکت­هاي کشتيراني و شرکت­هاي بيمه چنين ريسکي را نمي­پذيرند چراکه آسیب دیدن چند فروند کشتی عبوری، مصادف است با ورشکستگی شرکت کشتیرانی و شرکت بیمه کننده کشتی. بنابراین با صادر نشدن بیمه برای تردد کشتی ها از چنین منطقه ای، بدون نیاز به مسدود شدن فیزیکی تنگه هرمز، خودبخود تردد در این تنگه متوقف خواهد شد.

  

  


کلام آخر


بنابراين مي توان نتيجه گرفت در صورت لزوم ، مهمترين، مطمئن ترين و ساده ترين ابزار ايران براي بستن تنگه هرمز، غرق نمودن کشتي هاي قديمي اقيانوس پيما در داخل تنگه هرمز و در داخل مسيرهاي کشتيراني داخل خليج فارس است که منجر به انسداد چند ماهه و حتي چند ساله تنگه هرمز خواهد شد. هرچقدر بر گزینه های در دسترس، واقعی، موثر و پایدار برای طولانی مدت تاکید شود، محاسبات جهانی برای مواجهه با ایران تغییر خواهد کرد.

 ایران در شرایطی قرار گرفته که دارای بازدارندگی هسته ای نمی باشد ولی با یک قدرت هسته ای (اسرائیل) بطور مستقیم وارد درگیری شده و با سه قدرت هسته ای دیگر (آمریکا، انگلیس و فرانسه) بطور بالقوه وارد درگیری شده است. بنابراین ایران در شرایط عدم بازدارندگی هسته ای مجبور است از اهرم های دیگر بخوبی استفاده کند و ابزارهای خود را عیان و شفاف بیان کند.


به عبارت دیگر روی میز گذاشتن گزینه های در اختیار که می توان در شرایط مقتضی از آنها استفاده کرد آنهم در شرایطی که دشمن ما هیچ گزینه ای را از روی میز  حذف نکرده، عین تدبیر و مصلحت است