ماجرای سامانه های مختلفی که در حوزه های گوناگون مدیریت اجرایی کشور راه اندازی شده است وارد ابعاد تازه ای شده. اخیرا سرپرست مرکز تحول دیجیتال و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه که به تازگی برای این سمت حکم گرفته، با بی فایده خواندن سامانه طراحی شده برای نان گفته است ۲۵همت فقط برای سامانه نان هزینه شده، سامانه ای که به گفته وی و البته تایید تجربی و مشاهده همه شهروندان رسما از سوی نانوایی ها دور زده می شود. چرا که بسیاری از نانوایی ها برای دریافت سهمیه بیشتر آرد، نان هایی با عناوین مختلف را به صورت چندین نان ساده در کارتخوان خود ثبت می کنند یا با سایر ترفندهای دیگر هدف سودجویانه خود را دنبال می کنند .
از آنجا که هر اقدام بزرگ و پیچیده ای با درصدی خطا به هدف خود اصابت می کند باید بررسی کرد که درصد این تخلفات و حفره های فنی که در اجرای هوشمندسازی فرایند توزیع آرد و فروش نان وجود دارد چه میزان است. اما بنابر اظهارات آقای رضا باقری اصل که علی القاعده مطلع از این امر است باید گفت ۲۵ همت از بیت المال برای امری هزینه شده که تغییری در اوضاع قبلی و سنتی توزیع آرد و تخلفات مربوط به آن ایجاد نکرده است!
ما نمی خواهیم بگوییم این اظهارات درست است یا غلط، چون به آمار و اطلاعات مربوط به وضعیت قبل و بعد از اجرای این طرح دسترسی نداریم اما حق داریم بپرسیم اگر سخنان ایشان درست است چرا کسی در پی چرایی این هزینه کردهای گزاف یا جبران این قبیل رقم های بزرگ تضیع شده از اموال عمومی نیست و اگر این اظهارات درست یا دقیق نیست چرا برخی از مسوولان صرفا به دلیل بی دقتی یا انگیزه کوچک جلوه دادن اقدامات پیشینیان خود سخنانی بر زبان می آورند که نتیجه ای جز عصبانیت و دریغ شهروندان را در پی ندارد.
حتی در صورت درست بودن سخنان سرپرست مرکز تحول دیجیتال می توان از ایشان پرسید آیا طرح توزیع هوشمند آرد و نان را به طور کلی باید کنار گذاشت؟ یا قابل اصلاح است؟ اگر قابل اصلاح است چرا با بیاناتی این چنین، نظام تصمیمات و مدیریت های اجرایی کلان را با بی فایده خواند کل تجربه های قبلی از وجود یک تجربه انباشتی پیشرونده و بهبود یابنده در آینده محروم می کنید و در عمل هزاران میلیارد دیگر برای طرح های جایگزین آن از اموال عمومی هزینه می کنید؟!
تا کی باید مدیریت های کلنگی در نظام اجرایی کشور وجود داشته باشد که بر اساس آن مدیران جدید کل بنای ایجاد شده مدیران قبلی را هر چند زمان بسیار کمی از آن گذشته باشد، مثل یک ملک قدیمی و کلنگی خراب کنند به امید ساختن بنای بهتر اما نه تنها بنای بهتری ساخته نشود بلکه دور باطل هزینه تراشی های کلان همینطور ادامه یابد؟