برآیند شرایط موجود از تمایل اروپا برای پررنگتر کردن سیاستهای خصمانه خود علیه ایران و تنگتر کردن حلقه فشارهای تحریمی حکایت میکند و با توجه به شرایط موجود و یکسال پیشرو تا رسیدن به موعد پایان برجام، آنچه که ضروری است تدوین و اتخاذ راهبردی برای مقابله با رویکرد خصمانه اروپا و هزینهزایی برای اقدامات یکسویه آنان است.
اروپاییها به سرکردگی انگلیس و البته حمایت کشورهایی چون آلمان و فرانسه، اخیراً دو اقدام را مرتکب شدهاند که موید تصمیم تروئیکای اروپایی برای افزایش تنشها با ایران است؛ ۱- تحریم برخی خطوط هواپیمایی ایران ۲- تحریم خطوط کشتیرانی به بهانه حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین و ارسال موشکهای بالستیک به این کشور؛ در حالی که با وجود همه گمانهزنیها، اخیراً ولادیمیر زلنسکی رئیسجمهور اوکراین بهصراحت هر گونه ارسال موشک از ایران به روسیه را تکذیب کرده و خطبطلانی بهروی ادعاهای اروپاییها کشیده است.
این تحریمها با توجه به کلان تحریمهای وضعشده ایالاتمتحده علیه ایران و حاکمیت آن بر همه تحریمها اثر چندانی ندارد و بیشتر از یک تقابل سیاسی حکایت میکند اما نکته بسیار مهم در این میان، ورود اروپاییها به فاز اقدامات تهاجمی سیاسی علیه ایران و ایجاد زمینهای برای اجرای پروژه خطرناک خود در سال آینده است.
پر واضح است که هیچ مستندی در خصوص کمک موشکی ایران به روسیه وجود نداشته و اظهارات زلنسکی هم این موضوع را تایید میکند اما باید با نگاهی جامعتر اقدامات اروپا را نیتخوانی کرد و به تناسب اهداف مدنظر آنان رویکرد صحیحی را اتخاذ کرد. با توجه به پایان برجام در مهرماه سال ۱۴۰۴ (اکتبر ۲۰۲۵) و انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ شورایامنیت سازمان ملل، غربیها در تلاشند بتوانند از ساز و کار موجود در برجام و مکانیزم ماشه (اسنپبک) بهره برده و به بهانههای واهی تحریمهای موجود در قطعنامه ۱۹۲۹ شورایامنیت سازمانملل علیه ایران را مجددا فعال سازند.
با توجه به خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و از آنجایی که صرفاً کشورهای باقیمانده در این توافق از امکان کلیدزدن بند مکانیزم ماشه برخوردارند، اروپاییها باید دستاویزی علیه ایران پیدا کرده تا بتوانند به مکانیزم ماشه متوسل شوند. فضاسازیها علیه کمک موشکی ایران به روسیه با ادعای تهدید امنیت اروپا و همچنین رویکرد خصمانه آژانس و اختلافات هویدا شده اخیر که چهبسا منجر به صدور قطعنامه شورایحکام علیه کشورمان شود و تحریمهای وضعشده اخیر، همگی در راستای ایجاد زمینه لازم برای ضربه نهایی به ایران در سال آتی و کلیدزدن اسنپبک و متعاقباً بازگشت تحریمهای شورایامنیت باید قلمداد شود و این مسئله اهمیت اتخاذ تصمیمات متناظر و مقابله به مثل با غربیها را دوچندان خواهد کرد.
حسننیت و همکاری ایران در مقابل اروپا، آمریکا و آژانس انرژیاتمی پس از انعقاد برجام کاملا هویداست اما از آنجایی که غرب هر گونه تعامل را بهمثابه ضعف قلمداد کرده و آن را به اهرمی برای فشار مضاعف و امتیازگیری بیشتر تبدیل میکند، باید سطح تقابل را بالاتر برده و متناسب با فشارهای غربیها رفتار کرد. تجربه نشان داده که آنچه که سد راه غرب است، تهدید منافع و گستردهتر کردن سایه مخاطرات پیرامونی آنان است و آنچه که اهمیت بسیاری برای ما طی یکسال آتی دارد، دراندختن طرحی برای نیل به این مسئله است.