ترویج کشف حجاب توسط ضدانقلاب همواره به صورت آگاهانه و البته موذیانه درصدد بوده امر مبتذل یا برهنگی را بدل به امر مقدس و نماد اعتراض و حریت کند. در مقابل، در بدسلیقگی بخشی از برنامه ریزان کشور علیرغم میلشان و درست برخلاف نیت اصلی شان که خدمت به کشور است، مشاهده می شود که روند تبدیل امر مقدس به امر مبتذل دست کم در بخش بزرگی از افکار عمومی طی می شود.
گفتنی است که امر مقدس با احترام و با فطرت ثابت انسانی سازگار و منطبق است. بنابراین برای اعاده و تحقق امر مقدس، حتی استدلال چندانی هم نیاز نیست بلکه نیاز و ضرورت در رعایت احترام افراد و احترام همان امر مقدس است.
در خصوص حجاب به منزله یک امر مقدس شاهد بی احترامی از دو سوی افراطی هستیم؛ یک سو که قصد براندازی حجاب را دارد و گروهی دیگر که ناخواسته قصد حذف «بی حجاب ها» را به بهانه مبارزه با «بی حجابی» دارند.
قانون عفاف و حجاب که به عنوان لایحه حمایت از خانواده هم مطرح شده است، در بخش هایی، نه همه آن، تعارض جدی با شأن مقدس حجاب و نیز شأن مقدس خانواده دارد. اقتصادی کردن بیش از حد بازدارندگی از بی حجابی در قانون مذکور در درجه اول از حجاب و در درجه دوم از خانواده قداست زدایی می کند و دست بر قضا هدف فمینیست های افراطی مدعی زن، زندگی، آزادی را تحقق می بخشد!
اگر در نظام لیبرال ، بازار، کانون و محور مناسبات است، در اسلام و ولایت فقیه ، خانواده کانون و مرکز همه سامانه های اجتماعی و سیاسی است. خانواده مجرای ولایت است و اولین جایی است که فرد، ولایت را تجربه می کند و همچنین فداکاری و اطاعت و همدلی به عنوان ارزشهایی که ولایت فقیه منادی آن است. اقتصادی کردن خانواده و حجاب که محصول قانون یادشده خواهد بود، در افتادن در دام بازار سالاری لیبرال منتها از در پشتی است! به علاوه، قانون مذکور مجازات اجتماعی بی حجابی را بیش از حد لازم تعیین کرده است که این نیز به تقدس زدایی از حجاب و خانواده منتهی می شود.
قابل توجه است حتی در اندیشه نولیبرال نزد کسی چون فردیک هایک (مهمترین اندیشمند نولیبرال قرن بیستم) می بینیم که خانواده هر چند ارزش بنیادین و به خودی خود ندارد اما ارزش استراتژیک خاصی دارد. به طوری که هایک می گوید خانواده آخرین سنگر در برابر دولت (مداخله دولت) است. از آنجا که جریان نولیبرال نگران دولت حداکثری و دخالت دولت در آزادی های خصوصی است، از خانواده حمایت می کند، نه از روی دغدغه ای اصیل اما به هر حال حاوی این نکته درست است که نباید دولت ها در امر خانواده دخالت حداکثری کند. خانواده نهادی طبیعی و طبیعی ترین نهاد جامعه و شاید تنها نهاد طبیعی آن است که راه خودش را رفته و خواهد رفت و نمی توان آن را با قوانین آهنین زندانی کرد و یا مانند قانون یادشده از آن قداست زدایی کرد.