نوشته: مارگارت اتوود
ترجمه: منیژه صدیقی
نشر ققنوس، 1403
255 صفحه، 220000 تومان
***
«زن» همواره عنصر کانونی داستانهای مارگارت اتوود، نویسنده معاصر کانادایی را ساخته است، اما رویکرد او به این مقوله، طیف وسیع و اشکال بسیار متنوعی داشته است. او گاه زن را در معنای یک جامعهی یکپارچه در نظر گرفته و گاهی بر فردیت او تأکید داشته است. در کتابی مانند «سرگذشت ندیمه» رویکرد اتوود اجتماعی و تاریخی است، حال آنکه در اثری مانند «چشم گربه» او به شدت شخصمدارانه روایت میکند. او همیشه تلاش دارد از ابعاد و جنبههای مختلف به شخصیت زنان بپردازد و قضاوتهایش را مبتنی بر شواهد دنیای واقعی استوار کند و نه سوگیریهایی صرفاً فمینیستی. از منظر اتوود نمیتوان وجهی تماماً سفید یا سیاه برای شخصیتهای زن قائل شد، بلکه باید نگاهی طیفمحور داشت که در آن رگههای تاریکی و روشنی در شخصیتها در هم تنیدهاند و هر فردی بخشی از هر چیزی را داراست.
کتاب «جنون اخلاقی» یکی از نمونههای برجستهی نگاه متکثر و تنوعگرای اتوود به شخصیت زنان است. در این اثر میتوان دامنهی گستردهای از ویژگیهای شخصیتی زنان را در موقعیتها و مقاطع مختلف تاریخی و اجتماعی مشاهده کرد. کتاب مشتمل بر یازده داستان کوتاه است که هر یک گرچه چارچوبی مستقل دارند، اما گویی شخصیتی واحد در دورههای گوناگون زندگیاش را روایت میکنند. شخصیتی که هزارتویی غریب از تاریک و روشنها را با خود به همراه دارد و در هر برههای بخشی از غرایبش را به نمایش میگذارد.
شخصیت محوری در هر یک از داستانها با چالشهای روانشناختی، فلسفی و اجتماعی متعددی روبهرو میشود. به عنوان نمونه در داستان «خبرهای بد» او که سنین میانسالی را پشت سر گذاشته، در حال حاضر دغدغهی چگونگی سازگاری با وقایع تلخ اجتماعی را در کنار تغییرات فیزیولوژیک زندگیاش تجربه میکند. جسم او و همسرش دیگر آن توان و کارایی سابق را ندارد و حافظهشان هم رو به افول میرود. در این میان چگونه میتوان با زندگی بیرون و با اجتماعی که سرشار از اخبار بد است تعامل پیدا کرد؟ حافظه چهطور در مدیریت کردن وقایع مختلف نقش خواهد داشت؟ آیا مفاهیمی همچون زمان و مکان همان معانی و ارزشهای پیشین خود را دارند یا تحولات شگرفی در آنها رخ خواهد داد؟ اینها مسائلی بغرنج برای قهرمان داستاناند که به راحتی نمیتواند از آنها عبور کند.
اتوود زمانی هم به سراغ دنیای کودکانهای میرود که زنِ جاری در تمامی داستانهای این کتاب آن را تجربه کرده است. او در داستان «هنر آشپزی و پذیرایی» دخترکی یازده ساله را به تصویر میکشد که به جای کودکی کردن، دغدغهی به عهده گرفتن وظایف مادر خانواده را دارد. در رقابتی توانفرسا، دخترک درصدد اثبات قابلیتهایی از خود است که ورای سن او و مخصوص بزرگسالان است. درگیری فکریِ او با مسؤولیتهای نفسگیر خانه، آن هم با وجود مادری که فرزندی در راه دارد، تشدید میشود و او را تحت فشارهایی تحملناپذیر قرار میدهد. دخترک در دوراهی عصیان و تسلیم قرار میگیرد و اینجاست که هنر اتوود در رو کردن سویههای در سایه ماندهی شخصیتهایش مشخص میشود.
اما نویسنده در داستانهای دیگری از این کتاب نیز پرده از ابعاد تاریک و روشن شخصیتها برمیدارد. در داستانی مانند «اسبسوار بیسر» اتوود در کنار آسیبشناسی شخصیتها و رو کردن زخمهای پنهان آنان که منجر به وضعیت کنونیشان شده، از میل آدمها در آسیب زدنهای افسارگسیخته به دیگران و به جامعهای که زندگیشان را مختل کرده، میگوید. میلی که به تدریج در جایگزینی عروسکی بیسر به عنوان عنصری مؤثر در زندگی اجتماعی یک دختر خود را نشان میدهد. اتوود پای ترسهای نمادینی را که در هالووین متبلور میشوند، به زندگی واقعی باز میکند و از نظر او گویی هالووین جایی است که آدمها هیجاناتی همچون خشم و ترس دنیای واقعیشان را در آن تخلیه میکنند.
اما شاید مهمترین مسأله بنیادینی که کتاب مطرح میکند چالشها و ابهامهای اخلاقی باشد که شخصیت ثابت داستانها، یعنی نل با آنها مواجه میشود. در مقاطع متعددی از داستان فردمحوری و تابعیت در مقابل اجتماع، خودخواهی و دیگرخواهی، میل بقای خود و همدلی با همنوع در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و دوراهیهای طاقتفرسایی را برای شخصت کلیدی داستان رقم میزنند. گاهی همنوعدوستی قهرمان داستان در بوتهی آزمایش قرار میگیرد و گاهی غرایز مختلفی از قبیل عشق فرزند و شریک زندگی در دو جبهه متفاوت در برابر هم عرض اندام میکنند. در این چالشهاست که جوهر حقیقی روان آدمها شناخته میشود.
مارگارت اتوود در کتاب «جنون اخلاقی» مخاطب را به کاوش در اعماق ذهن شخصیتها دعوت میکند و از نشان دادن آسیبها و نقایص آدمها هیچ ابایی ندارد. شخصیتهای داستانیِ او ممکن است در ظاهر موجه، اخلاقمدار و دلسوز جلوه کنند، اما در باطن میتوانند چهرههایی کاملاً متضاد داشته باشند. چهرههایی که در بحرانهای اخلاقی و در خلال چالشهای فردی و اجتماعی از عمق به سطح میآیند و موجوداتی متفاوت را از آنچه تا به حال در معرض دید مخاطبان بوده، رو میکنند. شخصیتهای اتوود با دنیای واقعی مطابقتهای بسیاری دارند و در عین اینکه میتوانند فرشتهخو و مُصلح باشند، استعداد بالقوهی شرّخواهی و شرّآفرینی در خود دارند. آنها همزمان میتوانند سویههای اهریمنی و انسانی خود را به نمایش بگذارند و در هرحال مخاطبشان را به حیرت وادارند.