خنده‌های خطرناک‌‌ِ استیون میلهاوزر!

  4031029086

مجموعه داستان «خنده‌های خطرناک» نوشته استیون میلهاوزر به بازار کتاب آمد.‌‌

 «ولی در تاریکی فقط ایزابل بود. مرا لمس می‌کرد و ناپدید می‌شد روح خندان. مثلاً گاهی دستم به او می‌خورد. می‌گذاشت کنارش روی تخت دراز بکشم ولی اجازه نداشتم لمسش کنم. می‌توانستم در کنارم صدای نفس‌هایش را بشنوم، حتی بازدمش را خفیف حس کنم، آن‌قدر نزدیک که مو بر تنم راست می‌شد. این‌ها قوانین بازی بود، اگر این بازی بود اهمیتی نمی‌دادم، آرامش تب‌آلودی داشتم. به آن‌جا نیاز داشتم، به تاریکی، به بازی‌ها، به ماجراجویی، به قلمرو پادشاهی اتاق او. نیاز داشتم، نمی‌دانم به چه. انگار در آن اتاق، بیش از هر جایی، خودم می‌شدم. آن بیرون، در روشنایی، آن‌جا که همه‌چیز عیان بود، من جوری مخفی می‌شدم. در قلمرو تاریک ایزابل، درونم مجال بروز می‌یافت...»

آنچه خواندید بخشهایی بود از کتاب «خنده‌های خطرناک‌‌» اثر استیون میلهاوزر که به تازگی به همت نشر نی وارد بازار کتاب شده است. میلهاوزر داستان کوتاه‌نویس و رمان‌نویس‌ای است  که در سال ۱۹۹۷ برنده جایزه پولیتزر شده و از نویسندگان نامدار معاصر و در قید حیات امریکاست.این کتاب را مهنام نجفی به فارسی برگردانده که نشر نی  در ۲۶۴ صفحه با قیمت ۲۴۰ هزار تومان به بازار فرستاده است.

در داستان‌های میلهاوزر چیزها از خودبودن تن می‌زنند، به چیزی دیگر، چیزی بی‌نام، تبدیل می‌شوند و ناگهان غریب به نظر می‌رسند و این شروع ماجراست، ماجرای هیجان‌انگیز و پرخطر کشف معمای چیزها، جست‌وجو در قلمروهای ناشناخته، احساسات نیازموده، امکانات تازه، و مفاهیم نو؛ با شروع ماجرا باید از راه برید و به بیراهه زد. در بیراهه‌های این ماجراجویی البته موقعیت‌های مضحک و ابلهانه هم کم نیست. سرک کشیدن به پشت‌وپسل‌ها و شیرجه‌زدن در اعماق خیلی با طمأنینه و وقار سازگار نیست و در گذر از بزنگاه‌ها از سبکسری و دیوانگی گریزی نیست.

 «خنده‌های خطرناک» مجموعه سیزده داستان کوتاه میلهاوزر است و آنچه در سبک و سیاق این داستان‌ها بارز  به نظر می‌رسد، خیال متصل به واقعیت و همچنین کمدی آمیخته به تراژدی، ترس، و فلسفه‌ورزی است. چیزی که میلهاوزر استاد آن محسوب می شود.