سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطیما احمدی، روزنامهنگار: رمان «اُسکار و لوسیندا» از آن دست کتابهایی است که تأثیرش تا مدتها پس از خواندنِ اول باقی میماند، خوانندهای نیست که تاکنون این شاهکار را خوانده باشد و اذعان نکرده باشد که چقدر این داستان روی او تأثیر گذاشته است.
این کتاب یکی از آن آثار نادر و ارزشمند ادبی است که جایگاه ویژهای در زندگی بسیاری از افراد پیدا کرده، اثری که اغلب به آن فکر میکنند و احساس خاصی نسبت به آن دارند؛ تصاویری روشن از لحظاتی مانند اولین بازدید پُراسترسِ اُسکار از پیست مسابقه اسبدوانی همراه با واردلیفیش، ملاقاتش با لوسیندا در کشتی به مقصد استرالیا و البته کلیسای شیشهای باشکوهی که درحال شناورشدن در رودخانه به سمت بلینگر بود، و مهمتر از همه، احساس عاطفی خاص نسبت به اُسکار موفرفری و لوسیندا و داستان عاشقانه عجیب آنها که خواننده را مسحور خود میکند و رهایش نمیکند.
پیتر کری در «اُسکار و لوسیندا»، عشق را بر سر شرطبندی یک کلیسای شیشهای قمار میکند.«اُسکار و لوسیندا» در سال ۱۹۸پیتر کری در «اُسکار و لوسیندا»، عشق را بر سر شرطبندی یک کلیسای شیشهای قمار میکند.۸ منتشر شد، این سومین رمان پیتر کری بود که برایش جایزه بوکر و جایزه ادبی مایلز فرانکلین بهعنوان کتاب سال استرالیا را به ارمغان آورد اما موفقیت این رمان به اینجا ختم نشد، این رمان به فهرست صد رمانِ بزرگ تمام اعصارِ گاردین راه یافت، همچنین به فهرست صد رمانی که هر کس باید بخواند به انتخاب تلگراف، فهرست صد رمان تاریخی ادبی گودریدز، فهرست صد رمان مدرن استرالیا و فهرست صد کتابی که پیش از مرگ باید خواند به انتخابِ مدیوم راه یافت؛ این رمان در فهرست صد ترجمه فارسی روزنامه آرمان نیز قرار گرفت تا جایگاهی فراتر از زادگاه نویسنده داشته باشد.
پیتر کری به تعبیر توماس کینلی خالق «فهرست شیندلر»، «یکی از شخصیتهای بزرگ در آستانه هزاره» است و به تعبیر پل آستر نویسنده شهیر آمریکایی، «خدایی قصهگو و اغواگری مکار است؛ آکروباتبازی ذهنی که فراروی قارهها و کشورها سیر میکند و هر دنیایی که کشف و تجسم میکند، به ما میباوراند»؛ نویسندهای با دو جایزه بوکر و یکی از شانسهای احتمالی نوبل ادبیات که با هر رمانش، جهانی نو خلق میکند، آن طور که در «اُسکار و لوسیندا» جهانی میآفریند که با گذشت زمان در ذهن پختهتر و زیباتر میشود و نقصهای جزییاش -اگر بتوان در آن نقصی پیدا کرد- با گذشت زمان از بین رفته و لایههای عمیقتر آن قویتر و پیچیدهتر شده و خواندن آن را برای بار دوم دلچسبتر و دلنشینتر میکند. این نشانهای از قدرت ماندگارِ این شاهکار ادبی است؛ بهخصوص اینکه نشاندهنده تأثیرگذاری داستان عاشقانه آن است که پس از سه دهه از انتشار آن، همچنان قلب خوانندگان را در سراسر دنیا را به وجد میآورد.
آنجلا کارتر نویسنده شهیر بریتانیایی در مقدمه کتاب مینویسد: «اُسکار و لوسیندا، رمانی است سرشار از غنا، پیچیدگی و قدرت؛ دنیایی است پُرجنبوجوش و پرهیاهو، آکنده از زندگی و سرزندگی. این رمان، گذشته را با همه تفاوتهایش بهطرزِ شگرف و گیجکنندهیی به زمانِ حال میآورد. این کتاب، هر خوانندهای را در هر کجای جهان، سرشار از رشک رامناشدنی و وحشیانه میکند و هیچ رماننویسی مثل پیتر کری نمیتواند توصیفی منصفانهتر از این ارائه دهد.»
همچنین بریل بینبریج نویسنده فقید انگلیسی نیز در ستایش پیتر کری و شاهکارش مینویسد: «پیتر کری همانند توماس وولف، با شور و هیجانی شگرف، جزییات و زبان را چنان به کار میگیرد که داستانهایش را به آثاری ماندگار در تاریخ ادبیات جهان بدل میکند؛ آن طور که در اُسکار و لوسیندا میتوان با وضوحی آشکار دید.»
با این توصیفها و تفاسیر است که ترجمه فارسی این رمان -ترجمه ملیحه قدرتی در نشر افکار جدید- نیز برای خواننده ایرانی به همان لذتبخشی خواهد بود که خواننده استرالیایی، انگلیسی، کانادایی، آمریکایی، فرانسوی و آلمانی دریافت کرده و اینجاست که پس از خواندن این داستان شگفتانگیز به سراغ فیلم آن هم خواهی رفت؛ اقتباسی با بازی رالف فاینس در نقش اُسکار هاپکینز و کیت بلانشت در نقش لوسیندا لپلاستریر که تصویر دیگری از این شاهکار را ارائه میدهد؛ تصویری باشکوه از عشقی افسانهای، فراسوی مرزهای امپراتوری بریتانیای کبیر.