هشدار بی‌سابقه چهره ماندگار کشور به سقوط علمی دانشگاه‌ها

گروه اجتماعی الف،   4040125063 ۳۲ نظر، ۲ در صف انتشار و ۱۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

فیزیکدان و استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف می گوید: اگر وضعیت دانشگاه‌هایمان به‌صورت فعلی پیش برود، وضعیت علمی کشور به قهقرا خواهد رفت.

مهدی گلشنی در یادداشتی که به بهانه سالگرد درگذشت مرحوم عماد افروغ در اختیار الف قرار گرفته است تصریح می کند: اکنون معیار اصلی سنجش  علم و پیشرفت علمی در کشور ما، تعداد مقالات است، فارغ از کیفیت و اثربخشی آنها، و این به‌شدت سطح علم دانشگاه‌ها را پائین آورده است. هرچه هم تذکر می‌دهیم، فایده ندارد. من بارها مسئله خطر تأکید بر چاپ مقالات را در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کرده ام، ولی متأسفانه بی‌اثر مانده است. وزارت علوم هم اقدام مؤثری در این مورد نکرده و متأسفانه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز از این مسأله غفلت کرده است.

وی تاکید کرده است: من صریحاً می‌گویم که اگر وضعیت دانشگاه‌هایمان به‌صورت فعلی پیش برود، وضعیت علمی کشور به قهقرا خواهد رفت.

متن نوشتار دکتر «مهدی گلشنی» را در زیر بخوانید: 

« 
 امروزه با دو مشکل بزرگ در جامعۀ مان روبرو هستیم: ناهنجاری‌های علمی و ناهنجاری‌های فرهنگی، و البته من ریشۀ ناهنجاری‌های علمی را در فرهنگ حاکم بر محیط می‌بینم. مرحوم استاد افروغ (ره) از معدود افرادی در جامعۀ فعلی ما بودند که همواره شرایط علمی – اجتماعی ما را رصد کرده و در مورد آنها هشدار می‌دادند.

ابتدا ناهنجاری‌های علمی را مطرح می‌کنم. متأسفانه برداشت از علم در غالب محیط‌های آموزشی – پژوهشی ما یک برداشت ابزاری است. از زمان یونانی‌ها تا کنون سه دیدگاه دربارۀ دلایل کسب علم مطرح شده است. در یونان قدیم علم به‌خاطر شناخت طبیعت بود. در ادیان ابراهیمی علم وسیلۀ شناخت آثار صنع الهی و عظمت خلقت و استفاده مشروع از امکاناتی که خداوند برای ما فراهم کرده، بود. در ابتدای علم جدید هم این برداشت بر نیوتن و لایب‌نیتس و غیره حاکم بود، اما با رشد مکاتبی نظیر پوزیتیویسم این دیدگاه اخیر تحت‌الشعاع قرار گرفت و از اوائل قرن بیستم کسب ثروت و قدرت یک انگیزه مهم برای کسب علم در غرب شد.

جهان اسلام از اوائل قرن نوزدهم مورد تهاجم جهان غرب واقع شد و کم‌کم مجبور شد سراغ علم غربی برود، ولی صرفاً به تقلید از روبنای آن پرداخت و ضمناً بینش پوزیتیویستی را نیز از غرب اخذ کرد و این بود که دین را تحت الشعاع قرار داد.

در حال حاضر کسب علم در جهان اسلام، نه برای شناخت طبیعت است، نه برای فهم عظمت خلقت خداوندی و نه برای کسب قدرت و ثروت. کار ما صرفاً حاشیه‌زنی بر علم غرب شده است و کلاً مشارکت در نوآوری علمی و رفع نیازهای ملی به کمک علم روز را به‌کلی فراموش کرده‌ایم. ملاک‌هایی هم که غربیان، به کمک عواملشان برای سنجش علم و پیشرفت علمی بر ما تحمیل کرده‌اند، بیشتر و بیشتر ما را از مشارکت در تولید علم و رفع نیازهای ملی غافل کرده است. اکنون معیار اصلی سنجش  علم و پیشرفت علمی در کشور ما، تعداد مقالات است، فارغ از کیفیت و اثربخشی آنها، و این به‌شدت سطح علم دانشگاه‌ها را پائین آورده است. هرچه هم تذکر می‌دهیم، فایده ندارد. من بارها مسئله خطر تأکید بر چاپ مقالات را در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کرده ام، ولی متأسفانه بی‌اثر مانده است. وزارت علوم هم اقدام مؤثری در این مورد نکرده و متأسفانه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز از این مسأله غفلت کرده است.

من صریحاً می‌گویم که اگر وضعیت  دانشگاه‌هایمان به‌صورت فعلی پیش برود، وضعیت علمی کشور به قهقرا خواهد رفت.

مراکز علمی ما تبدیل به جایگاه‌های حاشیه‌زنی بر علم غرب و مصرف‌کننده آن شده‌اند و از پاسخگوئی به نیازهای ملی بازمانده‌اند. تضارب آرا و خلاقیت در دانشگاه‌های ما از بین رفته و غرب مرجع داوری‌های ما در مورد همه چیز شده است.

در مورد تفکر علمی نیز، متأسفانه پوزیتیویسم هم اکنون به‌شدت در محافل عملی ما حاکم است، در حالی‌که در غرب، مخصوصاً در محافل فلسفی آن، تضعیف شده است و حتی بعضی از ستارگان درجۀ اول علم به جنگ آن آمده‌اند.

اکنون کمی به مشکلات فرهنگی کشور می پردازم. به نظر من فرهنگ مهم‌ترین نقش را در پیشرفت همه‌جانبه کشور دارد. علم در ژاپن و چین وقتی پیشرفت کرد که فرهنگ حاکم بر محیط  آنها عوض شد و آنها تصمیم گرفتند با تکیه بر توان ملی خود عاقلانه علم را از غرب کسب کنند و خودشان در نوآوری علمی در سطح جهان مشارکت داشته باشند.

متأسفانه فرهنگ در کشور ما مورد توجه هیچ‌کدام از دولت‌های بعد از انقلاب نبوده است، یعنی هیچ کدام اولویتی برای آن قائل نبوده اند، حتی در دوره‌ای نام «وزارت فرهنگ و آموزش عالی» به «وزارت علوم، تحقیقات و فناوری» تغییر یافت، اما اگر به علل شکوفائی علم در دورۀ تمدن اسلامی توجه کنیم، نقش فرهنگ را در آن بسیار پررنگ می‌بینیم. 

اکنون تعدادی ناهنجاری فرهنگی در محیط ما وجود دارد که قویاً بر کُند شدن رشد علم در کشور تأثیرگذار است که به ذکر اهم آنها می‌پردازم.

(۱) اولاً عقدۀ حقارت بسیار قوی در میان دانش‌پژوهان ما در همۀ سطوح نسبت به غرب وجود دارد. برنامه‌ای به وزارت علوم دادیم. پرسیدند نظیر آن در غرب هست یا نه؟ تجلیلی که از عالمان غربی در محیط ما می‌شود بسیار فراتر از رفتار با نخبگان علم در کشور است. الان همۀ نگاه‌ها به غرب است و دانش همه چیز را در غرب می‌جویند. تعداد قراردادهایی که در سال‌های اخیر با دانشگاه‌های غربی منعقد شده است گویای این مطلب است.  فلان دانشگاه برتر ما که مدارکش در خود غرب معتبر به‌حساب می‌آمده است و فارغ‌التحصیلانش را به‌راحتی می‌پذیرفته‌اند، اکنون افتخار می‌کند که مدرک مشترک در فلان حوزۀ با یک دانشگاه اروپائی می‌دهد.

برای داخلی‌ها مرجعیت قائل نیستند و همه نگاه‌ها به سوی غرب است و مسأله نوآوری در علم و شکافتن مرزهای دانش، که مکرراً مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است، مطرح نیست تا این عقدۀ حقارت وجود دارد و هویت ملی – دینی در دانش‌پژوهان ما ضعیف است، بجایی نخواهیم رسید.

(۲) الان سطح اخلاق و معرفت دینی در جامعۀ ما و از جمله دانشگاه‌هایمان، بسیار پائین آمده است و تخلفات اخلاقی را به‌وفور می‌بینیم، و متأسفانه نه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فکر مطالعه و اصلاح این قضیه بوده‌اند، نه حوزه‌ها و دانشگاه‌ها، نه شورای عالی انقلاب فرهنگی، و نه کمیسیون‌های  فرهنگ و آموزش و تحقیقات مجلس.

(۳) توسعۀ علم و فناوری مستلزم یک زمینۀ فرهنگی مناسب است و این خود کمک علوم انسانی را می‌طلبد. متأسفانه بعد از انقلاب افراد مطلع در این حوزه‌ها تصمیم‌گیر نبوده‌اند و به طور عمده نگرش ابزارانگارانه مهندسی و پوزیتیویستی حاکم بوده است.

(۴) متأسفانه تصمیم‌گیری‌ها در مورد برنامه‌های دانشگاهی و مراکز علمی کشور را غالباً مهندسان انجام داده‌اند، که از زیر بناهای فلسفی و اجتماعی علم غافلند و جالب این است که حتی برای بررسی تحولات در علوم انسانی نیز شاخص‌های مهندسی را به کار می‌برند.

(۵) متأسفانه عوامل زیر موجب انحطاط فرهنگ حاکم بر دانشگاه‌ها شده‌اند:

- بی تفاوتی دانشکده‌های علوم و مهندسی نسبت به علوم انسانی و یا خصومت با این علوم، درحالی که آموزش فلسفۀ علم، متافیزیک علم و جامعه‌شناسی علم می‌تواند تأثیر شگرفی در برداشت دانشگاهیان داشته باشد، اما برخورد ابزارانگارانه دانشکده‌های علوم و مهندسی با علوم انسانی مانع تعمیق معرفت دانش‌پژوهان شده است و من خودم این را به طور وضوح در دانشگاه صنعتی شریف لمس می‌کنم.    

- حوزه‌ها و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در رصد چالش‌های معرفتی و فرهنگی کشور و ارائه راه‌حل‌های فکری  در مورد آنها کوتاهی کرده‌اند.

- نادیده گرفتن مسائل تربیتی و اخلاقی در مدارس و دانشگاه‌ها از آفت‌های بزرگ مدارس و دانشگاه‌های فعلی ماست.

 - اخبار مثبت غربی در ارتباط با تحولات مربوط به ارتباط علم و دین کمتر در جامعۀ ما منعکس شده است. در ترجمه‌ها نیز کمتر مقالات و کتاب‌های بسیار مفید غربی ترجمه شده است – مقالات و کتاب‌هایی که نزدیکی بسیاری با اندیشه‌های دینی ما دارند. در مقابل، بعضی از کتاب‌های شبهه‌زا فوراً ترجمه شده‌اند. به نظر می‌رسد که اولاً دست‌های مرموز نفوذی در این کار سهیم هستند و ثانیاً اندیشمندان ما به اصلاح فرهنگ آفت‌دیده‌مان کمتر توجه دارند، در حالی که ابعاد متافیزیکی و حدود علم تجربی در سال‌های اخیر مورد توجه بزرگان علم و فلسفه در غرب قرار گرفته است. محیط‌های علمی ما و همچنین برنامه‌ریزان در وزارت علوم به‌کلی از این امور غافل‌اند و در ترجمۀ آثار غربی هم کمتر شاهد رصد آنها هستیم. »

 

دیدگاه کاربران

ناشناس۳۸۵۲۵۱۹۱۲:۵۵:۲۰ ۱۴۰۴/۱/۲۵
نمونه قابل لمس ان مداحانی هستند که استادی دانشگاه ها را به انها تفویض کرده اند.
ناشناس۳۸۵۲۵۹۱۱۳:۳۸:۲۸ ۱۴۰۴/۱/۲۵
در زمان د ولت احمدی نژاد بیش از ۳۰۰۰ نفر از خودی ها به صورت غیر قانونی در حالی که هیچکدام شرایط و شایستگی علمی لازم را نداشتند ، به صورت بورسیه در مقطع دکترا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور و یا دانشگاه‌های برتر اعزام شدند. همین ها بعد از فارغ التحصیلی به عنوان استاد در دانشگاه‌ها استخدام شدند!
ناشناس۳۸۵۲۸۴۸۱۷:۴۹:۰۲ ۱۴۰۴/۱/۲۵
لطفا سند
ناشناس۳۸۵۲۶۰۳۱۳:۴۵:۱۶ ۱۴۰۴/۱/۲۵
شاید علمش رو داشته این همه آدم هستن که تو چند زمینه مهارت دارن
ناشناس۳۸۵۲۷۱۴۱۵:۱۹:۲۲ ۱۴۰۴/۱/۲۵
(( همه کاره و هیچ کاره )) های وطنی که به واسطه خودی بودن همواره در بالاترین پست های کلیدی و حساس گمارده شده اند و میشوند بی تردید بزرگترین خسارت های غیر قابل جبران را به مملکت و ملت زده اند و میزنند !
ناشناس۳۸۵۲۸۵۰۱۷:۵۰:۳۲ ۱۴۰۴/۱/۲۵
لطفا تحقیق کنید و مستند صحبت کنید
ناشناس۳۸۵۲۵۳۵۱۳:۰۷:۰۸ ۱۴۰۴/۱/۲۵
مقاله نویسی یک چیز روتین در دنیا است و همین را هم کم کردید به خاطر کپی!!
ناشناس۳۸۵۲۸۰۰۱۶:۳۳:۲۱ ۱۴۰۴/۱/۲۵
جایگاه دانشگاه جایگاه علمی است نه جایگاه امتیاز دهی به افراد خاص.این افراد را به گونه‌ای دیگر تشویق کنید در صورت لزوم
ناشناس۳۸۵۳۱۷۳۰۰:۰۶:۱۵ ۱۴۰۴/۱/۲۶
پای پول در میونه. مقالات کنفرانسی و چاپ مقاله در مجلات علمی پژوهشی داخلی. بعضی مجلات آی اس آی هم پولی و یا پارتی و نون به قرض رسانی. توضیحش مفصله.
ناشناس۳۸۵۳۱۸۳۰۰:۱۸:۰۲ ۱۴۰۴/۱/۲۶
نه، مقاله به تنهایی ملاک نیست. مقاله بخشی از یک قضاوت کلی است. در ایران اما، مقاله شده همه چیز.
ناشناس۳۸۵۲۵۴۳۱۳:۱۰:۲۳ ۱۴۰۴/۱/۲۵
دانشگاه‌ها در مقطع کارشناسی ادامه دهنده دوره دبیرستان شده اند. در مقطع تحصیلات ت‌میلی نیز تبدیل به کارخانه تولید پایان نامه و مقالات بی کیفیت شده اند که هیچ بهره عملی برای مملکت ندارند.
ناشناس۳۸۵۲۷۱۹۱۵:۲۱:۴۲ ۱۴۰۴/۱/۲۵
دانشگاه امکانات و مدرس باسواد میخواد که کم دارند. اگر هم چیزی باقی مانده به خاطر فداکاری اساتید نادری است که هنوز مهاجرت نکرده اند.
ناشناس۳۸۵۲۵۵۸۱۳:۱۷:۲۶ ۱۴۰۴/۱/۲۵
در شرایط فعلی کشور، دانشجو و استاد انگیزه ای برای تعلیم و تعلم و از همه مهمتر تحقیق و پژوهش ندارند. نه بودجه تحقیقاتی کافی وجود دارد، نه آزمایشگاه و تجهیزات مدرن و نه چشم اندازی روشن. ارتباط بین مراکز تحقیقاتی ایران با مراکز تحقیقاتی کشورهای پیش رفته هم تقریبا قطع است.
ناشناس۳۸۵۲۵۵۹۱۳:۱۷:۲۹ ۱۴۰۴/۱/۲۵
چند مدت قبل بعد از مدتها برای کاری به یکی از دانشگاهی مطرح در یکی از شهرهای مطرح کشور رفتم . ساختمان کاملا قدیمی و فرسوده ، فضای سبز پر از ته سیگار ، کارکنان شلخته ، سرویس بهداشتی قدیمی و ناجور ، کلاسها ... و ... دلم گرفت که چه بر سرمان آمده ؟ به کدام سمت در حال رفتن هستیم .
ناشناس۳۸۵۲۵۷۵۱۳:۲۵:۳۴ ۱۴۰۴/۱/۲۵
سالها است که حداقل ۴۰ درصد ظرفیت رشته های پزشکی و مهندسی دانشگاه ها در اختیار آنانی است که از طریق سهمیه کنکور ورود پیدا می کنند. به این دلیل سطع علمی دانشگاه‌های ایران پایین آمده و فارغ التحصیلان کم سواد تربیت شده آند. جالب است که همین ها از سهمیه استخدامی هم برخوردار بوده و بسیاری از نابسامانی های امروز مملکت حاصل تصمیم گیری های آنان است.
ناشناس۳۸۵۲۸۵۳۱۷:۵۳:۵۸ ۱۴۰۴/۱/۲۵
من هم مخالف سهمیه هستم ولی فکر کنم آمار را بالا گفتید و عوامل دیگر را هم در نظر نگرفتید
ناشناس۳۸۵۲۵۹۵۱۳:۴۰:۵۱ ۱۴۰۴/۱/۲۵
تقریبا تمام مسولان کشور، استاد دانشگاه هم هستند!
ناشناس۳۸۵۲۵۹۹۱۳:۴۲:۱۶ ۱۴۰۴/۱/۲۵
علم آلوده به سیاست فاقد کیفیت و ارزش است.
ناشناس۳۸۵۲۶۰۶۱۳:۴۹:۰۴ ۱۴۰۴/۱/۲۵
خود ایشون استاد چندین دانشگاه آزاد هستند یکی دو تا نه, جناب دکتر لطفا دم از فرهنگ نزنید شما
حامد حمدایی اصل۳۸۵۲۶۰۷۱۳:۴۹:۱۴ ۱۴۰۴/۱/۲۵
بله دانشگاه های ما بسیار عقب اند ولی ایشان و امثال ایشان دانسته و در بسیاری موارد نادانسته در حال دادن آدرس غلط اند
ناشناس۳۸۵۲۶۱۸۱۴:۰۰:۳۴ ۱۴۰۴/۱/۲۵
مشکلات اساسی دانشگاه: دانشجویان سهمیه ای، هیات علمی رانتی و سفارشی، بودجه ناکافی، عدم ارتباط با مجامع علمی و دانشگاه‌های معتبر دنیا.
ناشناس۳۸۵۲۶۷۱۱۴:۵۰:۲۰ ۱۴۰۴/۱/۲۵
بنده عضو هیئت علمی دانشگاه هستم. راه برون رفت کاهش شدید دانشجو است. شما نمی دانید تدریس استاتیک به دانشجویی که رشته علوم انسانی یا کاردانشی است چقدر زجر اور است. چون دانشگاه‌ها را برای متولدین دهه ۶۰ گسترش دادند و الان متقاضی نیست. کنکور ورودی بسیار خوب است و کسی که حد نصاب را نیاورد نباید ثبت نام شود. الان با درصدهای منفی ثبت نام می شوند
ناشناس۳۸۵۲۶۷۸۱۴:۵۴:۲۱ ۱۴۰۴/۱/۲۵
استاد عزیز سایت محترم الف فرهیختگان و دانشگاهیان عزیز تو رو خدا سریع جبهه گیری نکنید که دانشگاههای خارج رو مقایسه کنید درباره ایران حرف میزنم برای حل بسیاری ازین مشکلات دو تا کار انجام بشود ، جمع کردن بساط مختلط بودن دانشگاهها ، برچیدن مقاله محوری و پایان نامه محوری و قراردادن کارعملی و میدانی بجای آن
ناشناس۳۸۵۲۷۳۹۱۵:۳۶:۴۵ ۱۴۰۴/۱/۲۵
در این که کیفیت علمی دانشگاهها بخصوص بخاطر انگیزه‌های ضعیف(به دلایل متعدد) بسیار پایین آمده شکی نیست.
شادی۳۸۵۲۷۸۲۱۶:۱۳:۱۲ ۱۴۰۴/۱/۲۵
دانشگاه پیام نور کلاس علمی دانشجویان را پایین اورده
آزاده۳۸۵۲۷۸۵۱۶:۱۴:۳۳ ۱۴۰۴/۱/۲۵
وقتی روابط جای ضوابط را می‌گیرد مسائل علمی رو کردن سهمیه بندی با این سیاست ها به هیچ جا نمیرسیم
ناشناس۳۸۵۲۹۵۷۱۹:۳۸:۵۰ ۱۴۰۴/۱/۲۵
متاسفانه چندین سال است که ملاک سنجش کیفیت و کارآیی اساتید شده تعداد مقالات و اچ ایندکس آنها که هیچ ربطی به کارآیی و توانایی تدریس و دانش استاد در انتقال مفاهیم ندارد!
ناشناس۳۸۵۳۰۵۷۲۱:۵۳:۵۵ ۱۴۰۴/۱/۲۵
متاسفانه پذیرش دانشجو و عضو هیئت علمی بر اساس سهمیه و رابطه نتایجی بهتر از این نخواهد داشت. الان دیگه نمی پرسند چند مقاله داری، می پرسند اِچ شما چند است؛ یعنی شما باید اولا به زبان انگلیسی مقاله بنویسی تا تعداد ارجاعات به آن افزایش یابد و دوم اینکه به جای یافتن مشکلات جامعه خودت و کار کردن روی آنها باید نگاهت به دنیا باشه تا بفهمی اونها چه مشکلی دارند یا برای اونها آینده نگری کنی تا باز هم تعداد ارجاعات به مقاله ات زیاد شود. در مورد اخلاق و فرهنگ هم هیچ نگوییم بهتر است،برخی اعضای هیئت علمی به جای انجام وظیفه فقط در حال رفع تکلیف هستند و مرتکب تخلف‌های واضح می شوند.
ناشناس۳۸۵۳۱۸۰۰۰:۱۲:۱۷ ۱۴۰۴/۱/۲۶
دکتر گلشنی درست می‌گویند؛ مقاله محوری در شرایط افتضاحی است، و کسی هم حتی برای درست‌کردن ظاهرش کاری نمی‌کند. مثلا، اگر مرحوم میرزاخانی دانش‌جوی شریف بودند (یعنی به هاروارد نرفته‌بودند) دانش‌گاه ایشان را اخراج می‌کرد!!! چرا؟ چون هنگام دفاع دکتری - در هاروارد - مقاله‌ی کار دکتری‌شان منتشر نشده بود. یعنی مریم در سال ۲۰۰۴ از رساله‌ی خود در هاروارد دفاع کرد، و مقاله‌ی مربوط به همان کار - که مبنای جایزه‌ی فیلدز هم بود - سال ۲۰۰۶ تازه منتشر شد. اگر بعد از دفاع هم مریم بدون مقاله می‌خواست به هریک از دانش‌گاه‌های داخلی درخواست بدهد، درخواست‌شان رد می‌شد. ولی پرینستون ایشان را پذیرفت. این‌ها مسائلی است، که مسئولین وزارت‌علوم می‌دانند، هیچ کاری هم برای حل این مشکلات نمی‌کنند؛ متاسفانه!
ناشناس۳۸۵۳۳۹۷۰۷:۱۹:۲۷ ۱۴۰۴/۱/۲۶
اغلب استخدام رسمی شدگان بخصوص در دوره احمدی نژاد در وزارتخانه های مهم مثل صمت و نفت با پارتی ضخیم با معدل های افتضاح از دانشگاه آزاد وارد شدند و چند سال بعد از همان دانشگاه آزاد مدرک ارشد و دکتری گرفتند و امروزه پست های مدیریتی مهم دارند و حقوق نجومی دریافت می کنند نخبه های واقعی با مدرک دکتری واقعی فارغ التحصیل از دانشگاههای معتبر در آن دوره استخدام نشدند !
شاهین۳۸۵۳۶۲۱۰۹:۳۹:۳۳ ۱۴۰۴/۱/۲۶
با سلام و عرض ادب و احترام دانشگاه های ایران !!!!!!!! از زمان احمدی نژاد که سلطه چپ بخصوص سوسیال دمکرات ها بر دانشگاه ها مسلم شد باند بازی های گروه ها جلو گیری کردن از ورود هر کسی که غیر خودی باشد و چپ فکر نکند پایان نامه های کپی پیسی هر اقدامی که می خواهی برای پیشرفت بگیری همکاران منور الفکر خود جلوی آن را می گیرند .
ناشناس۳۸۵۴۱۳۴۱۲:۱۹:۲۱ ۱۴۰۴/۱/۲۶
متأسفانه در برخی دانشگاه‌ها، قرار گرفتن افرادی با گرایش‌های رانتی در جایگاه‌های مدیریتی موجب شده است تا با دور زدن ضوابط و نادیده گرفتن سازوکارهای قانونی، زمینه برای جذب افرادی فراهم شود که فاقد صلاحیت‌های علمی و عمومی لازم برای ورود به هیئت علمی هستند. پرسش اساسی این است: چه نهادی مسئول نظارت واقعی و مؤثر بر عملکرد هیئت‌های جذب در دانشگاه‌هاست؟ آیا مکانیزم‌هایی برای جلوگیری از چنین انحرافاتی وجود دارد و تا چه حد این سازوکارها در عمل اجرایی می‌شوند؟
yektanetتریبون

آخرین عناوین