سیاست اصلاح قیمت حاملهای انرژی از ملزومات شفاف سازی حسابهای کشور است و میتواند باعث اصلاح ساختار صنعت، کشاورزی و خدمات شده و تاثیر بسزایی در بهرهوری بهینه از انرژی بر جای گذارد و البته این کار شهامت خودش را میطلبد که تجربه نشان میدهد فقط از جناب دکتر احمدینژاد ساخته است. با این حال لازم است برای آمادهسازی جامعه ، اطلاعات پایه و اسناد پشتیبان آن منتشر شود تا حداقل آنهایی که با نیت خدمت به اسلام و مسلمین شک و شبههای دارند به اقناع برسند و برای اجرای این کار عظیم کمک کنند چراکه بدون اطلاعات پایه قابل اتکا نمیتوان پا به عرصهای گذاشت که همه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را جابجا میکند.
سالهاست که گفته میشود که 3 دهک بالا درآمدی 70درصد یارانههایی را که توسط دولت پرداخت میشود، مصرف میکنند و 7 دهک دیگر فقط از 30 درصد آن بهرهمند میشوند، حال سوال این است که آیا این برداشت واقعیت دارد یا اینکه یکی آنرا گفته و دیگران باور کرده و آن را تکرار و حتی تقویت کردهاند، در این مقاله سعی شده است با استفاده از آمارهای رسمی دستگاههای دولتی واقعیت را تا آنجا که بطور یک مقاله اجازه میدهد در بخش یارانههای انرژی روشن کنیم.
براساس ترازنامه انرژی سال 1385 که توسط دفتر برنامهریزی کلان برق و انرژی معاونت امور برق و انرژی وزارت نیرو تهیه و منتشر شده است ترکیب بهرهمندی از یارانههای انرژی در بخشهای مختلف کشور در سال 1385 به شرح جدول زیر بوده است.
جدول 1- ترکیب بهرهمندی از یارانههای انرژی در بخشهای مختلف کشور(درصد)
شناخت ترازنامه انرژی وزارت نیرو در سال1385
جدول 2- ترکیب یارانه حاملهای انرژی در سال 1385 به تفکیک حاملهای مذکور ( درصد)
مأخذ: ترازنامه انرژی وزارت نیرو در سال1385
ترکیب جدول 2 در سال 1385 در شرایطی بود که مصرف روزانه حاملهای انرژی به قرار جدول 3 بوده است.
جدول3 - مقدار متوسط روزانه مصرف حاملهای انرژی در سال 1385
*مصرف گاز طبیعی شامل مصرف نیروگاهها، صنایع خانگی و تجاری است.
مأخذ: ترازنامه انرژی وزارت نیرو در سال1385
با مراجعه به جدول 2 ملاحظه میشود که آنچه به عنوان مصرف خصوصی ( توسط همه دهکهای درآمدی جامعه شهری و روستایی) بوده است، حدود 50 درصد یارانه بنزین ( توسط خودروهای شخصی و موتورسیکلتها ) و 25.7 درصد کل یارانهها در بخش خانگی بوده است که جمع آنها حدود 37.9 درصد میشود حال همانطور که در جدول 2 مشاهده میگردد در سال 1385 حدود 28.2 درصد یارانهها مربوط به مصرف نفت و گاز بوده است که براساس آمارهای ترازنامه انرزی سال 1385 حدود 53.27 درصد آنها در سیستم حمل و نقل( کامیون، اتوبوس، مینیبوس )، 13.21 در کشاورزی، 9.48 درصد در صنعت، 14.96 درصد در نیروگاهها،3.76 درصد در بخش عمومی، 2.8 درصد در بخش تجاری و فقط 2.7 درصد در بخش خانگی مصرف شده است.جدول زیر درصد ترکیب یارانههای حامل انرژی به تفکیک بخشهای مختلف مصرفکننده و نوع حامل در سال1385 را نشان میدهد.
جدول 4- درصد ترکیب یارانه حاملهای انرژی به تفکیک بخشهای مختلف مصرفکننده و نوع حامل در سال1385(درصد)
مأخذ: ترازنامه انرژی در سال1385
همه جدوال بالا نشان میدهد که 37.9 درصد یارانهها در سال1385 دربخش خانگی و حمل ونقل شخصی( خودروهای شخصی و موتورسیکلت) مصرف شده است که اگر 3 درصد تجاری را هم به آن اضافه کنیم نزدیک 41 درصد خواهد شد.
حال سوال این است، آیا صاحبان موتورسیکلتها، حدود 2 میلیون پیکان، بیش از 2 میلیون پراید، صدها هزار رنو، پی کی، سیناد، خودروهایی با بیش از ده سال عمر، در دهکهای 10، 9، 8 و یا حتی 7 قرار دارند، آیا نفت سفید و گاز مایع و نفت گاز مصرف خانگی که از یارانه (یا به عبارت بهتر از فرصتهای کشور) بیشتری نسبت به بنزین، گاز طبیعی و برق استفاده میکردند، در سال 1385 توسط دهکهای 10، 9،8 و حتی 7 بیشتر مصرف شده است یا توسط دهک-های فقیر بخصوص روستائیان محروم؟
شکی نیست که روند مصرف انرزی در کشور ما بسیار نامطلوب است اما باید دقت کنیم که برای اصلاح وضع نباید با آمار غیراقعی جامعه را دوقطبی کرده و نسبت به هم بدبین کنیم. آیا اگر صاحب سرمایهای با خودروی شخصی به محل کارخالنه خود میرود، آن را باید به حساب اسراف گذارد و یا نیاز مدیریتی، این که در کارخانه-ای از حامل انرژی استفاده کنند آیا آن را باید به حساب صاحب کارخانه( که البته اکثر آنها یا دولتی هستند و یا توسط مدیری که دستگاههای دولتی منصوب میکنند اداره میشوند. ) گذارد یا همه کارگزاران شاغل در آن، سهیم هستند. صنعت و کشاورزی کشور ما صنعتی پرمصرف است و نیازمند اصلاح و شاید تغییر کامل خط تولید، آیا میشود انتظار داشت همه آنها با یک فرمان اصلاح شوند. اگر اینطور است چرا دولتهای گذشته و حال نتوانستهاند سیستم تولید و انتقال و توزیع برق را اصلاح کنند؟ چرا باز هم اجازه تولید خودروهای با دوبرابر مصرف استاندارد را میدهند؟ چرا بیش از 90درصد حمل کالا در ایران با کامیون و از طریف جادهای انجام میشود؟ چرا پالایشگاه-های این کشور در بدترین وضعیت پالایشی قرار دارند و درصد قابل توجهی از نفت خام را به تولید نفت کوره تبدیل می کنند و بنزین با اکتان 87 ( آن هم با افزوده خطرناکی مثل MTBE) و گازوئیل یا صدها برابر حاوی گوگرد و نفت کوره..... تولید میکنند؟ چرا اختلافات بخشی همواره سایه سنگینی بر اجرای متروی تهران و دیگر شهرهای کشور انداخته است و مردم را مجبور به استفاده از خودرو و موتورسیکلت شخصی کردهاند؟ آیا واقعا مردم ما (همه اقشار) مسرفند؟
جمعیت متراکمی که برای استفاده از خطوط مترو، مراجعه میکنند، نشان میدهد که مردم ما ملتی بسیار منطقی هستند، مراجعه به ایستگاه میرداماد نشان میدهد که همه اقشار( پولدار و بیپول) رفاه خود را در استفاده از مترو میدانند.
امروزه رسیده اند که سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی را با هم اجرا کنند، امیدواریم سیاسیت قیمتی نیاز به مدیریت برای ارای سیاست-های غیرقیمتی را حذف نکند.
در سال 1387 برآورد میشود که مصرف متوسط حاملهای انرژی در حدود اعداد جدول زیر شود.
جدول 5- برآورد مقدار متوسط مصرف روزانه حاملهای انرژی در سال1387
• حدود 3 میلیون کمتر از بنزین مصرفی به قیمت 4000 ریال توزیع می-شود که در محاسبات بعدی حذف میگردد
در مورد مصرف برق و گاز طبیعی پیشبینی میشود که ارقام جدول فوق در سال 1388 به ترتیب به حدود 493 میلیون کیلووات ساعت و نزدیک 418.5 میلیون متر مکعب در روز برسد ولی فرض بر این است که با استفاده از کارت هوشمند در توزیع بنزین، نفت و گاز و کاهش سهمیه از 120 لیتر به 80 لیتر بنزین برای خودروهای شخصی و افزایش قیمت به 2000 ریال برای بنزین سهمیهای و 4000 ریال برای بنزین آزاد، ارقام سال 1387 در سال1388 هم ثابت بماند و نفت کوره نیز به دلیل گسترش استفاده از گاز طبیعی در نیروگاهها و صنایع و همچنین مصرف نفت سفید و گاز مایع نیز ازمقدار تغییر نیابد.( اینها فرض است و ممکن است درصدی کم و زیاد شود، بخصوص اگر فصل سرد در سال آینده نسبت به سال جاری تغییر دما داشته باشد.)
حال با فروض فوق اگر قیمتهای موجود ( بنزین1000 ریال، نفت سفید و نفت گاز165 ریال، نفت کوره بطور متوسط 58.5 ریال، گاز مایع 58 ریال، گاز طبیعی بطور متوسط 108 ریال و برق بطور متوسط 167 ریال ) یارانههای هریک نسبت به قیمتی که دولت برای نفت خام 48 دلاری برای حاملهای مذکور اعلام کرده است( بنزین 4000 ریال، نفت سفید و نفت گاز 3500 ریال و نفت کوره و گاز مایع2000 ریال، برق1000 ریال، گاز طبیعی 1300ریال ) به شرح زیر خواهد بود.
جدول 6- برآورد یارانههای حاملهای انرژی( میلیارد ریال)
• توضیح: پیش بینی می شود، در صورت کاهش بنزین سهمیه ای، توزیع بنزین آزاد نسبت به سال 1387 افزایش یابد که با توجه به این که قرار است برای آن یارانه ای منظور نشود، در این محاسبات منظور نشده است.
با ارقام فوق معلوم میشود که به فرض قبول قیمتهای مورد نظر دولت، ترکیب یارانههای(با فرصتهای کشور) برای حاملهای مختلف نسبت به قیمت-های جاری به شرح جدول زیر خواهد بود.
جدول7- (درصد)
در شرایط سهمیهبندی فوق الذکر بنزین تقریبا 50% بنزین مصرفی(1000 ریالی ) توسط خودروهای شخصی و موتورسیکلتها مصرف میشود. به عبارت دیگر حدود 6.25 درصد از یارانههای بنزین ( در اندازه 12.52%) توسط این گروه مصرف میشود که با توجه به ترکیب خودروهای کشور و توزیع بنزین آزاد 4000 ریالی ( که در شرایط بازار فرآوردههای نفتی در سه ماهه آخر سال 1387 ، بالاتر از قیمت تمام شده بنزین وارداتی است) به نظر میرسد که بخش قابل توجهی از این بنزین توسط خودروها و موتورسیکلت هایی که متعلق به طبقات متوسط و پایین جامعه است (سهمیه موتورسیکلت-ها حدود6 میلیون لیتر، حدود 2 میلیون پیکان سپس 2 میلیون پراید و تعداد زیادی از خودروهای کم قیمت و فرسوده این منطق را تأیید میکند) مصرف شود.
پس میتوان با قاطعیت نتیجه گرفت که در بخش مصرف بنزین دهکهای 8،9،10 نه اینکه 70 درصد یارانه آن را مصرف نمی کنند بلکه از سطح چند درصد هم فراتر نمی رود و اکثر نیاز خود را به صورت آزاد تهیه میکنند.
در بخش نفت سفید و گازمایع آمار نشان می-دهد که بیش از 80% آن در روستا و توسط دهکهای مختلف روستایی مصرف میشود. به نظر میرسد حتی دهکهای بالای روستائی را نمیتوان جزء مرفهین مسرف آورد.
از یارانه نفت و گاز مصرفی، حدود 53.7 درصد در بخش حمل و نقل کالا و مسافر مصرف میشود و 3.21 درصد آن در بخش کشاورزی، 9.48 درصد در صنعت، 14.96 درصد در نیروگاهها( به دلیل عدم توان تأمین گاز طبیعی موردنیاز نیروگاهها توسط وزارت نفت ) و 2.76 درصد در بخش عمومی و 2.18 درصد در بخش تجاری و فقط 2.7 درصد آن در بخش خانگی مصرف میشود که اتفاقا اکثر آن هم به ساکنین روستاهای کشور تعلق دارد. پس اینجا هم مرفهین اسرافی ندارند.
بهرهمندهای یارانه نفت کوره نیز اصلا خانگی یا شخصی نیستند و به ترتیب عمده مصرفکنندگان آن نیروگاهها ( به دلیل عدم توان تأمین گاز طبیعی برای آنها توسط وزارت نفت )، صنایع، تجاری، حمل و نقل( کشتیرانی )، عمومی و بخش قابل توجهی از آنهم صادر میشود که در بودجه شرکت نفت یا شرکهای دیگر تابعه وزارت نفت مصرف میشود.
و اما برق وگاز طبیعی
پیشبینیها نشان میدهد که از حجم گاز مصرفی کشور در سال 1388 حدود 29.43 درصد برای مصرف نیروگاهها که یارانه آن در بخش برقی محاسبه میشود، 28.01 درصد فعالیت-های صنعتی، 37.5 درصد آن در بخش خانگی و 5.07 درصد در سایر بخشها (از جمله تجاری، حمل و نقل ، عمومی و...) مصرف میشود، حال ممکن است بفرمایند از 37.5 درصد خانگی چند درصد توسط دهکهای 10،9،8،7 مصرف میشود.
ذکر این نکته لازم است که تعداد مشترکین شبکه گاز کشور تا پایان سال 1386 به 13360500 خانوار ( حدود 77% خانوارهای کشور در قالب 10184500 مشترک) رسید، که در 661 شهر و 5644 روستا قرار دارند و جمعیتی حدود 54 میلیون نفر را شامل می شود.
اضافه میشود که تعرفه گاز طبیعی در کشور به صورت پلکانی تعریف شدهاست و برای مصارف بالای دهکهای 8،9، 10 تأثیر خواهد داشت به عبارت دیگر اگر موضوع یارانهها مطرح باشد، دهکهای 10 بامصرف 800 متر مکعب در ماه ( در7 ماهه گرم) و 950 متر مکعب در ماه ( در5 ماهه سرد) از تعرفه بالاتر از 690 ریال (موضوع قانون بودجه سال 86) برخوردار بودهاند به عبارت دیگر بر اساس بند «ک» تبصره 11 قانون بودجه سال 1385 دولت مکلف شده است که در سال 1385 در مورد مشترکین خانگی بهای گاز مصرفی دو دهک پائین مصرفکنندگان گاز را با تخفیف کامل اعمال نماید، بهای گاز مصرفی 5 دهک بعدی مصرفکنندگان را مطابق الگوی مصرف سال 1383 به قیمتهای سا ل1383 تثبیت و مشترکین با مصارف بالاتر از آن را به صورت پلکانی مشمول جرایم عدم رعایت الگوی مصرف قرار دهد. این دستورالعمل در سال 1386 اعمال شد و بدین ترتیب بخشی از یارانه گاز مصرفی دهکهای بالای مصرفی خانوار حذف شد درحالیکه برای دودهک پائین تخفیف کامل پیشبینی شده بود.
با این شرایط آیا بازهم میتوان گفت که در مصرف گاز هم سه دهک بالا 70 درصد یارانه مصرف میکنند؟
در مورد برق، باید توجه داشت که از حدود 18.35 میلیون اشتراک کشور حدود 12.87 میلیون آن( یعنی حدود 70% ) در مناطق عادی (غیرگرمسیر) زندگی میکنند و 5.516 میلیون مشترک در مناطق گرمسیر (شامل دو دوره زمانی عادی و گرم) از این تعداد 43.8 هزار مشترک با مصرف بیش از 800 کیلووات ساعت در ماه 773ریال (یعنی بیش از قیمت واقعی آن ) برای هر کیلووات ساعت پرداخت میکنند یعنی از یارانه بهرهای نمیبرند.
همینطور 368 و 342 مشترک مناطق عادی که مصرف آنها بین 500 تا 800 کیلووات در ماه است بابت هر کیلووات ساعت 431 ریال پرداخت میکنند که نزدیک قیمت واقعی برق است.
مشترکین با مصرف 350 تا 500 کیلووات این مناطق با تعرفه 211.8 ریال( حدود 900.97 هزار مشترک) حداقل 50% تعرفه را پرداخت میکنند و حدود 3.73 میلیون مشترک با مصرف 200 تا 350 کیلو ساعت، معادل 120 ریال برای هر کیلو ساعت ، حدود 6 میلیون مشترک نیز با مصرف بین 80 تا 200کیلووات ساعت از تعرفه 95.38 ریال برخوردارند و زیر 80 کیلووات ساعت مصرف در ماه، به صورت رایگان محاسبه میگردند. توجه شود که حدود 60% برق خانگی کشور، در این مناطق مصرف میشود.( این روش برای ماههای عادی درمناطق گرمسیر نیز صدق میکند که حدود 15 درصد برق مصرفی خانگی را به خود اختصاص می دهد. به عبارت دیگر جمع برق مصرفی جمع برق مصرفی عادی در کشور حدود 75 درصد برق خانگی است که شامل تعرفه پلکانی می گردند.ملاحظه می شود که مناطق عادی (و همچین ماهها عادی مناطق گرمسیر) هرچه مصرف بالا میرود از یارانه برق کاسته میشود و برعکس دهک-های پائین مصرفکننده، از یارانه برق کاسته می شود و برعکس دهک های پایین مصرف کننده، از یارانه بیشتری به واحد کیلووات ساعت، بهرهمند میشوند.
در ماههای گرم مناطق گرمسیر این قاعده برای مصرف خانگی رعایت نمیشود که البته کمتر از 25درصد کل مصرف برق خانگی کشور است.
حال وارد قضاوت نمیشوم و با اطلاعات این گزارش که در اختیار خوانندگان متن قرار داده شد، قضاوت را به آنها واگذار میکنم که آیا به واقع سه دهک بالای درآمدی 70درصد یارانهها میبرند؟