کد مطلب: 85616
قدردان از خودگذشتگی رهبری باشیم
تاریخ انتشار : جمعه ۷ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۱۷
زهیر توکلی
من اهل سیاست نیستم، اهل اظهار نظر سیاسی هم نیستم. یعنی کم از کارها میکنم. دوستان و آشنایان می‌دانند که حتی در محافل خانوادگی و رفاقتی نیز از صحبت و بحث درباره مسایل سیاسی اکراه دارم. این سطوری که در ادامه خواهم نگاشت، صرفاً از باب احساس تکلیف در برابر برادران ایمانی از دوستداران خاندان پیامبر (ص) است. چندی پیش یکی از برادران که ارادت عجیبی به حضرت مولا، امیرالمومنین علی (ع) و بغض و کینه‌ی زائد الوصفی نسبت به دشمنان آن خاندان پاک دارد، با من تلفنی تماس گرفت. با لحنی آمیخته با طعن پرسید: " فتوای جدید آقای خامنه‌ای را شنیده‌ای؟ " من که خبر نداشتم گفتم:" نه، چه شده است؟" گفت " ایشان لعن صحابه را تحریم کرده‌اند" بعداً تحقیق مختصری کردم و کاشف به عمل آمد که اخیراً بلوایی در فضای مجازی اینترنت درست شده است و برخی پایگاه‌های اینترنتی که ظاهراً به دست برادران شیعه اداره می‌شود، به عایشه حمله کرده‌اند و چیزهایی نوشته‌اند که باعث رنجش برادران اهل سنت شده و بهانه برای دشمنان اهل بیت فراهم آمده است و آنها به مصداق «از کوزه همان برون تراود که در اوست» باطن خود را نشان داده‌اند و شروع به اختلاف‌انگیزی و توهین نسبت به شیعیان و مواریث خاندان پاک کرده‌اند و زمینه‌ای پیدا شده تا دشمنان خونی اسلام بهانه به دست آورند.
از آن روز دیگر فرصتی پیش نیامد که با آن دوست عزیزم ـ که خداوند بر توفیق او و همه‌ی برادران در بندگی خدا و نوکری آن خاندان بیفزاید ـ تماس بگیرم و نظرم را به او بگویم. دیدم بد نیست که چیزی بنویسم و با آن که در فضای سیاست زده‌ی جامعه‌ی ما، هر اظهار نظری از این قبیل، سیاسی‌کاری تلقی می‌شود، چند کلمه‌ای با همه‌ی شیعیان امیرالمومنین (ع) سخن بگویم، زیرا شبهه‌ای که برای دوست من رخ نموده بود، برای بسیاری از ارادتمندان اهل بیت پیش میآید.
***
بهار سال 1373، بنده، پدرم (آقای احمد توکلی)، آقای مهندس محمود فرشیدی وزیر آموزش و پرورش دولت نهم و جناب آقای علی صفار، مدیر محترم مدرسه راهنمایی معلم در منطقه 2 تهران، به محضر شادروان آیت‌الله بهجت مشرف شدیم. یکی از پرسش‌های مطرح شده آن جلسه و پاسخ آن مرد خدا، با بحث این نوشتار شدیداً مرتبط است. پدرم از ایشان پرسید: بنده در دانشگاه ناتینگهام انگلستان درس می‌خوانم. آنجا دانشجویان عرب که همه سنی هستند، از دانشگاه، فضایی برای اقامه‌ی نماز جماعت خواسته‌اند و دانشگاه نیز جایی را به آنها اختصاص داده است. بنده نماز اول وقت را پشت سر آنان به جماعت می‌خوانم. آیا اعاده نماز واجب است؟ مرحوم آیت‌الله بهجت فرمودند: « نه تنها اعاده نماز واجب نیست، بلکه نماز خواندن پشت سر آنها، ثوابش از شمشیر زدن در رکاب رسول خدا در صف اول جنگ احد بیشتر است». سپس بعد از مکثی افزودند: «اگر ما شیعیان و امامانمان اینگونه عمل نمی‌کردیم، پنج شیعه آن‌روز اکنون صدوپنچاه میلیون شیعه نبود»
این خبر، راوی‌اش خودم ـ که زهیر توکلی باشم ـ هستم و نام شاهدان آن را نیز ذکر کردم.
خبر دیگری باز هم از آیت‌الله بهجت نقل میکنم که راوی‌اش حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی نیک‌اقبال است. آقای نیک‌اقبال که از شاگردان و همصحبتان قدیمی حضرات آیات شیخ عزیز‌الله خوشوقت و آیت‌الله امجد است و علمیت و وثوقشان مورد تایید قطعی است، در کتاب «معرفت نفس» نقل کرده‌اند که یک‌بار خطیبی بر منبر سخن را در مثالب و معایب خلیفه دوم، بسط داد و شدیداً بر او تاخت. وقتی که از منبر پایین آمد، مرحوم آیت‌الله بهجت، به ایشان فرمود: "تو مطمئنی که اگر در سقیفه‌ی بنی ساعده بودی، همان کاری را که عمر کرد، نمی‌کردی؟"
من این دو خبر را نقل کردم تا از سیره ی عالی همچون آیت الله بهجت دو مثال زده باشم، که همه، از مقدسین تا حزب‌اللهی‌های سیاسی، تا اهل معرفت و حتی آدمهای به ظاهر لائیک در این کشور مرحوم بهجت را مرد خدا می‌دانند.
مساله این نیست که عمر بر حق بوده است یا علی. هیچ کسی که نام شیعه برخود گذاشته است، شک در حقانیت حضرت مولا امیرالمومنین (ع) ندارد، مساله این نیست که شیعه در کنار تولّی یعنی دوستداری و پیروی از محمد و آل محمد، تبّری یعنی بیزاری جستن و کناره گرفتن از دشمنان محمد و آل محمد اعتقاد دارد، مساله این است که همه ما آموزه های نورانی اهل بیت (ع) را باید در کنار هم ببینیم و «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» نباشیم. ما در فرهنگ اهل بیت، تقیه مداراتی هم داریم.
توصیه بر حفظ اسرار آل محمد هم داریم، سفارش مدارا با مردم هم داریم، مراعات حدّ فهم و میزان ظرفیت مردم در رساندن پیام اهل بیت را هم داریم. مساله این نیست که علی بر حق است یا عمر، قطعاً حق، علی و علی، حق است امَا آیا من و تو که به شیعه‌گی نامبردار شده‌ایم، جز این است که خداوند به ما لطف کرده است و منتی بر سر ما دارد که بدون زحمتِ کسب و بی‌رنجِ جستجو، علی و اولادش را به ما شناساند و محبت آن بزرگواران را در قلب های ما کاشته است. اصولاً اختلاف ادیان و مذاهب، امری ناگزیر است و اکثریت قریب به اتفاق پیروان ادیان (از جمله اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان) بر دین پدرانمان هستیم و همچنین به جز افراد نادری که دین خود را با ارداه تعیین و یا تغییر می‌دهند، اکثریت قریب به اتفاق پیروان ادیان بر همان دین اجدادشان می‌مانند تا زندگی‌شان به سر‌آید. اصولاً استطاعت تحقیق و پژوهش در صحت و سقم دین و گزینش میان ادیان، امری آسان نیست و اغلب الاغلب دینداران در هر دینی (از جمله ما شیعیان) نه وقیت نه استطاعت مالی نه توانایی زبان شناختی نه بهره‌هوشی و نه بسیاری شروط دیگر برای پژوهش و گزینش میان ادیان و مذاهب مختلف را ندارند یا کم دارند. و خدا هم بیش از خدا استطاعت از کسی نخواسته است. بنده‌ی حقیر بارها در جمع‌های مختلف وقتی این بحث پیش میآید، می‌گویم من با توجه به شناختی که از خودم ـ غیرت و تعصب خودم ـ دارم، فکر میکنم که اگر به جای ایران و خانواده‌ی شیعه در تل‌آویو در میان خانواده‌ای یهودی به دنیا آمده بودم، شاید اکنون یک یهودی ارتدوکسِ سنتی بودم. با این مقّدمه عرض می کنم که بسیاری از اهل تسنّن (غالب آنها) مثل من و شما بر دین پدرانشان هستند و هیچ بغض و عنادی با اهل بیت ندارند، بلکه اکثریت قاطع آنها محّب اهل بیت هستند. بنابراین اگر من و شما به آن کسانی که آنها مقدس می‌دانند، سبّ و لعن کنیم و آنها بشنوند یا مطّلع شوند، امکان این که آنها نیز و بغضی ولو بسیار اندک از اهل بیت به دل بگیرند، هست و این من و شما مسوول خواهیم بود. نکه مهم دیگر این است که این رفتار و واکنش آن همان اختلافی است که باعث می‌شود تا مناقشان داخلی و کفار و بیگانه ریشه اسلام را برکنند. آنهایی که از دشمنان اسلام درصدر اسلام کینه‌ورزتر و قوی‌ترند.
اگر کمی در سیره‌ی اهل بیت هم نظر بیفکنیم غیر از توصیه‌های مکرّر آن بزرگواران به وحدت، به حفظ اسرار، به مراعات حدّ فهم و ظرفیت مردم، به مدارا با خلق، در روش و رفتار آنان نیز موارد بی‌شماری مشاهده می‌شود که آنان نه تنها حفظ ظواهر مورد احترام اهل تسنّن را کردند‌اند، بلکه با غاصبان حقّ خودشان همراهی و همفکری داشتند تا منافع اسلام و جامعه اسلامی حفظ شود. همین جمله معروف عمرابن‌الخطاب که «لولا علیٌ لهلکَ عمر»: اگر علی نبود، عمر هلاک شده بود، جمله ای که می‌گویند هفتاد بار از زبان عمر شنیده شد، حاکی از مشاوره‌های امیرالمومنین(ع) و راهنمایی‌های ایشان در حق عمر است که سکاندار جامعه اسلامی بود. اصلاً امر رسول خدا و وصیت آن حضرت به سکوت، چه معنی دیگری غیر از حفظ اصل اسلام برای هدایت نسل‌های آینده داشت؟ بزرگی علی در این نبود که درِ خیبر را کند، بزرگی او در این بود که همسرش بانوی زنان دو عالم را پسرش محسن را کشتند و خودش را خانه نشین کردند، اما به خاطر وصیت رسول خدا سکوت کرد، بلکه کمک کار شد تا اسلام بماند و مردم آرام آرام روشن شوند و دست به انتخاب صحیح بزنند.
***
سخن من به پایان آمد اما دریغم میآید اگر نگویم که آیت‌الله خامنه‌ای با این اقدام، نشان داد که طرد و لعن و تکفیر و تفسیق بسیاری از مقدّسین را در محافل خصوصی و نیمه خصوصی قم و مشهد و تهران، به جان می‌خرد و آبروی خود را می‌گذارد تا خود مال و ناموس شیعیان غریب و مظلوم در پاکستان و عربستان و بحرین و یمن و ... چرا جای دور برویم در همین سیستان و بلوچستان خودمان محفوظ بماند و دشمنان خونریز اسلام که شیعه و سنی، هر دو را نمی‌خواهند بهره نبرند و اصل اسلام بماند نا حقایق آرام‌آرام روشن شود.
به خاطر این اقدام شجاعانه که از خود گذشتگی و صدق نیّت در آن آشکار است. جا دارد تا هر شیعه‌ای که به حفظ کیان تشیع و اصل اسلام علاقمند است، از ایشان تقدیر و تشکر و برایشان دعا کند.
***
و الحمدالله اوّلاً و آخراً و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و اللعنته علی اعدائهم اجمعین.
من اهل سیاست نیستم، اهل اظهار نظر سیاسی هم نیستم. یعنی کم از کارها میکنم. دوستان و آشنایان می‌دانند که حتی در محافل خانوادگی و رفاقتی نیز از صحبت و بحث درباره مسایل سیاسی اکراه دارم. این سطوری که در ادامه خواهم نگاشت، صرفاً از باب احساس تکلیف در برابر برادران ایمانی از دوستداران خاندان پیامبر (ص) است. چندی پیش یکی از برادران که ارادت عجیبی به حضرت مولا، امیرالمومنین علی (ع) و بغض و کینه‌ی زائد الوصفی نسبت به دشمنان آن خاندان پاک دارد، با من تلفنی تماس گرفت. با لحنی آمیخته با طعن پرسید: " فتوای جدید آقای خامنه‌ای را شنیده‌ای؟ " من که خبر نداشتم گفتم:" نه، چه شده است؟" گفت " ایشان لعن صحابه را تحریم کرده‌اند" بعداً تحقیق مختصری کردم و کاشف به عمل آمد که اخیراً بلوایی در فضای مجازی اینترنت درست شده است و برخی پایگاه‌های اینترنتی که ظاهراً به دست برادران شیعه اداره می‌شود، به عایشه حمله کرده‌اند و چیزهایی نوشته‌اند که باعث رنجش برادران اهل سنت شده و بهانه برای دشمنان اهل بیت فراهم آمده است و آنها به مصداق «از کوزه همان برون تراود که در اوست» باطن خود را نشان داده‌اند و شروع به اختلاف‌انگیزی و توهین نسبت به شیعیان و مواریث خاندان پاک کرده‌اند و زمینه‌ای پیدا شده تا دشمنان خونی اسلام بهانه به دست آورند.
از آن روز دیگر فرصتی پیش نیامد که با آن دوست عزیزم ـ که خداوند بر توفیق او و همه‌ی برادران در بندگی خدا و نوکری آن خاندان بیفزاید ـ تماس بگیرم و نظرم را به او بگویم. دیدم بد نیست که چیزی بنویسم و با آن که در فضای سیاست زده‌ی جامعه‌ی ما، هر اظهار نظری از این قبیل، سیاسی‌کاری تلقی می‌شود، چند کلمه‌ای با همه‌ی شیعیان امیرالمومنین (ع) سخن بگویم، زیرا شبهه‌ای که برای دوست من رخ نموده بود، برای بسیاری از ارادتمندان اهل بیت پیش میآید.
***
بهار سال 1373، بنده، پدرم (آقای احمد توکلی)، آقای مهندس محمود فرشیدی وزیر آموزش و پرورش دولت نهم و جناب آقای علی صفار، مدیر محترم مدرسه راهنمایی معلم در منطقه 2 تهران، به محضر شادروان آیت‌الله بهجت مشرف شدیم. یکی از پرسش‌های مطرح شده آن جلسه و پاسخ آن مرد خدا، با بحث این نوشتار شدیداً مرتبط است. پدرم از ایشان پرسید: بنده در دانشگاه ناتینگهام انگلستان درس می‌خوانم. آنجا دانشجویان عرب که همه سنی هستند، از دانشگاه، فضایی برای اقامه‌ی نماز جماعت خواسته‌اند و دانشگاه نیز جایی را به آنها اختصاص داده است. بنده نماز اول وقت را پشت سر آنان به جماعت می‌خوانم. آیا اعاده نماز واجب است؟ مرحوم آیت‌الله بهجت فرمودند: « نه تنها اعاده نماز واجب نیست، بلکه نماز خواندن پشت سر آنها، ثوابش از شمشیر زدن در رکاب رسول خدا در صف اول جنگ احد بیشتر است». سپس بعد از مکثی افزودند: «اگر ما شیعیان و امامانمان اینگونه عمل نمی‌کردیم، پنج شیعه آن‌روز اکنون صدوپنچاه میلیون شیعه نبود»
این خبر، راوی‌اش خودم ـ که زهیر توکلی باشم ـ هستم و نام شاهدان آن را نیز ذکر کردم.
خبر دیگری باز هم از آیت‌الله بهجت نقل میکنم که راوی‌اش حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی نیک‌اقبال است. آقای نیک‌اقبال که از شاگردان و همصحبتان قدیمی حضرات آیات شیخ عزیز‌الله خوشوقت و آیت‌الله امجد است و علمیت و وثوقشان مورد تایید قطعی است، در کتاب «معرفت نفس» نقل کرده‌اند که یک‌بار خطیبی بر منبر سخن را در مثالب و معایب خلیفه دوم، بسط داد و شدیداً بر او تاخت. وقتی که از منبر پایین آمد، مرحوم آیت‌الله بهجت، به ایشان فرمود: "تو مطمئنی که اگر در سقیفه‌ی بنی ساعده بودی، همان کاری را که عمر کرد، نمی‌کردی؟"
من این دو خبر را نقل کردم تا از سیره ی عالی همچون آیت الله بهجت دو مثال زده باشم، که همه، از مقدسین تا حزب‌اللهی‌های سیاسی، تا اهل معرفت و حتی آدمهای به ظاهر لائیک در این کشور مرحوم بهجت را مرد خدا می‌دانند.
مساله این نیست که عمر بر حق بوده است یا علی. هیچ کسی که نام شیعه برخود گذاشته است، شک در حقانیت حضرت مولا امیرالمومنین (ع) ندارد، مساله این نیست که شیعه در کنار تولّی یعنی دوستداری و پیروی از محمد و آل محمد، تبّری یعنی بیزاری جستن و کناره گرفتن از دشمنان محمد و آل محمد اعتقاد دارد، مساله این است که همه ما آموزه های نورانی اهل بیت (ع) را باید در کنار هم ببینیم و «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» نباشیم. ما در فرهنگ اهل بیت، تقیه مداراتی هم داریم.
توصیه بر حفظ اسرار آل محمد هم داریم، سفارش مدارا با مردم هم داریم، مراعات حدّ فهم و میزان ظرفیت مردم در رساندن پیام اهل بیت را هم داریم. مساله این نیست که علی بر حق است یا عمر، قطعاً حق، علی و علی، حق است امَا آیا من و تو که به شیعه‌گی نامبردار شده‌ایم، جز این است که خداوند به ما لطف کرده است و منتی بر سر ما دارد که بدون زحمتِ کسب و بی‌رنجِ جستجو، علی و اولادش را به ما شناساند و محبت آن بزرگواران را در قلب های ما کاشته است. اصولاً اختلاف ادیان و مذاهب، امری ناگزیر است و اکثریت قریب به اتفاق پیروان ادیان (از جمله اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان) بر دین پدرانمان هستیم و همچنین به جز افراد نادری که دین خود را با ارداه تعیین و یا تغییر می‌دهند، اکثریت قریب به اتفاق پیروان ادیان بر همان دین اجدادشان می‌مانند تا زندگی‌شان به سر‌آید. اصولاً استطاعت تحقیق و پژوهش در صحت و سقم دین و گزینش میان ادیان، امری آسان نیست و اغلب الاغلب دینداران در هر دینی (از جمله ما شیعیان) نه وقیت نه استطاعت مالی نه توانایی زبان شناختی نه بهره‌هوشی و نه بسیاری شروط دیگر برای پژوهش و گزینش میان ادیان و مذاهب مختلف را ندارند یا کم دارند. و خدا هم بیش از خدا استطاعت از کسی نخواسته است. بنده‌ی حقیر بارها در جمع‌های مختلف وقتی این بحث پیش میآید، می‌گویم من با توجه به شناختی که از خودم ـ غیرت و تعصب خودم ـ دارم، فکر میکنم که اگر به جای ایران و خانواده‌ی شیعه در تل‌آویو در میان خانواده‌ای یهودی به دنیا آمده بودم، شاید اکنون یک یهودی ارتدوکسِ سنتی بودم. با این مقّدمه عرض می کنم که بسیاری از اهل تسنّن (غالب آنها) مثل من و شما بر دین پدرانشان هستند و هیچ بغض و عنادی با اهل بیت ندارند، بلکه اکثریت قاطع آنها محّب اهل بیت هستند. بنابراین اگر من و شما به آن کسانی که آنها مقدس می‌دانند، سبّ و لعن کنیم و آنها بشنوند یا مطّلع شوند، امکان این که آنها نیز و بغضی ولو بسیار اندک از اهل بیت به دل بگیرند، هست و این من و شما مسوول خواهیم بود. نکه مهم دیگر این است که این رفتار و واکنش آن همان اختلافی است که باعث می‌شود تا مناقشان داخلی و کفار و بیگانه ریشه اسلام را برکنند. آنهایی که از دشمنان اسلام درصدر اسلام کینه‌ورزتر و قوی‌ترند.
اگر کمی در سیره‌ی اهل بیت هم نظر بیفکنیم غیر از توصیه‌های مکرّر آن بزرگواران به وحدت، به حفظ اسرار، به مراعات حدّ فهم و ظرفیت مردم، به مدارا با خلق، در روش و رفتار آنان نیز موارد بی‌شماری مشاهده می‌شود که آنان نه تنها حفظ ظواهر مورد احترام اهل تسنّن را کردند‌اند، بلکه با غاصبان حقّ خودشان همراهی و همفکری داشتند تا منافع اسلام و جامعه اسلامی حفظ شود. همین جمله معروف عمرابن‌الخطاب که «لولا علیٌ لهلکَ عمر»: اگر علی نبود، عمر هلاک شده بود، جمله ای که می‌گویند هفتاد بار از زبان عمر شنیده شد، حاکی از مشاوره‌های امیرالمومنین(ع) و راهنمایی‌های ایشان در حق عمر است که سکاندار جامعه اسلامی بود. اصلاً امر رسول خدا و وصیت آن حضرت به سکوت، چه معنی دیگری غیر از حفظ اصل اسلام برای هدایت نسل‌های آینده داشت؟ بزرگی علی در این نبود که درِ خیبر را کند، بزرگی او در این بود که همسرش بانوی زنان دو عالم را پسرش محسن را کشتند و خودش را خانه نشین کردند، اما به خاطر وصیت رسول خدا سکوت کرد، بلکه کمک کار شد تا اسلام بماند و مردم آرام آرام روشن شوند و دست به انتخاب صحیح بزنند.
***
سخن من به پایان آمد اما دریغم میآید اگر نگویم که آیت‌الله خامنه‌ای با این اقدام، نشان داد که طرد و لعن و تکفیر و تفسیق بسیاری از مقدّسین را در محافل خصوصی و نیمه خصوصی قم و مشهد و تهران، به جان می‌خرد و آبروی خود را می‌گذارد تا خود مال و ناموس شیعیان غریب و مظلوم در پاکستان و عربستان و بحرین و یمن و ... چرا جای دور برویم در همین سیستان و بلوچستان خودمان محفوظ بماند و دشمنان خونریز اسلام که شیعه و سنی، هر دو را نمی‌خواهند بهره نبرند و اصل اسلام بماند نا حقایق آرام‌آرام روشن شود.
به خاطر این اقدام شجاعانه که از خود گذشتگی و صدق نیّت در آن آشکار است. جا دارد تا هر شیعه‌ای که به حفظ کیان تشیع و اصل اسلام علاقمند است، از ایشان تقدیر و تشکر و برایشان دعا کند.
***
و الحمدالله اوّلاً و آخراً و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و اللعنته علی اعدائهم اجمعین.
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۱۳:۴۶:۱۲
با خوندن این مقاله بنده نکته بسیار جالبی رو آموختم ، اون هم مثالی بود که در مورد باقی بودن بر دین خود بدون بغض به ادیان دیگر بود، بسیار متشکر هستم از آموزش این نکته جدید به بنده. (367969)
ناشناس
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۱۳:۵۳:۳۸
احسنت با اینکه کاربران سایت الف را روشنفکرنما افراطی میدانم اما این مقاله زیبا و حرف دل تمام کسانی است که به دنبال وحدت با مسلمانان دیگر هستند تا انشاالله با کمک هم ریشه استکبار را بخشکانیم (367970)
حسن
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۱۵:۲۴:۲۸
عزیزم شما \"روشنفکرهای واقعی \"و \"متعادل\" رو تو همون رجا و کیهان پیدا کن!
الف که معلومه سایت تندروهاست..!
معتدل و روشنفکره واقعی میخوای باید بری اونجاها..! (367982)
الف که معلومه سایت تندروهاست..!
معتدل و روشنفکره واقعی میخوای باید بری اونجاها..! (367982)
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۱۴:۴۰:۴۲
من خودم در مسجد جامع اهل لیسبون که مسجد اهل تسنن هست در مراسم عید فطر شنیدم که سخنران در هنگام دعا و صلوات، به اسم پنج تن آل عبا را نام برد و درود و صلوات فرستاد و به بقیه ائمه هم به صورت جمع درود فرستاد.
تو نماز جماعتشون هم چندین بار شرکت کردم و با مهر هم نماز خوندم، با هر کی هم صحبت کردم گفتم که ایرانیم (ولابد شیعه) و جز احترام ندیدم. (367976)
تو نماز جماعتشون هم چندین بار شرکت کردم و با مهر هم نماز خوندم، با هر کی هم صحبت کردم گفتم که ایرانیم (ولابد شیعه) و جز احترام ندیدم. (367976)
مقداد
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۱۴:۴۸:۰۳
سلام . من در مالزی هستم . مسلمانان اینجا سنی مالکی هستند. من خیلی شک داشتم که باید با اینها نماز بخوانم یا نه ؟ با اینکه اینها واقعا هیچ مشکلی با اهل بیت ندارند . و حتی بارهاو بارها شنیده ام که صلوات رو کامل ادا می کنند. حالا با این متنی که نوشتین مشکل من حل شد . البته زمانی هم که مرحوم آیت الله بهجت زنده بودند من مقلد ایشان بودم و بارها نزد ایشان رفتم و مفتخر شدم دست مبارک ایشان را ببوسم . در این مورد می گم \" خوشا به حالم که مردی به این بزرگی رو از نزدیک دیدم \"
فتوای امام خامنه ای هم که جای خود دارد . و ارزش تقدیر. (367977)
فتوای امام خامنه ای هم که جای خود دارد . و ارزش تقدیر. (367977)
مجتبی
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۱۵:۱۵:۳۴
بنده از طرفداران جنبش سبز هستم.
به شخصه از تدبیر رهبری در این زمینه با تمام وجود تشکر می کنم و امیدوارم خداوند ما را از رهروان خاندان پیامبر قرار دهد و ظهور حجتش را نزدیک بگرداند (367983)
به شخصه از تدبیر رهبری در این زمینه با تمام وجود تشکر می کنم و امیدوارم خداوند ما را از رهروان خاندان پیامبر قرار دهد و ظهور حجتش را نزدیک بگرداند (367983)
حميد
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۱۶:۵۲:۴۷
احسنت به آقازهير
من مقيم تونس هستم ومعتقدم امثال مقام معظم رهبري و آيت الله تسخيري بسيار بيشتر وعميق تر ودرازمدت تر از برخي ديگران دررشد وبالندگي وگسترش شيعه موثرند.خداحفظشان كندوتعدادشانراافزونتر (367992)
من مقيم تونس هستم ومعتقدم امثال مقام معظم رهبري و آيت الله تسخيري بسيار بيشتر وعميق تر ودرازمدت تر از برخي ديگران دررشد وبالندگي وگسترش شيعه موثرند.خداحفظشان كندوتعدادشانراافزونتر (367992)
ياسر قدسي
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۱۹:۴۹:۲۲
سلام و درود بر زهير عزيز و خاندان محترم
اگر کسي ارزش وحدت بين شيعه و سني را بداند، در صحت اين نوشتار شکي نمي‌کند.
بعضي دوستان شيعه به همان راهي مي‌روند که وهابيت! اگر اين نبود، انگليسي‌ها نمي‌توانستند بغض شيعه را بيشتر از بغض جهود در دل وهابي‌ها بکارند. (368005)
اگر کسي ارزش وحدت بين شيعه و سني را بداند، در صحت اين نوشتار شکي نمي‌کند.
بعضي دوستان شيعه به همان راهي مي‌روند که وهابيت! اگر اين نبود، انگليسي‌ها نمي‌توانستند بغض شيعه را بيشتر از بغض جهود در دل وهابي‌ها بکارند. (368005)
لاله صبوری
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۲۰:۲۱:۲۲
خیلی ممنون از این نوشته
این نوشته با توجه به مواضع هفته اخیر الف در انتقاد از تملق رهبری در صداسیما خیلی دلنشین و باورکردنی بود.
ایکاش بیاییم و تک بعدی و متعصبانه با قضایا برخورد نکنیم
ایکاش با هم صمیمی تر و مهربانتر باشیم (367979)
این نوشته با توجه به مواضع هفته اخیر الف در انتقاد از تملق رهبری در صداسیما خیلی دلنشین و باورکردنی بود.
ایکاش بیاییم و تک بعدی و متعصبانه با قضایا برخورد نکنیم
ایکاش با هم صمیمی تر و مهربانتر باشیم (367979)
مهدی
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۲۰:۳۱:۵۹
\"می‌گویم من با توجه به شناختی که از خودم ـ غیرت و تعصب خودم ـ دارم، فکر میکنم که اگر به جای ایران و خانواده‌ی شیعه در تل‌آویو در میان خانواده‌ای یهودی به دنیا آمده بودم، شاید اکنون یک یهودی ارتدوکسِ سنتی بودم.\"
از حریتت خوشم اومد. (368006)
از حریتت خوشم اومد. (368006)
علی
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۲۱:۵۳:۰۹
من امروز در مورد این مقاله تشکر کردم اما سوالی به ذهنم خطور کرد، حالا که لعن صحابه حرام شده آیا خواندن زیارت عاشورا با توجه به اینکه لعن صحابه داخلش هست چه حکمی پیدا میکنه؟ (368013)
موسوي
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۳:۴۵:۵۵
علي جان،سلام
اون لعني كه درزيارت عاشوراميخوانيملعن صحابه نيست.معاويه،ابن زياد،آل مروان،شمروغيده،كه جزءصحابه نبودن.پسباآرامش كامل لعنشان كن. (368110)
اون لعني كه درزيارت عاشوراميخوانيملعن صحابه نيست.معاويه،ابن زياد،آل مروان،شمروغيده،كه جزءصحابه نبودن.پسباآرامش كامل لعنشان كن. (368110)
حسین
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۲۲:۵۲:۰۹
ابتدا به مسئول سایت الف اجازه میدهم اگر صلاح ندانست این نوشته را منتشر نکند و در واقع خودم با اکراه این را مینویسم .! با توافق در باره تمام آنچه در این مقاله نوشته شده است فقط یک نکته مشکوک باقی میماند و آن نظر مرحوم آیت الله بهجت در باره اقتدا به امام جماعت سنی است که گفته شده در آن شرایط حتی از شمشیر زدن در رکاب رسول خدا (ص )هم بالاتر است ! حال لطفا به این فتوای آن مرحوم که از سایتشان همراه با لینک میگذارم توجه کنید !
مسئله :1166. آيا اقتدا به امام جماعت سنّى مذهب جايز است؟
ج. خير، باطل است.
http://bahjat.org/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=896&Itemid=1 (368016)
مسئله :1166. آيا اقتدا به امام جماعت سنّى مذهب جايز است؟
ج. خير، باطل است.
http://bahjat.org/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=896&Itemid=1 (368016)
ناشناس
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۲۳:۲۰:۵۰
ایکاش اراده ای ییدا می شد و در همین کنار گوشمان ان ادم های نادانی که به اسم اسلام و شیعه در هئیت های مذهبی خود عده ایی جوان را دور خود جمع می کنند و مراسماتی جعلی دارند مثلا ادمکهایی به اسم برخی می سوزانند و یا اظهاراتی بی خردانه ایی دارند را به طریقی سرجایشان می نشاند
مقام معظم رهبری حجت را روشن نمودند. (368019)
مقام معظم رهبری حجت را روشن نمودند. (368019)
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۲۳:۲۷:۴۴
متشکر از نوشته شما ولی آیا این جمله شما یه مقدار خشکه مقدسی نیست؟
\"حتی در محافل خانوادگی و رفاقتی نیز از صحبت و بحث درباره مسایل سیاسی اکراه دارم.\" (368020)
\"حتی در محافل خانوادگی و رفاقتی نیز از صحبت و بحث درباره مسایل سیاسی اکراه دارم.\" (368020)
فرهاد
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۲۳:۳۶:۱۷
ما اگر شيعه علي ع هستيم بايستي شعار نديم و علي وار زندگي گنيم سيرت علي ع در عمل و رفتار است نه در كتاب علي ع مي دانست حكميت به ضرر اسلام است اما حكميت رامي پذيرد چون اكثريت ان را قبول كرده بودند اين را مي گويند دموكراسي علي ع در زمان ابوبكر عمر و عثمان زندگي مي كرد اما نه تنها به انها توهين نكرد بلكه به انها در امورات مختلف كمك مي كرد كدام ائمه توهين مي كردند كه ما به راحتي به غير شيعه توهين مي كنيم علي ع انقدر ساده وبراي رضايت خدا زندگي مي كرد كه بعد از شهادتش مي گفتند مگر او نماز مي خواند كه در مسجد شهيد شده ؟ در وجدان خودمان كمي فكر كنيم ودر مورد خود قضاوت كنيم و به اين فكر رويم كه علي ع به دنبال وحدت بشريت بود يا تنها مسلمانان و يا تنها شيعه ويا منافع شخصي خودش؟ (368021)
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۵:۴۸:۳۹
علی (ع) هرگز حکمیت را نپذیرفت زیرا حکم حکمیت کع عمروعاص وابوموسی اعلاک کرده بودند خلافت معاویه بود و علی پس از ماجرای خلافت در نخلیه بر علیه معاویه لشگر جمع نمود که شهید شد وجنگ پدید نیامد در روز صفین هم حضرت حکمیت را قبول نکرد ولی در پی اصرار خوارج که می خواستند حضرت را شهید کنند مالک از ادامه جنگ برگشت در حالیکه تنها محافظان چادر معاویه مانده بودند لطفا تاریخ را درست بیان کنید (368143)
حسن
۱۳۸۹-۰۸-۰۹ ۰۱:۲۷:۳۶
آقایون و خانمها لطفا نهج البلاغه بخوانید و از تشیع خود خجالت نکشید
لعن کنید همچون علی ع در خطبه شقشقیه در زیارت عاشورا و .....
حقیقت مطلب اینه من هم لعن میکنم همچون زینب س در شام همچون زین العابدین در اسارت
آیا باز هم ادامه بدهم؟ لطفا ترجمه یکی از دردنامه های ایمه را چاپ کنید و توضیح دهید امام زمان روحی فدا با جسد آنها چه میکند (368211)
لعن کنید همچون علی ع در خطبه شقشقیه در زیارت عاشورا و .....
حقیقت مطلب اینه من هم لعن میکنم همچون زینب س در شام همچون زین العابدین در اسارت
آیا باز هم ادامه بدهم؟ لطفا ترجمه یکی از دردنامه های ایمه را چاپ کنید و توضیح دهید امام زمان روحی فدا با جسد آنها چه میکند (368211)
حسن صنوبری
۱۳۸۹-۰۸-۱۱ ۲۲:۴۷:۳۷
نظر شما عین نظر کسیست که یا این مقاله را نخوانده یا اگر خوانده با بدبینی و بددلی خوانده است ، چرا که پاسخ شبهات حضرت عالی نیز در این مقاله درج شده .
اگر قرار است نهج البلاغه بخوانی باید همه ی نهج البلاغه را بخوانی باید همه ی سیره ی معصومین را در نظر آوری تا همانطور که نویسنده متذکر شد از زمره ی \"نؤمن ببعض و نکفر ببعض\" نباشی . نویسنده هم دقیا چنین کاری کرده و برای مخاطبانی چون حضرات عالی ، مشاوره ها و امدادهایی که اهل بیت به خود خلفا رساندند را یاد آور شده است تا همگی بفهمیم شیعه اگر به دنبال انجام وظیفه است باید شرایط را در نظر بگیرد و نسبت به همه ی جنبه ها بینش داشته باشد. و الا همه ی غیرت های پاک و مقدسش با تعصبات احمقانه ی اعراب جاهلی تفاوتی نخواهد داشت
یاعلی مدد (368818)
اگر قرار است نهج البلاغه بخوانی باید همه ی نهج البلاغه را بخوانی باید همه ی سیره ی معصومین را در نظر آوری تا همانطور که نویسنده متذکر شد از زمره ی \"نؤمن ببعض و نکفر ببعض\" نباشی . نویسنده هم دقیا چنین کاری کرده و برای مخاطبانی چون حضرات عالی ، مشاوره ها و امدادهایی که اهل بیت به خود خلفا رساندند را یاد آور شده است تا همگی بفهمیم شیعه اگر به دنبال انجام وظیفه است باید شرایط را در نظر بگیرد و نسبت به همه ی جنبه ها بینش داشته باشد. و الا همه ی غیرت های پاک و مقدسش با تعصبات احمقانه ی اعراب جاهلی تفاوتی نخواهد داشت
یاعلی مدد (368818)
مهدی برادران
۱۳۸۹-۰۸-۰۷ ۲۳:۳۶:۱۷
سلام . بیشتر در الف بنویس . آقا زهیر عزیز
ضمنا باید اهل سیاست بود و از کناره گیری اکراه داشت. (368022)
ضمنا باید اهل سیاست بود و از کناره گیری اکراه داشت. (368022)
یزدی
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۰۰:۳۶:۴۶
سلام:با مطالب مقاله موافقم وراجع به این قسمت مقاله که:(آیت‌الله خامنه‌ای با این اقدام،نشان داد که طرد و لعن و تکفیر و تفسیق بسیاری از مقدّسین را در محافل خصوصی و نیمه خصوصی قم و مشهد و تهران، به جان می‌خرد و آبروی خود را می‌گذارد تا خود مال و ناموس شیعیان غریب و مظلوم در پاکستان و عربستان و بحرین و یمن و ... چرا جای دور برویم در همین سیستان و بلوچستان خودمان محفوظ بماند)عرض میکنم
1-اگرکسی لعن ونفرینش به شخص یااشخاصی باعث کینه ودشمنی ویاقتل انسانی شودگناه قتل آن بی گناه بگردن کیست؟مگرخدا نفرموده اگرکسی یک بی گناه رابکشدمثل این است که همه عالم راکشته است؟
2-باید به این مقدسین باصطلاح پیرو ومدافع علی(ع)گفت شمامؤمن ؟درهمه عمرخودبابینش وتفکری که داریدچندگمراه رابراه راست هدایت کرده اید؟مگربقول خودتان شیعه علی(ع)نیستید؟علی که چادروصله دارهمسرش هشتاد یهودی رامسلمان کردعلی که لقمه حلال وتربیتش باعث شدشخص شامی که تالحظه ورود به کشورعلی دشمن ترین دشمنان بودبرخورد اسلامی وانسانی فرزندش باعث شدآن شخص جان خودرا درراه علی (ع)بدهد شماوماپیرو آقایی هستیم که درمزرعه یهودی کار میکردوازدست مبارکش خون جاری بودومزد آنرا به فقرامبخشید من وشماحاضریم بخشی ازثروت زحمت نکشیده خودرا که چه بساآنهم مال امام است به ازدواج یک جوان شیعه اختصاص دهیم که درجامعه کمترگناه اتفاق افتد؟پس بجای ریختن بنزین روی آتش اختلافات استغفار کن تاباهم بگوییم زنده باد سیدعلی خامنه ای. (368025)
1-اگرکسی لعن ونفرینش به شخص یااشخاصی باعث کینه ودشمنی ویاقتل انسانی شودگناه قتل آن بی گناه بگردن کیست؟مگرخدا نفرموده اگرکسی یک بی گناه رابکشدمثل این است که همه عالم راکشته است؟
2-باید به این مقدسین باصطلاح پیرو ومدافع علی(ع)گفت شمامؤمن ؟درهمه عمرخودبابینش وتفکری که داریدچندگمراه رابراه راست هدایت کرده اید؟مگربقول خودتان شیعه علی(ع)نیستید؟علی که چادروصله دارهمسرش هشتاد یهودی رامسلمان کردعلی که لقمه حلال وتربیتش باعث شدشخص شامی که تالحظه ورود به کشورعلی دشمن ترین دشمنان بودبرخورد اسلامی وانسانی فرزندش باعث شدآن شخص جان خودرا درراه علی (ع)بدهد شماوماپیرو آقایی هستیم که درمزرعه یهودی کار میکردوازدست مبارکش خون جاری بودومزد آنرا به فقرامبخشید من وشماحاضریم بخشی ازثروت زحمت نکشیده خودرا که چه بساآنهم مال امام است به ازدواج یک جوان شیعه اختصاص دهیم که درجامعه کمترگناه اتفاق افتد؟پس بجای ریختن بنزین روی آتش اختلافات استغفار کن تاباهم بگوییم زنده باد سیدعلی خامنه ای. (368025)
سروش
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۰۰:۴۹:۲۱
بسم الله
بنده ساکن کانادا هستم و مقلد مرحوم آیت الله بهجت (ره). با توجه به اینکه چند سالی است به خارج از کشور آمده ام و چون برادران اهل سنت در دانشگاه ما زیاد بودند و همیشه نماز جماعت آن ها برقرار بود، فلذا خیلی به دنبال فتوای آقای بهجت در مورد اقتدا به اهل سنت بودم و مطمئن بودم که ایشان اقتدای به اهل سنت را جایز نمی دانند و فتوا داده اند که فرد به وظیفه فردی عمل کند. وقتی این متن را خواندم به شدت تعجب کردم. گفتم شاید من اشتباه می کنم. مجدد رفتم و هم رساله ایشان و هم سایت ایشان را مجدد نگاه کردم و دیدم که اشتباه از من نیست. طبق آنچه در رساله های آقای بهجت به چاپ رسیده و آنچه در سایت ایشان هست از لحاظ شرعی نمی شود به اهل سنت اقتدا کرد. مراجعه کنید به سایت زیر، مساله 1166 تا 1170:
http://bahjat.org/fa/content/view/896/45/
حال این برادر ما می آید و با قطع یقین می گوید آیت الله فرموده اند می شود اقتدا کرد؟ یا ایشان خدای ناکرده دروغ می گویند. یا اشتباه متوجه منظور حضرت آیت الله شده اند.
بنده خیلی تاکید دارم سایت الف که این مطلب را انتشار داده است حتما از دفتر آیت الله بهجت سوال کند. خدای نکرده اگر چیزی گفته باشید که درست نباشد و عده ای به اعتماد نقل قول شما نماز هایشان باطل شود بدانید قطعا و یقینا هم نویسنده این متن و هم سایت الف در آن دنیا باید پاسخگو باشد.
(بنده خودم سعی می کنم در همه نمازهای برادران اهل سنت بایستم ولی نیت فردی کرده و به حکم آیت الله بهجت عمل می کنم. شدیدا هم موافق اتحاد هستم و شدیدا هم از برخی کارها مثل لعن علنی بدم می آید اما این ها دلیل نمی شود حکم شرعی را زیر پا بگذارم.) (368026)
بنده ساکن کانادا هستم و مقلد مرحوم آیت الله بهجت (ره). با توجه به اینکه چند سالی است به خارج از کشور آمده ام و چون برادران اهل سنت در دانشگاه ما زیاد بودند و همیشه نماز جماعت آن ها برقرار بود، فلذا خیلی به دنبال فتوای آقای بهجت در مورد اقتدا به اهل سنت بودم و مطمئن بودم که ایشان اقتدای به اهل سنت را جایز نمی دانند و فتوا داده اند که فرد به وظیفه فردی عمل کند. وقتی این متن را خواندم به شدت تعجب کردم. گفتم شاید من اشتباه می کنم. مجدد رفتم و هم رساله ایشان و هم سایت ایشان را مجدد نگاه کردم و دیدم که اشتباه از من نیست. طبق آنچه در رساله های آقای بهجت به چاپ رسیده و آنچه در سایت ایشان هست از لحاظ شرعی نمی شود به اهل سنت اقتدا کرد. مراجعه کنید به سایت زیر، مساله 1166 تا 1170:
http://bahjat.org/fa/content/view/896/45/
حال این برادر ما می آید و با قطع یقین می گوید آیت الله فرموده اند می شود اقتدا کرد؟ یا ایشان خدای ناکرده دروغ می گویند. یا اشتباه متوجه منظور حضرت آیت الله شده اند.
بنده خیلی تاکید دارم سایت الف که این مطلب را انتشار داده است حتما از دفتر آیت الله بهجت سوال کند. خدای نکرده اگر چیزی گفته باشید که درست نباشد و عده ای به اعتماد نقل قول شما نماز هایشان باطل شود بدانید قطعا و یقینا هم نویسنده این متن و هم سایت الف در آن دنیا باید پاسخگو باشد.
(بنده خودم سعی می کنم در همه نمازهای برادران اهل سنت بایستم ولی نیت فردی کرده و به حکم آیت الله بهجت عمل می کنم. شدیدا هم موافق اتحاد هستم و شدیدا هم از برخی کارها مثل لعن علنی بدم می آید اما این ها دلیل نمی شود حکم شرعی را زیر پا بگذارم.) (368026)
observer 60
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۰:۲۵:۵۹
این که نشد که! این برداشت شخصی شما از این حکم است.
یعنی شما می فرمایید در موسم حج هم همه نمازها را باید دوباره خواند چون امام جماعت شیعه دوازده امامی نیست؟ به نظر خود شما، این موضوع با سیره ائمه ما در صدر اسلام همخوانی دارد؟
منظور آقای بهجت -به نظر بنده- در جایی است که شیعه دوازده امامی برای امام جماعت شدن در دسترس باشد؛ که در این صورت منطقی است که شما پشت سر امام شیعه نماز بخوانید. و گرنه وقتی شما نماز را با بقیه برادران مسلمان می خوانید و به امام جماعت شیعه و نماز جماعت شیعیان هم دسترسی ندارید، مشکلی برای نماز شما وجود ندارد.
می بینید که بین این حکم و داستان فوق تناقضی نیست. (368061)
یعنی شما می فرمایید در موسم حج هم همه نمازها را باید دوباره خواند چون امام جماعت شیعه دوازده امامی نیست؟ به نظر خود شما، این موضوع با سیره ائمه ما در صدر اسلام همخوانی دارد؟
منظور آقای بهجت -به نظر بنده- در جایی است که شیعه دوازده امامی برای امام جماعت شدن در دسترس باشد؛ که در این صورت منطقی است که شما پشت سر امام شیعه نماز بخوانید. و گرنه وقتی شما نماز را با بقیه برادران مسلمان می خوانید و به امام جماعت شیعه و نماز جماعت شیعیان هم دسترسی ندارید، مشکلی برای نماز شما وجود ندارد.
می بینید که بین این حکم و داستان فوق تناقضی نیست. (368061)
دورود
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۸:۲۳:۰۷
لطفا کامل بخوانید
حکم صریح حضرت آقای بهجت در رساله این هست، واضح است که به نظر هیچ کس در حج در حرمین امام جماعت شیعه پیدا نمی شود
http://bahjat.org/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=896&Itemid=1
1167. آيا اقتدا كردن به اهل تسنّن به ويژه در ايام حج كه نماز مغرب را پيش از وقت مىخوانند يا اين كه مهر نمىگذارند و فاصله را رعايت نمىكنند، جايز است؟
ج. مأموم واجب است به وظيفه فرادا عمل كند؛ و اگر لازم است تقيّه كند، حمد و سوره و لااقل حمد را به صورت آهسته بخواند، در غير اين صورت نماز را اعاده نمايد (368171)
حکم صریح حضرت آقای بهجت در رساله این هست، واضح است که به نظر هیچ کس در حج در حرمین امام جماعت شیعه پیدا نمی شود
http://bahjat.org/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=896&Itemid=1
1167. آيا اقتدا كردن به اهل تسنّن به ويژه در ايام حج كه نماز مغرب را پيش از وقت مىخوانند يا اين كه مهر نمىگذارند و فاصله را رعايت نمىكنند، جايز است؟
ج. مأموم واجب است به وظيفه فرادا عمل كند؛ و اگر لازم است تقيّه كند، حمد و سوره و لااقل حمد را به صورت آهسته بخواند، در غير اين صورت نماز را اعاده نمايد (368171)
سروش
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۹:۴۵:۵۸
عزیز من نظر شما چه اهمیت دارد وقتی نه مجتهد هستید و نه صاحب نظر در مسائل فقهی. سوال و جوابی که در سایت آیت الله بهجت (ره) هست کاملا شفاف و صریح است. شما خود دانید!
(سایت الف هم و آقای زهیر توکلی خود دانند و جواب آیت الله بهجت را در قیامت بدهند!) (368184)
(سایت الف هم و آقای زهیر توکلی خود دانند و جواب آیت الله بهجت را در قیامت بدهند!) (368184)
حسن صنوبری
۱۳۸۹-۰۸-۱۱ ۲۲:۵۱:۲۱
جواب شما (و همچنین نظر 368016 ) یک کلمه است : باید شرایط را در نظر گرفت .
اقتدای یک شیعه به امام جماعت اهل سنت در یک کشور غربی که تعداد مسلمانان اندکند و تحت فشار و از این بین شیعان باز هم کمتر تفاوت دارد با اقتدای یک شیعه به امام جماعت سنی در کشور شیعه (368820)
اقتدای یک شیعه به امام جماعت اهل سنت در یک کشور غربی که تعداد مسلمانان اندکند و تحت فشار و از این بین شیعان باز هم کمتر تفاوت دارد با اقتدای یک شیعه به امام جماعت سنی در کشور شیعه (368820)
حسینی
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۰۲:۰۱:۵۸
به عنوان یک اهل سنت امیدوارم که روزی انسانها در ایران فارغ از شیعه یا سنی بودنشان طبقه بندی بشوند و تبعیضی در میان نباشد.
فراموش نکنیم که ما هم برای اهل بیت و حضرت علی احترام قائلیم. هر حرکتی که در ایران می شود میلیونها سنی ایرانی را هم نسبت به جاکمیت دلسرد یا دلگرم می کند.
در ضمن فراموش نکنیم که از عمر خیام و عطار نیشابوری گرفته تا مولوی و سعدی و غیره جزء اهل سنت بوده اند. (اگر الف هم نظر یک هموطن سنی را سانسور کند دیگه چی بگم!) (368029)
فراموش نکنیم که ما هم برای اهل بیت و حضرت علی احترام قائلیم. هر حرکتی که در ایران می شود میلیونها سنی ایرانی را هم نسبت به جاکمیت دلسرد یا دلگرم می کند.
در ضمن فراموش نکنیم که از عمر خیام و عطار نیشابوری گرفته تا مولوی و سعدی و غیره جزء اهل سنت بوده اند. (اگر الف هم نظر یک هموطن سنی را سانسور کند دیگه چی بگم!) (368029)
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۱:۰۴:۲۷
خواهش می کنم این وسط این عرفای بزرگ را سنی نکنید. ممکن نیست کسی به این درجه از شناخت در عالم رسیده باشد و علی را و حقیقت را نشناخته باشد. می شود مولوی بود و علی را نشناخت؟!!!!!!!!! (368070)
آذربایجانی فدایی ایران
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۳:۴۷:۰۹
مغلطه نکنید بسیاری از بزرگان ما اهل سنت بوده اند
اهل سنت بودن منافاتی با عرفان ندارد (368111)
اهل سنت بودن منافاتی با عرفان ندارد (368111)
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۵:۳۱:۵۶
دوست عزیز مولوی حداقل در ظاهر سنی بوده. البته غزل \"کجایید ای شهیدان خدایی / بلا پوشان دشت کربلایی\" آدم را به شک می اندازند. کسی که حسین و یارانش را شهید می داند پس اعتراف کرده که آنها در راه خدا و برای خدا کشته شده اند و سپاه مقابل باطل بوده. ولی در کل سخصیت بالایی مثل مولوی هم می تواند قسمتی از حقیقت را درک نکرده باشد. (368139)
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۲:۲۸:۴۱
عزیز من عجب استدلالی می کنید
سعدی می فرماید
سعدی اگر عاشق کنی وجوانی ...عشق محمد بس است وال محمد
مولانا در مدح علی (ع)اشعار زیادی دارد وهمچنین در باب عاشورا چطور سنی بودند سالها پیش در زمان جنگ جهانی اول روزنامه های ترکیه می نوشتند که زرتشت ترک بود با استدلال شما شایدحتی ایمه را هم سنی بخوانید شیعه دانشمندان زیادی چون بوعلی سینا ،شیخ بهایی ،حافظ و.....دارد (368089)
سعدی می فرماید
سعدی اگر عاشق کنی وجوانی ...عشق محمد بس است وال محمد
مولانا در مدح علی (ع)اشعار زیادی دارد وهمچنین در باب عاشورا چطور سنی بودند سالها پیش در زمان جنگ جهانی اول روزنامه های ترکیه می نوشتند که زرتشت ترک بود با استدلال شما شایدحتی ایمه را هم سنی بخوانید شیعه دانشمندان زیادی چون بوعلی سینا ،شیخ بهایی ،حافظ و.....دارد (368089)
حسینی
۱۳۸۹-۰۸-۰۹ ۲۳:۱۶:۵۳
مثل اینکه شما اهل سنت را نشناخته اید، حق هم دارید چون شناخت شما در حد آن چیزهایی هست که در ایران گفته می شود.
بابا جان، اهل سنت هم علی را شیر خدا می دونند. اهل سنت هم به امام حسین احترام می گذارند. هرکه به امام حسین و ائمه 12 گانه احترام گذاشت که شیعه نمی شه برادر.
مدح ابوبکر و عمر و عثمان توسط مولانا و داستان پیر چنگی و عمر رو بخون، مدح سعدی از خلفای راشدین رو بخون. اشعار عطار رو بخون و الی آخر. یا قضیه سفر یک شاعر به حلب و عزاداری برای امام حسین را بخوان که مولانا نوشته و بسیار معروف است.
شاید محبت یک سنی به حضرت علی بیشتر از محبت یک شیعه به ایشان باشه. برید و خطبه های نماز جمعه شونو در بیارید. در کنار خلفای راشدین، نام حضرت علی و حمزه و حسنین و عباس و فاطمه هم هست.
آن برادری که گفته وضعیت اهل سنت در ایران از وضعیت تشیع در عربستان بهتره بهتر است تحت تأثیر اخبار سایتهای افراطی نباشه. می دونید که سفیر ماضی عربستان توی ایران یک اهل تشیع بود؟ اون وقت سفیر ما توی عربستان کیه؟
خدا می دانه که هیچکدام از این حرفهایم تقیه نیست چون ما چیزی به نام تقیه نداریم و خدا می دونه که هدف و نیت هم گسترش الفت بین تشیع و تسننه که نیاز ضروری بین مسلمین هست. در ضمن توی هر دو طرف گروههای افراطی هست که این ارتباطی به اسلام و مذهب نداره.
پیروز و برخوردار باشید (368402)
بابا جان، اهل سنت هم علی را شیر خدا می دونند. اهل سنت هم به امام حسین احترام می گذارند. هرکه به امام حسین و ائمه 12 گانه احترام گذاشت که شیعه نمی شه برادر.
مدح ابوبکر و عمر و عثمان توسط مولانا و داستان پیر چنگی و عمر رو بخون، مدح سعدی از خلفای راشدین رو بخون. اشعار عطار رو بخون و الی آخر. یا قضیه سفر یک شاعر به حلب و عزاداری برای امام حسین را بخوان که مولانا نوشته و بسیار معروف است.
شاید محبت یک سنی به حضرت علی بیشتر از محبت یک شیعه به ایشان باشه. برید و خطبه های نماز جمعه شونو در بیارید. در کنار خلفای راشدین، نام حضرت علی و حمزه و حسنین و عباس و فاطمه هم هست.
آن برادری که گفته وضعیت اهل سنت در ایران از وضعیت تشیع در عربستان بهتره بهتر است تحت تأثیر اخبار سایتهای افراطی نباشه. می دونید که سفیر ماضی عربستان توی ایران یک اهل تشیع بود؟ اون وقت سفیر ما توی عربستان کیه؟
خدا می دانه که هیچکدام از این حرفهایم تقیه نیست چون ما چیزی به نام تقیه نداریم و خدا می دونه که هدف و نیت هم گسترش الفت بین تشیع و تسننه که نیاز ضروری بین مسلمین هست. در ضمن توی هر دو طرف گروههای افراطی هست که این ارتباطی به اسلام و مذهب نداره.
پیروز و برخوردار باشید (368402)
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۸-۱۰ ۱۶:۳۴:۲۷
البته برخی از علمای اهل سنت شاگردان امام جعفر صادق بودند ولی بالاخره یک سیوالاتی هست مثل نگاه سنی ها به معاویه وفرزندانش که ایرانی را یرده می دانستند ونیز مسیله باز توزیع بیت المال که علی ان را به همه مساوی می داد ودر قبل وبعد نا مساوی بود ؟بالاخره اهل سنت بمی امویه را شجره خبیثه می دانند یا نه از دوستان سنی می خواهم توضیح دهند تا مار اروشن کنند . (368518)
حسن صنوبری
۱۳۸۹-۰۸-۱۲ ۰۰:۳۶:۳۴
سعدی و مولوی و بسیاری دیگر از بزرگان دیگر ایران زمین سنی مذهب بوده اند لیکن علاقمند و محب اهل بیت . (چون اکثر سنی های دیگر مخصوصا در سرزمین ما) شما مثل اینکه مدح خلفای سعدی را نخوانده ای و خیلی چیزهای دیگر که باید بخوانی .
یاعلی مدد . (368831)
یاعلی مدد . (368831)
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۶:۱۰:۲۵
خدایش در عربستان شیعیان به اندازه اهل سنت ایران آزاد هستند ؟در بحرین با اکثریت شیعه سنی ها تنها به اتکا شاه حکومت را ندارند ؟بهتر است دعا می کردید درتمام دنیا اقلیت ها اوضاع بهتری داشتند منجملمه در عربستان وکسی هم در خانه غریب نبود چوتن بحرین . (368150)
اصغر
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۰۷:۴۴:۳۹
بسیار زیبا و بجا بود.ممنون از نویسنده ،در زمانی که مباحث تفرقه انگیز دردی از جامعه اسلامی دوا نمی کند تاکید ولزوم وحدت مسلمین از ضروریات روزکار فعلیست. (368035)
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۰:۳۰:۰۵
امین -تهران
باتوجه به این جسارت رهبری چرا صدا وسیما ورسانه های داخلی وخارجی وابسته به نظام کمتر به این مهم که ناوصف شدنی در دنیای پر مشاجره امروز در متن اسلام های افراطی است کمتر پرداخته است. (368062)
باتوجه به این جسارت رهبری چرا صدا وسیما ورسانه های داخلی وخارجی وابسته به نظام کمتر به این مهم که ناوصف شدنی در دنیای پر مشاجره امروز در متن اسلام های افراطی است کمتر پرداخته است. (368062)
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۵:۳۳:۳۳
اگر خوب دقت کنی میبینی که این کار صدا و سیما نیز درست است. بحث اینه که آدم نه باید اینوری غش کنه و نه باید اونوری غش کنه بلکه باید هوشیار باشه. (368140)
کامبیز
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۰:۴۶:۱۶
ما چطور می تونیم اتحاد مسلمانان را حفظ کنیم با وجود اینکه خلفای اهل سنت را به شدیدترین لحت حتک حرمت کرده و بی آبروشان می کنیم. اگر مستند بر روایات می باشد که هم راوی زیاد است و روایت. چگونه عمرابن الخطاب را فحش می دهیم در صورتی که حضرت علی (ع) دخترش ام‌کلثوم به ایشان داد. بابا پیغمبر(ص) به ابوبکر لقب صدیق داده بودند. لطفا کمی در رفتارهای خودمان تامل کنیم. ما نباید خرافاتی فکر کنیم. ما \"شیعه صفوی\" نیستیم. ما \"شیعه علوی\" هستیم. (368066)
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۲:۳۷:۴۶
کامبیز عزیز همین صفویه در چالدران 30 هزار شهید داردودر ارومیه با شاهسون وتفنگدران جنوبی وقزلباشش اذربایجان واران راحفظ کرد اینکه سران منطقه از انها بد می گویند برای این است که انها می خواستند ایران همچون صدر اسلام خنثی باشد نه مقتدر وتصمیم گبرنده وحدت اسلامی نباید بهانه ای برای از دست دادن خاک عزیزمامن گردد همه مشکل وحدت اسلامب هم شیعیان نیستند چرااهل سنت امویان را به دلیل جنایاتشان در حق اهل بیت لعن نمی کنند چرا در بحرین اکثریت شیعه حق تشکیل حکومت ندارد نباید فلسطین بهانه ای برای این شود که به دلیل جنایان اسراییلیها در حق فلسطینها 1000 خانواده فلسطینی را به بحرین بیاورند تا ترکیب جمعیتی را تغییر دهند وحدت چون دوستی دو طرفه است ما با اهل سنت برادریم اما انها هم باید برادری را بپذیرند (368093)
ناشناس
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۰:۴۷:۰۸
برادران در مکتب شیعه لعن و توهین با هم فرق میکند اگر باور ندارید به سایت ولی عصر مراجعه کنید و منظور رهبری این بود که از توهین به انها پرهیز کنیم.یا حق. (368067)
sayed ahmad mousavi
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۱:۲۵:۲۷
ابتدا که مقدمه تان را میخواندم به ذهنم روایات و حکایتهایی آمد تا در نقد گفتارتان بکار ببرم . اینکه اهل بیت هم لعن میکردند غاصبان خلافت و منحرفین دین مبین را . به یادم روایتی آمد در مرود خلیفه دوم. به یاد ... و بسیاری روایتها که مانند تصویر از ذهن من گذشت ولی با ادامه متنتان و شیوایی بیانتان نه تنها مخالفتی در کلامتان با روایات ندیدم که با سیره آنان نزدیک . ولی چه کنیم بزرگوار که ما به جای اینکه مانند سلمان باشیم که هنگام حرکت پشت سر مولای خود آنگونه قدم میزد که کسی متوجه دو گام بر روی زمین نشود (فقط همین مورد را یاد بگیریم عاقبت بخیریم) همیشه یا از ولی خود پیشی میگیریم و یا پس میافتیم.
شاید دلیلش رفتارهای احساسی ما و نه معرفتی باشد . شاید کمی اطلاع و شاید ...
امثال دوست شما و و من و امثال من کم نیستند .
از خدا معرفت در آنچه میدانیم و عمل به آن طلب میکنم برای همگیمان و برای ولیمان سلامتی . (367968)
شاید دلیلش رفتارهای احساسی ما و نه معرفتی باشد . شاید کمی اطلاع و شاید ...
امثال دوست شما و و من و امثال من کم نیستند .
از خدا معرفت در آنچه میدانیم و عمل به آن طلب میکنم برای همگیمان و برای ولیمان سلامتی . (367968)
علی
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۲:۰۲:۲۶
حیفم آمد در پی آمد این مطلب زیبا، سخن نگویم:
به نظر می رسد دیدگاه کسانی که مدتی یا در خارج از کشور زندگی کرده اند یا بالاخره دیدشان فقط محدود به شهر و کشور خود نیست چنین دیدگاهی دارند:
\"من با توجه به شناختی که از خودم ـ غیرت و تعصب خودم ـ دارم، فکر میکنم که اگر به جای ایران و خانواده‌ی شیعه در تل‌آویو در میان خانواده‌ای یهودی به دنیا آمده بودم، شاید اکنون یک یهودی ارتدوکسِ سنتی بودم\"
بله دوستان عزیز واقعیت همین است. و اما چند نکته:
1. من اهل کاشانم. تا آنجا که من می دانم در شهر ما عده ای از این جلسات به قول خودشان خیلی با حال دارند (لعن و نفرین به دشمنان اهل بیت). فکر می کنم سی دی هایش در جاهای دیگر هم پخش شده باشد. و اما نتیجه اینکه الان برخی جاهای شهر بر روی دیوارها می بینیم: لعن بر (خلیفه دوم) (با فلان نسبت ناموسی). خوب چرا این کار را می کنند. زیرا در شهر ما افغانی زیاد است. این کار را (اکثرا آدمهای کم فهم) می کنند تا لج این افغانی های سنی را در بیاورند. این بندگان خدا هم بر اساس اعتقادشان (انچه پدر و مادر یا ملایشان گفته) می آیند یک جوری این شعار نوشته ها را پاک می کنند. آیا واقعاً نیت نویسندگان خیر است و برای بهشت این کار را می کنند؟
2. به مناسبت کارم به خارج از کشور هم می روم. توی مسجد فرودگاه دوبی به جای مهر با کاغذ نماز خواندم. یک سنی هندی به من معترض شد. بهش گفتم اعتقاد شیعه این است و من هم واقعا متخصص مذهب نیستم که بخواهم با اقامه دلیل جواب بدهم. و گفتم به نظرم اصل اسلام مهم است. به دوستان عزیز هم توصیه می کنم: 1. در نماز جماعت سنی ها شرکت کنند. 2. چه جماعت چه فرادا مهر یا چیزی نگذارند. به عقل من که نمازشان درست است.
و اما در پایان واقعاً باید از تدبیر رهبری متشکرباشیم و امیدوارم پیروی ما از اهل بیت هم مثل سلمان باشد. و اما یک سوال بی پاسخ هم دارم: شنیده ام عمر شوهر خواهر حضرت علی بوده است. واقعیت دارد و اگر دارد چرا؟ (368082)
به نظر می رسد دیدگاه کسانی که مدتی یا در خارج از کشور زندگی کرده اند یا بالاخره دیدشان فقط محدود به شهر و کشور خود نیست چنین دیدگاهی دارند:
\"من با توجه به شناختی که از خودم ـ غیرت و تعصب خودم ـ دارم، فکر میکنم که اگر به جای ایران و خانواده‌ی شیعه در تل‌آویو در میان خانواده‌ای یهودی به دنیا آمده بودم، شاید اکنون یک یهودی ارتدوکسِ سنتی بودم\"
بله دوستان عزیز واقعیت همین است. و اما چند نکته:
1. من اهل کاشانم. تا آنجا که من می دانم در شهر ما عده ای از این جلسات به قول خودشان خیلی با حال دارند (لعن و نفرین به دشمنان اهل بیت). فکر می کنم سی دی هایش در جاهای دیگر هم پخش شده باشد. و اما نتیجه اینکه الان برخی جاهای شهر بر روی دیوارها می بینیم: لعن بر (خلیفه دوم) (با فلان نسبت ناموسی). خوب چرا این کار را می کنند. زیرا در شهر ما افغانی زیاد است. این کار را (اکثرا آدمهای کم فهم) می کنند تا لج این افغانی های سنی را در بیاورند. این بندگان خدا هم بر اساس اعتقادشان (انچه پدر و مادر یا ملایشان گفته) می آیند یک جوری این شعار نوشته ها را پاک می کنند. آیا واقعاً نیت نویسندگان خیر است و برای بهشت این کار را می کنند؟
2. به مناسبت کارم به خارج از کشور هم می روم. توی مسجد فرودگاه دوبی به جای مهر با کاغذ نماز خواندم. یک سنی هندی به من معترض شد. بهش گفتم اعتقاد شیعه این است و من هم واقعا متخصص مذهب نیستم که بخواهم با اقامه دلیل جواب بدهم. و گفتم به نظرم اصل اسلام مهم است. به دوستان عزیز هم توصیه می کنم: 1. در نماز جماعت سنی ها شرکت کنند. 2. چه جماعت چه فرادا مهر یا چیزی نگذارند. به عقل من که نمازشان درست است.
و اما در پایان واقعاً باید از تدبیر رهبری متشکرباشیم و امیدوارم پیروی ما از اهل بیت هم مثل سلمان باشد. و اما یک سوال بی پاسخ هم دارم: شنیده ام عمر شوهر خواهر حضرت علی بوده است. واقعیت دارد و اگر دارد چرا؟ (368082)
سعید م
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۳:۲۰:۴۸
خدا رهبرمان را پایدار دارد
ان شالله فرصت از فتنه گران دین گرفته شود (368105)
ان شالله فرصت از فتنه گران دین گرفته شود (368105)
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۴:۲۷:۲۲
در مناسک حج آقای بهجت، در خصوص نماز پشت سر برداران اهل سنت آمده است:
882 3 ـ افرادى كه هنگام نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله وسلم هستند، بايد به گونه اى عمل نمايند كه موجب وهن براى مؤمنين نباشد و با قصد فرادى و عمل به وظيفه منفرد، مى توانند در جماعت حضور يابند، ولى اگر امكان رعايت شرايط نماز منفرد نبود، مى توانند در جماعت حضور يابند ولى بايد نماز را اعاده مى نمايند.
http://bahjat.org/fa/content/view/1225/64/
ممنون می شوم اگر این تناقض آن خاظره با این مسئله، حل شد به بنده هم اطلاع دهید
متشکر (368122)
882 3 ـ افرادى كه هنگام نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله وسلم هستند، بايد به گونه اى عمل نمايند كه موجب وهن براى مؤمنين نباشد و با قصد فرادى و عمل به وظيفه منفرد، مى توانند در جماعت حضور يابند، ولى اگر امكان رعايت شرايط نماز منفرد نبود، مى توانند در جماعت حضور يابند ولى بايد نماز را اعاده مى نمايند.
http://bahjat.org/fa/content/view/1225/64/
ممنون می شوم اگر این تناقض آن خاظره با این مسئله، حل شد به بنده هم اطلاع دهید
متشکر (368122)
ياسر سجادي فر
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۴:۳۷:۳۷
سلام زهير جان
بسيار متشكرم از مقاله زيبات كه اميدوارم در مجالس به اصطلاح پر شور طرفداران مداحي كاشاني (كه خدايش اورا بيامرزد) با فتواي اخير آقا اين رويه حذف شود
البته اهل دخمه مي دانند كه آقا زهير توكلي در دلشان چه ها كه نمي گذرد وليكن اطاعت از ولي امر امري ديگر است
منتظر وسيله اي جهت برقاراي ارتباط با شخص شما هستم
البته اگه طلبه كوته فكر سال اول اباصالح به يادت باشد
باز هم متشكرم از مقاله بجا و مفيدت
موفق باشي (368126)
بسيار متشكرم از مقاله زيبات كه اميدوارم در مجالس به اصطلاح پر شور طرفداران مداحي كاشاني (كه خدايش اورا بيامرزد) با فتواي اخير آقا اين رويه حذف شود
البته اهل دخمه مي دانند كه آقا زهير توكلي در دلشان چه ها كه نمي گذرد وليكن اطاعت از ولي امر امري ديگر است
منتظر وسيله اي جهت برقاراي ارتباط با شخص شما هستم
البته اگه طلبه كوته فكر سال اول اباصالح به يادت باشد
باز هم متشكرم از مقاله بجا و مفيدت
موفق باشي (368126)
محمد هادی هنرور
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۶:۰۷:۵۸
بنده هم از دوستان در الف تقاضا دارم زحمت کشیده و مسأله \"اقتدا به اهل سنت\" در شرایط مشابه پدر محترم نگارنده مقاله فوق را روشن کنند.
مؤید باشید (368148)
مؤید باشید (368148)
معلم بازنشسته
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۱۶:۵۸:۴۴
چرادرقانون اساسی دقیقا خط رامشخص کرده درغیراین صورت باید می نوشت دین مردم ایران اسلام محمدی (ص)پس مراسم...کشان چه می شود که توسط مداحان طراز اول هرسال اجرامی شود پس پهلوی شکسته حضرت زهرا (س) چه می شود .این همه مدت مردم دنبال نخود سیاه بودند .من فکرمی کنم جریان فکری حوزه ها این چنین نیست .شاید بنا به ملاحظات سیاسی بعضی موضع گیری های مقطعی صورت گرفته باشد . (368156)
Mehrdad Rayani Makhsous
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۲۰:۰۹:۲۵
salam.
Man modathast ke donbale in aga zoheyr migardam. Lotfan behesh befarmaeed yeki be name Mehrdad Rayani Mkhsous, email shoma ro mikhahad. Man ye zamani moalemesh boda,amma alan dar UK hastam. (368187)
Man modathast ke donbale in aga zoheyr migardam. Lotfan behesh befarmaeed yeki be name Mehrdad Rayani Mkhsous, email shoma ro mikhahad. Man ye zamani moalemesh boda,amma alan dar UK hastam. (368187)
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۲۰:۲۳:۱۱
پاراگراف آخر این متن عالی بود واقعا روی من تاثیر گذاشت (368188)
محمد نصرتی
۱۳۸۹-۰۸-۰۸ ۲۲:۰۹:۴۱
بسیار عالی بود
ای کاش این متن پر محتوا را دوستان بعضا تندرو مطالعه کنند.
البته مطمئنم که این دوستان به دلیل غفلت دست به کارهای اختلاف زا می زنند.
اما با مطالعه چنین مطالبی انشالله آگاه خواهند شد. (368197)
ای کاش این متن پر محتوا را دوستان بعضا تندرو مطالعه کنند.
البته مطمئنم که این دوستان به دلیل غفلت دست به کارهای اختلاف زا می زنند.
اما با مطالعه چنین مطالبی انشالله آگاه خواهند شد. (368197)
۱۳۸۹-۰۸-۰۹ ۰۰:۱۹:۵۷
سسلام مطلب شما را خواندم و به نکتهای اشاره کرده ای که امروز گریبانگیر عده زیادی از مقدسین ما شده و خود بارها شاهد این بودم که به علت عدم اطلاعات و معلومات کافی انها در مباحث دینی روی به تکفیر و دشنامهای زنننده حتی به بعضی از علمای شیعه می اورند (368207)
سلجوق
۱۳۸۹-۰۸-۰۹ ۰۰:۵۱:۳۳
با این همه تفاسیر باید مهم بودن نگاه های متفاوت از دید همه انسانها و نه فقط مسلمانان (سنی و شیعه )و بلکه سایر ادیان را در مورد قضاوتهای شخصی مان یادمان نرود پس :
1- به مسلمان دادن اتهام کفر خود کفر است
2-احترام به دبگران فرمایشی نیست
3- احترام به دیگران جزء تربیت خانوادگی است
4- چرا همه در باره 1400 سال پیش قاضی اند
5- به استنادات و مستندات دیگران دقت و توجه کافی و علمی نماییم
6- برداشتها شخص نباشد و عمومی باشد
7- تنها پیش قاضی نرویم
8-بجای لعن ونفرین طلب مغفرت کنیم
9-از رحمت الهی نا امید نشویم
10-قال الله تعالی :ادعونی استجب لکم
و من الله التوفیق (368209)
1- به مسلمان دادن اتهام کفر خود کفر است
2-احترام به دبگران فرمایشی نیست
3- احترام به دیگران جزء تربیت خانوادگی است
4- چرا همه در باره 1400 سال پیش قاضی اند
5- به استنادات و مستندات دیگران دقت و توجه کافی و علمی نماییم
6- برداشتها شخص نباشد و عمومی باشد
7- تنها پیش قاضی نرویم
8-بجای لعن ونفرین طلب مغفرت کنیم
9-از رحمت الهی نا امید نشویم
10-قال الله تعالی :ادعونی استجب لکم
و من الله التوفیق (368209)
بی نام
۱۳۸۹-۰۸-۰۹ ۰۷:۵۸:۳۹
متن کامل قسمتی از کتاب معرفت نفس تالیف نیک اقبال که از آن نقل قول شده:
کسي بر منبر در حضور«شيخ‌محمد‌تقي بهجت» فاجعۀ ثقيفه بازمي‌گفت و ملامت عُمَر مي‌کرد؛ شيخ وي را به نجوا گفت: «اگر تو مي‌بودي جز اين مي‌کردي؟».
از سوء حال مردم ماضي و آتي تو را چه زيان که به اين بسنده کرده‌اي که غاصبان فدک را ملامت کني و دجّال را، که هنوز نيامده است، لعنت فرستي و در همان حال، از تحصيل و تکميل انسانيت خود غافل مانده‌اي. چون تويي از غصب خلافت و تصرّف فدک ننال، بلکه به قدر توان خود، هم‌اکنون بر بني‌فاطمه احسان کن و بر صراط مستقيم ولايت اهل‌بيت ثابت باش و به تحصيل اوصاف مرضيۀ ايشان سعي کن که آنها از براي جلب فدک و اخذ خلافت و رياست به دنيا نيامده بودند و کمر نبسته بودند و به اين دلايل که تو پنداري، دلگير نبودند؛ تو بر بينوايي خود گريه کن و عمر عزيز را بر مدح و ذم طوايف مگذران و قناعت به حرف مکن و انصاف بده، خودت اگر آن روز مي‌بودي، شمرِ آن روز نمي‌بودي؟ از دشمن امروزت غافل مباش و به ياري امام عصرت کمر ببند.
بزرگان گفته‌اند (والله‌يعلم) : آنکه در امر مذهب با ديگران نزاع و جدل مي‌کند، در اين راه نيست. زيرا معرفتِ محض، گرچه تحصيلش با برخي آداب و مذاهب سهل‌تر است، اما حصولش دخلي به هيچ مذهبي و آداب هيچ ملّتي ندارد که اهل مذهبي از مذاهب عالَم به خروش آيند. عنايتي است الهي و تأييديست ربّاني. خدا را مال خود و متعلّق به خود و در فکر فرقۀ خود و نامهربان ديدن با ديگران، تنگ گرفتن دايرۀ حقّ و وسيع پنداشتن دايرۀ باطل، تکيه بر تضادهاي فرقه‌اي و فرقۀ خود را محور و معيار حق و مولّد هويّت و شخصيّت انساني دانستن، هيچ‌يک روشِ سالک طريق معرفت نيست. آنکه گويد من حقم و تو يا فلان باطل، اين کلام در مقام شريعت احتمال صدق دارد، نه در مقام معرفت. و اگر انصاف دهي (و تا نفهمي انصاف نخواهي داد) گمان ندارم اگر مدح و ذمّي که در ميان مذاهب مختلف است، که ما خوبيم و غير ما بد است، از آنها برداشته شود ـ يعني سخنان زشت و زيبايي که در حق مخالفان و مآلفين خود وضع کرده‌اندـ غير از آداب مستحسنه که نزد همه مشترک است، ديگر چيزي بماند که در نظر اهل تحقيق نمود کند و موجب ترقّي نفس به درجات عاليه و استخلاص از درجات هاويه شود. نزاع‌ها بالجمله بر سر شيئي معدوم است و ابطال يکديگر با خيال موهوم. پس انتقال از نحله‌اي به نحلۀ ديگر اکثراً، انتقال از قشري است به قشر ديگر و بس. زيرا فصل مميز نحله‌ها چيست جز خود‌ستايي؛ که ما خوبيم و غير ما بد. و کسي که همّش صرف خوب و بد مردم مي‌شود، از تکميل نفس خود کاملاً غافل است. آنچه به آن رسيد، هر که رسيد، رو به سوي خدا کردن است و در عمل صالح کوشيدن. پس در آييني که هستي، کمر همّت بر ميان بند و به اين کلمۀ سواء، که در ميان اديان و مذاهب مشترک است، بکوش تا ترا دستگيرند و به درگاه حق درآورند که «إن الدين عند الله الاسلام» و قال اميرالمؤمنين: «هو التسليم». ما انسانها براي بندگي کردن آمده‌ايم، نه براي خدايي کردن. اين بندگي عَرض عريضي دارد و همۀ شئون زندگي انسان را در برمي‌گيرد. کسی از استاد خود از توحيد پرسيد، استاد مُهر نمازی از طاقچه اتاق برداشت و گفت:«اين چيست؟». شاگرد گفت که مهر است. استاد گفت:«تو اين اسم را روی آن گذاشته‌ای و آن را وجودی مستقل و ذی‌اثر پنداشته‌ای. اين اسم را بردار، غير از اصل وجود چيزی نيست». «إن هی إلا اسماء سميتموها أنتم و آبائکم...». کسی که از اين اعتباريات آزاد گردد، در نسيانی ممدوح غرق می‌گردد که در آن با همه عالم در مصالحه است. عارف صلح کل است. (368220)
کسي بر منبر در حضور«شيخ‌محمد‌تقي بهجت» فاجعۀ ثقيفه بازمي‌گفت و ملامت عُمَر مي‌کرد؛ شيخ وي را به نجوا گفت: «اگر تو مي‌بودي جز اين مي‌کردي؟».
از سوء حال مردم ماضي و آتي تو را چه زيان که به اين بسنده کرده‌اي که غاصبان فدک را ملامت کني و دجّال را، که هنوز نيامده است، لعنت فرستي و در همان حال، از تحصيل و تکميل انسانيت خود غافل مانده‌اي. چون تويي از غصب خلافت و تصرّف فدک ننال، بلکه به قدر توان خود، هم‌اکنون بر بني‌فاطمه احسان کن و بر صراط مستقيم ولايت اهل‌بيت ثابت باش و به تحصيل اوصاف مرضيۀ ايشان سعي کن که آنها از براي جلب فدک و اخذ خلافت و رياست به دنيا نيامده بودند و کمر نبسته بودند و به اين دلايل که تو پنداري، دلگير نبودند؛ تو بر بينوايي خود گريه کن و عمر عزيز را بر مدح و ذم طوايف مگذران و قناعت به حرف مکن و انصاف بده، خودت اگر آن روز مي‌بودي، شمرِ آن روز نمي‌بودي؟ از دشمن امروزت غافل مباش و به ياري امام عصرت کمر ببند.
بزرگان گفته‌اند (والله‌يعلم) : آنکه در امر مذهب با ديگران نزاع و جدل مي‌کند، در اين راه نيست. زيرا معرفتِ محض، گرچه تحصيلش با برخي آداب و مذاهب سهل‌تر است، اما حصولش دخلي به هيچ مذهبي و آداب هيچ ملّتي ندارد که اهل مذهبي از مذاهب عالَم به خروش آيند. عنايتي است الهي و تأييديست ربّاني. خدا را مال خود و متعلّق به خود و در فکر فرقۀ خود و نامهربان ديدن با ديگران، تنگ گرفتن دايرۀ حقّ و وسيع پنداشتن دايرۀ باطل، تکيه بر تضادهاي فرقه‌اي و فرقۀ خود را محور و معيار حق و مولّد هويّت و شخصيّت انساني دانستن، هيچ‌يک روشِ سالک طريق معرفت نيست. آنکه گويد من حقم و تو يا فلان باطل، اين کلام در مقام شريعت احتمال صدق دارد، نه در مقام معرفت. و اگر انصاف دهي (و تا نفهمي انصاف نخواهي داد) گمان ندارم اگر مدح و ذمّي که در ميان مذاهب مختلف است، که ما خوبيم و غير ما بد است، از آنها برداشته شود ـ يعني سخنان زشت و زيبايي که در حق مخالفان و مآلفين خود وضع کرده‌اندـ غير از آداب مستحسنه که نزد همه مشترک است، ديگر چيزي بماند که در نظر اهل تحقيق نمود کند و موجب ترقّي نفس به درجات عاليه و استخلاص از درجات هاويه شود. نزاع‌ها بالجمله بر سر شيئي معدوم است و ابطال يکديگر با خيال موهوم. پس انتقال از نحله‌اي به نحلۀ ديگر اکثراً، انتقال از قشري است به قشر ديگر و بس. زيرا فصل مميز نحله‌ها چيست جز خود‌ستايي؛ که ما خوبيم و غير ما بد. و کسي که همّش صرف خوب و بد مردم مي‌شود، از تکميل نفس خود کاملاً غافل است. آنچه به آن رسيد، هر که رسيد، رو به سوي خدا کردن است و در عمل صالح کوشيدن. پس در آييني که هستي، کمر همّت بر ميان بند و به اين کلمۀ سواء، که در ميان اديان و مذاهب مشترک است، بکوش تا ترا دستگيرند و به درگاه حق درآورند که «إن الدين عند الله الاسلام» و قال اميرالمؤمنين: «هو التسليم». ما انسانها براي بندگي کردن آمده‌ايم، نه براي خدايي کردن. اين بندگي عَرض عريضي دارد و همۀ شئون زندگي انسان را در برمي‌گيرد. کسی از استاد خود از توحيد پرسيد، استاد مُهر نمازی از طاقچه اتاق برداشت و گفت:«اين چيست؟». شاگرد گفت که مهر است. استاد گفت:«تو اين اسم را روی آن گذاشته‌ای و آن را وجودی مستقل و ذی‌اثر پنداشته‌ای. اين اسم را بردار، غير از اصل وجود چيزی نيست». «إن هی إلا اسماء سميتموها أنتم و آبائکم...». کسی که از اين اعتباريات آزاد گردد، در نسيانی ممدوح غرق می‌گردد که در آن با همه عالم در مصالحه است. عارف صلح کل است. (368220)
امیرعلی
۱۳۸۹-۰۸-۰۹ ۰۹:۵۹:۵۷
خیلی جالب است که شما در سایت پدر می نویسید و این همه هم کامنت تبریک و تشکر دریافت می کنید.
در حالیکه کامنت ها معمولا انتقادی هستند. (اینو از خودم نگفتم، یک بررسی ای راجع به این مسئله انجام شده بود چند وقت پیش.)
فقط به بروبچه های تحریریه الف بفرمایید این بار که آقا زهیر مطلبی نوشتند، این بروبچه های نازنین و خبرساز وقت بیشتری را صرف ویرایش مطلب شما بکنند تا ایرادات نگارشی اش کمتر شود.
با تشکر. (368236)
در حالیکه کامنت ها معمولا انتقادی هستند. (اینو از خودم نگفتم، یک بررسی ای راجع به این مسئله انجام شده بود چند وقت پیش.)
فقط به بروبچه های تحریریه الف بفرمایید این بار که آقا زهیر مطلبی نوشتند، این بروبچه های نازنین و خبرساز وقت بیشتری را صرف ویرایش مطلب شما بکنند تا ایرادات نگارشی اش کمتر شود.
با تشکر. (368236)
حسن صنوبری
۱۳۸۹-۰۸-۱۲ ۰۰:۲۹:۵۵
انظر الی \"ما\" قال ...
(خوب بود ایراداتی که فرمودید را نشان می دادید) (368829)
(خوب بود ایراداتی که فرمودید را نشان می دادید) (368829)
علی علی پور
۱۳۸۹-۰۸-۰۹ ۱۱:۳۸:۳۵
خداوند وجود مبارک و سایه اش را از سر ملت ما کوتاه مفرماید .سر بلندی و استقلال تمامیت ارضی ایران اسلامیمان مرهون فداکاری و تیز بینی رهبری و خونهای بناحق ریخته شهیدان والا مقام و اتحاد و همدلی ملت ماست . (368262)
محمد رضا باقری چالوپلی
۱۳۸۹-۰۸-۱۰ ۱۱:۰۲:۰۰
برخی دوست دارند تاریخ را قربانی امروز کنند بدون توجه به این نکته که وحدت اسلامی اگر هم محقق شود که نمی شود تکلیف ایران چه می شود آیا باید مثل صدر اسلام در خانه بنشینیم تا اعراب برای ما تصمیم بگیرند (368446)
زهیر خان با توام
۱۳۸۹-۰۸-۱۱ ۲۱:۴۵:۳۶
سلام
آقای زهیر توکلی صادقانه به این دو سؤال حقیر پاسخ بده
1. جمعیت اهل تسنن هم اکنون در ایران بیشتر است یا طرفداران میرحسین موسوی؟
2. آیا میرحسین موسوی بدتر است یا شیخین و معاویه و عایشه؟
حضرت استاد ما به فکر وحدت هستیم(با لحن سؤالی بخون)
یک عده عاشق امام حسین را نمی توانیم گرد هم جمع کنیم
این نگاه سیاست زده را چه کسی القاء کرده است؟
عجب روزگاری که در هیئت های مذهبی، بین رفقای مذهبی، بین دوستان نمازخوان شیعه، انشقاق ایجاد کرده ایم ییهو فکر اهل تسنن ما را گرفت.
ما هم طرفدار وحدتیم
اما وحدت حقیقی
کلاه خود را قاضی کن و به دو سؤال اول پاسخ بده
سخت مشتاق تحلیلت هستم (368806)
آقای زهیر توکلی صادقانه به این دو سؤال حقیر پاسخ بده
1. جمعیت اهل تسنن هم اکنون در ایران بیشتر است یا طرفداران میرحسین موسوی؟
2. آیا میرحسین موسوی بدتر است یا شیخین و معاویه و عایشه؟
حضرت استاد ما به فکر وحدت هستیم(با لحن سؤالی بخون)
یک عده عاشق امام حسین را نمی توانیم گرد هم جمع کنیم
این نگاه سیاست زده را چه کسی القاء کرده است؟
عجب روزگاری که در هیئت های مذهبی، بین رفقای مذهبی، بین دوستان نمازخوان شیعه، انشقاق ایجاد کرده ایم ییهو فکر اهل تسنن ما را گرفت.
ما هم طرفدار وحدتیم
اما وحدت حقیقی
کلاه خود را قاضی کن و به دو سؤال اول پاسخ بده
سخت مشتاق تحلیلت هستم (368806)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
