حضور روز جمعه رئیس جمهور در میانه آوارهای متروپل به دلیل اهمیت موضوع بازتاب زیادی یافت، اما این نخستین آدینهای نیست که آیتالله رئیسی همه را غافگیر کرد؛ او ۹ ماه است که صبح جمعهها بهجای ماندن در خانه، یا در سفر استانی و نقطه صفر مرزی میان مردم بوده یا در تهران پای درددلهای آنان.
به گزارش خبرنگار سیاسی؛ «حضور سرزده» یا «بازدید روز تعطیل» ترکیباتی هستند که رسانهها از مرداد سال ۱۴۰۰ و همزمان با آغاز دولت سیزدهم، آنها را بیشتر تیتر میکنند و جمعهای که گذشت، این ترکیب بار دیگر برای حضور «سید ابراهیم رئیسی» در متروپل آبادان به کار رفت.
در حقیقت ۹ ماه است که آیتالله جمعههای خود را متفاوت میگذراند و بهجای خانهنشینی یا نهایتاً حضور در دفتر کار، یا به میان مردم میرود تا پای درددلهای آنها بنشیند یا به سفر استانی میرود یا در تهران بهطور سرزده از یک مرکز خدمات عمومی بازدید میکند تا ناظر عملکردها باشد؛ حضوری که حتی گاهی در خلال روزهای هفته هم بر اساس یک اولویت و نیاز فوری انجام میشود و جمعهای که گذشت، و آبادان و متروپل نه اولین آنهاست، و نه آخرینش.
رئیس جمهور در اندوه آبادان
بامداد جمعه - ۱۳ خرداد - که جلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی و نشست خبری آیتالله رئیسی در این استان تمام شد، به عادت مرسوم، هیأت همراه در پی بازگشت به تهران بودند که رئیس جمهور از تصمیمش برای سفر به آبادان و ویرانههای سازه متروپل خبر داد. و به فاصله چند ساعت در فرودگاه آبادان بود و صبح جمعه در میان آوارهای متروپل.
کسبه محله امیرکبیر (امیر آباد) آبادان که در روزهای گذشته شاهد حضور ۶ روزه وزیر کشور و برخی دیگر از مسئولان دولتی در سطوح مختلف در این محل بودند، این بار همانند بسیاری از اهالی رسانه که با دیدن اولین پیامکها از حضور رئیس جمهور در آبادان غافلگیر شدند، شاهد حضور صبح جمعه بالاترین مقام اجرایی کشور در اطراف سازههای ریخته برجهای متروپل و همدردی با غم بی پایان آبادانیها بودند که تسکین بزرگی بود برای مردمی که بیپناهتر از همیشه با دیدن او بغض این روزها را باریدند.
مردم حاضر در متروپل به رئیس جمهور گفتند که عامل این ویرانی فساد است؛ گفتند که کارگران و اصناف اطراف، زندگی دشواری را می گذرانند؛ یکی گفت که به داد مردم بی پناه آبادان برسید و از رئیسی شنید که برای گوش سپردن به این دردمندیها و دادستانی از همین دادها کیلومترها راه را از آذربایجان شرقی تا تهران و از پایتخت تا شهر مقاومت را پیموده و به آنجا رفته است.
آیتالله رئیسی بلافاصله راهی خانههای عزادار شد تا به داغداران متروپل تسلیت و سرسلامتی بگوید. در دیدار با خانواده جلیلیان تأکید کرد: «برخورد عبرتآموز با عوامل خاطی حادثه متروپل مهمترین اقدام دولت است و دولت اغماضی در این امر ندارد». در برابر اشک های مادر ملیکا و میترا صالحیان پور، گفت که «شرعاً و قانوناً خود را موظف به برخورد با عوامل این داغ می داند».
رئیس جمهور پس از این دیدارها و در نشست شورای اداری شهرستان آبادان، تأکید مؤکد کرد که خاطیان بدانند گذر زمان آنها را از مسئولیت پاسخگویی مُبرّا نخواهد کرد. به مردم خوزستان قول داد که تا مسائل این دیار حل نشود، هیچگاه از دستور ویژه دولت خارج نخواهد شد و از انتظار بهحق مردم سخن گفت که منتظرند به روابط ناسالم و فسادهای صورت گرفته منجر به حادثه متروپل هم به موازات اقدامات فنی و میدانی، با سرعت رسیدگی شود.
از ظهر دوم خردادی که برج دوقلوی متروپل فروریخت، مردانِ دولت در میدانِ حادثه حاضر و شریک داغ آبادان بودند. معاندان بسیار تلاش کردند تا با روایتِ وارونهی این حضور، دولت بی توجه به این فاجعه نشان داده شود اما بهترین گواهِ تلاش شبانه روزی وزرا و معاونان دولت، همان مردمی بودند که اطراف متروپل چشم انتظار پیکرهای عزیزان خود بودند: آنها دیدند که «محمد مخبر» معاون اول رئیس جمهور، «احمد وحیدی» وزیر کشور، «محسن رضایی» معاون اقتصادی دولت و استاندار و همه دولتی ها بامداد و شامگاه میان غبارهای متروپل در میدان بودند و گاهی چند شبانه روز نمی خوابیدند.
مردم این تلاش را دیدند و سودجویی دشمنان ایران را از این فاجعه را ناکام گذاشتند و جمعی از شیوخ و سران طوایف عرب شهرستانهای آبادان و خرمشهر با حضور در محل حادثه متروپل آبادان از همراهی همه مسئولان و امدادگران و مردم در این فاجعه تلخ قدردانی کردند.
رهبر معظم انقلاب هم در اجتماع پرشور مردمی در حرم مطهر رهبر کبیر انقلاب در سیوسومین سالگرد رحلت ایشان با اشاره به جلوههایی از فعالیتهای ارزشمند مسئولان در روزهای اخیر، گفتند: چند شبانهروز حضور مستقیم یک وزیر در آبادان و ملاقات رئیس جمهور و معاون او با آسیبدیدگان حادثه و آرامش دادن به آنها، نمونههایی با ارزش و درخور قدرشناسی است؛ البته باید عاملان خرابکاریها در قضیه آبادان و در قضایای دیگر نیز مجازات شوند.
جمعههایی که دیگر تعطیل نیست
این نخستین بار نیست که آیتالله رئیسی صبح جمعه خود را متفاوتتر از سَلَف خود آغاز میکند. رئیس جمهور ۹ ماه است که به این سیاق جمعههای خود را می گذراند، روزهای پنجشنبه و جمعهی رئیسی به کوهپیمایی در مناطق خوش آب و هوای تهران یا خانهنشینی و پاستورنشینی نمیگذرد! از چهل جمعه ریاست جمهوری وی، نزدیک به سی جمعه در سفر استانی به اقصی نقاط ایران و در بقیه آدینهها هم یا میزبان گروههای مشورتی بوده، یا در میادین مختلف شهر پای دردمندی های مردم نشسته است.
جمعهی متروپل آبادان اولین جمعهای نیست که رئیسی، شراکت با درد و رنج مردم را انتخاب کرد. پیش از این، در نیمه اردیبهشت سال جاری و زمانی که یکی از سختترین تصمیمات اقتصادی کشور اتخاذ و قرار بر اصلاح نظام یارانه شد، بهجای آنکه یکباره مردم را در شوک این تصمیم فرو بَرَد، ماهها مردانِ دولتش را برای اجرای درست آن به صف کرد، از دهها کارشناس اقتصادی و جامعهشناس مشورت گرفت، اقناعسازی رسانهها را در دستور کار قرار داد و سرانجام پیش از آغاز هرگونه اجرایی، صادقانه با مردم سخن گفت.
آیتالله رئیسی برخلاف سَلَف خود، صبح جمعهای که جراحی اقتصادی آغاز شد، از پاستور خندههای عجیب تحویل مردم نداد! نگفت که خودش هم از مهمترین تصمیم دولتش صبح جمعه خبردار شده! بلکه بهعکس، همان صبح جمعه، هم با اعضای دولت و مسئولان نهادهای مرتبط در جلسه ستاد تنظیم بازار شرکت کرد و هم کارش را به یک جلسه محدود نکرد و در بازدید از مراکز اصلی توزیع مرغ و گوشت در جنوب تهران و یکی از فروشگاههای بزرگ زنجیرهای در مرکز شهر، سینه به سینه با مردم حرف زد، اعتراضات و فریادشان را نه از شیشه دودی اتومبیل تشریفات که مستقیم از خود آنها شنید، به آنها نخندید! و به شهروندی که نگران امرار معاشش بود، گفت که تا زنده است اجازه سختی کشیدن را نمیدهد. قوت قلبی که این رویکرد رئیس جمهور به مردم داد، یکی از مهمترین عللِ اجرای قابل قبولِ این طرح در سطح کشور و همراهی مردم با وجود تمام دشواریها و کاستیهاست.
جمعه رئیسی با جمعه رئیس جمهور پیش از وی، از آن جهت تفاوت دارد که نگاه آنها به مردم متفاوت است؛ رئیسی مردم را از خود میداند و به همین دلیل است که وقتی کارگر آذری میگوید «عاجزانه خواهش میکنم»، پاسخ میشنود که «چرا خواهش عاجزانه؟ با آقایی بگویید گوش می کنیم».
مسئولان دولت سیزدهم بارها گفتهاند که از نقدها و بیان ایرادات طرحها و برنامههایشان و نظرات مردم و نخبگان برای اجرای هرچه بهتر تصمیماتشان استقبال میکنند اما نگاه منصفانه نمیتواند منکر تفاوتهای گذشته و حال باشد.
آیتالله رئیسی اگر چه بهخاطر سالها حضور در جایگاهها و مناصب مختلف، از نظام مسائل کشور و مشکلات و مطالبات مردم آگاه است، باز هم حرف مردم را میشنود و درد و رنج آنها را میبیند و از نزدیک لمس میکند.
او، مردم را که امام امت «ولینعمتان انقلاب» معرفی کرد، «آقا»ی دولتش میداند؛ از فریادها و گلایههای آنان به پاستور و کاخ ریاست جمهوری پناه نمیبرد. پنهان در پاستور و حاضر در میدان؛ دو انتخابیست که از دو نگاه متفاوت نسبت به «مردم» منشاء میگیرد: یکی ترجیح میدهد صبح جمعه از تصمیم خطیر دولتش مطلع شود و با شلیک خنده به مردم نگران، آن را خبر دهد و دیگری جمعه هر هفته پای ثابت میدانهاست تا بیواسطه با مردم سخن گوید و از نگرانیهایشان تا حد امکان بکاهد. همان نکتهای که سخنگوی دولتش اینگونه به آن اشاره کرده است: «دولت مردمی در کنار مردم است؛ شمال یا جنوب کشور فرقی ندارد».
مردم برای دولت مردمی اولویت نخست و مهمترین همراه اجرای برنامههایش هستند و به همین دلیل «علی بهادری جهرمی» در توییت خود تأکید میکند که: خرابیها باید آباد شود و بساط فساد و تنبلی برچیده شود. در کنار مردم تمام متروپلها در بخشهای مختلف کشور را اصلاح خواهیم کرد. شرایط نابسامان ناشی از فساد و تخلف و کوتاهی فقط ناظر به برخی ساختمانها نیست؛ درد اقتصاد، سیاست و... هم همین است.