فارس نوشت: صنعت نشر در کشورمان صنعتی است با حجم اقتصادی بیش از ۸ هزار میلیارد تومان و تعداد افرادی که به صورت مستقیم با این نشر در ارتباط هستند بنا به گفته علی رمضانی، مدیر خانه کتاب و ادبیات حدود ۱۰۰ هزار نفر است. این در صورتی است که در فضای هنر و فرهنگ هیچکدام از صنایع مشابه این حجم اقتصادی را تجربه نکرده است.
چهار حلقه اصلی صنعت نشر
در حوزه نشر چهار حلقه اصلی اهالی قلم (شامل نویسنده، شاعر، مترجم، ویراستار و مصحح)، ناشران، کتابفروشان و مخاطبان را داریم که در این بین میتوان به گروههای ترویجی که نقش کاتالیزور را در معرفی و مصرف آثار دارند نیز اشاره کرد. با توجه به آمار خانه کتاب و ادبیات در حال حاضر بیش از ۳۰ هزار پدیدآور عضو اهل قلم هستند و نیز بیش از ۱۴ هزار ناشر عضو شابک داریم که وظیفه فروش این آثار بر عهده ۹۵۰ کتابفروش در سراسر کشور است.
نویسنده چند درصد پشت جلد را میگیرد؟
نویسندگان از حجم اقتصادی ۸ هزار میلیارد تومانی چه مقدار را به خود اختصاص میدهند؟ حدود ۱۰ درصد. حال میپرسید چرا ۱۰ درصد؟ چون درصدی که مؤلف از انتشار کتابش دریافت میکند از ۹ تا ۱۳ درصد متفاوت است و ما عددی که بیشتر رد و بدل میشود را انتخاب کردهایم.
از طرفی، بازار ۸ هزار میلیارد تومانی یعنی حداقل هزار میلیارد تومان حقالتالیف. هزار میلیارد تومان حقالتالیف یعنی چی؟ یعنی عرصه تولید محتوا. این در حالی است که بودجه حمایت از تولید کتب ارزشمند معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سه میلیارد تومان است که به شدت کم به نظر میرسد.
یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشستی که سال ۱۴۰۱ در خبرگزاری فارس داشت با اشاره به این موضوع گفت: «در نظام تولید، حمایت از تولید کتابهای فاخر و ارزشمند را در حوزههای مختلف در دستور کار داریم، اما اعتبار حمایتی در این زمینه به شدت اندک است و وزارت ارشاد الان امکان اثرگذاری در تولید آثار ارزشمند را ندارد و این ضعف وزارت ارشاد است.»
جالب است بدانید اگر ۸۰۰ میلیارد تومانی را که طی یک سال حقالتألیف پرداخت میشود بر تعداد اهالی قلمی که در سامانه خانه کتاب و ادبیات ثبت نام کردهاند، تقسیم کنیم عددی حدود ۲۶ میلیون تومان به ازای هر نویسنده در طول یک سال به دست میآید.
نشر برای تکان خوردن به چه چیزی نیاز دارد؟
حوزه نشر برای تکان خوردن در ابتدای امر نیاز به تولید محتوای قوی و مخاطبپسند دارد و برای تولید محتوا که توسط قلم نویسنده جاری میشود باید هزینه کرد. چرا میگوییم باید هزینه کرد؟ چون نویسنده برای گذران معیشت خود باید اثری خلق کند تا با حقالتألیف آن روزگار بگذراند. اما با توجه به کاهش تیراژ و درصدهایی که سالیانی است در همین نرخ مانده و از سوی دیگر چرخه معیوب توزیع، فروش و تبلیغ، کاری کرده است که نویسندگان به تولید حداکثری روی آورند.
این امر یعنی کمیت را فدای کیفیت کردن؛ چرا که نویسنده تقصیری ندارد و با توجه به افزایش قیمتها و باقی ماندن حق التألیف در این درصدها، نویسندگان را به این سمت سوق میدهد که بیشتر تولید کنند و نه بهتر!
علی رمضانی، مدیر خانه کتاب و ادبیات در خصوص این که چگونه میتوان صنعت نشر را تکان داد، میگوید: «ما برای تکان دادن عرصه تولید ۳۰ درصدِ هزار میلیارد را لازم داریم. بودجه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برای این موضوع به عنوان متولی امر یک پنجم این هم نیست.»
سرمایهگذاری بر محتوا را فراموش نکنیم!
این اتفاق در سالیان گذشته موجب تولید آثاری با کیفیتهای پائین شده است که هنوز بعد از گذشت چند سال چاپ اولشان به فروش نرسیده است. سرمایهگذاری روی تولید محتوا میتواند کار را در فروش، جذب مخاطب و مسائلی از این دست راحتتر کند و حتی حضور نشر کشورمان را در عرصههای بینالمللی تقویت کند.