در طی بیش از 9 ماه اخیر که از جنگ غزه می گذرد، شاهد برگزار شدن چندین دور مذاکرات آتش بس و فعالیتهای میانجی گران بین المللی به ویژه قطر، مصر و البته دولت آمریکا، جهت خاتمه دادن به کارزار جنگ و نسل کشی صهیونیست ها در نوار غزه بوده ایم. در این چهارچوب، قاهره و دوحه، محور اصلی رایزنیها و تحرکات دیپلماتیک بوده اند و البته که چندین و چند طرح و ابتکار نیز جهت برقراری آتشبس در قالب جنگ غزه به بحث و بررسی گذاشته شده است.
با این حال، حداقل تا به اینجای کار علی رغم اینکه جنش حماس دست کم یک پیشنهاد آتش بس را با در نظر گرفتن برخی تغییرات پذیرفت، شاهد تحول ملموسی در جبهه های جنگ غزه و خاتمه یافتن تجاوز صهیونیستها به این منطقه نبوده ایم. در این راستا، به تازگی و در بحبوحه طرح گمانه زنی های مختلف در مورد انتقام جویی قریب الوقوع ایران از رژیم اشغالگر قدس به دلیل اقدام تروریستی این رژیم در ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، دولت آمریکا در کنار قطر و مصر از ضرورت امضای هر چه سریعتر توافق آتشبس در روزهای آتی خبر داده اند.
در حقیقت، بازیگران مذکور از ارائه یک طرح آتش بس تازه و ضرورت موافقت حماس و رژیم صهیونیستی با آن خبر داده اند. این در حالی است که به تازگی جنبش حماس در حرکتی معنادار و قابل تامل، از مذاکرات آتشبس جنگ غزه خارج شده و به طرف های میانجیگر نیز اطلاع داده که بهتر است همان طرحی که پیشتر این جنبش پذیرفته بود و اسرائیل با زیاده خواهی های خود آن را به شکست کشاند، اجرایی و عملیاتی شود. این جنبش تاکید کرده که میانجی گران بین المللی می توانند پیام های خود را همچنان به حماس برسانند. در این نقطه، این حرکت حماس از دو منظر یک اقدام هوشمندانه بوده است.
اول اینکه حماس با عقب نشینی از مذاکرات آتش بس جنگ غزه که هم برای آمریکا و هم صهیونیست ها به یک ابزار و اهرم جهت فریب افکار عمومی با محوریت تداوم بخشی به جنایات خود در نوار غزه و در عین حال گرفتن ژست تلاش برای حصول صلح در قالب جنگ مذکور تبدیل شده بود، ضربه ای جدی را به اسرائیل و آمریکا وارد کرد. معادله ای که عملا تل آویو و واشنگتن را به بن بست کشانده و آن ها را با سوال های جدی به ویژه از ناحیه افکار عمومی منطقه و جهان رو به رو کرده است.
مقام های ارشد حماس پیشتر بارها و بارها در قالب چندین دور مذاکرات آتش بس جنگ غزه تاکید کرده بودند که اسرائیل و آمریکا صرفا به دنبال وقت کشی هستند و هیچ اعتقادی به مذاکرات صلح و آتش بس ندارند. از این رو، حماس اهرم فریبکاری را از دست صهیونیستها و متحد آمریکاییشان گرفت. توجه داشته باشیم در شرایط کنونی، برجسته شدن مساله مذاکرات صلح در قالب جنگ غزه، از ناحیه آمریکا، و صرفا با هدف جلوگیری از حمله قریب الوقوع و انتقام جویانه ایران به اراضی اشغالی صورت می گیرد.
نکته دوم اینکه خروج حماس از مذاکرات آتش بس جنگ غزه، در نوع خود یک واکنش درخور به اقدام تروریستی صهیونیست ها در ترور شهید هنیه نیز بایستی تحلیل شود. در حقیقت، حماس با این اقدام خود پاسخی را به اسرائیل به تلافی ترور شهید هنیه در تهران ارائه کرد. اسماعیل هنیه چهره اصلی و محوری مذاکرات آتش جنگ غزه بود و در چندین و چند دور از مذاکرات مذکور شرکت داشت. حال اینکه صهیونیست ها یکچنین فردی را ترور می کنند در حقیقت ماهیت و هدف اصلی آن ها در قالب مذاکرات آتش بس جنگ غزه را روشن می کند. هدفی که چیزی جز بازیچه قرار دادن مذاکرات آتش بس برای لاپوشانی جنایات صهیونیست ها نیست.