همزمان با تداوم اعتراضات و اعتصابات گسترده در اراضی اشغالی و تشدید فشارها به دولت نتانیاهو جهت خاتمه دادن به جنگ غزه و مبادله اسرا با جنبش حماس، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد وضعیت بحرانی فعلی رژیم صهیونیستی مطرح می شود. بسیاری از تحلیلگران و البته رسانه های صهیونیست، به صراحت به این مساله اشاره دارند که نتانیاهو از ترسِ فروپاشی دولت ائتلافیاش به دست تندروهای حاضر در این دولت نظیر ایتامار بن گویر و یا بزالل اسموتریچ است که همچنان به تداوم جنگ غزه اصرار می ورزد. او به خوبی می داند که اگر جنگ غزه در نقطه کنونی پایان یابد، بروندادی جز تشکیل یک کمیته حقیقتیاب و محاکمه او در اراضی اشغالی را به دنبال نخواهد داشت. از این رو، دیگر نه برای رژیم اشغالگر قدس بلکه برای خود می جنگد. در این رابطه، یائیر لاپید رهبر جریان اپوزیسیون رژیم اشغالگر قدس در موضع گیری تاکید کرده که نتانیاهو صرفا به محور اسموتریچ-بنگویر می اندیشید و به هیچ عنوان به منافع اسرائیل توجهی ندارد.
با این همه، در بحبوحه وضعیت بحرانی کنونی رژیم اشغالگر قدس، ژنرال اسحاق بریک، یکی از مقام های نظامی ارتش اسرائیل در موضع گیری معناداری گفته است که "این اسرائیل و نَه حماس است که به دلیل درگیریهای طولانی در آستانه فروپاشی است و نیاز به توافق آتش بس دارد". این موضع گیری یا بهتر بگوییم اعترافِ تاریخی، بیش از همه این واقعیت را مورد تاکید قرار می دهد که بایستی خوانشی دقیق و درست را از روند تحولات جنگ غزه و موقعیت صهیونیست ها داشته باشیم. همان مساله ای که نتانیاهو و متحدانش به هر شیوه ممکن سعی در مخدوش کردن آن دارند. حال در این نقطه این سوال مطرح می شود که چرا رژیم اشغالگر قدس بیش از حماس به توافق آتشبس و پایان جنگ غزه نیاز دارد؟
اولا، رژیم صهیونیستی نتوانسته به هیچکدام از اهداف اعلامی خود در جنگ غزه دست یابد. گزارش های مختلف حاکی از این هستند که شبکه تونل های پیشرفته حماس همچنان در کنترل این جنبش است و البته که اسرای صهیونیست نیز تاکنون با اقدامات ارتش و نهادهای اطلاعاتی اسرائیلی آزاد نشده و نخواهند شد. جالب اینکه به تازگی نشریات غربی گزارش های مختلفی را در مورد احیا شمار قابل توجهی از نیروها و گردان های جنبش حماس در شمال نوار غزه منتشر کرده اند.
جنبش حماس نیز هیچگونه عقب نشینی را در مذاکرات آتش بش جنگ غزه انجام نداده و بر مواضع بِحق خود تاکید دارد. از این رو، تداوم جنگ غزه با خلق بیآبروییها و رسوایی های بیشتر برای اسرائیل همراه است و این مساله ای نیست که رژیم صهیونیستی توانایی هضم آن در برهه زمانی کنونی را داشته باشد.
اکنون مقاومت فلسطین در غزه و کرانه باختری، حزب الله لبنان، انصارالله یمن، گروه های مقاومت عراقی و سوری و البته ایران، ضربات جدی و کاری را به صورت روزانه به صهیونیست ها وارد می کنند و این رژیم را به اعتراف خودِ صهیونیستها به "بچه کتکخورِ منطقه" تبدیل کرده اند. موجودیتی که دیگر هیچ رمقی ندارد و صرفا با تبلیغات و کمک های غربی است که سَر پا است.
دوم اینکه فرسایشی شدن قابل توجه جنگ غزه سبب شده که متحدان غربی رژیم اشغالگر قدس نیز به صراحت در نقطه مقابل آن قرار گیرند و از ضرورت پایان جنگ صحبت کنند. می بینیم که دولت بایدن به تازگی مواضع سخت تری را در قبال رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده و از ضرورت امضای توافق آتش بس سخن گفته است. دولت انگلیس نیز در اقدامی معنادار مجوز صادرات برخی تسلیحات به اراضی اشغالی را لغو کرده است.
مساله ای که به اعتراف تحلیلگران اسرائیلی یک شوک بزگ به اسرائیل بوده است. از این رو، رژیم اشغالگر قدس عملا حمایت های غربی ها از خود جهت ادامه دادن به جنگ غزه را نیز از دست داده و آن ها دیگر مایل نیستند که بیش از این به دلیل همراهی با کازار جنایت و نسل کشی صهیونیست ها در غزه بدنام شوند. مسائلی که همه و همه این برونداد معنادار را به دهن متبادر می کنند که اسرائیل بیش از حماس به آتش بس در جنگ غزه نیاز دارد.