بازی تازه جریان خاص

فرشاد مهدی‌پور، 27 شهریور 91

27 شهريور 1391 ساعت 9:47


جریان خاص (یا همان انحرافی سابق)، پس از توقفی نسبی در حال سر بر آوردن است و تنها حدود دویست روز فرصت دارد تا ایده‌های خود را برای تحقق هر هدف معلوم یا نامعلومی، عملی سازد. این ایده‌ها می‌تواند حداقلی خوش‌بینانه چون پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی و تداوم دولت داشته باشد و حداکثرهایی بدبینانه و یاس‌آلود، اما هر چه باشند، روند حضور برخی چهره‌های مطرح این جریان در دیدارهای عمومی (دیدار نوروز 91، کارگزاران و دولت با رهبر انقلاب) که به‌شکلی مستمر (و البته ناملموس) ادامه داشته، با هم‌راه شدن 2 اتفاق دیگر، چنین پیش‌بینی‌هایی را تقویت می‌کند: اولا موجِ دوم رسانه‌های متعلق به این جریان با تولد برخی روزنامه‌ها، ‌سایت‌های خبری و وب‌لاگ‌ها (پس از موج اول که در نیمه دوم 89 به‌راه افتاد و اندکی بعد متوقف شد) قابل مشاهده است که نشان‌دهنده ایجاد آمادگی برای رقابت‌های جدی‌تر است و ثانیا، ابراز سخنانی درباره پایان یا نیمه‌تمام ماندن فعالیت دولت فعلی است که هم با ادبیات دولت‌های دیگر در همه ادوار گذشته متفاوت است و هم گمانه‌ای بر وجود برخی برنامه‌ریزی‌ها.

این برنامه‌ریزی‌ها احتمالا باید در یک دوره زمانی نسبتا فشرده اجرایی شود، چرا که جریان مذکور، فرصت‌های بسیاری را از دست داد و پس از بحران خانه‌نشینی بهار 90، دچار رخوتی طولانی شد و سه پرونده مالی تخلف در شبکه بانکی، استانداری تهران و بیمه (که در این آخری نام معاون اول دولت نیز مطرح بود)، شرایط را به‌گونه‌ای پیش‌ برد که سکوت به‌عنوان سیاست رسمی درنظر گرفته شد. بعد از این دوره (که در میانه آن جار و جنجال‌های انتخابات مجلس و سوال از رئیس‌جمهور هم سپری گشت)، اکنون به‌نظر می‌رسد تلاش‌ها برای بازگشت به عرصه شدت گرفته است.

این تلاش‌ها را در ساحت‌هایی مختلف می‌توان شناسایی کرد: بخشی از آن‌ها متمرکز بر ماجرای کارآمدی و بسط ید داشتن و نداشتن دولت است؛ جلوه اصلی این موضوع در مسائل اقتصادی خود را نشان‌داده و پس از آن‌که بازی توطئه پیامکی رسانه‌ها برای گرانی ارز و سکه، بی‌نتیجه ماند حالا دولت نوعی بی‌اختیاری یا بی‌مسوولیتی را در قبال مسائل پدید آمده از خود به نمایش می‌گذارد و مسوولیت وضع موجود را به نقطه‌ای مبهم (مجلس یا جایی دیگر) حواله می‌دهد. طراحی دیگر، پیش‌کشیدن بحث نیمه‌تمام ماندن دولت است و آن‌هم در شرایطی است که تقریبا این سناریو هوادار چندانی (جز احتمالا تنی از چند از هم‌راهان سابق همین دولت) ندارد و اساسا شرایط کشور اجازه نمی‌دهد تا چنین حالتی در آن پدید آید و اگر بر اشاعه چنین نگرشی اصرار ورزیده می‌شود، احتمالا سویه‌ای دیگر را در آن باید جست‌‌وجو کرد؛ شاید سویه اصلی بالا بردن شمشیری بر سر رقبا و منتقدان باشد که اگر بخواهند خرده‌گیری‌ها را ادمه دهند، دولت می‌تواند در هر لحظه‌ای که بخواهد، کار را به امان خدا رها کند! بخش دیگر تلاش‌ها به توقف یا کاهش بودجه نهادهای فرهنگی (که جزیی ناچیز از بودجه کل کشور را تشکیل می‌دهند) و ادامه اصرار بر اجرای ده‌ها طرح عمرانی بزرگ باز می‌گردد؛ اگر منابع کشور محدود شده‌اند، چرا طرح‌های مذکور که شائبه‌ای کاملا انتخاباتی در حاشیه آن‌ها وجود دارند، از ردیف اجرا به کنار گذاشته نمی‌شوند و تنها بر بدنه نحیف فرهنگ، این همه فشار اعمال می‌گردد؟ دولت سالی پیش‌تر را با صرف بودجه‌های کلان فرهنگی گذرانده و آن‌ها را در جایی خرج کرده (که حتی در دیدار اخیر هیات دولت نیز)، سطحی بودن آن‌ها مورد اشاره قرار گرفت و حالا همان بودجه باقی‌مانده را به سخت‌گیری به کسانی می‌دهد که عمدتا در اردوگاه منتقدان‌اش جای گرفته‌اند.

و همه این‌ها در شرایطی است که در سالی رو به انتخابات، 20 و چند نامزد منتظر ورود به صحنه، خود را آماده کارزاری بزرگ در نقد دولت کرده‌اند و چه هیاهوها که در این میانه برنخواهد خواست. این هیاهو‌ها در حدود 11 ماه مانده به پایان کارِ رسمی دولت، موجب کندی طبیعی و توقف معمول کارها می‌شده و حالا که دولت خود را در نوعی حالت رهاشدگی نسبت به مسائل نشان می‌دهد (و حتی ممکن است تداوم سومدیریت‌ها در گرانی‌ها و تعطیلی واحدهای صنعتی به تبعات دیگر نیز بیانجامد)، این نگرانی را دامن می‌زند که جریان زیرپوستی چسبیده به نخاع (!)، عزم‌اش را برای چندین ماه کار شبانه‌روزی جمع کرده و ممکن است هر روز، تازه‌تر از تازه‌تری از راه برسد. آن‌چه امروز گفته می‌شود فقط پاره‌هایی از موضوعات است، چرا که متغیرهای مهمی چون مسائل سیاست خارجی و تحریم‌ها نیز در شرایط کشور مداخله‌گرند و شاید تجاربی نظیر شرکت غیرمنتظره و هم‌راهی ناامیدکننده با مصوبات و حاضران در نشست مکه نیز در این میانه تکرار شوند.

هر پیش‌بینی‌ آمیخته‌ای از بدبینی‌ها و خوش‌بینی‌هاست، اما آن‌چه روشن است این‌که عمر این دولت هم (به مانند همه سرداران سازندگی و جامعه مدنی) پس از انتخابات بهار 92 به پایان خواهد رسید (حتی اگر برخی نخواهند)، اما قضاوت تاریخ را پایانی نیست.


کد مطلب: 166445

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdo90fkyt09o6.2a2y.html?166445

الف
  http://alef.ir