چهارشنبه سوری آیینی شعله ور در آتش افراط و سوء تفاهم

دکتر محمدرضا ترکی، 28 اسفند 91

28 اسفند 1391 ساعت 10:17


چهارشنبه سوري از آيينهايي است كه در چند دهه اخير مورد تحريف و بدفهمي قرار گرفته و برخي تندرويها و افراطگريها -هم در برگزاري و هم در منع آن- بر سوء تفاهمهاي پيرامون آن دامن زده است.

متاسفانه نگاه رايج به اين سنت كهن ايراني به هيچ وجه با واقعيتهاي تاريخي مطابق نيست و عمدتا برخاسته از تصوري است كه دستگاه تبليغاتي حكومت پيشين آن را رواج داده و متاسفانه بسياري خواسته يا ناخواسته آن را پذيرفته اند.

بي شك مخالفت برخي بزرگان و دلسوزان و عالمان ديني با چهارشنبه سوري را بايد به معني انكار همين نگاه و تصوير مشهور و تندروي هايي دانست كه در برگزاري آن صورت مي گيرد و بعيد است اگر ريشه اين سنت در تاريخ و فرهنگ دقيقا توضيح داده شود و دانسته شود كه اين سنت در گذشته اي نه چندان دور به صورتي معقول و منطقي و زيبا برگزار مي شده و نيز اگر به اين نكته توجه كنند كه برگزاري درست و اصيل اين آيين بدون هياهو و انفجار و خطرات احتمالي براي كودكان و... مي تواند ضمن گسترش نوعي فضاي شاد كه نياز طبيعي هر جامعه اي است جلو نفوذ جشنهاي بيگانه در جامعه را نيز بگيرد قطعا به گونه اي ديگر در مورد چهارشنبه سوري و آيينهاي مشابه با آن قضاوت خواهند كرد.

در اينجا به اختصار و بر اساس منابع تاريخي به پيشينه اين آيين مي پردازيم:
سابقه "جشن سوری"، همچون نوروز و دیگر جشنهای کهن ایرانی، به هزاره های گم شده در تاریخ برمی گردد. اینکه در اوستا و حتی وداها اشاره ای به جشن سوری نشده،[مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ص ۴۹۵] نشان می دهد این جشن، در اصل آیینی زرتشتی نیست و بخشي از فرهنگ مشترك ما و بين النهرين بوده است.
از دیدگاه مغان و موبدان دوران ساسانی نسبت به جشن سوری اطلاعی نداریم ولی این نکته که مانویها – به عنوان يك مذهب رقيب- به این آیین توجه نشان می داده اند و نام آن در متون مانوی آمده [بهار، از اسطوره تا تاريخ ص ۳۵۵]، نمودار آن است که عالمان رسمی دوران ساساني نبايد آن را به ديده تاييد نگريسته باشند.

پس از اسلام، به گواهی جاحظ (متوفی ۲۵۵ ه ق) و دیگران، جشنهای نوروز، از جمله جشن سوری با شکوه و تشریفات در همه جا، حتی بغداد و دربار خلفا برگزار می شده است [همان، ص۲۹۱]. دیوانهای شعر عرب پر است از سروده هایی در وصف"نیروز". [نگاه کنید به مقاله "نوروز در ادبیات عرب" نوشته دکتر حسین علی محفوظ در کتاب برگزیده مقالات معارف اسلامی،ج۲،ص۴۲۳-۴۲۸] در آن روزگار،برافروختن آتش در شب نوروز انجام می شد و هنوز با شب چهارشنبه گره نخورده بود. به گزارش ابوهلال عسکری (۳۹۵ ه ق) در کتاب الاوائل علت برافروختن آتش در نظر ایرانیان، زدودن عفونتها و آلودگی ها بوده است.

معتضد، شانزدهمین خلیفه عباسی ، (متوفی ۲۸۹ ه ق) دستور داد که زمان نوروز از وقت خود به یازدهم ماه حزیران(ژوئن) منتقل شود .این نوروز به نام نوروز معتضد شهرت یافت. به فرمان او همچنین آتش افروختن در شب نوروز- جشن سوری - ممنوع شد . این دستور چون با تخفیف میزان خراج رعیت همراه بوده گویا مورد استقبال قرار می گیرد. ابن تغری بردی(متوفی ۸۷۴ ه ق) در النجوم الزاهره این اقدام را از جمله کارهای مفید معتضد شمرده است. گزارشهایی از این دست، نشان می دهند که جشن سوری به همان صورت کهن تا اواخر قرن سوم هجری رسما تداوم داشته است.

احتمال می دهیم نهی معتضد، از طرف حکومتهای ایرانی و ترک وابسته به خلافت به جد گرفته شده باشد. به همین دلیل است که تا قرنها بعد شاهد بی توجهی فرمانروایان ایرانی و ترك به این جشن هستیم. این در حالی است که جشنهای دیگر، از جمله سده و مهرگان و نوروز با شکوه فراوان تا دوران هجوم مغول در قلمرو ایران برگزار می شده و دیوان های شعر فارسی، تصویرهای درخشانی دارد از وصف شکوه و عظمت این آیینها و چگونگی برگزاری آنها. اما - در حد تفحص - نامی از این جشن در دیوانهای مزبور به چشم نمی خورد. گویا تنها در تاریخ بخارای نرشخی (متوفی ۳۵۸ ه ق) اشاره ای به یک حادثه آتش سوزی در شب سوری رفته است. البته در همین متن هم از این مراسم به عنوان "عادت قدیم" یاد شده است که می تواند دلالت بر غیر رایج بودن آن داشته باشد.( تاریخ بخارا، ص۳۷)

با ایلغار مغول ، بسیاری از سنتهای کهن ایرانی آسیب می بینند و تنها پس از استقرار حکومت صفوی است که آیینهای باستانی ایرانی در سایه تشیع جان تازه ای می گیرند و به شکل فراگیری با فرهنگ این آیین درمی آمیزند. به عنوان مثال همین چهارشنبه سوری تا همین اواخر در بسیاری از مناطق ایران، در چهارشنبه آخر ماه صفر برگزار می شد (نگاه كنيد به كتاب مفاتيح الارزاق جلد اول ص ۵۲ كه به سال ۱۲۷۰ ه ق تاليف شده صراحتا تاکید می کند که "روز چهارشنبه آخر ماه صفر كه آن را چهارشنبه سوري مي گويند.") بر اساس یک عقیده رایج ، مختار در شب چهارشنبه آخر صفر بر بام خانه ها آتش افروخت و مردم را به قیام دعوت کرد. در بخشهایی از افغانستان، این مراسم هنوز با همین شیوه و به همین انگیزه انجام می شود. بدین ترتیب چهارشنبه سوری حسن ختامی بود بر عزاداری های دوماهه محرم و صفر و جشنی بود برای ابراز شادمانی از کار مختار در انتقام از کشندگان اهل بیت (ع).

در سالهای پیش از انقلاب،دستگاه تبليغاتي حكومت به تحريف گسترده سنتهاي كهن ايراني پرداخت و به اسم احياي فرهنگ ايراني تصويري مخدوش از سنتهاي كهن ايراني ارائه كرد.اين در حالي بود كه اين سنتها قرنها بود كه با فرهنگ مردم مسلمان درآميخته بود و هرگز هيچ ايراني مسلماني سنتي مثل نوروز را آييني باستاني -به معني بيگانه با اسلام- تصور نمي كرد.متاسفانه اين تصوير تحريف شده به ضرب و زور مطبوعات و راديو و تلويزيون و كتابهاي درسي آن روزگار جاافتاد و از سويي باعث شد كه برخي مخالفان سياستهاي فرهنگي حكومت به ديده ترديد در اين آيينها بنگرند.

تصوير مخدوشي كه در آن روزگار از چهارشنبه سوري در جامعه ارائه مي شد عكس العمل عالمان دینی- از جمله شهيد مطهري- را در برابر چهارشنبه سوري در پي داشت. بديهي بود كه آنها چهارشنبه سوري را -به شيوه اي كه حكومت معرفي و برگزار مي كرد- با آموزه ها و فرهنگ اسلامي مغاير مي ديدند و نمي توانستند آن را تاييد كنند. همین نگاه منفي كه عمدتا مبتني بر تصوير غيرتاريخي و مخدوش دستگاه تبليغاتي پهلوي است متاسفانه در سالهای پس از انقلاب هم دنبال شد و اکنون کار به جایی رسیده که سالهاست رادیو و تلویزیون حتی از ذکر "چهارشنبه سوری " پروا می کند و با تعبیراتی چون "چهارشنبه آخر سال" از آن نام می برد!

جالب اینجاست که همزمان با اینکه بعضی از مسئولان محترم فرهنگی و دولتی بر انتساب چهارشنبه سوری به آتش پرستان و خرافات آنان پای می فشرند، برخی باستان گرايان آن را برساخته اعراب و حاصل اعتقاد به شوم بودن چهارشنبه در نزد عربها می شمارند! نکته دیگر اینکه در تقویم زرتشتی پیش از اسلام تقسیم بندی روزها بر اساس هفته سابقه ندارد و ما اصلا "چهارشنبه" نداشته ایم تا اصطلاح چهارشنبه سوری داشته باشیم و تقويم به جاي هفته به شكل يك دوره سي روزه كه هر روز نام جداگانه اي داشت برقرار بوده است. اين نگاه غيرمستند از لحاظ تاريخي در شرايطي چهارشنبه سوري را به خرافات آتش پرستان نسبت مي دهد كه هموطنان محترم زرتشتي ما نیز بر اساس باورهایشان و احترامی که برای عنصر آتش قائلند نمی توانند مراسم چهارشنبه سوری را به شکل رایج قبول داشته باشند. بديهي است هر کس برای آتش قداستی قائل باشد آن را در آتشكده ستايش مي كند و هرگز از روی آن نمی پرد و ترانه نمی خواند تا چه رسد به اینکه در کنار آن، به این شکل فجیع ترقه منفجر کند! بنا بر آنچه گذشت چهارشنبه سوری به شیوه ای که برگزار شده و می شود آیینی است مربوط به مردم مسلمان که البته ریشه آن را باید در آیینهای بسیار کهن پیش از زرتشت جستجو کرد.

چهارشنبه سوری نیز مثل نوروز -در شکل و شمایلی که به ما رسیده - از آیینهایی است که هویت آنها پس از اسلام بر اساس فرهنگ ایرانیان مسلمان باز تعریف شده و سهم فرهنگ بعد از اسلام در هویت کنونی این آیینها و نحوه برگزاری آنها کاملا آشکار است. اين آيين ها را نبايد ادامه خرافات كهن دانست بلكه بايد با نگاهي علمي تصوير مخدوشي را كه برخي باستان گرايان معاصر و عمدتاً تبليغات حكومت پهلوي آن به وجود آورده اند به يك سو نهاد و به جنبه هاي مثبت و بالقوه آن توجه كرد و جوانب منفي موجود را با كار فرهنگي زدود. به هر حال نفي و انكار يك سنت كهن به بهانه ناهنجاريهاي موجود در برگزاري آن شيوه درست و مناسبي نيست. عملاً نيز اين نگاه انكارگرا در سالهاي اخير سودمند نبوده و جز دامن زدن به سوء تفاهمات فرهنگي و مسئله دار كردن جامعه حاصل چنداني نداشته است. با تضعیف این جشنها و آیینهای واقعا ایرانی، این نگرانی هر روز بیشتر می شود که رفته رفته، و در مرحله نخست طبقات متوسط جامعه و به دنبال آنها سایر مردم، گرایش بیشتری به جشنهای بیگانگان از خود نشان بدهند و برخی جشنهای فرنگی جایگزین اعیاد ایرانی و اسلامی بشود و چهارشنبه سوری هم به همان سرنوشتی دچار شود که آیینهای زیبایی چون مهرگان پیش از این بدان دچار آمده اند.


کد مطلب: 181844

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdof0foyt0jj6.2a2y.html?181844

الف
  http://alef.ir