در جواب یادداشت مظلومیت کوروش کبیر

مهندس رحیم حاجی زاده

5 شهريور 1391 ساعت 13:06

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


اشاره: با تاکید اینکه نه یادداشت "مظلومیت بزرگ کوروش کبیر" و نه این یادداشت که در جواب آن درج می شود. هرگز موضع الف نیست، اشاره می شود که این یادداشت بصورت کامنت توسط نویسنده آن ذیل یادداشت "مظلومیت بزرگ کوروش کبیر" درج شده بود. تحریریه الف با اجازه نویسنده آن این کامنت را در جواب یادداشت اصلی دیگر کاربر الف بصورت مستقل منتشر می کند.

نکته ی اول:
جناب عزیزی نکته ی اول اگر نیم نگاهی به تاریخ هخامنشیان داشته باشید نیک در می یابید که هخامنشیان و در راءس آن ها کوروش بنیان گذار ازدوج با محارم یعنی «خویدوس» هستند.این دلیل تنها برای رد نبوت ایشان کافی است.

نکته ی دوم:
نبی ها و رسولان الهی هیچ وقت در تضاد و تقابل با هم دیگر نه بوده اند. بلکه همه گی در مسیر و جهت صراط الهی و توحید بوده اند. در حالی که کوروش و اسلاف او به هیچ روی نبوت زرتشت را نه پذیرفته رو در روی او ایستادند. به عبارتی هخامنشیان از کورورش تا الی التهایه هیچ کدام نه به زرتشت و نه به دین او ایمان نیاوردند. این دلیلی بر سر آغاز لامذهبی این شخص است.

نکته ی سوم:
آن چه که در تطبیق کوروش با ذوالقرنین گفته شده است. تطبیقی ناقص و محیط کردن جزء بر کل است. چرا که به هیچ روی مشخصات تاریخی ذوالقرنین با کوروش هم خوانی نه دارد.

نکته ی چهارم:
علی رغم احترامی و حرمتی این جانب به تفسیر المیزان و صاحب آن یعنی علامه طباطبایی دارم با این حال به جرئت عرض می کنم تحلیل ایشان در تطبیق کوروش با ذوالقرنین و به تبع آن نبی فرض کردن کوروش توسط حضرت ایشان به کل فاقد صلاحیت علمی است. از این گونه سهوها در تفسیر المیزان زیاد هم نه باشد کم نیست.

نکته ی پنجم:
تحلیل تورات دلیل، بر نبی بودن کوروش نیست. آن چه که در تورات به نام نبی و رسول خوانده می شود اغلب متفاوت از آن است که در قران موجود است. در تورات اغلب «نبی و پادشاه» یکسان نگریسته شده است. طیفی از پیامبران را که ما مسلمانان آن ها را فرستاده ی خدا می دانیم. تورات آن ها را نه پیامبر بلکه پادشاه و بر عکس می داند. بنابراین استنباط تورات تنها می تواند یک استنباط طیفی باشد. نه استنباط علمی و کلی.

نکته ی ششم:
نوشته اید:«او که امروز بیش از هر زمان دیگری ادعای پیروی‌اش را دارند». یحتمل منظورتان زرتشتیان و افراطیان ملی گرای پارس است. اگر همه ی این ها را جمع کنید به جزئی از این همه نه می رسند. این جزء آن قدر پرجمعیت نیستند که حضرت عالی آ ن ها را فوق العاده و بیشتر و بیشتر منظور کرده اید. کاش آمار موثق و مورد تاءیید می دادید می دانستیم تعداد پیروان ایشان اولا چقدر هستند ثانیا پیروان آن ها بفرمایند کتاب منزل پیامبرشان چه نام داشته است؟

نکته ی هفتم:
کمی تا حدودی در گفتار ها و نوشتارهایمان تاءمل کنیم. کوورش اگر برای طیفی مورد حرمت و احترام هست این بحثی دیگر است. کسی این حرمت را توهین آمیز نگاه نمی کند. اما این حرمت ما را گرفتار تقدس سازی بیهوده نکند. حریم نبوت و توحید فارغ از ملی گرایی است. به تاریخ یک ملت توراتی نیندیشیم. توراتی که پیروانش را موظف به ایمان آوردن به نبی و رسولی می کند که از نسل بنی اسرائیل است ولاغیر.

نکته ی هشتم:
تاریخ پارس ها دارای فراز و نشیب های زیادی است. اما علی رغم این ها همیشه تلاش داشته است پاک و مطهر باشد. این پاکی و طهارت را با پیغمبرسازی بی هوده و مذهب سازی غیر ضروری آلوده نه کنید. پارس ها نیازمند شناخت تحلیلی از تاریخ و تمدن خود هستند. در این شناخت نیازمند طرح سیستم های غلط دینی یعنی سیستم های منتسب به دین نیستد.


کد مطلب: 165032

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcexn8zwjh8p7i.b9bj.html?165032

الف
  http://alef.ir