نظر منتشر شده
۵۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 165032
در جواب یادداشت مظلومیت کوروش کبیر
مهندس رحیم حاجی زاده
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۰۶
اشاره: با تاکید اینکه نه یادداشت "مظلومیت بزرگ کوروش کبیر" و نه این یادداشت که در جواب آن درج می شود. هرگز موضع الف نیست، اشاره می شود که این یادداشت بصورت کامنت توسط نویسنده آن ذیل یادداشت "مظلومیت بزرگ کوروش کبیر" درج شده بود. تحریریه الف با اجازه نویسنده آن این کامنت را در جواب یادداشت اصلی دیگر کاربر الف بصورت مستقل منتشر می کند.

نکته ی اول:
جناب عزیزی نکته ی اول اگر نیم نگاهی به تاریخ هخامنشیان داشته باشید نیک در می یابید که هخامنشیان و در راءس آن ها کوروش بنیان گذار ازدوج با محارم یعنی «خویدوس» هستند.این دلیل تنها برای رد نبوت ایشان کافی است.

نکته ی دوم:
نبی ها و رسولان الهی هیچ وقت در تضاد و تقابل با هم دیگر نه بوده اند. بلکه همه گی در مسیر و جهت صراط الهی و توحید بوده اند. در حالی که کوروش و اسلاف او به هیچ روی نبوت زرتشت را نه پذیرفته رو در روی او ایستادند. به عبارتی هخامنشیان از کورورش تا الی التهایه هیچ کدام نه به زرتشت و نه به دین او ایمان نیاوردند. این دلیلی بر سر آغاز لامذهبی این شخص است.

نکته ی سوم:
آن چه که در تطبیق کوروش با ذوالقرنین گفته شده است. تطبیقی ناقص و محیط کردن جزء بر کل است. چرا که به هیچ روی مشخصات تاریخی ذوالقرنین با کوروش هم خوانی نه دارد.

نکته ی چهارم:
علی رغم احترامی و حرمتی این جانب به تفسیر المیزان و صاحب آن یعنی علامه طباطبایی دارم با این حال به جرئت عرض می کنم تحلیل ایشان در تطبیق کوروش با ذوالقرنین و به تبع آن نبی فرض کردن کوروش توسط حضرت ایشان به کل فاقد صلاحیت علمی است. از این گونه سهوها در تفسیر المیزان زیاد هم نه باشد کم نیست.

نکته ی پنجم:
تحلیل تورات دلیل، بر نبی بودن کوروش نیست. آن چه که در تورات به نام نبی و رسول خوانده می شود اغلب متفاوت از آن است که در قران موجود است. در تورات اغلب «نبی و پادشاه» یکسان نگریسته شده است. طیفی از پیامبران را که ما مسلمانان آن ها را فرستاده ی خدا می دانیم. تورات آن ها را نه پیامبر بلکه پادشاه و بر عکس می داند. بنابراین استنباط تورات تنها می تواند یک استنباط طیفی باشد. نه استنباط علمی و کلی.

نکته ی ششم:
نوشته اید:«او که امروز بیش از هر زمان دیگری ادعای پیروی‌اش را دارند». یحتمل منظورتان زرتشتیان و افراطیان ملی گرای پارس است. اگر همه ی این ها را جمع کنید به جزئی از این همه نه می رسند. این جزء آن قدر پرجمعیت نیستند که حضرت عالی آ ن ها را فوق العاده و بیشتر و بیشتر منظور کرده اید. کاش آمار موثق و مورد تاءیید می دادید می دانستیم تعداد پیروان ایشان اولا چقدر هستند ثانیا پیروان آن ها بفرمایند کتاب منزل پیامبرشان چه نام داشته است؟

نکته ی هفتم:
کمی تا حدودی در گفتار ها و نوشتارهایمان تاءمل کنیم. کوورش اگر برای طیفی مورد حرمت و احترام هست این بحثی دیگر است. کسی این حرمت را توهین آمیز نگاه نمی کند. اما این حرمت ما را گرفتار تقدس سازی بیهوده نکند. حریم نبوت و توحید فارغ از ملی گرایی است. به تاریخ یک ملت توراتی نیندیشیم. توراتی که پیروانش را موظف به ایمان آوردن به نبی و رسولی می کند که از نسل بنی اسرائیل است ولاغیر.

نکته ی هشتم:
تاریخ پارس ها دارای فراز و نشیب های زیادی است. اما علی رغم این ها همیشه تلاش داشته است پاک و مطهر باشد. این پاکی و طهارت را با پیغمبرسازی بی هوده و مذهب سازی غیر ضروری آلوده نه کنید. پارس ها نیازمند شناخت تحلیلی از تاریخ و تمدن خود هستند. در این شناخت نیازمند طرح سیستم های غلط دینی یعنی سیستم های منتسب به دین نیستد.
۱۳۹۱/۰۶/۰۵ ۰۷:۵۲
 
 
 
بهی
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۳:۴۵:۱۸
احسنت ، این شد چهار تا حرف حساب . اگه این مطلب رو داخل سایت قرار نمیدادید مطمئن باشید امثال من که کم هم نیستیم احساس میکردیم شبکه مخوف آنوسی های حاضر در جمهوری اسلامی در سیستم شما هم نفوذ پیدا کردن. خداروشکر که بعد از مطلبهای قبلی این مطلب رو هم ضمیمه فرمودید. دستتون درد نکنه و امیدوارم نظرات افرادافراطی که متاسفانه اکثرا هم جزئ همین ملی گراها هستند خستگی را به تن شما نگذارد و همینطور بیشتر به نقش یهودیان و صهیونیست ها در القای تفکرات باطل خودشون در ذهن جوانها روشنگری بفرمایید. به دوستان هم توصیه میکنم حتما کتاب فرزندان استر رو مطالعه بفرمایند تا از واقعیت ماجرا اگاه بشوند . ممنونم ، خدا قوت. (930230) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۳:۴۷:۴۷
ممنون از انتشار این مطلب
در کل نتیجه گیری دقیق و کامل تر و بدور از احساسات رو ایشون بیان کردند (930233) (moderator1)
 
یاسر
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۳:۵۰:۴۷
جناب مهندس . . .
در لابه لای مطلب شما هم، تعصب هست؛
دلایل رد شما، فریادی از روی کینه و بغض را تداعی می کند.
والسلام.
و هو المهدیّ (930238) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۲۱:۲۹:۳۹
تا زمان تاجگذاری اردشیر ساسانی ایران فاقد مذهب رسمی بود ساسانیان مذهب زرتشت را مذهب رسمی ایران کردند لذا اساسا بحث مسایل مذهبی قبل از ساسانیان بی پایه است کوروش یک شخصیت سکولار بود که اعتقادی به تعیین مذهب رسمی وگسترش دین نداشت اگرچه کمبوجیه وداریوش اعتقادات مذهبی داشتند اما کاملا مشخص است که تمام ایران مذهبی نبود اما با انقلاب مذهبی اردشیر ساسانی زرتشت دین رسمی ایران شد (930675) (moderator1)
 
Germany
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۴:۱۵:۱۳
آن یادداشت افراط و این یکی تفریط!!!

آن یکی کورش را پیامبر می خواند و این یکی مفسر بزرگ قرآن را تخطئه می کند!

علامه طباطبایی در المیزان تنها نقل کلام می کند و نظر نهایی ایشان تطبیق ذوالقرنین بر کورش نیست. نبی انگاری کورش بماند! هرچند بصورت ذوقی می شود استنباط کرد که شاید ایشان این نظر را خالی از وجه نمی دانند.

خوب است ایشان از آن بسیار سهوها، بفرمایند!

آقای مهندس! در شیوه تفسیری حضرت علامه همین بس که ایشان هر مبحثی را در جای خود مطرح می کند تا با جلوگیری از خلط مباحث، امکان تدقیق در تفسیر آیات فراهم شود.

اگر به روایات بعضا ضعیف یا شاذ آورده شده در بخش روایی هر قسمت از تفسیر آیات، اشاره دارید، که هیچکس بویژه حضرت علامه بر صحت این روایات تأکید ندارند. بلکه این روایات برای کمک به فهم بهتر بحث تفسیری است که البته ممکن است صحیح باشید یا نباشد. و این عیبی بر حضرت علامه نیست. عیبی اگر هست بر خواننده متن این تفسیر است که گمان می کند مابین الدفتین عین صحت است!

اما درباره کورش حرف بسیار است، هرچند حرف صحیح بسیار کم.

بهتر است با دامن نزدن به مباحثی اینگونه، دامان خود را از انتساب به باستان گرایی صرف یا تخطئه هویت ملی ایرانیان، منزه کنیم.

کورش هر که بود و هر کار که کرد، تنها بخشی از هویت ایران است. خوب یا بد چهره نسبتاً پاکی که از کورش به یادگار مانده است، باید همچنان پاک و منزه باقی بماند. و البته باید نحقیقات پیرامون شناخت بیشتر و بهتر این شخصیت در محیطهای آکادمیک ادامه یابد.

تورات راست دارد و متاسفانه در گذر زمان به ناراست آلوده شده است. نه هر چه در تورات است یکسره راست و نه هر چه هست، یکسره ناراست است. تورات هم مانند هر کتاب دیگری نیازمند پژوهشگر منصفی است تا سره از ناسره باز نماید. صرف دشمنی ما با صهیونیست ها، نمی تواند و نباید باعث بی احترامی به تورات و حقایق تاریخی قابل برداشت از آن باشد. احترام تورات نسبت به کورش شاید ریشه ای حقیقی داشته باشد و شاید هم نه. اما این تشکیک، مجوزی بر بی احترامی به شخصیت کورش نیست.
نمی شود به صرف تحریف تورات در نمایاندن مشخصات پیامبر آخرالزمان، مطالب مربوط به کورش را تحریف شده و زاییده نیات نادرست دانست. (930267) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۲:۱۲:۲۸
فکر کنم شما هم مثل من متولد ماه مهر هستید که مطلبتان منصفانه و صادقانه هست (931222) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۷:۰۴:۴۴
در زمان‌های کمی قدیم‌تر یک کسی زندگی می کرد به نام آقای خلخالی!! ایشان یک کتابی نوشت که در آن ادعا و اثبات شده که کوروش همجنس باز و اواخواهر بوده است. آن کتاب هرگز به چاپ دوم نرسید و خلخالی هم چند سال پیش در انزوا مرد. اما هنوز نام کوروش به بزرگی برده می‌شود. دلیل خلخالی برای حرف‌های بسیار بسیار ناحساب و مزخرفش فقط این بود که کوروش شاه بوده و شاهان همه‌شان آدم‌های ستمکار و بدی بوده‌اند و حتی اگر یکی هم اسمش خوب دررفته باشد باید همت کرد و به لجنش کشید. (931635) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۸-۰۷ ۱۶:۳۵:۴۱
احسنت بر این تفسیر درست و روشنگری در جهت درست انگاشتن تاریخ و هویت یک ملت درست این است که پژوهشگران منصف در این زمینه نظر هایی با منبع ذکر نمایند و از غرص ورزی ها اجتناب شود (3991639) (alef-13)
 
مهندس سید مهدی کبیری
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۴:۳۸:۵۱
1-اون نیم نگاهی که تو میگی فقط در مورد چند تاریخ نویس شکست خورده از ایرانه در این بین تاریخ نویسان معروفی هستند مثل هرودت که کاساندان(کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از او کورش در اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید( به هر بهانه ای نرفت3000000000 زن بگیره مثل .... ) را محرم کوروش بزرگ نمیدانندچون(در شرایطی که مردی فرزند پسر نداشت یک یا چند دختر فرزندان او را تشکیل میدادند، ازدواج تنها دخترش یا در حالتی که چندین دختر دارد ، ازدواج کوچکترین دخترش با زیر نام ایوک زن بسته میشود و در دفاتر ثبت میگردد .مطابق سنت چنین ازدواجی حکم میکند که نخستین فرزند پسری که از این پیوند زناشویی به وجود می آمده است به جای آنکه به نام پدر خود شهرت یابد به فرزند خواندگی جدمادری خود در آمده وبا نام او شهرت میابد . این نوع ازدواج و شیوه ی آن باعث بوجودآمدن شبهه ی ازدواج محارم درآیین زردشت و دوره ی حکومت کوروش و سایر پادشاهان ایرانی شده است . زیرا هنگامی که می دیدند فرزند پسر دختر مردی بانام همانمرد شهرت دارد نه همسر آن دختر تصور میکردند که بین محارم ازدواج صورت گرفته است)
2-این رو تو میگی هیچکدام به آیین زرتشت نبودن(متاسفانه از شانس بد تو دست نوشته های ایرانیان رو سنگ بوده نه پوست که مورچه ها بیان بخورنش)تعلمیات زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان ترکیب شد و آئین مزدیسنای کنونی که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده‌است، را پدید آورد. نام زرتشت در فهرست یکصد نفرهٔ انسان‌های تاثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شده‌است
3-مشخصات ذوالقرنین چه بوده برادر؟(برو تحقیق کن بعد جملات .....بذار)در چندین کتاب ادیان ابراهیمی(قرآن،تورات،انجیل) از او نام برده شده آنهم به نیکی تا جایی که خود صاحبان اون مکاتب ابراهیمی کوروش را ناجی میدانند
4-چطور است المیزان در بسیاری جاها برای امثال تو حجت است و حال که به کوروش میرسد پر از ایرادو اشکال
5-شما کلا سایر ادیان را مشکل دار و مسلک خودتان را بیهمتا میدانید همه تحریف شده اند و منحرف.این هم استنباط علمی دارد؟
6-امروزه اگر افراط گرایی هم باشد همه میدانند که با این کلمه چه کسانی و با چه مسلکی در اذهان مردم نقش میبندد(اگر شما آنها را مردم بدانی؟)
7-کمی در نوشته هایتان تامل کنید شما هم به یکی از مذاهب الهی و هم به نبیش توهین کردید و هم به بزرگی تهمت بستید که موسس این سرزمین است ما ایرانی بودیم قبل از ورود اعراب(که برای شما ورودشان افتخار آمیز باید باشد) هویتمان ایرانی بوده و خواهد ماند
8-تاریخ همیشه پر از فرازو نشیب بوده برادر و این شامل تاریخ ما هم میشود احتیاجی به پاک و مطهر کردنش هم نیست چون تاریخ ایران زمین به واسطه و به آبروی امثال کوروش پاک است.(هرچند به واسطه و لطف مسلک امثال تو ما چهره ای جز مشتی وحوش نیافتیم)
9-زَرتُشت یا زَردُشت پیامبر ایران باستان بود که مزدیسنا را بنیان گذاشت. وی همچنین سراینده گات‌ها، کهن‌ترین بخش اوستا می‌باشد. زرتشت را گاهی یک مصلح اجتماعی یا یک معلم اخلاق‌گرا نیز عنوان کرده‌اند.این اولین دین یکتا پرستی جهان است که عقلانی بودن گفته ها و ماوراء نبودن اتفاقات در آن همچنین احترام به همه آنچه اوی یکتا آفریده باعث گسترشش شد. (930283) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۴:۴۸:۲۹
دوست عزیز
ازدواج با محارم بعد از اسلام حرام شده و نه در زمان کوروش ( حدود 530 ق م) و نکته دیگر اینکه کوروش هرگز با هیچ یک از محارم خود ازدواج نکرد در مورد این نکته باید گفت که در فرهنگ عرب جاهلیت نیز ازدواج گروهی با یک زن وجود داشته که دین مبین اسلام بساط این گونه هوس بازی ها را در هم پیچیده در ضمن ازدواج با محارم فقط در خاندان پادشاهی وجود داشته و در دوره هخامنشیان هم در مورد همه پادشاهان چنین چیزی صادق نیست و تنها عده اندکی با محارم خود ازدواج کرده اند.
اینکه هخامنشیان زرتشتی نبوده اند درست اما آنان به هیچ وجه لامذهب نبوده و به ادیان باستانی ایران که شباهت های بسیاری با دین زرتشت داشته مومن و معتقد بوده اند و جالب است که دین آن زمان هم بر پیروی از راستی و مبارزه با دروغ استوار بوده است وشباهت دین هخامنشیان با دین زرتشت آنقدر است که بسیاری این دو دین را یکی می پندارند که قطعا چنین نیست. (930297) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۲۱:۲۵:۳۰
پدر موسی هم با عمه اش ازدواج کرده بود ازدواج این چنین در مذاهب مختلف داشتیم (930670) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۲۱:۴۲:۱۴
شما يكم بيشتر مطالعه كني متوجه ميشي كه كوروش با خاله اش مزدوج شده عزيز دل برادر (930682) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۴:۵۵:۵۳
نکته ی اول:
جناب عزیزی نکته ی اول اگر نیم نگاهی به تاریخ هخامنشیان داشته باشید نیک در می یابید که هخامنشیان و در راءس آن ها کوروش بنیان گذار ازدوج با محارم یعنی «خویدوس» هستند.این دلیل تنها برای رد نبوت ایشان کافی است.

1- میشه دقیقا توضیح بدین هابیل و قابیل با کی ازدواج کردند؟در ضمن تا زمانی که پیامبر یه دین یه چیزی رو حروم اعلام نکنه اون رفتار شرعیه. پس بگین کدوم پیامبر ازدواج با محارم رو حرو مکرده بودند که کورش خلاف حرف اون رو انجام داده باشه؟

نکته ی دوم:
نبی ها و رسولان الهی هیچ وقت در تضاد و تقابل با هم دیگر نه بوده اند. بلکه همه گی در مسیر و جهت صراط الهی و توحید بوده اند. در حالی که کوروش و اسلاف او به هیچ روی نبوت زرتشت را نه پذیرفته رو در روی او ایستادند. به عبارتی هخامنشیان از کورورش تا الی التهایه هیچ کدام نه به زرتشت و نه به دین او ایمان نیاوردند. این دلیلی بر سر آغاز لامذهبی این شخص است.

پیامبر اسلام هیچ وقت مسیحی یا یهودی نبودند.با پیروان این دو پیامبر هم جنگیدند.نه؟

نکته ی سوم:
آن چه که در تطبیق کوروش با ذوالقرنین گفته شده است. تطبیقی ناقص و محیط کردن جزء بر کل است. چرا که به هیچ روی مشخصات تاریخی ذوالقرنین با کوروش هم خوانی نه دارد.

من هم موافق هستم که کورش ذوالقرنین نیست. ولی شما چقدر تاریخ خوندین؟

نکته ی چهارم:
علی رغم احترامی و حرمتی این جانب به تفسیر المیزان و صاحب آن یعنی علامه طباطبایی دارم با این حال به جرئت عرض می کنم تحلیل ایشان در تطبیق کوروش با ذوالقرنین و به تبع آن نبی فرض کردن کوروش توسط حضرت ایشان به کل فاقد صلاحیت علمی است. از این گونه سهوها در تفسیر المیزان زیاد هم نه باشد کم نیست.

این کاملا قابل قبوله

نکته ی پنجم:
تحلیل تورات دلیل، بر نبی بودن کوروش نیست. آن چه که در تورات به نام نبی و رسول خوانده می شود اغلب متفاوت از آن است که در قران موجود است. در تورات اغلب «نبی و پادشاه» یکسان نگریسته شده است. طیفی از پیامبران را که ما مسلمانان آن ها را فرستاده ی خدا می دانیم. تورات آن ها را نه پیامبر بلکه پادشاه و بر عکس می داند. بنابراین استنباط تورات تنها می تواند یک استنباط طیفی باشد. نه استنباط علمی و کلی.

اگه تورات رو دوباره بخونین(اگه تا بحال خونده باشین) می بینی پادشاهانی مثل سلیمان و داوود که پیامبر هم بوده اند وجود داردن. البته این عده در بنی اسرائیل کم نیستند. دلیلتون اینجا کاملا غیر منطقیه

نکته ی ششم:
نوشته اید:«او که امروز بیش از هر زمان دیگری ادعای پیروی‌اش را دارند». یحتمل منظورتان زرتشتیان و افراطیان ملی گرای پارس است. اگر همه ی این ها را جمع کنید به جزئی از این همه نه می رسند. این جزء آن قدر پرجمعیت نیستند که حضرت عالی آ ن ها را فوق العاده و بیشتر و بیشتر منظور کرده اید. کاش آمار موثق و مورد تاءیید می دادید می دانستیم تعداد پیروان ایشان اولا چقدر هستند ثانیا پیروان آن ها بفرمایند کتاب منزل پیامبرشان چه نام داشته است؟

تعداد این افراد رو شما هم نمیدونین. اما به نظرم یه سر به روستاهای کشورتون بزنید ببنید چقدر نظرها عوض شده است. قطعا بالای 50 درصد مردم این کشور کورش رو دوست دارن

نکته ی هفتم:
کمی تا حدودی در گفتار ها و نوشتارهایمان تاءمل کنیم. کوورش اگر برای طیفی مورد حرمت و احترام هست این بحثی دیگر است. کسی این حرمت را توهین آمیز نگاه نمی کند. اما این حرمت ما را گرفتار تقدس سازی بیهوده نکند. حریم نبوت و توحید فارغ از ملی گرایی است. به تاریخ یک ملت توراتی نیندیشیم. توراتی که پیروانش را موظف به ایمان آوردن به نبی و رسولی می کند که از نسل بنی اسرائیل است ولاغیر.

در مورد اسلام نظتون چیه؟
یا سایر ادیان

نکته ی هشتم:
تاریخ پارس ها دارای فراز و نشیب های زیادی است. اما علی رغم این ها همیشه تلاش داشته است پاک و مطهر باشد. این پاکی و طهارت را با پیغمبرسازی بی هوده و مذهب سازی غیر ضروری آلوده نه کنید. پارس ها نیازمند شناخت تحلیلی از تاریخ و تمدن خود هستند. در این شناخت نیازمند طرح سیستم های غلط دینی یعنی سیستم های منتسب به دین نیستد.

با این موردتون کاملا موافق هستم. ولی فکر نمیکنین این مورد رو کلا باید رعایت کنیم نه فقط در مورد کورش؟ (930317) (moderator1)
 
یاسمن سنّت
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۵:۰۵:۳۶
با عرض پوزش خدمت نویسنده ی محترم
اولاً (خویدودس) صحیح است و نه (خویدوس)
تا آنجایی که بنده اطلاع دارم، نکته ی اول و دوم شما هیچ پایه ی علمی و تاریخی ندارد
خویدودس یک رسم انحرافی در آیین زرتشت می باشد و بیشتر در زمان ساسانیان رواج داشته است؛ حتی برخی آغاز این انحراف را در زمان اشکانیان دانسته اند و نه هخامنشیان
در مورد نکته سوم، بنده هم صد در صد موافقم؛ هیچ مدرکی دال بر اینکه کورش همان ذوالقرنین است وجود ندارد
نکته ی چهارم تا هشتم شما نیز آنقدر آغشته به تعصب و نفرت است که هیچ خواننده ای به آن به عنوان یک متن علمی نگاه نمی کند و صرفاً بازتاب نظرات شخصی شماست
با تشکر (930328) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۸:۱۱:۳۹
کمبوجیه پسر کوروش با هر دو خواهر خود ازدواج نمود، می‌توانید به منابع تاریخی مراجعه کنید (930522) (moderator1)
 
ندا
۱۳۹۳-۰۱-۱۵ ۲۳:۵۶:۵۳
دوست عزیز ازدواج با محارم در اون زمان حرام نشده بود چرا اینقدر سخته درک و فهم این نکته که تکامل دین و انسان تدریجی بوده؟خدا بر حسب امادگیه عقلی و شرایط اجتماعی مردم احکامی رو از طریق پیامبراش ابلاغ میکرده (2053919) (alef-11)
 
تهرانی
United States
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۵:۰۶:۳۹
با سلام ،بیاییم خوبی را بشناسیم و هر که کار خوب کرده ، کار خوبش را تعریف و تمجید و ... نماییم نه کورکورانه بپرستبم یا از عنوان کردن اسمش ...
کوروش و داریوش هخا منشی موحد نبوده اند، شاید خوب بوده اند ولی قابل اثبات نیست و ... ( ارجاع به استادان محقق، شجاع و دلسوز همچون رضا غیاث آبادی و ...)
متاسفانه ما فقط با ان قسمت از حرفها و شاید کارهای خوبشان که دوستداریم بشنویم آشنا شده ایم، که باز متاسفانه همین مقدار اطلاعات به ظاهر خوب را از تحریف کنندگان حرفه ای تاریخ ( علمای یهود ) شنیده ایم.
قرآن نامی از ایشان نبرده ، خصوصیات ذوالقرنین فراتر از این حدود است ، با هیچ پادشاهی حتی حضرت سلیمان هم جور در نمی آید.
استاد علامه طباطبایی هم این قسمت را به برداشت استاد ابوالکلام محول و از انطباق گذشته اند. وعلاقه مندان به این موضوع به نظر عالی استاد مستحسن رجوع نمایند.
به امید یاری حق. (930329) (moderator1)
 
سهیل
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۵:۰۹:۵۲
اول باید بگویم خوشحالم که در مورد تاریخ کشورمان در حال بحث هستید.کاری با غلط یا درست بودنش ندارم ولی نفی بزرگی بزرگان گذشته به دلایل واهی که این روز ها رواج هم یافته در نوشته شما دو دوست عزیز مشاهده نمی شود و هر یک در حال اثبات ادعایی است که اگر چه در خلاف نظر یکدیگر هستند ،اصولی را رعایت می کنند که در اغلب بحث های این چنینی به فراموشی سپرده شده است.
به هر دویتان تبریک می گویم .
به هر دو عزیز پیشنهاد می کنم کتاب هخامنشیان از کوروش تا اسکندر نوشته پروفسور پیر بریان و ترجمه دکتر گرانقدر مهدی سمسار را حتما مطالعه قرمایند که بی شک جزئ معتبر ترین تاریخ دوره هخامنشیان است .
و باخوانندگان و علاقه مندان تجربه کوچکی را به اشتراک می گذارم : برخی اوقات بد دفاع کردن از یک موضوع بیش از تخریب و حمله به آن موضوع باعث ضربه خوردنش می شود . پس در فاع کردن از یک شخصیت تاریخی که تاثیر بسیار عمیقی بر کل منطقه فلات ایران، شمال آفریقا ، شبه جزیره عربستان ، بین النهرین ، ترکیه،یونان،جزایر دریای مدیترانه و بسیاری نقاط دیگر داشته و جغرافیای سیاسی ،گرایشهای مذهبی ، سیاست داخلی ، تاکتیکهای نظامی ، قوانین اجتماعی و بسیاری دیگر موارد از حضور و حکومت او تاثیر های عمیق و ماندگاری گرفته اند نیاز مند تکیه بر اطلاعات تاریخی و اجتماعی و حتی روانشناسی دقیق و عمیقی است و فراموش نکنید این شخصیت بالغ بر 2500 سال پیش زیسته است و با قطعیت نه در رد و نه در تایدد ابعاد شخصیتی او با قاطعیت حرفی نمی توان زد .
ولی در تاثیر گذاری او هیچ تردیدی نیست .
موفق باشند همه کسانی که با گذشته این مرز و بوم علاقه مند هستند .
بیچاره کسی است که تاریخ گذشته اش را نشناسد و بیچاره تر کسی که به دیده تحقیر و تمسخر در آن نظر کند . (930332) (moderator1)
 
داردا
United States
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۵:۴۲:۰۰
با عرض سلام خدمت همه هموطنان عزیز
به نظر اینجانب اگه هم میهنان عزیز تاریخ ایران را از نگاه مورخان گوناگون مطالعه بفرمایند خیلی از مشکلات شان مرتفع خواهد د.
این دوست عزیز ما جناب آقای مهندس حاجی زاده به نظر می رسد تاریخ ایران را از نگاه یک مورخ خوانده و تصور نموده که تمام تاریخ همانی هست که ایشان خوانده درصورتی که نظرات مختلف و گاها متضاد در کتب تاریخی مختلف در مورد شخص کوروش و سلسله همخامنشی موجود می باشد.
از هم وطنان عزیز خواهشمندم در مورد تاریخ ایران از منابع مختلف استفاده نموده و خیلی راحت هم بعد از خواندن یک منبع در مورد تاریخ ایران نظر ندهند. (930363) (moderator1)
 
شمیلاسیامکی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۶:۱۴:۳۳
مطئنا هرگز هیچ فاتح و کبیری بدون ظلم و ستم به این مقام نرسیده است می بایست این را از زبان جوانانی که کشته شده اند و زنان و کودکانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند پدران و مادرانی که در عزای فرزندانشان نشسته اند پرسید. فاتح و کبیر بر روی مردم پا گذاشته اند و قلمروشان را گسترش داده اند وگرنه هرگز کسی حاضر نمی شود که بگوید بفرمایید سرزمین و خانه و کاشانه و فرزندان ما مال شما غریبه ها. (930403) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۶:۳۰:۲۱
کوروش یک پادشاه بزرگ و تاریخ ساز بوده. (930425) (moderator1)
 
مسيح
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۶:۳۷:۲۶
ذولقرنين بودن "كوروش" يك نظريه است از " ابولكلام آزاد" كه وزير فرهنگ هندوستان بود.....


اين نظريه هم با يك تحليل توسط علامه طباطبايي مطرح شد....


توسط خيلي از علما و تاريخ شناسان مخصوصا معاصر هم رد شد...


مثلا آيت الله مكارم شيرازي نيز مخالف اين نظريه هستند:

http://s2.picofile.com/file/7255741284/makarem_1.jpg

ملي گرايي مقوله اي متفاوت از ذولقرنين دونستن "كوروش" هست...

در بسياري از منابع دست اول و نه دست دوم و ضعيف مطالب حقيقي در مورد كورش رو مي توان جستجو كرد....


برخي از وبسايت هاي در اين رابطه:

http://shahaab.blogfa.com/tag/%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4

http://ghiasabadi.com/ (930433) (moderator1)
 
Malaysia
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۶:۳۸:۵۷
کورش 2600 سال پیش و حضرت موسی 3300 سال پیش به دنیا آمده اند. حال چگونه ادعا می شود که ذوالقرنین که شرح زندگی او در تورات حضرت موسی (و همچنین در قرآن) آمده همان کورش است؟ (930434) (moderator1)
 
خسرو
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۶:۴۲:۵۰
كوروش دوستان عزيزمون


به از بين بردن "تمدن" بابل و ليدي و ماد توجه نفرمودند نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!


اين تمدن ها توسط شخص شخيص كوروش از بين رفت (930442) (moderator1)
 
محمدرضا
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۹:۳۶:۱۲
موقع حساب و کتاب اعمالمون ازمون نمیپرسند که ایرانی هستیم یا نه؟ اصلا انسانها رو بر اساس گذشتگان و نیاکانشان نمی سنجند . همونطور که توی قرآن اومده دلیل افرادی که بتهای دروغین رو می پرستیدند این بود که پدرانشان این کار را انجام میدادند.
ملاک سنجیدن انسانها تقوا و اعمال صالحشان است.
همه ی ما ایرانیها فرهنگ و ریشه مون به گذشته برمیگرده و قطعا بهش میبالیم ولی به نظرم توی این عصر که عصر تکنولوژِی و اینترنت و دنیای مجازی هست دیگه به سادگی میشه متوجه شد مسایلی مثل مانور دادن زیادی روی ملی گرایی که اخیرا خیلی باب شده خوراک افرادی است که از ایمان و خداشناختی ضعیفی برخوردارند چرا که آدم رو یاد این اواخر که دوره ی به روی کار آمدن ادیان مدرن و خودساخته و نوظهور بود میندازه و مشتری های این ادیان نوظهور رو افراد دارای ضعف دینی و مذهبی تشکیل میدادند
طبق فرمایش رهبری ملاک ملی گرایی ما ایران بعد از اسلام است نه قبل از آن.
اصلا توجه کردید که چرا این همه که از ایران قبل از اسلام میگند از ایران بعد از اسلام نمیگند؟!!! (930599) (moderator1)
 
حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۲۴ ۲۱:۳۶:۳۹
موقع حساب کتاب اعمالمون ازمون نمیپرسن عرب بودین یا نه ؟ میپرسن آدم بودین یا نه. (953881) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۱۹:۳۹:۰۸
الف چرا هر نوشته ای رو چاپ میکنی ؟ (930600) (moderator1)
 
ali
Canada
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۲۰:۲۷:۲۸
بابا شما گیر کردین توی 2000 سال پیش چطوری می شود آدم هایی که حتی 100 سال پیش زندگی می کردند از ما که امروز زندگی می کنیم بیشتر بدانیم؟؟؟
حتی اطلاعات فیزیکی که نیوتن داشته از یک دانشجوی رشته فوق لیسانس فیزیک امروز کمتر است. این یک نمونه است دنیا آجر آجر تکامل یافته بعد یک عده ای گیر کردن توی 2000 سال یا 1000 سال پیش. (930632) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۲۱:۲۰:۳۵
.. ....... کوروش هیچوقت با محارم خود ازدواج نکرده و آن مورخی هم که چنین حرفی رو زده تمام مورخای دیگه علیهش بلند شدند تو یونان دوما نه تنها آیت الله طباطبایی گفته ذوالقرنین همون کورشه بلکه آیت الله مکارم و آقای قرائتی چند تن ازعلمای دیگه این حرفو زدند یعنی تو ....... بیشتر از مفسران قرآن می فهمی .به کوری چشم اونایی که نمیخوان اسلام و ایران رو در کنار هم ببینن (930667) (moderator1)
 
علی
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۲۲:۳۱:۲۲
باشه میخواستی بگی از علامه طباطبایی بیشتر میفهمی. قبوله از این به بعد دیگه به شما میگیم علامه.
برای اینکه شخصیت کسی را درک کنی اصلا احتیاج به تفسیر و تورات و ... نداری.شما چندتا از توصیه های کوروش کبیر را بخوان و با احادیث پیامبر تطبیق بده . متوجه شخصیت او میشوی.
اینکه یه عده دارند از تاریخ این مملکت برای منافع خودشون سواستفاده میکنند دلیل نمشه که ما تاریخ درخشان خود را انکار کنیم.اگه هالیوود کوروش کبیر را داشت او را خدا معرفی می کرد حالا امثال شما .... (930727) (moderator1)
 
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۲۲:۵۸:۴۹
به نظرم میاد مقداری تامل در مورد تاریخ به اصطلاح سلسله هخامنشیان خیلی راحت این موضوع را روشن میکنه که نه تنها شارلاتانسیم اساتید برجسته اروپایی رو میشود بلکه تاریخ اقوام دیگه که تو این جغرافیا زیسته و بر فرهنگ این منطقه افزوده و جنایت های کوروش و نوادگانش در منطقه که در خود کتاب تورات در فصل استرز بر واقعه پوریم هم اشاره شده که چه نسل کشی هولناکی مرتکب شده و آن را بر گردن اسلام و اسکندر و مغول انداخته و اراجیفی چون ادعای تمدن و هنر و غیره را دشته که خود حتی جایی برای زیستن نداشته و پر کردن مغز مردن توسط پان فارسیست های که هیچ کدام از ادعا هایشان رو به اثبات نرسانیدن و جز محکوم کردن اسلام و اسکندری که آتش زد تخت جمشید را که 1400 سال است که دنبال جسم سوخته میگردنند و تخت جمشیدی که حتی 20 درصد کارش به اتمام نرسیده و قوانین کوروش که جز خشونت و ظلم چیزی نبود!
بعد این یکم سعی کنیم بعد هزار سال جسارت واقعیت و حقیقت داشته باشیم. (930750) (moderator1)
 
BABAKHANI
۱۳۹۱-۰۶-۰۵ ۲۳:۰۶:۲۴
نکاتی که مهندس یاد داشت نموده اند بیشتر از واقعیات متاسفانه وهمیات را داشته است.
حتمآ میدانید که زرتشت پیامبر نه زمان کوروش کبیر که بلکه در زمان داریوش بزرگ ظهور کرده اند
در وصف کوروش کبیر همین بس که حقوقی را برای بشر تعیین کرده است که بعد از بیش از 2500 سال خط مشی انسان میباشد هرچند پایبندی به آن بسیار اندک است
در ضمن فراموش نکنید آقای رحیم حاجی زاده شما نهایتآ یک مهندس هستید ولی استاد طباطبائی یک علامه... (930754) (moderator1)
 
فرخ
Australia
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۰۲:۲۴:۰۱
سهیل جان درست بیان کردی که
بیچاره کسی است که تاریخ گذشته اش را نشناسد و بیچاره تر کسی که به دیده تحقیر و تمسخر در آن نظر کند.
اینطور که نویسنده محترم بیان کرده است
در تاریخ ایران همه حاکمان ملحد و پلید بوده اند. چه بی انصاف هستیم. (930896) (moderator1)
 
ابوذر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۰۹:۲۶:۱۷
بند اول توضيح ايشان بفرماييد اين بشر كه از ابتداي خلقت بر پايه يك جفت نر و ماده بنيان گذاشته شد چگونه امروزه به ميليارد ها انسان افزايش داشته است نكند با فرشته ها و يا اجنه وصلت انجام شده كه بشر اينقدر ازدياد پيدا كرده است
خداوند تبارك از يك زماني مشخص امر فرمودند كه اين امر انجام نپذيرد

صلاحيت علمي علامه بزرگوار نه در حد شماست و نه در حد همفكران شما
آنچه عقل سليم مي پذيرد گواه قرآن كريم و تاريخ اين مرزو بوم است
بياد داريم آنچه در تاريخ با عظمت اين مرزو بوم است و جاي مباهات دارد اينكه اولين كشوري كه حكومت ديني بر مبناي يكتا پرستي را بنا نهاد ايران عزيز بود وبس كه بعد از رسول اكرم (ص) در مدينه النبي
ايرانيان در طول تاريخ با عظمتشان هيچگاه بت پرست نبوده و يكتا پرستي در خون و زندگي كاملا مشهود است
پيشنهاد بنده به اين حضرت آقا مطالعه تاريخ بدون غرض و مرض است است تا بتواند بشناسد آنچه نمي داند (931010) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۰۹:۴۵:۳۶
نویسنده صلاحیت علمی مفسر بزرگ قرآن را قاطعانه تخطئه کردند اما معلوممان نشد صلاحيت علمی خودشان از کجاست. تنها به این نکته ساده که مورد توجه مفسرين قرار گرفته توجه کنيد که آیات ذوالقرنين در قرآن با یسئلونک عن ذی القرنين آغاز می شود که گویای آنست که این شخصيت نزد پرسشگران نام آشنا بوده و کاملا طبيعی است که این نام آشنایی از سوی یهودی باشد که مجاور و معاصر پیامبر بوده اند و شگفت آنکه لقب ذوالقرنین در خصوص کوروش در تورات بکار رفته و تمثال ذوالقرنین هنوز به وضوح در پاسارگاد وجود دارد. (931034) (moderator1)
 
arman
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۱:۵۴:۵۴
به نام خدا و با سلام خدمت دوستان
باعث خوشحالی است که بحثی پیرامون تاریخ باستان شود. همانطور که مستحضرید اشارات و نقل قول های تاریخی باید از منبعی موثق و مورد قبول نشات گیرد لذا ذکر منبع در پرداختن به مباحث تاریخی از ضرورات و بدیهیات است. همانطور که بعضی از دوستان فرمودند، کورش، بنیانگذار سلسله هخامنشیان است. لازم می دانم اشاره کوتاهی به نحوه به قدرت رسیدن ایشان عرض کنم. کوروش پسر کمبوجیه اول از قوم پاسارگاد است که به رهبری پدرش در مناطق مرکزی ایران ساکن بودند. نا گفته نماند که حکومت مرکزی ماد در آن زمان حاکم منطقه فلات ایران در همزیستی با حکومت ترک ها بر آناتولی و همچنین اعراب در عراق کنونی بودند. قوم پاسارگاد(در قالب 10 قبیله) به رهبری کمبوجیه تا قبل از آن زمان در مناطقی غیر از مناطق مرکزی ایران ساکن بودند و با توجه به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی مناسب فلات ایران، تصمیم به مهاجرت به این منطقه می کنند. با توجه به مالکیت ارضی حکومت مرکزی ماد بر فلات ایران، قوم پاسارگاد درصدد انعقاد قراردادی با حکومت مرکزی ماد در جهت اجازه سکونت در مناطق مرکزی ایران(استان فارس کنونی) با مفادی دوطرفه از قبیل آموزش سوارکاری و ...(فارس در عربی به معنی سوارکار) بر می آیند و قرارداد مذکور با موافقت پادشاه دیندار حکومت مرکزی ماد (پادشاه آستیاک) شکل می گیرد و مهاجرت به این منطقه آغاز می شود. از آنجاکه کمبوجیه مردی سیاستمدار و زیرک بوده است برای تثبیت موقعیت قوم پاسارگاد از دختر دوم پادشاه خواستگاری می کند و پادشاه موافقت می نماید. حاصل این ازدواج پسری است که همه ایشان را به کورش می شناسیم. زبان مردمان حکومت ماد ترکی بوده است و از آنجاکه کمبوجیه قصد جلب رضایت بیشتر پادشاه را داشته است، نام پسرش را گوروش( در ترکی به معنی پیشکش) می گذارد. به طور خلاصه عرض می کنم که پادشاه آستیاک دو فرزند دختر داشت که دختر بزرگتر ایشان آمی تیدا نام داشت و همسر شخصی به نام اسپیتامه بود. اسپیتامه پیغمبر بزرگ زرتشت و صاحب کتاب وحی الهی، اوستا بود. او پس از مبعوث شدن به رسالت، دین خود را به مردم و حکومت ارائه داد و از آنجاکه پادشاه آستیاک مردی دیندار بود، دین زرتشت را دین رسمی کشورش اعلام می کند و دخترش آمی تیدا را به عقد اسپیتامه در می آورد. پادشاه آستیاک فرزند پسر نداشت از اینرو اسپیتامه را به ولیعهدی خود بر می گزیند. از آنجا که کورش نوه دختری و به عبارتی تنها پسر از خون پادشاه بود، تعدادی از نزدیکان پادشاه که در تربیت کورش نقشی داشتند و شاید دل خوشی از پادشاه نداشتند (از ذکر جزئیات پرهیز می کنم)، از همان اوان کودکی سعی در تلقین میراث حکومت به کورش داشتند که چنین نیز شد و کورش پس از گذراندن دوران جوانی و پشت سر گذاشتن آموزش های نظامی و سیاسی، علیه حکومت پدر بزرگ خود، با وجود زنده بودن ایشان، در فرصتی برنامه ریزی شده طغیان کرد و حکومت آستیاک را سرنگون ساخت و در ابتدا برای تحکیم قدرت خود حکومت ماد- پارس را بنیان نهاد. کورش پس از تبعید پدر بزرگ خود، اسپیتامه، پیامبر زرتشت را از میان برداشت و برای شریعت دادن به حکومت خود با همسر اسپیتامه، خاله خود ازدواج کرد. کورش مردی سیاست مدار و تشنه قدرت بود. منشور حقوق بشر که از آموزه های اسپیتامه پیامبر بود را به نام خود ثبت کرد. شورش های محلی را سرکوب کرد و سپس حکومت جدید خود را تحت عنوان سلسله هخامنشی بنیان نهاد. او در طول حکومت خود به کشورگشایی پرداخت و حکومت های بسیاری را به دلایل واهی مطیع خود کرد. خود را جانشین خدا در زمین و پیام آور دین زرتشت نامید و ...
با تشکر از همه بزرگواران، در نهایت دوستان را به مطالعه و تعمق بیشتر در تاریخ به دور از تعصبات بی جا و با نگاه پند آموزی دعوت می کنم. منبع: تاریخ هرودت و تاریخ گزنفون. (931196) (moderator1)
 
مسعود عيسوي (اهواز)
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۲:۱۵:۰۱
بنده نه كارشناس ديني هستم و نه تاريخي، اما بنا بر اطلاعات خودم به همان "نكته اول" پاسخ مي‌دهم
اگر يادتان باشد در سريال "يوسف پيامبر" همزمان حضرت يعقوب دو خواهر را به همسري گرفته بود؛ اما اين امر در اسلام حرام است. (البته بعضي مي‌گويند اين دو ازدواج، همزمان نبوده‌است) آيا يك پيامبر نعوذ بالله مرتكب حرام شده بود؟!
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ....وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ اْلأُخْتَيْنِ إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُورًا رَحيمًا؛ حرام شده است بر شما (ازدواج با) مادرانتان و ... و اين که بين دو خواهر جمع کنيد (هم زمان با آن دو ازدواج کنيد) مگر آنچه در گذشته واقع شده است همانا خداوند آمرزنده مهربان است» (نساء، آيه 23)
همان زمان بعضي بزرگان به اين مسئله اشكال گرفتند كه اين امر مربوط به شرايط آن زمان بوده و لزومي نداشت چنين مسئله‌اي در سريال نمايش داده شود و ذهن مردم را مشوش كرد! آيا "شرايط زمان" شامل كوروش نمي‌شود؟!
خطاب اين آيه چه كسي بوده است؟ آيا در آن زمان غير از اعراب مسلمان؟ آيا آنها هم پيروان كوروش بوده‌اند؟!
و نكته ديگر اين آيه اين است كه "ِلاّ ما قَدْ سَلَفَ" مگر آنچه در گذشته واقع شده است، اگر كوروش اين كار را كرده چرا نبايد مشمول اين استثناء باشد؟!

و از همه مهم‌تر. يك پرسش قديمي و البته با پاسخ‌هاي متضاد:
آيا مي‌توانيد بگوئيد فرزاند آدم و حوا با چه كساني ازدواج كرده‌اند؟!
جالب است بدانيد كه اكثر دانشمندان مسلمان، همان ازدواج با محارم را قوي‌تر مي‌دانند و براي حل آن هم همان "شرايط زمان" و "نبود قانون تحريم در آن زمان" را آورده‌اند. اگر اين چنين باشد، بايد آدم (ع) را بنيانگذار ازدواج با محارم خواند!

باقي مطالب هم نچسب‌تر از آن بود كه پاسخي داشته باشد. (931223) (moderator1)
 
امید
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۲:۲۵:۰۹
من او را پیامبر نمیدانم. اما امروز در ایران مظلومتر از هرجایی دنیا هست.منشور کوروش در ایران از خود کوروش مظلومتر است.از او چهره نیک به یادگار مانده است.کورش پشتوانه هویتی گرانبهایی برای ملت ایران است.تاریخ نشان داده است که این هویت را نمی توان از ملت ایران گرفت.اما بهتر است بحثها در مورد هویت و تاریخ و کوروش و هخامنش و دیگران علمی باشد به قول دوستمون در بالا آغشته به تعصب نباشد. (931244) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۲:۵۶:۳۹
شکی نیست که نخستین شاهد تاریخی ازدواج با محارم در تاريخ ایران ، به زنی گرفتن کمبوجیه هخامنشی هر دو خواهرش راست. هر کسی داستان این ازدواج را به دقت بخواند یقین می آورد که خود کمبوجیه آغاز کننده این رسم بوده است و ایرانیان با آن به کلی بیگانه بوده اند و اگر هم کسی دیگر این کار را کرده است، به تقلید از کمبوجیه بوده است. داستان کمبوجیه به نقل از هرودت یونانی که دو نسل بعد از او می زیست، بدین گونه است (هرودت، تاریخ، کتاب سوم، بند۳۱ و بعد. تفسیر آن در شهبازی، کورش بزرگ، ص۴۱۲ تا ۴۱۴ :
پس از کورش بزرگ پسر بزرگ او کمبوجیه به پادشاهی نشست. وی مردی بود خودسر و کینه جو و بسیار سنگدل. اول کاری که کرد این بود که تنها برادر خود بردیه (برزو) را که جوانی دلاور و ستوده بود پنهانی کشت تا مبادا روزی بر او بشورد و پادشاهی را از او بگیرد، بعد هم به خواهر خود هئوتسا دل باخت و بر آن شد که او را به همسری بگیرد. [یک چنین زناشویی برای آزادگان ایرانی پیشینه نداشت]. [کمبوجیه ناچار شد قانون پارسی را بشکند تا بر خواست خود دست یابد]. (لازم است که خوانندگان به این دو جمله دقت کنند). یکی از وظایف پادشاه ایران این بود که در کارهای مهم با [داوران شاهی] و [نژادگان ایرانی] رای زند و از آنان راهنمایی خواهد. [داوران شاهی] هفت تن از آزادگان بودند که برای مشورت دادن به شاه و بازداشتن او از کارهای زیانبار برگزیده می شدند و تا هنگامی که گناهی از آنان سر نزده بود جاه و ارجشان به جای می ماند. کمبوجیه که از دل باختن به خواهر خود نزد ایرانیان شرم داشت [داوران شاهی] را گفت تا نگاه کنند و ببینند که آیا قانونی هست که زناشویی برادری را با خواهر خود روا داند یا نه. داوران که مردانی پاک و ناموس خواه بودند ولی از زود خشمی و تندخویی کمبوجیه آگاهی داشتند خواستند بی آنکه قانون پارسی را به دروغ بیالایند خود را از خشم کمبوجیه دور دارند.
پس بدو چنین گفتند: [قانونهای ایرانی را نیک نگریستیم، هیچ قانونی نیست که زناشویی برادری را با خواهرش روا داند، لیکن قانونی هست که گوید شاه ایرانی در انجام دادن هر چه دلپذیرش آید آزاد است]. چنین بود پاسخ خردمندان و قضات شاهی. و کمبوجیه بی درنگ هئوتسا را به زنی گرفت، اما چندی بعد دومین خواهر خود را که [ نامش رئوخشنه، روشنک بود ] هم به همسری در پذیرفت و بدینسان راه را برای خودسران بعدی تاریخ باز کرد، و همین که این رسم زشتی خود را نزد کسانی مثل او از دست داد، تکرارش بی مانع شد ولی همه آنان فراموش کردند که [هیچ قانون ایرانی] که چنان ازدواجهایی را روا داند، وجود نداشت، و کمبوجیه، که فرهنگ عیلامی گرفته بود، نیز به پیروی از رسمی عیلامی چنین [بدعتی] را گذاشت (برای تقلید کمبوجیه از عادات عیلامیان رک. مقاله اپنهایم، Oppenheim، ص۵۵۷ و ۵۵۸ ، که بر سندی بابلی متکی است که به موجب آن کمبوجیه در معبد نبوی بابل، با لباس عیلامی ظاهر شد و مایه نگرانی و دلچرکی بابلیان گردید. از تاریخ عیلام می دانیم که یکی از ملکه های آنجا با دو برادر خود ازدواج کرد: هینتس، جهان از یاد رفته عیلام، ص۹۱).
کسی که تاریخ ایران را به دقت می خواند به مطالب دیگری بر می خورد که نتیجه بالا را تایید می کند. بیش از یکصد و بیست نویسنده یونانی و رومی و سریانی و یهودی و ارمنی همزمان هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان بوده اند، و از میان آنان چند نفر آداب و رسوم و قوانین ایرانی را به خوبی می شناخته و توصیف کرده اند. این چند نفر عبارتند از هرودت، گزنفن، افلاطون، ارسطو، استرابن، آمیانوس مارسلینوس، پروکوپیوس، نیتوفیلاکتوس، و از میان یهودیان اِستِر و نِحمیا؛ ولی هیچ کدام از آنان نگفته اند که ازدواج با محارم در ایران رسم بوده است (هرودت فقط از داستان کمبوجیه و آن هم به صورتی که دیدیم یاد می کند). اگر چنان رسمی در ایران [شایع] بود، محال بود این نویسندگان از آن بی اطلاع بوده باشند.
از اینها قاطعتر، وضعیت متون زرتشتی است. در گاتاها و اوستای اصیل که اصلا یادی از خوئیت ودثه نیست. در اوستای متأخر و کتب و روایات بعدی هم تا برسیم به آخر دوره ساسانی، هیچ خبری از این که خوئیت ودثه به معنی ازدواج با محارم بوده باشد نمی بینیم. فقط در اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی شواهد انکار ناپذیر داریم که عده ای چنان ازدواجهایی را ستوده می دانسته اند و عده ای بسیار نکوهیده. وقتی لابه لای روایات دقت می کنیم خوب می بینیم که آن گروه که [خوئیت ودثه] را به معنی [ازدواج با محارم] گرفته اند معدودی روحانی بوده اند که می ترسیدند زرتشتیان با ازدواج با خارجیان به نابودی بگرایند. در آخر دوره ساسانی در نقاطی از ایران مسیحیت و مانویت به قدری رایج شده بود که جامعه های کوچک زرتشتی در جایهای دور افتاده در معرض اضمحلال بودند و خطر ازدواج با بیگانه به اندازه ای موبدان را ترسانیده بود که در آن دوره معنی [ازدواج با محارم] را برای خوئیت ودثه تراشیدند و آن را بر ازدواجهای خیالی اهورمزدا با اسپندارمذ و مشی یه با خواهرش و جز ان استوار کرده اند. وقتی هم اسلام در رسید موضوع حادتر شد و [نگهداری خون و تخمه و نژاد] بر همه چیز برتری گرفت و موبدانی چند به رغم اعتراض شدید مردم (چنان که در شواهد بالا دیدیم) [ازدواج با محارم] را توصیه ای الهی قلمداد کردند تا از نابود شدن گروههای کوچک زرتشتی در اینجا و آنجا جلوگیری کنند (به همین دلیل است که جمله: من به دین مزداپرستی سوگند پیروی می خورم، که حملات را باز می دارد، که اسلحه را بیکار می دارد، که خوئیت ودثه را بر پا می دارد، در سوگند تعهد دینی [ فرورانی ] زرتشتی [ برای آن رک. بویس، تاریخ دین زرتشتی، ج۱، ص ۲۵۳ و ۲۵۴] بدین صورت دستخورده می نماید و ظاهرا جمله [ که خوئیت ودثه را بر پا می دارد ] اضافی است [ بسنجید با داوری بویس، همان منبع، ص ۲۵۴، یادداشت ۲۴.
شايان ذکر است که واژه حقوقی و رسمی که برای این کار به کار برده شده است یعنی خوئیت ودثه (خويدک دس) در اصل معادل خویش دودگی [زناشویی در خود دوده یا زناشویی میان خویشاوندان] معنی می دهد، همچنانکه در میان بسیاری از جهانیان هم مرسوم و ستوده است. (931295) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۲۱:۰۵:۴۸
مردم مصر گاوی را می پرستید کمبوجیه در مصر گاو را را خودش کشت وفریاد زد من خدای مصر را کشتم (931844) (moderator1)
 
محمود
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۴:۳۷:۳۸
دوست گرامی،کمی آهسته تر زیبا ! چگونه از منظر تفسیزشخصی تان از قرآن به جهان می نگریدوبعیدنیست با این شتاب و اطمینان بخواهید شیمی و فیزیک نوین را هم اسلامی تبیین نمایید.صرف نظز از اختلاف عقاید در مورد تولد وزمانه ی زرتشت ، اساسا اصل مذهب و رویکرد سیاسی به آن ار زمان ساسانیان مورد توجه و اقبال قرارگرفته است. در باب ازدواج با محارم هم دوست من،بایدبگویم اطلاعاتتان دم دستی، محدود وسطحی است. همان پیامبران یهودکه با احترام از ایشان در قرآن یادشده مرتکب این عمل شده اند.شما اگر رفتار داوودنبی رابا معیارهای سال 1391بسنجید بعید است ایشان را تکفیرننمایید. اما قرآن از ایشان با احترام یادنموده زیرامثل شما بسته نمی اندیشد. ازدواج با محارم در بخش شمال شرقی ایران وجنوب غربی ایضاوجودداشته ومربوط به دوران مادر سالاری است.ازنظرایشان این امر مساله ای درست وبجا و صواب بوده ورشیه های تاریخی و اسطوره ای دارد. شما جوری نوشته اید که انگار کوروش به عمد وبر خلاف عرف زمانه اش اصراربه انجام کارهای زشت و سکسی داشته است.در پایان بگویم که بنده به هیچ عنوان از کوروش نه خوشم می آید نه متنفرم. با تقدیس به هر شکل آن مخالفم و شما هم اگر از تقدیس بیزارید باید این حد را برای همه ی اشخاص متصورباشید.شما را به کتاب " خانواده ی ایرانی پیش از اسلام " ، نوشته ی پروفسور علی اکبر مظاهری ارجاع می دهم .پیروز باشید. (931429) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۴:۴۹:۳۵
حقیر حافظ قرآن هستم و درباره ی موضوع مورد بحث تحقیق ها کرده ام. باید بگویم کوروش هرگز نمی تواند ذوالقرنین باشد و علامه هم در المیزان این موضوع را فقط احتمال ضعیفی نامیده اند.کوروش با توجه به کتیبه هایش(مراجعه شود به کتاب تاریخ ده هزارساله ایران) نه تنها پیامبر نیست بلکه مشرک هم هست. (931450) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۵:۵۷:۰۵
به هرحال آنچه كه مردم از كوروش مي شناسند يك پادشاه خوب بوده است و اطلاعات زيادي از آن در دست نيست لذا ممكن است تعداد اندكي هم روي آن مانوري داشته باشند، به هرحال پرداختن به اين موارد و نوشتن مقالات و مقابلات آن يك روش انگليسي براي بسط يك موضوع است بنابراين شما يا دانسته و يا ندانسته داريد به ترويج آن همت ميگماريد .
باتشكر (931547) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۶ ۱۹:۲۳:۴۸
این نوشته به پاسخ نیاز ندارد فقط یک دعا کنیم که منجر به حل مشکلات کشور می شود. خدایا دو علم تاریخ و اقتصاد را از دست مهندسین نجات بده و آنها را به کار خویش در ساخت و ساز و طراحی قطعه و فرایند مشغول بفرما. (931763) (moderator1)
 
سیاوش
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۲۵ ۰۰:۴۵:۲۹
اینکه کوروش بزرگ پیامبر بوده یا خیر گمان نمیکنم چندان مهم باشد چون تاثیری که کوروش بر تاریخ جهان گذاشته از بسیاری از پیامبران هم بیشتر بوده.کوروش بزرگ با خواسته مردم کشورهای دیگر بر آنها حکمرانی میکرد و هیچ کس را مجبور به تغییر دین یا آیین خود نمی کرد.حتی هرودوت و یونانیان که دشمنان سر سخت پارسها بودند هم نتوانستند بزرگی او را رد کنند (953969) (alef-11)
 
سیاوش
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۲۵ ۱۳:۴۹:۲۳
کوروش بزرگ آن قدر بزرگ بوده که حتی هرودوت و یونانیان باستان که دشمنان سر سخت ایرانیان(پارس ها)بودند هم نتوانسته اند بزرگیش را رد کنند.او چه ذالقرنین باشد یا نه کوروش کبیر است (954435) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۱۷:۲۷:۰۳
هر چه فکر می کنم بیشتر به این نتیجه می رسم که این مهندس ! عزیزمون و همفکرانش خیلی از لحاظ عرفان و علم بالا رفتند وگرنه من تو این چند سالی که از عمرم سپری کردم هنوز کسی رو ندیدم که سخنان و تفاسیر علامه طباطبایی رو به هجو بگیره ...
دوست عزیز توهم زدی برو خودت رو درمان کن (965797) (moderator22)
 
محمد علی
۱۳۹۲-۰۶-۲۰ ۱۱:۴۴:۲۰
متنفرم از همه ی آدم های وطن فروش و متاسفم برای این مردم که با دست خودشون آینده و گذشته ی کشورشون رو نابود میکنند.کوروش آسوده بخواب که حقیقت بیدار است... (1635222) (alef-6)
 
korosh is legend
۱۳۹۳-۰۱-۰۷ ۲۱:۰۵:۰۴
کوروش کبیر انقدر بزرگ و عزیز هست تا باچهارتاا تا خشکه دین نشه از بین بردش وقتی ادم میره تخت جمشید رو میبینه روحش پرواز میکنه پیش خودش میگه اونا کی بودن حالا شما کی هستید که به اسم اسلام دارید سر هممونو زیر اب میکنید
اسلام اصلا از تسلیم شدن در راه رضای خدا میادش کدومتون حاضرید از منافعتون بگذرید واسه دیگران
امیدوارم اقا امام زمان ظهور کنه و مارو از دست منافقایی مثل شما راحت کنه
من کاری ندارم که اسلام از عرب جاهلیت بر خواست معجزه بالاتر از این که باعث شد عرب سوسکمار خور 3 بار در روز خودشو بشوره
برو بچ راستی میدونستید خدا عرب زبونه؟؟؟؟ (2041848) (alef-13)
 
کوروش کبیر
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۹:۲۶:۳۹
آقای نمیدونم محترم شماوقتی اطلاعات تاریخی ندارید چرا حرف میزنید. اگر شما که فکرم نکنم ایرانی هستید باید دفاع کنید ازکسانی همچون کوروش کبیر یاداریوش بزرگ. (2069029) (alef-11)
 
ناشناس
۱۳۹۴-۰۶-۱۹ ۱۰:۳۳:۳۰
چه قدر خوب می شد اگر شما به جای نظر دادن از روی تعصب و تند روی مطالعه و تحقیق می کردید و بعد سخنان بی پایه و در تناقض با سه تفسیر بزرگ قرآن و نیز اسناد تاریخی به زبان می آوردید. تاریخ باستان چیزی نیست که بتوان با چند مورد اطلاعات پایه ای در موردش نظر داد بلکه هر موضوع آن نیازمند سال ها تحقیق و مطالعه و مقایسه نظریه ها و منابع مختلف می باشد. (3176800) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.