پاسخی به نامه زیباکلام به سید احمد خاتمی

عبدالله شیرازی

20 خرداد 1393 ساعت 12:38

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


آیت الله سید احمد خاتمی، در خطبه‌های نماز جمعه هفته اخیر نقدی بر عملکرد فرهنگی دولت ایراد کردند. استاد صادق زیباکلام نیز در نامه‌ای سرگشاده ایشان را خطاب کرده و پس از یک پرسش ساده دو نکته را با ایشان در میان نهاده است. نکته نخست این که وی در پرسشی انکاری از امامان جمعه تهران پرسیده است: «این وظیفه که امور فرهنگی و اشاعه آن بایستی توسط دولت انجام بگیرد را جنابعالی از کدام یک از این سی اصل قانون اساسی برداشت می‌فرمائید؟» نکته دوم این که وی لیستی از نهادهای دیگری که به جای وزارت ارشاد آنها را مسئول فرهنگ و تبلیغ می‌داند، ارائه کرده و ضمن تجمیع بودجه‌ی دریافتی آنها ثابت کرده است که بودجه آنها چندین برابر بودجه وزارت ارشاد است. و از این رو از امامان جمعه تهران خواسته است به جای انتقاد از وزارت ارشاد به انتقاد از این نهادها بپردازد که پول بیشتری می‌گیرند و مسئولیت مستقیمتری در عرصه فرهنگ و تبلیغ دارند.

نگارنده بر آن است که کلام جناب آقای صادق زیباکلام در هر دو نکته از زیبایی و صداقت، کمی فاصله گرفته است. مغالطه نخست در نکته نخست ایشان روی داده است. وی باید توجه می‌کرد که قانون اساسی مسئولیت ترویج فرهنگ را به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عهده رئیس دولت نهاده است. نگارنده تنها به چند اصل از اصول قانون اساسی اشاره می‌کند:

در اصل سوم قانون اساسی آمده است: «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد: ۱) ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی...». در اصل ۲۱ آمده است: «دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد: ۱) ایجاد زمینه‏های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او ۲) ....» بر اساس اصل ۱۲۱ رئیس دولت سوگند یاد کرده است که پاسدار مذهب رسمی کشور باشد حتما جناب زیباکلام توجه دارند که پاسداری از مذهب به پاسداری از مذهب در دانشنامه‌ها و دایرة المعارف‌ها محدود نمی‌شود بلکه مذهب را باید در عرصه جامعه پاس داشت. در همین سوگندنامه، رئیس قوه مجریه سوگند یاد می‌کند که «...در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و ...» حراست از استقلال فرهنگی کشور نیز مسئولیت مهمی است که امامان جمعه می‌توانند –بلکه باید- گاه این وظیفه مهم را به رئیس محترم دولت یادآوری کنند. قانون اساسی امر به معروف و نهی از منکر را در اصل هشتم، وظیفه‌ای همگانی دانسته است و از آنجا که بر اساس اصل ۱۱۳ اجرای قانون اساسی وظیفه‌ی رئیس محترم دولت است، اجرای اصل هشتم نیز از وظایف رئیس دولت است. اصل هشتم، افزون بر همگانی دانستن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر، به این نکته نیز تصریح کرده است که دولت وظیفه دارد مردم را امر به معروف و نهی از منکر کند چنان که مردم را نیز موظف دانسته است دولت را امر به معروف و نهی از منکر کنند. امامان جمعه حق دارند از دولت محترم بپرسند که چگونه مردم را امر به معروف و نهی از منکر می‌کند؟!

مغالطه دومی که در سخن این استاد محترم علوم سیاسی روی داده آن است که با ارائه آمار و ارقامی خاص، نتیجه گرفته است که چون نهادهای غیروابسته به دولت، چندین برابر وزارت ارشاد بودجه می‌گیرند بنابراین منتقدان فرهنگی باید به انتقاد از آنان بپردازند نه به انتقاد از وزارت ارشاد.

در باره این سخن ایشان نیز دو پرسش وجود دارد:
الف) جناب زیباکلام اگر بخواهد بگوید این نهادهای غیردولتی چون بودجه دولتی می‌گیرند بنابراین باید درباره نحوه خرج کردن بودجه خود به نهادهای نظارتی پاسخگو باشند، سخن گزافی نگفته ‌است اما ظاهرا وی می‌خواهد «مسئول بودن یک نهاد درباره انحطاط فرهنگی جامعه» را تابعی از «مبلغ بودجه‌ای که دریافت می‌کند»، قلمداد کند! در حالی که «مسئول بودن درباره انحطاط فرهنگی جامعه» تابعی از «قدرت و اختیار قانونی یک نهاد فرهنگی» است نه میزان بودجه‌ای که در اختیار دارد. چه بسا یک نهاد فرهنگی به خاطر اقتضائات درون‌سازمانی‌اش بودجه‌ی بیشتری دریافت کند اما قانون‌گذار قدرت و اختیار قانونی لازم برای اتخاذ تدبیرهای تشویقی یا سیاست‌های بازدارنده در عرصه فرهنگ را به او نداده باشد یا آن که هیچ ماموریت ترویجی برای آن نهاد در نظر نگرفته باشد. در این صورت چرا باید میزان پاسخگویی آن نهاد با میزان بودجه دریافتی‌اش تناسب داشته باشد؟! وقتی استادان دانشگاه‌ها، که باید به دیده تفکر به مسأله‌های (problem) سیاسی و اجتماعی کشور بنگرند، خود در دام چنین مغالطه‌های ساده‌ای می‌غلطند امیدم به حل عالمانه مسائل و مصائب کشور کم می‌شود!

ب) بسیاری از نهادهایی که در لیست جناب زیباکلام درج شده‌اند ربط چندانی به فرهنگ ندارند؛ برای مثال یکی از این نهادها سازمان اوقاف است که ماموریت فرهنگی قابل ملاحظه‌ای ندارد. دیگری جامعة المصطفی است که وظایفش اولاً کاملاً برون‌مرزی است ثانیاً مانند یکی از دانشکده‌های دانشگاه تهران فقط وظیفه آموزشی دارد نه وظیفه ترویجی و فرهنگی. خوب بود جناب زیباکلام جامعة المصطفی را با یکی از دانشکده‌های دانشگاه تهران مقایسه کند نه با وزارت ارشاد که بالاترین قدرت و اختیار قانونی کشور را در دست دارد.

تازه همین یک نهاد (جامعة المصطفی) در همین عمر کوتاه خود، برای انتشار جهانی زبان فارسی گام‌هایی برداشته است که بسیاری از نهادهای دولتی پرخرج‌تر که بودجه‌های چندین برابری اخذ می‌کنند و تنها مسئولیتشان هم حراست از زبان فارسی بوده، با سابقه طولانی خود به گرد پای آن هم نمی‌رسند. جامعة المصطفی با جذب جوانان نخبه از ده‌ها کشور جهان و آموزش زبان فارسی به آنها به صادرات قند پارسی پرداخته و این تصویر زیبای حافظ را محقق کرده است:

شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود
در پایان شایسته است جناب دکتر زیباکلام بودجه‌ای را که کشور لائیکی مانند ترکیه (که درآمدهایش تنها مبتنی بر مالیات مردم است) برای امور فرهنگی (مانند تأسیس حوزه‌هایی که برای تکفیریان نظریه‌های خشونت‌بار تولید می‌کنند) هزینه می‌کند با بودجه‌ای که دولت دینی جمهوری اسلامی ایران برای حوزه‌های علمیه هزینه می‌کند مقایسه‌ کنند تا شاید سطح انتظاراتشان منصفانه شود.


کد مطلب: 230011

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcez78wzjh8x7i.b9bj.html?230011

الف
  http://alef.ir