راه رفتن با کفشهای یک نابینا (6)
چرا قالیباف مورد هجمه جناحهای سیاسی قرار میگیرد؟
سید رسول سادات نژاد، 27 خرداد 94
27 خرداد 1394 ساعت 17:03
۱- فرهنگ کار و انجام وظیفه آنهم بدون پرداختن به حواشی و از جمله بهره برداری سیاسی ، کمتر در بین شخصیتهای سیاسی رواج دارد. دکتر قالیباف در مدت ده سال مسئولیت خود در شهرداری تهران نشان داد که به این اصل وفادار است که نتیجه فعالیتهای ایشان و همکارانشان به وضوح این موضوع را تائید میکند.
۲- از موضوع سلایق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که صرف نظر کنیم شهردار تهران در عملکرد خود موفق است و این موضوع به ذائقه جنجال افرینان بی هنر خوش نمیآید و افراد کوتاه قد اجرایی برای اینکه نقیصه خودشان را پنهان کنند، شخص قد بلند در مقیاس اجرایی را برنمی تابند.
۳- با روحیه ای که از دکتر قالیباف سراغ است کار مفید را به هر دست آورد دیگری ترجیح میدهد . این موضوع یک فرصت برای کشور تلقی میشود و به خصوص بهره آن را دولت حاضر میبرد. در نگاه افکار عمومی، ترافیک روان میشود، فضای سبز شهری توسعه مییابد ، مراکز فرهنگی جدید ایجاد میشوند ، امور اداری در شهرداریها اسان تر میشود، پروژههای بزرگ شهرداری افتتاح میشود، چهره فرهنگی پایتخت دگرگون میشود ، آلودگی هوا کمتر میشود، همه و همه به حساب کار آمدی این دولت هم گذاشته میشود. نادیده گرفتن آن هم کج خلقی و هم کج فهمی است .
۴- دکتر قالیباف به تعبیر برخی آشنایان نزدیک ، یک چهره سیاسی به معنای متداول نیست ! می گویند در عالم سیاست بده و بستان بلد نیست و راه نمیبرد ! اهل مفاهمه به معنای زد و بند جناحی هم نیست . حالا این حسن است یا عیب، در حال حاضر برای یک مدیر اجرایی دردسر ساز است . ولی باز هم روحیه ایشان را میتوان یک فرصت برای حل مشکلات کشور تلقی کرد نه یک تهدید. اما همین روحیه ایشان یک دلیل عمده برای هجمه جناحهای حاضر است.
۵- از بد روزگار و یا از سر وظیفه و یا هر چیز دیگر ، دکتر قالیباف در عرصه رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ، با قویترین شخصیتهای سیاسی دوران جمهوری اسلامی ایران، رقیب شده و آن هم به عنوان رقیب اصلی ! یادتان هست که در گردونه رقابت ، کمپین تبلیغات آیت آ... هاشمی رفسنجانی ایشان را هدف اصلی برنامه مبارزاتی خود قرار داد. بعد نوبت به کمپین تبلیغاتی دکتر احمدی نژاد رسیدو آنها هم رقیب اصلی را دکتر قالیباف تشخیص دادند و بالاخره رویارویی آخر هم با کمپین تبلیغاتی دکتر روحانی رئیس جمهور محترم وقت بود! این رقابتها، آثار و عواقب فراوانی از جمله هجمههای سازمان یافته و غیر سازمان یافته و تخریب شخصیت در حد بسیار گسترده دارد.
۶- به نظر میرسد دکتر قالیباف در عرصه اجرایی سعی میکند روابط خود با همه جناحها را در حد تعادل نگه دارد. شاید با این انگیزه کارش در مدیریتی که بر عهده دارد بهتر پیش برود. این موضوع تفسیر سیاسی میشود و خیلی از افراد و جناحهای سیاسی خوششان نمیآید. می گویند با ما باش و بر علیه دیگران! وقتی تعامل اجرایی تفسیر رفتار سیاسی پیدا میکند، تناقض پیدا میشود و بالاخره دکتر قالیباف را در جناحهای مختلف غیرخودی میکند و باز هم نتیجهاش حمله است البته تا جایی که امکانش وجود داشته باشد.
۷- اما دسته بندی حمله کنندگان به همینجا محدود نمیشود. باج گیرهای اقتصادی، تازه به دوران رسیدههای مالی، رابطه بازها هم در کنار گروهها و جناحهای سیاسی قرار گرفتهاند. درست یا نادرست به عنوان یک شاهد عینی عرض میکنم که دکتر قالیباف بسیاری از دوستان، یاران، همفکران و معتمدین خود را از حلقه ارتباطی خود حذف کرده که در معرض اتهام نباشد. درستی و نادرستی آن جای بحث دارد اما حداقل نتیجه مثبت این روش آن است که راه را به رابطه بازیهای اقتصادی بسته و یا حداقل راه آنها را بسیار ناهمواره کرده است. البته نتیجهاش این است که کسانی که به منافع خود نمیرسند بازهم در صف حمله کنندگان به وی قرار میگیرند.
۸- ظهور و بروزهای گاه و بیگاه دکتر قالیباف هم مشکلی است از جنس پارادایم سیاسی- اجرایی. دورههای طولانی سکوت ایشان از منظر حضور در عرصه گفتمان سیاسی و به یکباره ظهور یافتن، حداقل در بازار آشفته سیاست ورزی کشور اثر مناسبی ندارد. مانند فرصت دادن به دشمن (در تمثیل) برای تجدید قوا و حمله است! اگر ایشان نقطه نظرات سیاسی در مسائل روز دارند، باید بصورت مستمر منعکس گردد تا در صورت اجرایی بودن ظرفیتهای اقناع سازی، برای افکار عمومی مؤثر و اثربخش باشد. در غیر اینصورت نتایج مخرب بازهم ادامه خواهد داشت.
۹- دکتر قالیباف خواسته یا ناخواسته نماینده یک تفکر نیز هست. تفکری که کار مفید متکی بر انگیزه و تخصص یا همان اصطلاح «مدیریت جهادی» را اصل میداند. نه اینکه دیگران مخالف این موضوع بوده یا نپسندیدند و یا نخواهد بلکه نمیتوانند! بالاخره اگر موضوع تعدادی از دست اندرکاران این باشد که ساعت ۱۰ صبح هم میشود سرکار رفت و روزی ۵ ساعت را هم میتوان به گپ زدن گذراند، استخر آخر شب هم نمیشود ترک کرد، از نظر اقتصادی هم باید توان خرید خانه باغ ۵۰ میلیارد تومانی در تهران را داشت، آنوقت ممکن است مدیریت جهادی را بپسندند اما نتوانند!
۱۰- تا آنجایی که تفکرات دکتر آشنا را از نزدیک میشناسم و از آن مهمتر بی خبر از انگیزهها، نگرش و سلوک ایشان نیستم، ایشان در هیچیک از گروههای پیش گفته مخالف نمیگنجند. ایشان ذهنی خلاق، دارای دید فرهنگی نوگرایانه و در عرصههایی صاحب نظر و البته نسبت به خود صادق ونزد آشنایان صدیق هستند. اینکه چرا وضعیت کشور به گونه ای است که عناصر مفید و مؤثر کشور در چالش و رو دررویی قرار میگیرند جای بحث طولانی دارد. اما جامعه خواص کشور خواهان این رو درروییها نیست و خواستار تفاهم و هم افزایی نیروهای مؤثر و مفید در حل بحرانهای کشور است. بازهم از سلیقههای شخصی افراد که بگذریم، تصور میشود باید بتوان راه حلی پیدا کرد تا دکتر قالیبافها و دکتر آشناها در کنار یکدیگر قرار گیرندو نه رو در روی یکدیگر! این انتظار از دولت حاکم و عناصر موثرتر بیشتر میرود.
۱۱- از خواص سیاسی، فرهنگی و اجتماعی انتظار میرود در راه کنار هم نشاندن مدیران و عناصر سیاسی مفید به حال ملک و ملت بیشتر فعال باشند. در این روزگار چهره منتقد اوضاع و آلترناتیو داخل حاکمیت را بردن، کارچندان دشواری نیست. احتمالاً مورد استقبال اقلیت جامعه سیاسی کشور هم قرار میگیرد. اما همه خواص میدانند که علت طرح شعار راهبردی همدلی و هم زبانی چیست که بازگو نمودن دلایل آن به نفع مصالح ملی نیست.
کد مطلب: 276977
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcfevd0ew6de1a.igiw.html?276977