مغز پسته‏اي‏

27 تير 1388 ساعت 10:54


اواسط هفته گذشته يكى از دوستان سبز كه مديرمسئول يكى از روزنامه  هاى مغز پسته اى است بعد از مدت ها زنگ زد كه: «جمعه ببينيم همو!» گفتم: «در خدمتيم» گفت: پس ميدون امام حسين(ع) قرار بذاريم، چون ما قراره سجاده مونو اونجا پهن كنيم!

ديروز آن دوست عزيز را كه زيارت نكردم، ولى از ديدار خيل نمازگزارانى كه صفوفشان در خيابان طالقانى به ميدان فلسطين هم نرسيده بود محظوظ شديم.

نمازگزارانى كه بسياريشان پس از خطبه هاى سبز آقاى رفسنجانى و پيش از شروع نماز به سمت منازلشان در شمال تهران راه افتادند.

هولوكاست سبزى كه جريان روشنفكرى ايران در ائتلاف با سرمايه دارى داخلى و خارجى براى سوزاندن و انكار ۲۴ ميليون ايرانى مسلمان آغاز كرده است، ديروز شكست سنگينى را متحمل شد و به رغم فراخوان گسترده و در اختيار داشتن شبكه هاى متعدد ماهواره اى و اينترنتى و پيام هاى حماسى «رهبران جنبش مغز پسته اى» حتى نتوانست ۵ درصد رايى را كه در انتخابات تهران به دست آمده بود به اين نمايش سياسى تبليغاتى بكشاند.

اگرچه اين شكست را از زواياى گوناگون سياسى و جامعه شناختى مى توان تحليل كرد، اما سطح تحليل را مى توان تا عمق مبانى معرفتى نظام جمهورى اسلامى پيش برد. مبانى اى كه ريشه در قرآن و سيره انبياى الهى دارد و استحكام خود را از جايى مى گيرد كه دست هيچ متوهم زياده خواه و برترى طلبى ياراى خدشه در آن ندارد.

نماز در منظومه معرفتى آرمانى دين نقشى كليدى و محورى دارد. قرآن در كنار تبيين و تشريع اصل نماز، صفاتى را براى نماز و نمازگزار واقعى برشمرده است كه راه سوء استفاده از اين شعار مهم دين در جوامع بصير و هوشيار را بسته است.

جامعه ايران سى سال پس از انقلاب اسلامى كه مهم ترين غايتش بيرون كشيدن اسلام ناب از زير آوار اسلام آمريكايى با همه وجوه متحجر، التقاطى، سلطنتى آن بود به بلوغ رسيده است كه امكان ايجاد فتنه در آن با درآميختن حق وباطل و سوءاستفاده از مظاهر و شعائر دين به حداقل رسيده است، چرا كه رويكرد انقلاب اسلامى به دين، رويكرد منظومه اى و جامع است و دين انقلاب اسلامى، همه «دين » است و ده ها هزار تن از بهترين جوانان ايران خون خود را نثار اين قرائت از دين كه قرائت اهل بيت عليهم السلام است كرده اند.
سوره معارج نمازگزاران را اين گونه معرفى كرده است:

المصلين الذين هم فى صلاتهم دائمون و الذين هم فى اموالهم حق معلوم اللسائل و المحروم؛

نمازگزاران كسانى هستند كه هميشه نماز مى گزارند (نه آنكه براى حفظ منافع طبقاتى يا شخصى شان به نماز روى بياورند) و در اموالشان حتى براى محرومان و مستمندان قائلند (نه آنكه حق محرومان و مستضعفان را هم براى خود بخواهند)

نماز و زكات در ادبيات قرآنى در كنار هم  هستند. يكى اتصال ملكوتى فرد است با خدا و ديگرى اتصال ملكوتى فرد است با جامعه. ارتفاع از عالم ماده و نزديك شدن به خدا با فاصله گرفتن از مردم و ايجاد طبقه ممتازه مرفه در كنار دره هاى فقر ممكن نيست و نماز واقعى ملازم هميشگى دغدغه ديگران داشتن و تنها به منافع شخصى و طبقاتى خود نينديشيدن است:

«اقيموا الصلواه و اتوا الزكوه» و «و يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه» بارها و بارها در قرآن تكرار شده است و نيز «يقيمون الصلوه و ممارزقناهم ينفقون»
 
حركت انفاق كه جنبش جامعه مؤمنين براى پر كردن فاصله هاى اقتصادى است از ويژگى هاى اصلى نمازگزاران در قرآن محسوب مى شود.
 
جالب اينجاست كه بسيارى چالش هاى انبياى الهى نيز بر سر همين قرائت از «نماز» و رابطه با خدا پيش مى آمده است. هنگامى كه شعيب(ع) خطاب به منكران آنها را به «قسط» و عدالت و شهروند درجه دو نخواندن ديگران دعوت مى كرد آنها خطاب به وى مى گفتند:

«اصلوتك تامرك ان نترك ما يعبد ءاباؤنا او نفعل فى اموالنا ما نشاء» يعنى: «آيا امتداد نماز تو به دخالت در امور مالى شخصى ما مى رسد؟» (سوره هود ۸۷)

نماز واقعى ربط وثيقى با مساله ولايت و حكومت در قرآن دارد:

«انما وليكم الله و رسوله و الذين امنو الذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزكوه و هم راكعون».

در آيه ولايت، حكومت دينى حق نمازگزاران واقعى است. يعنى آن كه نماز را بهانه و دستاويزى براى فرار از مسؤوليت هاى اقتصادى دينى نمى كند، تا چه برسد بهانه اى براى دفاع از اختلاف طبقاتى و منافع طبقه ممتازه.

اميرالمؤمنين(ع) از اين جهت به ولايت برگزيده مى شود كه نمازش با دغدغه محرومان و بيچارگان همراه است و ولايت در مفهوم قرآنى پاسدار جامعيت دين است: معنويت در كنار عدالت و عدالت در كنار معنويت.
نمازى كه در منظومه معرفتى آرمانى قرآن و مكتب اهل بيت(س) تبيين شده است قابل بهره بردارى و سوء استفاده از سوى طبقه ممتازه و زياده خواه نيست، اگر چه همواره اين تمنا از سوى برترى طلبان و زياده خواهان وجود داشته است.

ماجراى مسجد ضرار كه به دستور پيامبر (ص) تخريب شد گوشه ديگرى از اقدام عملى رسول خدا (در كنار تبيين نظرى نماز قرآنى) براى مقابله با توطئه گران است.

در نماز جمعه مستحب است كه سوره جمعه و سوره «منافقون» خوانده شود كه ضمن حفظ وحدت جامعه اسلامى از رخنه منافقان (با صفات پيچيده و ظاهرسازى ها و رياكارى هاى متنوعشان) به فضاهاى ناب و منزه دينى جلوگيرى كند.

اما سوره ديگرى در قرآن است كه شايد مى توانست در نماز جمعه ديروز همان كاركرد را داشته باشد:

بسم الله الرحمن الرحيم
ا رايت الذى يكذب بالدين فذلك الذى يدع اليتيم ولا يحض على طعام المسكين فويل للمصلين الذين هم عن صلوتهم ساهون الذين هم يرائون و يمنعون الماعون
... پس واى بر نمازگزارانى كه در نمازشان سهل انگارند.
آنها ريا مى كنند و از برخوردارى محرومان از امكانات اوليه هم مانع مى شوند. 

شكست ديروزمغز پسته اى ها جلوه ديگرى از بى فرجامى پيوند زدن دين با منافع طبقه ممتازه است . بدعتى از سوى سردمداران اين جنبش كه عمق فاصله آنها با مبانى انقلاب اسلامى را آشكار تر كرده است . انقلابى كه امامش آن را انقلاب مستضعفان و پابرهنگان مى نامد نمى تواند ابزار دست رياكاران مغز پسته اى براى تحقق توهمات برترى طلبانه طبقه ممتازه شود .و آنها دير يا زود خود را مجبور خواهند ديد كه براى دفاع از منافع كاستى و طبقاتى شان ادبيات جديدى دست و پا كنند.

مرتبط:
مطلب وارده/ نماز جمعه؛ چرا نفی حضور؟

 


کد مطلب: 49653

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcgw39t.ak9yn4prra.html?49653

الف
  http://alef.ir