نبود احزاب واقعی؛ ریشه اختلاف دائمي مجلس و دولت
12 آذر 1387 ساعت 18:41
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه الکریم
فیه رجال یحبون ان یتطهروا و الله یحب المطهرین
سوره توبه آیه 108
سخن را بعد از حمد خداوند و سلام بر انبیا و اولیا الهی به ویژه سید و سالار ایشان حضرت محمد مصطفی (ص)، با درود به روح تابناک امام راحل و شهیدان و با یاد مدرس بزرگ آغاز میکنم؛ همو که الگو و افتخار ما مجلسیان در نظام جمهوری اسلامی است و نامش در دل و جان ما میدرخشد.
برحاضران جلسه ارجمند پوشیده نیست که مجلس در ایران با صد و دو سال سابقه یکی از ارکان حکمرانی در کشورداری است. مجلس دستاورد ماندگار انقلاب مشروطیت و ثمره شیرین انقلاب اسلامی است. ثمره درخت آزادی خواهی و قانون مداری و حاصل مبارزه با استبداد و استعمار است. مجلس مظهر اراده ملی و حاکمیت ملی و نماد "ملت" است که زیر یک سقف به نمایندگی از ملت موجودیت یافته است. مجلس مظهر همبستگی و وحدت ملی است. احترام به مجلس احترام به ملتی است که مجلس را با رای خود پدید آورده و اهانت به مجلس، از هرکس و از هرجا که باشد، اهانت به ملت است.
خدا را شکر باید گفت که در سی سال گذشته مجالس پس از پیروزی انقلاب اسلامی فی الجمله توانستهاند با همت نمایندگان مومن و سختکوش و انقلابی ادوار مختلف با وضع قوانین و اعمال نظارت به وظیفه خود عمل کنند. سعی آنان مشکور و رنجشان ماجور باد.
نیازی نمیبینم در بیان دستاوردهای مجلس هفتم و دفاع از عملکرد آن سخنی بگویم، چون هنوز از آن مجلس چندان دور نشدهایم که نیازی به یادآوری آن باشد. این فرصت تاریخی که در آن خانه ملت به حضور نمایندگان همه دوره ها مزین و مفتخر است فرصت مغتنمی است تا با استفاده از تجربه سی ساله مجلس شورای اسلامی به بعضی مسائل و مشکلات مجلس اشاره شود و برای رفع و حل آنها چاره اندیشی شود.
همواره شاهد بوده و هستیم که دولتها که می باید مجری قوانین مصوب مجلس باشند از اجرای قانون کمابیش شانه خالی می کنند و از مجلس گله می کنند آن را به شتابزدگی در وضع قوانین متهم می سازند و مصوبات مجلس را بعضا فاقد اتفاق و انسجام لازم می دانند. از سری دیگر شاهدیم که مجلس نیز از دولت گله می کند و آن را به عدم تبعیت از قانون و به خود رایی و خود سری متهم می کند. این قصه، البته سر دراز دارد و اختصاصی به مجلس هفتم یا هشتم و دولت نهم ندارد. بلکه "تا بوده چنین بوده و تا هست چنین است." رفع این گرفتاری و حل اختلاف، تنها با نصیحت و سخن گفتن در فوائد وحدت میسر نیست. باید اندیشه کرد و علت آن را پیدا کرد و از آنجا در پی یافتن راه حل بر آمد.
حقیقت این است که ریشه این اختلاف و تعارض دائمی میان مجلس و دولت در کشورما این است که در ایران "حزب" به معنای واقعی و حقیقی آن هنوز به وجود نیامده است، حزب حقیقی، حزبی برآمده از متن مردم انقلابی، که دولت ساز باشد نه دولت ساخته. در عموم کشورهایی که به شیوه دموکراسی اداره می شوند مجلس و دولت برخاسته از یک حزب هستند. مقصود من از حزب، جماعتی است تشکیلاتی با مرامنامه و دیدگاههای مشخص، در چارچوب قانون اساسی که تدوین برنامه های خود کار علمی و کارشناسی می کند و برای رسیدن به قدرت و اجرای آن برنامه ها، کار سیاسی می کند. مردم هم با ترجیح مرامنامه و یک برنامه یک حزب به احزاب دیگر و با ارزیابی عملکرد گذشته آن به نمایندگان متعلق به آن حزب رای می دهند و سپس دولتی متعلق به همان حزب از مجلس رای اعتماد می گیرد. در این حال، لوایحی که دولت به مجلس تقدیم می کند و یا طرحهایی که در مجلس مطرح می شود و با رای اکثریت فراکسیون به تصویب می رسد برگرفته از دیدگاههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همان حزب حاکم است و مجلس و دولت به دو شاخه روئیده بر تنه واحدی می مانند که از یک ریشه تغذیه می کنند.
رهبر معظم انقلاب در تمثیلی حکیمانه وظیفه مجلس را ریل گذاری دانستند تا قطار دولت در مسیرآن ریل حرکت کند. لازمه تحقق این سخن درست و لازمه هماهنگی این است که آن قطار و ریل با هم تناسب داشته باشند، والا اگر فاصله چرخهای قطار با فاصله ریل ها نخواند از ریل گذاری نتیجه ای عایدی نخواهد شد.
در کشور ما نه نمایندگان مجلس با فرآیند حزبی به مجلس راه می یابند و نه دولت ها مجری برنامه حزب پیروز در انتخاباتند. این عیب بزرگی است که خود منشا بسیاری از عیوب ریز و درشت دیگر است. در چنین وضعی، مجلس فاقد یک "هویت جمعی" است. تک تک نمایندگان، البته حسن نیت دارند و می خواهند خدمت کنند. اما به یکدیگر به معنی کارشناسانه همفکر و همسو نیستند. آنان در دیدگاههای کلی اشتراک دارند اما در راه حلها اشتراک ندارند. داشتن حسن نیت و اشتراک در مبانی و دیدگاهها، البته لازم است اما کافی نیست. مجلس منسجم، فراکسیونهای منسجم میخواهد. فراکسیونها هم باید در خارج از مجلس عقبه و پشتوانه حزبی داشته باشند. نمایندگان میباید در مسیر برنامهای مشخص حرکت کنند والا دچار تشتت میشوند. لازم است میان حزب و فراکسیون از یک سو و نمایندگان از سوی دیگر تعهد متقابل وجود داشته باشد.
قانون گذاری در مجلس و اداره کشور توسط دولت، یک کار جمعی است و کار جمعی وقتی اتفاق و انسجام منطقی پیدا میکند که از یک هویت جمعی برخاسته باشد. اگر این هویت جمعی وجود نداشته باشد؛ وقتی از مجلس سخن میگوییم معلوم نیست به کدام هویت سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی خاص اشاره میکنیم. باید قبول کنیم که صرف اجتماع دویست و نود نفر زیر یک سقف و نشستن آنها در کنار یکدیگر برای وضع قانون و اعمال نظارت کافی نیست.
درحال حاضر در غیاب احزاب واقعی، نمایندگان ناچارند باری را که حزب باید به دوش بکشد را شخصا به دوش بکشند. آنها باید برای جلب آرای مردم وعدههایی بدهند که تحقق آنها از توانشان بیرون است و ناچارند بخش معتنابهی از وقت خود را صرف حل مشکلات ریز و درشت موکلان خود کنند. مشکلاتی که بسیاری از آنها در واقع هیچ ربطی به وظیفه قانونگذاری و نظارت که وظیفه اصلی نمایندگی است ندارد. تامین هزینه های انتخابات نیز کلا یا بعضا بر عهده خود نمایندگان است. با اندکی تامل میتوان دریافت که هریک از این کارها و بارها که بر دوش نمایندگان قرار میگیرد چه آثار زیانباری بر قانونگذاری و نظارت دارد و چگونه رابطه نمایندگان با دولت را تحت تاثیر قرار میدهد.
سخن را با این تذکر به پایان میبرم که انقلاب اسلامی که مجلس یکی از ثمرات آن است یک نعمت بزرگ است.
زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست کوته نظر نگر که سخن مختصر گرفت
انقلاب هم یک نعمت بزرگ است و هم یک امتحان بزرگ. از خدا بخواهیم که ما را قدردان آن نعمت قرار دهد تا در این جهان همچنان سربلند بمانیم و در این امتحان موفق گرداند تا درآن جهان رستگار گردیم.
برای همه همکاران عزیزم در مجلس هشتم و همکاران دیروزم و پریروزم در مجالس هفتم و هشتم در خدمت به اسلام و انقلاب و ایران اسلامی آرزوی موفقیت میکنم.
کد مطلب: 35767
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchqqnx.23nm-dftt2.html?35767