درباره گزینه پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش؛

هشدار درباره بازگشت به قبل از اجرای سند تحول بنیادین

مهدیار کریمی، 8 مرداد 92

8 مرداد 1392 ساعت 14:39


1- شاید یک اجماع عمومی در این موضوع که مشکل اصلی وفوری کشور مساله اقتصاد و تولید است بوجود آمده باشد و انتخاب ریاست جمهوری جدید را نیز با توجه به شعارهای مطرح شده با سمت و سوی اقتصادی توسط ایشان می توان تبیین کرد. اما نکته ای که باید به آن توجه کرد نوع نگاه به حل مساله اقتصاد است. عمده اقتصاددان و صاحبنظران صرفا نگاهی فرمولی و یا حداکثر سیاسی به مساله اقتصاد دارند و به زمینه های فرهنگی و اجتماعی آن توجه ندارند. اگر مساله تولید یکی از مسائل اصلی کشور است در کنار بقیه موارد باید به ضعف فرهنگ کار و تلاش و تعاونی و یا فرهنگ غلط مصرف توجه کرد. جامعه ای که مصرف و تقاضا برای مصرف در آن بیشتر از تولید باشد همیشه دچار تورم خواهد بود.

 قسمت عمده اخلاقیات، بینش ها و رفتارهای افراد جامعه  تحت تاثیر ساختار کلان آموزشی کشور قرار دارد و  به همین خاطر باید بسیاری از معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که امروزه  کشور با آن دست به گریبان است را حاصل نظام آموزشی غلط و بیمار کشورمان دانست. اگر فرهنگ کار و تلاش و تولید و یا تعاونی و سرمایه گذاری در کشور دچار مساله است می توان قسمت عمده این ضعف را به گردن نظام آموزشی که آموزش پرورش یکی از مهمترین ارکان آن است انداخت. همین طور ضعف در فرهنگ مشارکت سیاسی واجتماعی.

  2- به اذعان بسیاری از کارشناسان تربیتی و جامعه شناسان آموزش و پرورش نظام آموزش و پرورش فعلی ایران یک گرته برداری ناقص از آموزش و پرورش قرن هجدهمی و نوزدهمی غربی است که در آن به جای پرورش خلاقیتها و آموزش های زیستی اجتماعی و فرهنگی، صرفا تربیت نیروی کار ماهر برای چرخاندن چرخهای دنیای روز به روز صنعتی شونده مهمترین ماموریت آن بود. اگر چه  بعد از جنگ های جهانی و تحولات اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم و انتقاداتی که به این سیستم آموزشی در غرب شد اصلاحاتی بنیادین در ساختار و محتوای این سیستم آموزشی صورت گرفت اما این تغییرات جدید در سیستم آموزشی کشورمان ملاحظه نشد و همان سیستم قدیمی ادامه یافت.
در یک دهه اخیر با رشد رشته های دانشگاهی در حوزه تعلیم و تربیت و انتقاداتی که به سیستم فعلی وارد شد سعی شد اصلاحاتی در آن  صورت گیرد. در ابتدا این اصلاحات تنها به معلم به عنوان عنصر اصلی تاثیر گذار در مدرسه نظر داشت و ارتقا معیشت وی را وجهه اصلی همت خود قرار داد و به طور جدی تر در مجلس هفتم و  دولت نهم و دهم معیشت معلمان در قالب افزایش حقوق و استخدام حق التدریسان  نسبت به قبل رشد قابل توجهی یافت اگر چه هنوز با وضعیت ایده آل فاصله دارد. 

اما این اصلاح کمّی تغییر عمده ای در کیفیت خروجی های سیستم آموزش و پروش ایجاد نکرد. شاید مهمترین دلیل این بود که نظام آموزش و پرورش به عنوان یک سیستم که در آن معلم، کتاب، مدرسه و ساختار آموزشی اجزا اصلی این سیستم بودند ملاحظه نشده بودند و تنها بر عنصر معلم و آن هم صرفا ارتقا معیشتی وی (که البته بسیار لازم ولی ناکافی بود) تاکید شده بود. ضعفهای کیفی سیستم آموزش پرورش آنقدر روشن و واضح بود که علاوه بر انتقادات کارشناسان و اساتید تعلیم و تربیت  حتی انتقادات عمومی رهبر انقلاب را در پی داشت. ایشان در چند  نوبت  با اشاره به ضعفهای عمده این سیستم آموزشی خواستار تحول در آن بودند. در پی توجه به همین مطالبه رهبری شورای تحول در آموزش و پرورش تشکیل و بعد از مدتها بحث و بررسی صاحب نظران تعلیم و تربیت، سند ملی تحول بنیادین در آموزش و پرورش تصویب  و اجرای آن از دولت دهم آغاز شد. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش علاوه بر توجه به معلم، تحول در کتب درسی و ساختار آموزشی و نیز مدرسه محوری مورد ملاحظه قرار گرفته بودند. 

3- با توجه به تحولات و مطالباتی که از آموزش و پرورش وجود دارد اجرای سند تحول در آموزش و پرورش، مهمترین رسالت وزیر جدید خواهد بود. وزیر جدید برای اجرای این سند باید علاوه بر صاحب نظر بودن در مباحث تربیتی بر مبانی نظری این سند نیز مسلط باشد. اما با نگاهی به سابقه کاری وزیر پیشنهاد شده برای این وزارتخانه یعنی آقای دکتر محمد علی نجفی وی را فاقد هر دو این مهارتها می بینیم. البته ایشان دارای سابقه مدیریتی در وازرت  آموزش و پرورش بوده است اما به خاطر سابقه تحصیلی ایشان در حوزه ریاضی و فنی عملا به جز اداره و رتق و فتق امور اقتصادی و عمرانی تحول خاصی در حوزه آموزش و پرورش شاهد نبودیم . البته اجرای سیستم جدید نظام آموزشی ترمی واحدی در دبیرستان و شکل گیری پیش دانشگاهی در دوره ایشان اتفاق افتاد ولی عملا به دلیل همان آَشنا نبودن ایشان و همکاران به مبانی این تغییر(تبدیل دوره 12 ساله به یک دوره تربیتی عمومی) و نداشتن نگاه سیستمی به نظام آموزشی عملا اجرای طرح ابتر ماند و به انحراف کشیده شد. البته فراموش نکنیم در دوران وزارت ایشان معلمان  از لحاظ اقتصادی و منزلت اجتماعی نیز به عنوان یکی از ضعیف ترین اقشار جامعه شناخته می شدند که بعدها در دوره مجلس هفتم و دولت نهم و دهم این وضعیت مقداری بهبود یافت. ریاست بعدی وی بر سازمان برنامه و بودجه در دوران اصلاحات نیز نشان می دهد که ایشان بیشتر از اینکه دغدغه آموزش و پرورش داشته باشند به مدیریت در عرصه های اقتصادی و عمرانی علاقمند هستند. به نظر می رسد انتخاب گزینه ای از میان تکنوکرات ها با سابقه پر رنگ سیاسی و حزبی و  بدون علقه و تجربه و ایده در مباحث تربیتی برای این وزارتخانه مهم و حساس و حیاتی نوعی بازگشت به عقب و انحراف از اجرای سند مهم تحول آموزش و پرورش باشد.


کد مطلب: 194330

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchxknzv23nwxd.tft2.html?194330

الف
  http://alef.ir