در مصاحبه الف با دکتر محسن شریعتی نیا بررسی شد؛

آیا چین گره گشای مذاکرات هسته ای ایران و غرب خواهدشد

بخش خارجی الف، 28 بهمن 93

28 بهمن 1393 ساعت 16:54

سفر وزیر امور خاجه چین به ایران در دو روز گذشته، بهانه ای شد تا با محسن شریعتی نیا، دکترای روابط بین الملل از دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل چین گفت و گویی در زمینه نقش چین در پرونده هسته ای و دیگر مناسبات این کشور با تهران داشته باشیم.


به عنوان اولین سوال برای مخاطبان الف بفرمایید که به طور كلي رويكرد چين را در پرونده هسته اي ايران از ابتدا چگونه ارزيابي مي كنيد؟
چین از ابتدا رویکرد مشخصی را در قبال این موضوع داشته است، بدان معنا که با حساس شدن موضوع هسته‌ای ایران، همکاری های خود در زمینه هسته ای را با ایران در دهه ١٩٩٠ قطع کرد و از راه حل دیپلماتیک برای حل و فصل بحران هسته ای جانبداری کرده و اکنون هم همان رویکرد را تداوم بخشیده است. در این قالب چین هیچگاه نخواسته در متن این بحران قرار گیرد و نقش کلیدی ایفا کند بلکه بیشتر به عنوان نوعی موازنه گر به ایفای نقش پرداخته است. زمانی در تشدید فشارها بر ایران شریک شده( در سالهای ٢٠٠٥ تا ٢٠٠٨) و در مقاطعی نیز روزنه هایی برای ایران در جهت کاهش فشار تحریم ها باز کرده است. البته برخی معتقدند که دغدغه کلیدی چین در این بحران، بهره گیری از آن به عنوان ابزار چانه زنی در تعامل با ایران، آمریکاْْ، اسراییل و کشورهای عربی بوده و نه حل و فصل این بحران.

سفر وزير خارجه چين را در حال حاضر و در ارتباط با پرونده هسته اي و رسيدن به توافق چگونه ارزيابي مي كنيد؟ و چين چه نقشي مي تواند در اين زمينه ايفا كند؟
نقش چین همچنان حاشیه ای است و حاشیه ای باقی خواهد ماند. چین از انگیزه چندانی برای حل و فصل این بحران برخوردار نیست. بعلاوه غرب موافق نقش آفرینی کلیدی چین در این بحران نیست. نکته دیگر آنکه چین از توانمندی چندانی در حل و فصل بحران های کلیدی امنیت بین الملل برخوردار نیست و بیشتر به کنش ها و ابتکارات غرب واکنش نشان می دهد. تمرکز چین بر بحران هایی است که در محیط فوری امنیتی این کشور رخ می دهد.

بنابراین نقش چین در بهترین حالت نوعی نقش تسهیل کننده خواهد بود و نه بیشتر. بحران هسته ای بحرانی میان ایران و آمریکا ست و حضور سایر کشورها تا حد زیادی بی معناست.

اين سفر چه تاثيري مي تواند در گسترش روابط اقتصادي و تقويت مبادلات تجاري دو طرف داشته باشد؟
در چین نوعی سرمایه داری دولتی حاکم است و دولت نقش کلیدی در تسهیل یا تحدید مناسبات اقتصادی با کشورهای مختلف بویژه کشورهایی مانند ایران، روسیه و کره شمالی ایفا می کند. ظاهرا بحث های مهم اقتصادی میان روسای جمهور دو کشور در یکسال اخیر در جریان بوده است. این سفر می تواند این بحث ها را تا حدی به پیش ببرد. البته آینده روابط اقتصادی و تجاری ایران با چین بیش از اینکه از اینگونه سفرها متاثر گردد، از سرنوشت مذاکرات هسته ای متاثر خواهد شد.

چین چگونه با پارادوکس منفعت های حاصل از تحریم و ضرر های حاصل از رفع تحریم ایران کنار می آید؟

جهان دیپلماسی جهان مدیریت تناقضات است و چینی ها در این حوزه از توانمندی ویژه ای برخوردارند. البته نمی توان گفت که رفع تحریم ها لزوما به ضرر چین خواهد بود، زیرا سرمایه گذاری های عمده چین در ایران از ناحیه تحریم ها ضربات سختی متحمل شده است. به عنوان مثال چین در سال ١٣٨٣ یک یادداشت تفاهم ١٠٠ میلیارد لاری در حوزه نفت و گاز با ایران امضا کرد. اگر شرایط ٨ سال اخیر پیش نمی آمد، این سرمایه گذاری به احتمال فراوان اجرایی می شد.

اکنون هم اگر تحریم ها رفع شود احتمالا مناسبات اقتصادی ایران و چین بر خلاف تصورات رایج افزایش خواهد یافت. چین شریک اصلی تجاری بسیاری از موتلفین آمریکا در جهان است، کشورهایی که هیچ مشکلی برای مراوده با غرب ندارند. بنابراین رشد مناسبات اقتصادی با چین یک روند در تقریبا همه کشورهای جهان است. بعلاوه تصور اینکه با نیل به توافق هسته ای، شرکت های غربی سرمایه گذاری های استراتژیک در ایران انجام خواهند داد بیش از حد خوشبیانه است.

دیگر آنکه مجموع تجارت ایران و چین رقم قابل توجهی در تجارت خارجی چین محسوب نمی شود. مجموع تجارت خارجی چین در سال ٢٠١٤ حدود ٣١٦٠ میلیارد دلار بوده که از این رقم تنها حدود ٤٠ میلیارد دلار با ایران بوده است.

آيا دو قدرت شرق يعني روسيه و چين واقعا موافق رسيدن به توافق هسته اي هستند؟ به نظر مي رسد چين در بحران اوكراين به طور زيركانه اي خود را از مركز درگيري ها دور كرده است تا به تصادم جدي با غرب منجر نشود ايا ممكن است در ارتباط با ايران هم چنين رويكردي اتخاذ كند.
موافقت یا مخالفت چین و روسیه چندان تعیین کننده نخواهد بود. به دیگر سخن تفاهم یا عدم تفاهم ایران و آمریکا ست که بیش از هر عاملی بر سرنوشت مذاکرات اثر خواهد گذاشت. در مورد نقش این دو کشور در سرنوشت موضوع هسته ای ایران بزرگنمایی می شود. همانگونه که اشاره کردم چین در بحران هسته ای ایران نیز عامدانه می کوشد تا خود را در کانون قرار ندهد. رفتار چین در قبال این بحران، بحران اوکراین، بحران کره شمالی، سوریه، سودان و... همگی در راستای استراتژی کلان خیزش مسالمت آمیز طراحی می شود.


کد مطلب: 260454

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciwuar5t1aq52.cbct.html?260454

الف
  http://alef.ir