ميرويم واشنگتن، سيفون را بكشيم!
محمدكاظم انبارلويي/ 10 آبان 95
10 آبان 1395 ساعت 15:23
همين ماه ظاهراً رئيس جمهور آمريكا تعيين ميشود. سخنان دو نامزد دموكرات و جمهوريخواه در رقابتهاي انتخاباتي يك رونمايي تمام عيار از جنس «تمدن غربي و آمريكايي» و روشنگري در مورد ماهيت آن بود. ترامپ نامزد حزب جمهوريخواه در يكي از ايالتها ضمن سخنراني گفته بود؛ «ما به واشنگتن ميرويم تا سيفون را بكشيم و مفاسد دولت را از بين ببريم.» او همچنين گفته است: «اگر برنده نشوم تقلب شده و نتيجه را نميپذيرم.»
اينكه يكي از دو ضلع رقابت، دموكراسي آمريكايي را به سخره بگيرد وعددو رقم بدهد، جالب است. گفته اند«24 ميليون نفر واجد شرايط راي دادن نيستند و 8/1 ميليون نفر فوت شده داريم كه در هر انتخابات راي مي دهند!»
بايدن معاون رئيس جمهور آمريكا به ترامپ نصيحت كرده و گفته آبروريزي در مورد ماهيت دموكراسي در ايالات متحده آمريكا را پايان دهد. او گفته است: «ترامپ مشروعيت انتخابات و مشروعيت دموكراسي در آمريكا را زير سوال برده است.»
اينكه ترامپ كاخ سفيد را به يك مستراح تشبيه كرده است كه فقط بايد رفت و سيفون را در آنجا كشيد تشبيه جالبي است.اين بخشي از ادبيات جديد گفتمان رقابت در آمريكا است. از اين بهتر نميتوان حاكميت دموكراسي ليبرال را در غرب كه آمريكا آن را نمايندگي ميكند تصوير و ترسيم كرد. اينكه چرا قبلاً اين افتضاحات در انتخاباتهاي گذشته آمريكا رونمايي نشده بود را بايد مديون خويشتنداري و صبوري طرفين رقابت دانست.رسوايي رقابت ترامپ و كلينتون در افشای ماهيت دموكراسي در آمريكا به همين ختم نميشود. آنها پرده دري كردند و رسوايي اخلاقي و جنسي طرفين را بيمحابا در معرض ديد افكار عمومي آمريكا و افكار عمومي جهان قرار دادند.
آنها نشان دادند اخلاق در زندگي سياستمداران آمريكا يك واژه بيمعناست و تابعي از متغير اشتهاي سيريناپذير شهوات جنسي آنان است.
يك عدهاي در داخل و در برخي كشورها دلشان براي دموكراسي آمريكايي لك زده و مدام در حال بزك كردن آن هستند این روزها سخت دمغ هستند و نميدانند آن را چه طور وصله و پينه كنند.
ابن خلدون در مورد ظهور و سقوط تمدنها از سه مرحله ياد ميكند:
1- مرحله پيكار و مبارزه
2- مرحله خودكامگي و استبداد
3- مرحله تجمل و فساد
تمدن آمريكايي از آنجا شكل گرفت که يك مشت اشرار از انگليس، فرانسه، پرتغال و... برخي كشورهاي اروپايي به اين سرزمين رفتند و خود اينها طي جنگهاي طولاني با خود و نيز بوميان اين سرزمين كشتارهاي خونينی به راه انداختند و اساسنامه نظام آمريكايي را با خون به ناحق ريخته سرخ پوستان و سياهپوستان نوشتند.
آنها در دو جنگ جهاني اول و دوم از صحنههاي نبرد دور بودند لذا هزينه كمتري پرداختند. پس از جنگ جهاني دوم بنا را بر استبداد و ديكتاتوري در داخل و سرزمينهاي تحت سلطه خود گذاشتند. امروز در اوج تجمل و اشرافيگري راه فساد را طي ميكنند. تئوريسینهاي ليبرال دموكرات ديگر توان بازتوليد تئوريهاي خود را ندارند و سياستمداران هم به نصايح آنها گوش نميكنند، چرا كه غرق در فساد و تباهي و شهوات خودشان هستند. اينجاست كه به حكم ابن خلدون زنگ سقوط امپراتوري آنها به صدا درميآيد و كسي نيست در واشنگتن به اين صدا گوش كند.
کد مطلب: 408775
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciyva5wt1auy2.cbct.html?408775