همين ماه ظاهراً رئيس جمهور آمريكا تعيين ميشود. سخنان دو نامزد دموكرات و جمهوريخواه در رقابتهاي انتخاباتي يك رونمايي تمام عيار از جنس «تمدن غربي و آمريكايي» و روشنگري در مورد ماهيت آن بود. ترامپ نامزد حزب جمهوريخواه در يكي از ايالتها ضمن سخنراني گفته بود؛ «ما به واشنگتن ميرويم تا سيفون را بكشيم و مفاسد دولت را از بين ببريم.» او همچنين گفته است: «اگر برنده نشوم تقلب شده و نتيجه را نميپذيرم.»
اينكه يكي از دو ضلع رقابت، دموكراسي آمريكايي را به سخره بگيرد وعددو رقم بدهد، جالب است. گفته اند«24 ميليون نفر واجد شرايط راي دادن نيستند و 8/1 ميليون نفر فوت شده داريم كه در هر انتخابات راي مي دهند!»
بايدن معاون رئيس جمهور آمريكا به ترامپ نصيحت كرده و گفته آبروريزي در مورد ماهيت دموكراسي در ايالات متحده آمريكا را پايان دهد. او گفته است: «ترامپ مشروعيت انتخابات و مشروعيت دموكراسي در آمريكا را زير سوال برده است.»
اينكه ترامپ كاخ سفيد را به يك مستراح تشبيه كرده است كه فقط بايد رفت و سيفون را در آنجا كشيد تشبيه جالبي است.اين بخشي از ادبيات جديد گفتمان رقابت در آمريكا است. از اين بهتر نميتوان حاكميت دموكراسي ليبرال را در غرب كه آمريكا آن را نمايندگي ميكند تصوير و ترسيم كرد. اينكه چرا قبلاً اين افتضاحات در انتخاباتهاي گذشته آمريكا رونمايي نشده بود را بايد مديون خويشتنداري و صبوري طرفين رقابت دانست.رسوايي رقابت ترامپ و كلينتون در افشای ماهيت دموكراسي در آمريكا به همين ختم نميشود. آنها پرده دري كردند و رسوايي اخلاقي و جنسي طرفين را بيمحابا در معرض ديد افكار عمومي آمريكا و افكار عمومي جهان قرار دادند.
آنها نشان دادند اخلاق در زندگي سياستمداران آمريكا يك واژه بيمعناست و تابعي از متغير اشتهاي سيريناپذير شهوات جنسي آنان است.
يك عدهاي در داخل و در برخي كشورها دلشان براي دموكراسي آمريكايي لك زده و مدام در حال بزك كردن آن هستند این روزها سخت دمغ هستند و نميدانند آن را چه طور وصله و پينه كنند.
ابن خلدون در مورد ظهور و سقوط تمدنها از سه مرحله ياد ميكند:
1- مرحله پيكار و مبارزه
2- مرحله خودكامگي و استبداد
3- مرحله تجمل و فساد
تمدن آمريكايي از آنجا شكل گرفت که يك مشت اشرار از انگليس، فرانسه، پرتغال و... برخي كشورهاي اروپايي به اين سرزمين رفتند و خود اينها طي جنگهاي طولاني با خود و نيز بوميان اين سرزمين كشتارهاي خونينی به راه انداختند و اساسنامه نظام آمريكايي را با خون به ناحق ريخته سرخ پوستان و سياهپوستان نوشتند.
آنها در دو جنگ جهاني اول و دوم از صحنههاي نبرد دور بودند لذا هزينه كمتري پرداختند. پس از جنگ جهاني دوم بنا را بر استبداد و ديكتاتوري در داخل و سرزمينهاي تحت سلطه خود گذاشتند. امروز در اوج تجمل و اشرافيگري راه فساد را طي ميكنند. تئوريسینهاي ليبرال دموكرات ديگر توان بازتوليد تئوريهاي خود را ندارند و سياستمداران هم به نصايح آنها گوش نميكنند، چرا كه غرق در فساد و تباهي و شهوات خودشان هستند. اينجاست كه به حكم ابن خلدون زنگ سقوط امپراتوري آنها به صدا درميآيد و كسي نيست در واشنگتن به اين صدا گوش كند.
***
روز يكشنبه گزارش كميسيون امنيت ملي به مجلس درخصوص كارنامه آمريكاييها در برجام ارائه شد. مهمترين و برجستهترين اين گزارش بدعهدي و نقض پيمان آمريكاييها در برجام بود. 6 كشور جهان در پيماني به بهانه جلوگيري از ساختن بمب اتم در تهران با ديپلماتهاي ما پيماني را امضا كردند. از اين 6 كشور تنها آمريكاست كه حاضر نيست به پيمان خود پايبند باشد و چون اروپا مستعمره آنان است در اين نقض عهد، آنها را دنبال خود ميكشد.
آمريكاييها نه تنها تحريمها را لغو نكردند بلكه شروع كردند به دستبرد به منابع مالي ما در غرب و در يك قلم 2 ميليارد دلار از اموال ايران را مصادره كردند. آنها تحريمهاي جديدي هم وضع كردند و مدام در كنگره و سنا سخن از وضع تحريمهاي تازه ميگویند. ترامپ و كلينتون در خوش رقصي در برابر صهيونيستها، در خصومتورزي عليه ملت ايران مسابقه گذاشته اند. يكي ميگويد من برجام را پاره ميكنم، ديگري ميگويد من ايران را بمباران ميكنم!
جان كري كه رئيس ديپلماسي آمريكا در اين گفتگوها بود اخيرا با پررويي و بلاهت خاصی گفته است: تحريمهاي ايران را به علت حمايت از تروريسم و موضوع حقوق بشر حفظ كرديم. اين سخن يعني هر چه تعهد در برجام داديم «هيچ»!
در چنين فضايي است كه برجام به عنوان يك سند به اسناد مربوط به سقوط تمدن آمريكايي اضافه ميشود. وقتي يك قدرت حساب و كتاب حقوقي و اخلاقي خود را از دست ميدهد و نميشود به آن اعتماد كرد و گفتگويي را با آن سامان داد، طبيعي است جز عدم گفتگو راهي باقي نميماند.
سقوط امپراتوري روم و ايران با ظهور اسلام از همين جا شروع شد كه خسرو پرويز نامه پيامبر (ص) را پاره كرد و امپراتور روم از روي جهل و تکبر، به دعوت پيامبر (ص) و گفتگو تن نداد.
***
امام خميني(ره) در عصر ما تنها سياستمداري بود كه پي به ماهيت تمدن پوشالی آمريكا برد و در نطق كاپيتولاسيون، ماهيت چنين تمدني را افشا كرد. او كيفرخواستي عليه رژيم شاه در كاپيتولاسيون نوشت كه در تاريخ ماندني شد. پاسخ رژيم و آمريكا به دعوت مصلحانه امام (ره) در نطق كاپيتولاسيون مبني بر پرهيز از ديكتاتوري و رفتن به سوي احترام به حقوق ملت ايران و ملتها، تبعيد بود. آنها در حقيقت با تبعيد امام (ره) به نجف، خود را به برهوت فساد و تباهي و تجمل و اشرافيگري تبعيد كردند و همين نقطه، نقطه سقوط و فروپاشي آنها شد.
13 آبان يادآور سه خاطره بزرگ تاريخي است. 13 آبان روزي است كه سه نقطه تاريخي ملت در امتداد هم قرار ميگيرند.روزي كه رهبر ملت ايران و قائد اعظم اسلام به جرم استقلالخواهي و دفاع از شرف و عزت ملت ايران به تبعيد ميرود. روزي كه نوجوانان اين ملت سينه در برابر گلولههاي ستم و استبداد سپر ميكنند و بالاخره روزي كه لانه فساد جاسوسي و تبهكاري آمريكا فتح ميشود.
13 آبان امسال را بايد با شكوهتر از هر سال به بهانه بدعهدي آمريكا در برجام برگزار كنيم. فريادهاي ما در ايران بايد كاخ امپراتوري دروغ، بدعهدي، فساد و تباهي را در واشنگتن به لرزه درآورد. ترامپ بايد بداند با كشيدن سيفون در واشنگتن، اين همه ستم و تباهي و فساد شسته نميشود. کلینتون هم بايد بفهمد ادامه تجاوز و ستم آمريكاييها در منطقه و جهان با حمايت از تروريسم ممكن نيست. ملتها بيدار شدهاند و يكي پس از ديگري از يوغ ستم استبداد جهاني و صهيونيسم بين الملل رها خواهند شد.