گويا اين يك سنت الهي است

30 خرداد 1389 ساعت 10:48


رضا صنعتی

«الملك يبقي بالعدل مع الكفر و لايبقي الجور مع الايمان»؛ اين كلامِ حكيمانه‌‌ايست از پيامبر مكرم اسلام‌(ص) و حكايت از آن دارد كه حكومت را ممكن است بتوان با كفر و بي‌ديني تداوم بخشيد اما با ظلم و پايمال كردن حقوق ديگران هرگز!
 

توجه به مضمون اين حديث در هر دوره و زماني خصوصاً براي جناح‌‌هاي سياسي حاكم بر هر جامعه‌ از اهميت بالايي برخوردار است.
 

رهبر معظم انقلاب نيز در 14 خرداد ماه امسال تذكر حكيمانه‌اي به بخشي از نيروهاي انقلابي داده و از آنان خواستند تا ضمن رعايت تقوا، مراقب باشند تا در قضاوت‌ها، سخنان، نوشته‌ها و اقدامات خويش حتي نسبت به دشمنان و مخالفان خود نيز ظلمي روا ندارند.
 

به نظر حقير؛ اين تذكر رهبري يك توصيه‌ي اخلاقي صِرف نبود بلكه مي‌توان آن را تأكيدي ظريف بر مهم‌ترين شرط تداوم حاكميت جريان اصولگرايي (به معنای واقعی خود) دانست.
 

گمان نمي‌كنم خاطرات مديريت جريان دوم خرداد بر فضاي فكري، فرهنگي، سياسي، قانون‌گذاري و اجرايي كشور به اين زودي‌ها فراموش شود. اين جريان در طول حيات هشت ساله‌ي خود در كنار خدمات غيرقابل انكاري كه هر دولت و مجلسي به مردم و كشور خويش ارائه مي‌دهد، اشتباهات بزرگي داشت كه موجب روي‌گرداني تدريجي مردم از آنها شد اما آنچه به نظر من بيش از هر چيز ـ و حتي بيش از رفتارهاي ضدديني برخي از افراد وابسته به اين جريان ـ زمينه‌ي افول آنها را فراهم آورد، ناديده گرفتن ابتدايي‌ترين حقوق منتقدان خويش بود. عجيب آنكه اين اتفاق در حالي شكل مي‌گرفت كه اين جريان يكي از مهم‌ترين شعارهاي خود را آزادي مخالف و رعايت كرامت‌هاي انساني قرار داده بود!
 

بررسي مجموعه‌ي تخريب‌ها، دروغ‌ها، شايعه‌پراكني‌ها، اهانت‌ها و هتك حرمت‌هاي اين جريان نسبت به منتقدان حوزوي و دانشگاهي خود نتايج تأسف‌باري را به دست خواهد داد.
 

به عنوان نمونه نگاهي به مجموعه‌ تخريب‌هاي صورت گرفته نسبت به شخصيت آيت‌الله مصباح يزدي كه اكنون در قالب كتاب «گفتمان مصباح» منتشر شده، بيانگر گوشه‌ای از ظلم و ستمي است كه اين جريان در حق منتقدان خويش روا مي‌داشت و نتايج اين قبيل رفتارها را در افول حيات سياسي و اجتماعي خويش ديد.
 

چند سالي است اما فضاي سياسي كشور به اصولگرايان اقبال كرده است. با اين اقبال عمومي مي‌شد (يا مي‌شود) به دو شكل برخورد كرد يكي تكرار اشتباهات جريان دوم خرداد مبني بر تخريب شخصيت‌‌ منتقدان خويش و زير پاگذاشتن حقوق اوليه‌ي آنها و ديگري تلاش براي خدمت به مردم، دفاع از اصول و ارزش‌هاي نظام اسلامي و نقد منصفانه‌ي رقبا همراه با رعايت حقوق سياسي و اجتماعي آنها.
 

متأسفانه بايد اعتراف كرد كه بخش‌هايي از جريان اصولگرا در اين سال‌ها به تكرار روش‌هاي جريان دوم خرداد در برخورد با منتقدين و مخالفين خويش روي آورده‌اند. اگر اهانت به منتقدان، تخريب شخصيت آنها و جعل اخبار دروغ درباره‌ي آنها از سوي افرادي كه شعار آزادي مخالف و طرفداري از كرامت‌هاي انساني مي‌دادند؛ زشت و ناپسند بود، از كساني كه شعار ديانت و زنده‌كردن ارزش‌هاي اسلامي مي‌دهند به مراتب زشت‌تر و ناپسندتر است.
 

اگر ديروز جريان دوم خرداد بجاي نقد علمي سخنان بزرگاني چون آيت‌الله مصباح به تخريب شخصيت آنها مي‌پرداخت، امروز نيز بخش‌هايي از جريان اصولگرا (و البته نه همه آنها) بجاي نقد سخنان شخصيت‌هايي چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، به تخريب آنها می‌پردازند.
 

گرچه صبر و تحمل اين شخصيت‌ها در برابر حجم وسيعي از تخريب‌ها؛ مثال‌زدني و آموزنده بوده و هست اما مگر صبر آنها مجوّزی برای ظلم و بي‌تقوايي ديگران است؟!
 

امروز اصولگرايان مي‌بايست سرنوشت دوم خردادي‌ها را چون تابلويي در برابر ديدگان خويش قرار دهند و بدانند كه پايمال كردن حقوق ديگران تنها گريبان‌گير تندروها نخواهد شد بلكه حاكميت اصولگرايي را به مخاطره خواهد انداخت.
 

بسياري از شخصيت‌هايي كه در گذشته بزرگان اصولگرا را بي‌رحمانه مورد تاخت و تاز قرار مي‌دادند و از مجازات دنيا و آخرت باكي نداشتند، امروز خود قرباني روش‌هاي ديروز خويش‌اند؛ بی‌آنکه از گذشته عبرت گرفته باشند!
 

بي‌گمان فردايي نيز رقم خواهد خورد كه مهاجمان امروز، قرباني روش‌هاي ديروز خود باشند.

گويا اين يك سنت الهي است!
 
 
 


کد مطلب: 75747

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcjaaea.uqeixzsffu.html?75747

الف
  http://alef.ir