کد مطلب: 191996
مهدور الآبرو
محسن‌حسام مظاهری، 14 تیر 92
چند روز پیش کتابی به نام "اعتراف سبز" منتشر شد که مجموعه‌ای است از مطالب وبلاگی درباره انتخابات 88.
ناشر کتاب جبهه فرهنگی انقلاب و نشر معارف است.
متاسفانه در این کتاب بدون اجازه صاحبان وبلاگها ـ که «شورشیان سبز و مخالفان دکتر احمدی‌نژاد» نامیده شده اند ـ مطالب از آرشیوشان برداشته شده و کتاب‌سازی شده است. نویسنده این یادداشت و دو یادداشت وبلاگی‌اش هم جزو قربانیان این ماجرایند.
ظاهرا به پیگیری حقوقی امیدی نیست. متنی که با هم می خوانیم به بهانه‌ی این اقدام و البته بیشتر با دغدغه‌ی جلوگیری از تکرار رفتارهای مشابه نوشته شده است. شاید این صدا به گوش کسی رسید.
تاریخ انتشار : جمعه ۱۴ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۰۶
• چه نسبتی بین امر اخلاقی و نشر مطلب در فضای مجازی وجود دارد؟
• آیا بازنشر مطلبی که یک فرد در صفحه‌ی شخصی‌اش در نت منتشر کرده، آن‌هم برای مخاطبین محدود خودش، در یک رسانه‌ی رسمی (مثل روزنامه و کتاب) عملی «اخلاقی» است؟
• مالکیت معنوی و مادی مطالب افراد روی نت متعلق به کیست؟
• آیا انتشار مطلب در فضای نت، با این فرض که این فضا، محیطی آزاد و دردسترس همه‌گان است، سبب سلب مالکیت صاحب مطلب از آن میشود؟
*
معمولاً وقتی چیزی برای‌مان مهم میشود که مبتلایش می‌شویم. این سئوال‌ها در این چند روز برای من مهم شده‌اند و به آنها فکر میکنم. دلیلش هم دو اتفاق ـ شاید به ظاهر کوچک ـ است که برایم رخ داده؛ هر دو در همین چند روز گذشته. یکی بازنشر «پستِ» کوتاهی که در صفحه‌ی فیس‌بوکم و در پاسخ به کامنت یکی از دوستان گذاشته بودم، در یک سایت خبری به‌عنوان «یادداشتی از» من! و دومی و عجیب‌تر، بازنشر دو مطلبی که در جریان انتخابات ۸۸ و حواشی آن روی وبلاگم گذاشته بودم، این‌بار در قامت یک کتاب! آن‌هم اولاً بدون اجازه و اطلاع خودم، دوم با ذکر نامم، و سوم و بدتر از همه به‌صورت مغلوط و ناقص و دستکاری‌شده.
طبعاً هیچ‌کدام این دو اتفاق خوش‌حالم نکرد و بعد از مواجهه با آنها احساس توهین و تجاوز به حریم شخصی‌ام را داشتم (و دارم). فکر کردم چرا باید مسئولین آن سایت و تدوین‌کنندگان آن کتاب به خودشان اجازه‌ی این کار را بدهند؟ چرا بدون کسب اجازه از من که صاحب و علی‌القاعده مالک آن مطالب هستم این کار را کرده‌اند؛ کسب اجازه‌ای که کار سختی نبود.
فرض دشمنی و عداوت شخصی مسببان این دو اقدام اهانت‌آمیز و غیراخلاقی هم موضوعیتی ندارد. مسئولین آن سایت خبری را گرچه مستقیماً نمی‌شناسم، اما از طریق همین فضای وب، با دیدگاههای مدیر آن سایت کمابیش آشنایی دارم. کتاب مذکور هم در «دفتر مطالعات جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی» تهیه و تدوین شده؛ بعضاً دوستانی که آنجا هستند را می‌شناسم و گرچه در موارد بسیاری با هم اختلاف نظرهای جدی داریم، ولی آن‌هایی که من می‌شناسم، افراد دغدغه‌مند و سالمی هستند. ناشر کتاب هم «نشر معارف» است که ناشر محترمی است. اگر این شناخت را هم نداشتم، باز دلیلی برای فرض دشمنی و عامدانه‌بودن این «آزاررسانی» نبود. پس چه دلیلی آنها را به چنین اقدامی کشانده؟
در پاسخ به این سئوال، به نظرم دو دلیل یا دو جنس دلیل می‌توان تصور کرد:
پاسخ اول
اول اینکه این اختلاف به تفاوت در فهم و تعریف و تفسیر فضای مجازی بر‌می‌گردد. یک تعریف این است که فضای وب با فضای رسمی و حتا دیگر رسانه‌ها تفاوت‌های مهمی دارند و ازجمله‌ی آن تفاوت‌ها «غیررسمی»بودن‌شان است. این محیط‌ها خصوصاً شبکه‌های اجتماعی به‌گونه‌ای طراحی شده که کاربران در آنجا احساس آزادی بیشتری دارند و برای همین معمولاً میان رفتار و زبان‌شان در این محیط‌ها با رفتار و زبان‌شان در فضای رسمی تفاوت می‌گذارند. و از آنجا که این تفاوت‌گذاری آگاهانه و عامدانه و بادرنظرگرفتن امکانات این محیط‌ها ازجمله امکان محدودسازی مخاطب و... صورت گرفته، کسی حق استفاده از مطالب و منشورات کاربران در این محیط‌ها را در محیط خارج و رسمی ندارد؛ به‌جز خود کاربر. تخطی از این قانون نانوشته، یعنی نادیده‌گرفتن حق شخصی کاربران در مدیریت محیطی خصوصی خود و پایمال‌کردن حقوق اشخاص و در مفهوم دینی‌اش ضایع‌کردن حق‌الناس.
اما تعریف دیگری هم هست که معتقد است این احساس آزادی، اساساً کاذب و بی‌مورد است. فضای وب، یک فضای عمومیِ آزادِ همه‌گانی است که محدودیتی را برنمی‌تابد و وقتی کاربری چیزی را در آن منتشر کرد، عملاً از خود سلب حق مالکیت کرده. مثل مرغی که از قفس رهاشده و در طبیعت و طبق قاعده‌ی تنازع بقا، هر بلایی ممکن است سرش بیاید.
این درهرحال اختلاف‌نظری است که با بحث و گفت‌وگو امکان حل‌شدنش هست.
پاسخ دوم
اما پاسخ دوم قابل تصور، اساساً رویکرد دیگری دارد و ناظر به اخلاق سیاسی جدیدی است که در سالهای اخیر به‌ویژه در بین لایه‌هایی از جوانان دغدغه‌مند و انقلابی و البته تندرو، شیوع یافته است. و آن ترجیح امر سیاسی بر امر اخلاقی و حتا امر دینی است. طبق این رویکرد، مشابه آن‌که در احکام، برخی افراد خارج‌شده از دین (مرتدین) حکم «مهدور الدم» می‌یابند، در دنیای سیاست هم افراد خارج‌شده از صف انقلاب و نظام، «مهدور الآبرو» می‌شوند! به مجرد اینکه فرد از دایره‌ی خودی‌ها خارج میشود و به صرف اینکه مخالف ما یا اصلاً مخالف نظام فکر می‌کند، پس آبرویش هم هدر است. پس دیگر حق استفاده از هیچ حقی را ندارد. و می‌توان با او بیرون از دایره‌ی اخلاق اسلامی و قواعدی مثل «آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند» و... برخورد کرد. هیچ مرزی هم نیست. حفظ نظام، گاه حکم می‌کند در اتاق خواب مخالفین هم شنود بگذاریم، هارد کامپیوتر شخصی‌شان را شخم بزنیم، تلفن‌های خصوصی‌شان را شنود کنیم، احیاناً در پرونده‌ی اطرافیان و بستگانش تجسس کنیم و خلاصه به هر دستاویزی متوسل شویم تا مخالف و منتقدمان را در روز مبادا بی‌حیثیت کنیم. این یعنی تعریف این جماعت از حفظ انقلاب و نظام.
این آن لبه‌ی پرتگاه خطرناکی است که جریان حزب‌اللهی و انقلابی بر سر آن ایستاده: مرز اخلاق در فعالیت سیاسی. یکی از دغدغه‌های شخصی این چندساله‌ی من همین است که می‌بینم متأسفانه برخی دوستان که اغلب هم به یک گرایش سیاسی خاص منسوبند، از فرط غرق‌شدن در سیاست و افراط در کار سیاسی، عملاً بسیاری از مرزهای اخلاقی و شرعی را زیر پا می‌گذارند تا به‌زعم خودشان دشمن را سرکوب کنند و به انقلاب خدمت برسانند! به‌کاربردن تعابیر زشت و رکیک ـ که بعضاً حتا مشمول حکم شرعی «قذف» هستند ـ درباره‌ی مخالفان خود یا آنها که سلیقه‌ی سیاسی متفاوتی دارند حتا گیرم که برانداز و ضدانقلاب باشند، و افشاگری و پرده‌دری درباره‌ی آنها و خانواده‌شان و موارد بسیار دیگر از جنس همین به دره‌افتادن‌هاست. حرف حالا هم نیست. چهار سال پیش در وبلاگم نوشتم:
«امروز جای حلقه‌های مطالعاتی و سخن‌رانی‌ها و مناظره‌های نظری و دوره‌ها و طرح‌های آموزشی و نشریات نظری و مؤسسات و نهادهای پژوهنده را جلسات و سخن‌رانی‌های حاد و تند و افشاگرانه‌ی سیاسی و فهرست رنگ‌ووارنگی از سایت‌های خبری و گروه‌های مجازی و تشکل‌های نوپدید یک‌شبه گرفته که از موضع قدرت، به هر دستاویزی برای مغلوب‌کردن حریف و رقیب و به‌لجن‌کشاندن‌اش متوسل می‌شوند و در این راه کمتر به قواعد اخلاقی، دینی و عرفی پابند می‌مانند. به‌جای اهل فکر و اندیشه، تریبون دانش‌گاه‌ها و حوزه‌ها اغلب دست جماعتی افتاده که اگر مُشتی اطلاعات پشت‌پرده‌ای بی‌ارزش را ازشان بگیری، دیگر حرفی برای گفتن ندارند. جماعتی که از «اطلاعاتی«بودن ارتزاق می‌کنند و نان‌شان در بی‌آبروکردن دیگران (مخالفان) به هر قیمتی و افشای اسرار پیدا و پنهان و اتهام‌زنی و صدور حکم در غیر دادگاه است».
و نوشتم:
«این وضعیت نامطلوبی است که من بسیار از آن احساس خطر میکنم و از فرجامش، بیش از همه برای جوانان هم‌نسل خودم، برای بچه‌مذهبی‌ها و دین‌باوران، بیمناکم؛ به همان اندازه که به اصلاح و تغییر در آن چندان امیدی ندارم.»
شخصاً ترجیح می‌دهم و امیدوارم انگیزه‌ی مرتکبان این بی‌اخلاقی و ناشران کتاب مذکور، از جنس پاسخ اولی باشد نه دومی.
پی‌نوشت‌ها:
۱: کتاب مذکور، مجموعه‌ای از یادداشت‌های وبلاگی و حتی کامنت‌های مطالب برخی از وبلاگ‌نویسان است که تدوین‌کنندگان کتاب به آنها صفت «شورشیان سبز و مخالفان دکتر احمدی‌نژاد» داده‌اند! زحمت copy و paste و البته دستکاری و چسب و قیچی مطالب را دفتر مطالعات! جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی کشیده و زحمت انتشارش در قالب کتاب را هم متأسفانه «دفتر نشر معارف»!
۲: به‌عنوان یکی از افرادی که بدون اجازه و با دستکاری و تغییر، مطالب‌شان در این کتاب بازنشر داده شده، اعلام میکنم که شرعاً ازین کار رضایت نداشته و ندارم. ان‌شاءالله که این افراد علاوه بر پاسخ‌های نظری و توجیهات سیاسی، برای قیامت‌شان هم پاسخی آماده کرده باشند.
۳: خدا رحمت کند پدر و مادر کسی که این واژه‌ی «کاسبین فتنه» را اختراع کرد.
• آیا بازنشر مطلبی که یک فرد در صفحه‌ی شخصی‌اش در نت منتشر کرده، آن‌هم برای مخاطبین محدود خودش، در یک رسانه‌ی رسمی (مثل روزنامه و کتاب) عملی «اخلاقی» است؟
• مالکیت معنوی و مادی مطالب افراد روی نت متعلق به کیست؟
• آیا انتشار مطلب در فضای نت، با این فرض که این فضا، محیطی آزاد و دردسترس همه‌گان است، سبب سلب مالکیت صاحب مطلب از آن میشود؟
*
معمولاً وقتی چیزی برای‌مان مهم میشود که مبتلایش می‌شویم. این سئوال‌ها در این چند روز برای من مهم شده‌اند و به آنها فکر میکنم. دلیلش هم دو اتفاق ـ شاید به ظاهر کوچک ـ است که برایم رخ داده؛ هر دو در همین چند روز گذشته. یکی بازنشر «پستِ» کوتاهی که در صفحه‌ی فیس‌بوکم و در پاسخ به کامنت یکی از دوستان گذاشته بودم، در یک سایت خبری به‌عنوان «یادداشتی از» من! و دومی و عجیب‌تر، بازنشر دو مطلبی که در جریان انتخابات ۸۸ و حواشی آن روی وبلاگم گذاشته بودم، این‌بار در قامت یک کتاب! آن‌هم اولاً بدون اجازه و اطلاع خودم، دوم با ذکر نامم، و سوم و بدتر از همه به‌صورت مغلوط و ناقص و دستکاری‌شده.
طبعاً هیچ‌کدام این دو اتفاق خوش‌حالم نکرد و بعد از مواجهه با آنها احساس توهین و تجاوز به حریم شخصی‌ام را داشتم (و دارم). فکر کردم چرا باید مسئولین آن سایت و تدوین‌کنندگان آن کتاب به خودشان اجازه‌ی این کار را بدهند؟ چرا بدون کسب اجازه از من که صاحب و علی‌القاعده مالک آن مطالب هستم این کار را کرده‌اند؛ کسب اجازه‌ای که کار سختی نبود.
فرض دشمنی و عداوت شخصی مسببان این دو اقدام اهانت‌آمیز و غیراخلاقی هم موضوعیتی ندارد. مسئولین آن سایت خبری را گرچه مستقیماً نمی‌شناسم، اما از طریق همین فضای وب، با دیدگاههای مدیر آن سایت کمابیش آشنایی دارم. کتاب مذکور هم در «دفتر مطالعات جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی» تهیه و تدوین شده؛ بعضاً دوستانی که آنجا هستند را می‌شناسم و گرچه در موارد بسیاری با هم اختلاف نظرهای جدی داریم، ولی آن‌هایی که من می‌شناسم، افراد دغدغه‌مند و سالمی هستند. ناشر کتاب هم «نشر معارف» است که ناشر محترمی است. اگر این شناخت را هم نداشتم، باز دلیلی برای فرض دشمنی و عامدانه‌بودن این «آزاررسانی» نبود. پس چه دلیلی آنها را به چنین اقدامی کشانده؟
در پاسخ به این سئوال، به نظرم دو دلیل یا دو جنس دلیل می‌توان تصور کرد:
پاسخ اول
اول اینکه این اختلاف به تفاوت در فهم و تعریف و تفسیر فضای مجازی بر‌می‌گردد. یک تعریف این است که فضای وب با فضای رسمی و حتا دیگر رسانه‌ها تفاوت‌های مهمی دارند و ازجمله‌ی آن تفاوت‌ها «غیررسمی»بودن‌شان است. این محیط‌ها خصوصاً شبکه‌های اجتماعی به‌گونه‌ای طراحی شده که کاربران در آنجا احساس آزادی بیشتری دارند و برای همین معمولاً میان رفتار و زبان‌شان در این محیط‌ها با رفتار و زبان‌شان در فضای رسمی تفاوت می‌گذارند. و از آنجا که این تفاوت‌گذاری آگاهانه و عامدانه و بادرنظرگرفتن امکانات این محیط‌ها ازجمله امکان محدودسازی مخاطب و... صورت گرفته، کسی حق استفاده از مطالب و منشورات کاربران در این محیط‌ها را در محیط خارج و رسمی ندارد؛ به‌جز خود کاربر. تخطی از این قانون نانوشته، یعنی نادیده‌گرفتن حق شخصی کاربران در مدیریت محیطی خصوصی خود و پایمال‌کردن حقوق اشخاص و در مفهوم دینی‌اش ضایع‌کردن حق‌الناس.
اما تعریف دیگری هم هست که معتقد است این احساس آزادی، اساساً کاذب و بی‌مورد است. فضای وب، یک فضای عمومیِ آزادِ همه‌گانی است که محدودیتی را برنمی‌تابد و وقتی کاربری چیزی را در آن منتشر کرد، عملاً از خود سلب حق مالکیت کرده. مثل مرغی که از قفس رهاشده و در طبیعت و طبق قاعده‌ی تنازع بقا، هر بلایی ممکن است سرش بیاید.
این درهرحال اختلاف‌نظری است که با بحث و گفت‌وگو امکان حل‌شدنش هست.
پاسخ دوم
اما پاسخ دوم قابل تصور، اساساً رویکرد دیگری دارد و ناظر به اخلاق سیاسی جدیدی است که در سالهای اخیر به‌ویژه در بین لایه‌هایی از جوانان دغدغه‌مند و انقلابی و البته تندرو، شیوع یافته است. و آن ترجیح امر سیاسی بر امر اخلاقی و حتا امر دینی است. طبق این رویکرد، مشابه آن‌که در احکام، برخی افراد خارج‌شده از دین (مرتدین) حکم «مهدور الدم» می‌یابند، در دنیای سیاست هم افراد خارج‌شده از صف انقلاب و نظام، «مهدور الآبرو» می‌شوند! به مجرد اینکه فرد از دایره‌ی خودی‌ها خارج میشود و به صرف اینکه مخالف ما یا اصلاً مخالف نظام فکر می‌کند، پس آبرویش هم هدر است. پس دیگر حق استفاده از هیچ حقی را ندارد. و می‌توان با او بیرون از دایره‌ی اخلاق اسلامی و قواعدی مثل «آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند» و... برخورد کرد. هیچ مرزی هم نیست. حفظ نظام، گاه حکم می‌کند در اتاق خواب مخالفین هم شنود بگذاریم، هارد کامپیوتر شخصی‌شان را شخم بزنیم، تلفن‌های خصوصی‌شان را شنود کنیم، احیاناً در پرونده‌ی اطرافیان و بستگانش تجسس کنیم و خلاصه به هر دستاویزی متوسل شویم تا مخالف و منتقدمان را در روز مبادا بی‌حیثیت کنیم. این یعنی تعریف این جماعت از حفظ انقلاب و نظام.
این آن لبه‌ی پرتگاه خطرناکی است که جریان حزب‌اللهی و انقلابی بر سر آن ایستاده: مرز اخلاق در فعالیت سیاسی. یکی از دغدغه‌های شخصی این چندساله‌ی من همین است که می‌بینم متأسفانه برخی دوستان که اغلب هم به یک گرایش سیاسی خاص منسوبند، از فرط غرق‌شدن در سیاست و افراط در کار سیاسی، عملاً بسیاری از مرزهای اخلاقی و شرعی را زیر پا می‌گذارند تا به‌زعم خودشان دشمن را سرکوب کنند و به انقلاب خدمت برسانند! به‌کاربردن تعابیر زشت و رکیک ـ که بعضاً حتا مشمول حکم شرعی «قذف» هستند ـ درباره‌ی مخالفان خود یا آنها که سلیقه‌ی سیاسی متفاوتی دارند حتا گیرم که برانداز و ضدانقلاب باشند، و افشاگری و پرده‌دری درباره‌ی آنها و خانواده‌شان و موارد بسیار دیگر از جنس همین به دره‌افتادن‌هاست. حرف حالا هم نیست. چهار سال پیش در وبلاگم نوشتم:
«امروز جای حلقه‌های مطالعاتی و سخن‌رانی‌ها و مناظره‌های نظری و دوره‌ها و طرح‌های آموزشی و نشریات نظری و مؤسسات و نهادهای پژوهنده را جلسات و سخن‌رانی‌های حاد و تند و افشاگرانه‌ی سیاسی و فهرست رنگ‌ووارنگی از سایت‌های خبری و گروه‌های مجازی و تشکل‌های نوپدید یک‌شبه گرفته که از موضع قدرت، به هر دستاویزی برای مغلوب‌کردن حریف و رقیب و به‌لجن‌کشاندن‌اش متوسل می‌شوند و در این راه کمتر به قواعد اخلاقی، دینی و عرفی پابند می‌مانند. به‌جای اهل فکر و اندیشه، تریبون دانش‌گاه‌ها و حوزه‌ها اغلب دست جماعتی افتاده که اگر مُشتی اطلاعات پشت‌پرده‌ای بی‌ارزش را ازشان بگیری، دیگر حرفی برای گفتن ندارند. جماعتی که از «اطلاعاتی«بودن ارتزاق می‌کنند و نان‌شان در بی‌آبروکردن دیگران (مخالفان) به هر قیمتی و افشای اسرار پیدا و پنهان و اتهام‌زنی و صدور حکم در غیر دادگاه است».
و نوشتم:
«این وضعیت نامطلوبی است که من بسیار از آن احساس خطر میکنم و از فرجامش، بیش از همه برای جوانان هم‌نسل خودم، برای بچه‌مذهبی‌ها و دین‌باوران، بیمناکم؛ به همان اندازه که به اصلاح و تغییر در آن چندان امیدی ندارم.»
شخصاً ترجیح می‌دهم و امیدوارم انگیزه‌ی مرتکبان این بی‌اخلاقی و ناشران کتاب مذکور، از جنس پاسخ اولی باشد نه دومی.
پی‌نوشت‌ها:
۱: کتاب مذکور، مجموعه‌ای از یادداشت‌های وبلاگی و حتی کامنت‌های مطالب برخی از وبلاگ‌نویسان است که تدوین‌کنندگان کتاب به آنها صفت «شورشیان سبز و مخالفان دکتر احمدی‌نژاد» داده‌اند! زحمت copy و paste و البته دستکاری و چسب و قیچی مطالب را دفتر مطالعات! جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی کشیده و زحمت انتشارش در قالب کتاب را هم متأسفانه «دفتر نشر معارف»!
۲: به‌عنوان یکی از افرادی که بدون اجازه و با دستکاری و تغییر، مطالب‌شان در این کتاب بازنشر داده شده، اعلام میکنم که شرعاً ازین کار رضایت نداشته و ندارم. ان‌شاءالله که این افراد علاوه بر پاسخ‌های نظری و توجیهات سیاسی، برای قیامت‌شان هم پاسخی آماده کرده باشند.
۳: خدا رحمت کند پدر و مادر کسی که این واژه‌ی «کاسبین فتنه» را اختراع کرد.
محمود
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۲:۳۶:۵۶
ببینم این جبهه فرهنگی انقلاب که میگین همونی نیست که وحید جلیلی و رفقاش راه انداختن؟ چه خطری از بیخ گوش ملت گذشت! (1492661) (alef-2)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۳۴:۴۷
تلاش برخي سياسيون از جناحهاي واداده مشارکت و کارگزاران براي نزديک شدن به مرکزيت قوه مجريه، نگراني هاي جدي براي دلسوزان ايجاد نموده است اميدوارم که آقاي روحاني اين مارهاي خوش خط و خال را از اطراف خود دور کنند وگرنه عواقب سوئي در انتظار کشور خواهد بود. (1492743) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۸:۳۳:۳۷
الان چه ربطی داشت؟!!
جالبه تمام حامی های اصلی ایشون رو باید از خودشان دور کنند، لابد باید از اعضای جبهه پایداری وزیر انتخاب کنند؟! (1493097) (alef-10)
جالبه تمام حامی های اصلی ایشون رو باید از خودشان دور کنند، لابد باید از اعضای جبهه پایداری وزیر انتخاب کنند؟! (1493097) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۲۱:۰۵:۵۱
از دولت منتخب که خود يک روحاني است انتظار مي رود نسبت به گسترش و ارتقاي فرهنگ عفاف و حجاب همت گمارد. (1493291) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۱:۵۲:۳۴
عفاف و حجاب فرهنگ نیست عزیزم یک انسان متمدن و با حیا که خود را انسان میداند مکلف میداند که حجاب(پوشش متعارف) داشته باشد و هیچ ربطی هم به فرهنگ ندارد (1493970) (alef-6)
معصومه
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۲۲:۰۸:۲۹
حالا نظرتان درباره تلاش برخي سياسيون از جناحهاي اصولگرا و پایداری و ... براي نزديک شدن به مرکزيت قوه مجريه، چیست؟
نگران نیستید؟
واقعا اقتدار گرا و حق به جانب و خورمحور و نفس معیارند برخی/// (1493342) (alef-6)
نگران نیستید؟
واقعا اقتدار گرا و حق به جانب و خورمحور و نفس معیارند برخی/// (1493342) (alef-6)
معصومی
۱۳۹۲-۰۴-۱۶ ۱۱:۱۷:۳۳
نه نگران نیستیم ، چون این ها که می گویید یا کسان دیگر هیچ وقت برای تغییر نظام دست به فتنه و آشوب و دستور به آن ندادند (1495095) (alef-13)
علی
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۰۰:۲۵:۳۱
این دلسوزان شاید دلشون برای پست خودشون میسوزه (1493483) (alef-6)
محسن
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۸:۵۱:۴۳
به نظر شما بهتر نیست رئیس جمهور منتخب انتخاب کابینه خود را به آقای شریعتمداری و جلیلی واگذار کند تا نگرانی دلسوزان مرتفع گردد!!؟؟البته گمان میکنم منظور شما از دلسوزان کسانی هستند که در طول 8 سال گذشته با شعار اصول گرایی جیبهای خود و اطرافیانشان را پر و خزانه خالی و روبیده را تحویل دولت آینده میدهند!!؟شما فکر میکنید آقای روحانی بدون حمایت جریان اصلاح طلب و جناحهای بقول شما واداده میتوانست بر جریان خیمه زده بر ارکان اقتصاد کشور پیروز شود!؟لطفا اگر خودتان را به خواب نزده اید بیدار شوید!! (1494470) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۴:۵۵:۰۰
فكر كن وحيد جليلي مي خواست وزير ارشاد بشود (1492843) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۲۱:۱۶:۰۳
برعکس بعضي از کج انديشان که بدحجابي را نشانه آزادي مي دانند بنده معتقدم که عدم رعايت حجاب و عفاف در جامعه تجاوز به امنيت عمومي جامعه است. (1493303) (alef-10)
سید
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۰:۴۷:۱۲
من هم با حجاب و عفاف موافقم. اما میشه یه راهکار نشون بدین؟
ما که به قول شما راست اندیش هستیم چه کنیم که بانوان حجاب داشته باشند؟
باید به تعداد همه خانومها گشت ارشاد روانه پیاده رو ها و ورودی های مترو فرستاد؟
وقتی یه بخش زیادی از مردم اعتقادی به حجابی که من و شما مد نظرمونه ندارند، به زور که نمیشه مجبورشون کرد.
لطفا شما اول یه سفر به چند تا کشور دیگه دنیا تشریف ببرید تا بدانید مشکل اصلی مردم معاشه نه حجاب. بعد فیلم مارمولک را چند بار تماشا کنید تا بدانید که بهشت زوری نمیشه. (1493883) (alef-6)
ما که به قول شما راست اندیش هستیم چه کنیم که بانوان حجاب داشته باشند؟
باید به تعداد همه خانومها گشت ارشاد روانه پیاده رو ها و ورودی های مترو فرستاد؟
وقتی یه بخش زیادی از مردم اعتقادی به حجابی که من و شما مد نظرمونه ندارند، به زور که نمیشه مجبورشون کرد.
لطفا شما اول یه سفر به چند تا کشور دیگه دنیا تشریف ببرید تا بدانید مشکل اصلی مردم معاشه نه حجاب. بعد فیلم مارمولک را چند بار تماشا کنید تا بدانید که بهشت زوری نمیشه. (1493883) (alef-6)
محمد طاهری
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۰۵:۱۴
متاسفانه در چند سال اخیر مد شده اسم های عریض و طویل را روی فعالیت هایی می گذارند که به گمانشان مسمی از اسم تاثیر بگیرد و حرکتی شگرف و تاثیر گذار ایجاد نماید.
تشکیلات جبهه هم همین گونه است. مهم ترین شاهد این مدعا هم خروجی ناچیز و ضعیف این تشکیلات است.
جای بسی تاسف است که عنوان جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی را مصادره کرده اند و خود را نقطه ی پرگار فعالیت های انقلابی می شناسند.
انقلاب اسلامی همیشه مظلوم بوده است... (1492702) (alef-1)
تشکیلات جبهه هم همین گونه است. مهم ترین شاهد این مدعا هم خروجی ناچیز و ضعیف این تشکیلات است.
جای بسی تاسف است که عنوان جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی را مصادره کرده اند و خود را نقطه ی پرگار فعالیت های انقلابی می شناسند.
انقلاب اسلامی همیشه مظلوم بوده است... (1492702) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۲۲:۲۴
نوشتن‌ها و حکم کردن‌های یکطرفه خطرناکتر از هر چیز دیگری است. این که شما مطلبی نوشتی و به افرادی اتهاماتی وارد کردی و فضایی هم درست نکردی تا در گفتگویی دوطرفه موضع درست مشخص شود، نشان از روحیه‌ای است کا متاسفانه در دنیای امروز سیاست به وفور در رسانه‌های خاص، دیده میشود و در همین حال ادعای اخلاق خواهی و عدالت طلبی و اعتدال گرایی آنها هم همه جا را پرکرده است.
در ضمن به فرض درست بودن ادعای شما در بازنشر مطالب شما بدون اجازه، ارتباط این امر با مهدور الآبرو بودن چیست؟ این کار اگر واقعا اتفاق افتاده باشد کاری غیر اخلاقی است و در عرف دانشگاهی هم دزدی علمی به حساب می‌آید اما ارتباطی با بردن آبروی کسی ندارد مگر اینکه آن حرفها در واقع مشکلی داشتند که حتی خود گوینده آنها پخش شدن آن را بی‌آبرویی میداند و حال اصل ماجرا را با لفاظی و گرفتن چهره حق به جانب می‌خواهد بپوشاند.
متاسفانه قبل از این بارها نظرات مخالفی که نوشتم را بایکوت کردید اما امیدوارم این نظر را منتشر کنید. (1492733) (alef-1)
در ضمن به فرض درست بودن ادعای شما در بازنشر مطالب شما بدون اجازه، ارتباط این امر با مهدور الآبرو بودن چیست؟ این کار اگر واقعا اتفاق افتاده باشد کاری غیر اخلاقی است و در عرف دانشگاهی هم دزدی علمی به حساب می‌آید اما ارتباطی با بردن آبروی کسی ندارد مگر اینکه آن حرفها در واقع مشکلی داشتند که حتی خود گوینده آنها پخش شدن آن را بی‌آبرویی میداند و حال اصل ماجرا را با لفاظی و گرفتن چهره حق به جانب می‌خواهد بپوشاند.
متاسفانه قبل از این بارها نظرات مخالفی که نوشتم را بایکوت کردید اما امیدوارم این نظر را منتشر کنید. (1492733) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۲۱:۱۷:۰۰
يکي از شعارهاي مطرح شده دولت يازدهم و حاميان آن شعار اعتدال است. خوب است حاميان اين گفتمان اين شعار را تبيين کنند (1493306) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۰۴:۰۵:۳۲
اولا اشتباهی مثبت دادم!
ثانیا بردن آبروی منتقدان چیز جدید یا عجیبی نیست که شما اینقدر تعجب کرده ای. بخصوص که بسیاری از انها همراه با افترا هم بوده است. متاسفانه گفته می شود که برای توجیه "تهمت زدن " به ترجمه غلط یک روایت ضعیف (که بسیاری ان را از اسراییلیات می دانند) استناد می کنند. والله اعلم (1493609) (alef-13)
ثانیا بردن آبروی منتقدان چیز جدید یا عجیبی نیست که شما اینقدر تعجب کرده ای. بخصوص که بسیاری از انها همراه با افترا هم بوده است. متاسفانه گفته می شود که برای توجیه "تهمت زدن " به ترجمه غلط یک روایت ضعیف (که بسیاری ان را از اسراییلیات می دانند) استناد می کنند. والله اعلم (1493609) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۳۹:۱۴
بعضي از افراد و شخصيت ها که نزد مردم جايي ندارند با پيروزي آقاي روحاني آنچنان هيجان زده شده و پيام تبريک ارسال کردند که گويي مردم دوران پريشان حکومت آنان را فراموش کرده اند. بنويسيد اين ملت هوشيار اجازه تکرار فتنه مجدد را به آنها نخواهد داد. (1492753) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۲۲:۱۶:۲۰
منظورت دقیقا چیه؟
خاتمی؟
هاشمی؟
احمدی نژاد؟
ببین دادا !
همه اینا که مسئول بودن و هستن همگی خدمت کرده اند و البته کسی که داخل گود است و کار می کند حتما اشتباهاتی هم می کند.
این که نشد گفتمان بگم بگم و برچسب فتنه زنی راه بیندازیم و هر کس را بدلیلی برانیم!
همین آقای احمدی نژاد که فعلا همه لگدش می زنند، فعلا مشمول حکم "لگد به افتاده" است که شاید در داستان راستان خوانده باشید.
وگرنه هم ایشان و هم باقی روسا بسیار خدمت کرده اند.
منتها آنچه باعث نارضایتی فعلی از ایشان است یکی بحث هوچیگری است که بنظرم هر کس در جای خود هوچیگر شده و البته خیلی اش پای ایشان نوشته خواهد شد که رسما بانی این امر شر در مناظرات بودند.
دوم دادن آمارها و گزارشات غیر واقعی است. اینکه اصرار دارند ثابت کنند دولت نهم و دهم به اندازه ده دولت قبل از خودشان کار کرده!
بابا هر کی باید اندازه خودش کار کند! (1493347) (alef-6)
خاتمی؟
هاشمی؟
احمدی نژاد؟
ببین دادا !
همه اینا که مسئول بودن و هستن همگی خدمت کرده اند و البته کسی که داخل گود است و کار می کند حتما اشتباهاتی هم می کند.
این که نشد گفتمان بگم بگم و برچسب فتنه زنی راه بیندازیم و هر کس را بدلیلی برانیم!
همین آقای احمدی نژاد که فعلا همه لگدش می زنند، فعلا مشمول حکم "لگد به افتاده" است که شاید در داستان راستان خوانده باشید.
وگرنه هم ایشان و هم باقی روسا بسیار خدمت کرده اند.
منتها آنچه باعث نارضایتی فعلی از ایشان است یکی بحث هوچیگری است که بنظرم هر کس در جای خود هوچیگر شده و البته خیلی اش پای ایشان نوشته خواهد شد که رسما بانی این امر شر در مناظرات بودند.
دوم دادن آمارها و گزارشات غیر واقعی است. اینکه اصرار دارند ثابت کنند دولت نهم و دهم به اندازه ده دولت قبل از خودشان کار کرده!
بابا هر کی باید اندازه خودش کار کند! (1493347) (alef-6)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۴۱:۲۸
به آقاي روحاني رئيس جمهور منتخب کشور عرض مي کنيم ما پيروزي ها و موقعيت ممتاز منطقه اي خويش را با تهديدزدايي بدست آورده ايم. توصيه مي کنيم ايشان تهديدزدايي را سرلوحه سياست خارجي قرار بدهد. چون تنش زدايي که مطرح مي شود امتحان خودش را در دوره حکومت اصلاح طلبان داده و جز عقب نشيني نتيجه اي در بر نداشته است. (1492756) (alef-1)
علی
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۰۰:۳۱:۰۵
تنش زدایی امتحان خود را پس داده و در شرایط حاظر بهترین تدبیر هست. (1493489) (alef-10)
میر علی
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۲۰:۵۸:۵۳
بله بهترین راه برای فروش کشور (1494589) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۴۲:۴۲
وقتي در اخبار روزنامه خواندم که چند نفر اراذل و اوباش يک محله يک بسيجي را به قصد کشت مجروح کرده اند و با گذاشتن وثيقه آزاد مي گردند غصه ام گرفت. بنويسيد با چنين رويه اي در دستگاه قضايي بعيد است عدالت در کشور استقرار پيدا کند. (1492759) (alef-1)
حسام
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۲:۰۱:۲۱
با اینحال که از بسیاری از بسیجی های تندرو که چهره انقلاب رو برای ملت خراب کرده اند بیزارم اما من هم از شنیدن این خبر متآسف شدم اما خوبه یه نگاهی هم به حکم مرتضوی بندازی برادر من!!!
وقتی دزد ماشینمونو با هزار بدبختی گرفتیم و بعد به جرم 9فقره سرقت اتومبیل 2 مورد زورگیری از بانوان مسن برای دزدیدن طلا و حتی ضرب و شتم این بنده های خدا و همراه داشتن مواد مخدر تنها و تنها 181 روز حبس برایش بریده اند دیگه چه انتظاری داری؟؟ درحالیکه سابقه کیفری هم داشت
از همینجا از دستگاه قضا خواهش میکنم به این مساعل توجه کنند!
وقتی حکم این جانی از خدا بیخبر رو دادند چهره ی آن 3 پیرزن مظطرب دیدنی بود!! تاوان همچنین جنایت هایی این است؟
امیدوارم این حرفام باز زیر تیغ مصلحت سایت الف نره! این سایت مردمی باید آیینه نگاه مردم باشد نه آیینه نگاه خودش (1493984) (alef-6)
وقتی دزد ماشینمونو با هزار بدبختی گرفتیم و بعد به جرم 9فقره سرقت اتومبیل 2 مورد زورگیری از بانوان مسن برای دزدیدن طلا و حتی ضرب و شتم این بنده های خدا و همراه داشتن مواد مخدر تنها و تنها 181 روز حبس برایش بریده اند دیگه چه انتظاری داری؟؟ درحالیکه سابقه کیفری هم داشت
از همینجا از دستگاه قضا خواهش میکنم به این مساعل توجه کنند!
وقتی حکم این جانی از خدا بیخبر رو دادند چهره ی آن 3 پیرزن مظطرب دیدنی بود!! تاوان همچنین جنایت هایی این است؟
امیدوارم این حرفام باز زیر تیغ مصلحت سایت الف نره! این سایت مردمی باید آیینه نگاه مردم باشد نه آیینه نگاه خودش (1493984) (alef-6)
حسام
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۸:۴۷:۵۸
ممنونم از سایت الف که نظرمو انتقال داد (1494467) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۹:۴۱:۴۳
چون طرف بسیجی بوده دلت سوخته یا این که انسان بوده برای همه همین طور فکر می کنی یا فقط برای بسیجیان که خونشون رنگین تره (1494530) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۴۳:۰۱
از متوليان امر درخواست مي شود با فروشندگان فيلم هاي منافي عفت خارجي و ايراني و داروهاي کمياب و بعضا تقلبي و آلوده در ميدان امام خميني(ره) برخورد کنند. به عنوان يک شهرستاني وقتي از اين محل عبور کردم از بي تفاوتي نيروي انتظامي نسبت به فعاليت علني اين افراد تعجب کردم (1492760) (alef-6)
سجاد
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۵۲:۰۳
وحید جلیلی و سعید جلیلی از همفکران احمدی نژاد و مشایی هستند (1492767) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۳:۵۵:۲۹
در سخنراني اخير آقاي حسن روحاني رئيس جمهور منتخب کشور خوشحال شديم که ايشان دست رد به سينه اصلاح طلبان زد در ضمن به عنوان يک برادر کوچکتر به ايشان توصيه مي کنيم غير از رهبري که از ارکان نظام محسوب مي شود خود را مديون هيچ فرد ديگري نداند و مستقل باقي بماند اين رمز استمرار محبوبيت حقيقي بين مردم است. (1492771) (alef-1)
داریوش
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۰۹:۰۰:۳۵
چرا شما هزچیز را که دوست دارید گزینشی میبینید و کلیشه ای تحلیل میکنید
آنچه از جمیع مواضع جناب روحانی برمیاد اینه که ضمن قدر شناسی از هرکس که سودی برای نظام داشته بدون تکفیر و تخریب و سیاه و سفید کردن و دو قطبی کردن و امثال این روشهای مرسوم اصولگراهای پر ادعا ( و باجخواه و همیشه طلبکار ازملت) بروشنی بر استقلال سیاسی و مدیریتی خودش تاکید کرده و بدنبال جاذبه مثبته و نه دافعه منفی
و تنها چیزی که اصلا در مواضعش نبوده دست رد زدن به سینه طیفهای داخل نظامه (1493736) (alef-13)
آنچه از جمیع مواضع جناب روحانی برمیاد اینه که ضمن قدر شناسی از هرکس که سودی برای نظام داشته بدون تکفیر و تخریب و سیاه و سفید کردن و دو قطبی کردن و امثال این روشهای مرسوم اصولگراهای پر ادعا ( و باجخواه و همیشه طلبکار ازملت) بروشنی بر استقلال سیاسی و مدیریتی خودش تاکید کرده و بدنبال جاذبه مثبته و نه دافعه منفی
و تنها چیزی که اصلا در مواضعش نبوده دست رد زدن به سینه طیفهای داخل نظامه (1493736) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۱۶ ۰۷:۴۶:۴۸
بخدا به پیر به پیغمبر اکثریت رای آقای روحانی از طرف اصلاح طلبان بود چرا شما هنوزم دست از گول زدن خودتون برنداشتید؟ حداقل با خودتون صادق باشید کلاه سر خودتون نذارین ،در ضمن کی ایشون دست رد به سینه اصلاح طلبان زد که ما خبر نداریم؟؟؟ عزیز برادر ایشون دست رد به سینه اقتدار طلبان و تمامیت خواهانی زد که وضعیت افتضاح امروز مملکت نتیجه حکومت 8ساله آنان و کسانی که ازشون حمایت کردند میباشد ، در ضمن حامیان سینه چاک دیروز ایشون امروز از گذشته خود پشیمانند و از ایشون بریدن شما هم خداوکیلی یه بار بشین با خودت صادقانه دو دوتا =چهار تا کن ببین هنوزم جایی برای حمایت مونده یانه . (1494834) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۵:۰۸:۱۲
ای کاش رقبای این آقایان پیرو اسلام به روایت موسسه کذا هم کمی بی اخلاق بودند و از این اطلاعات پشت پرده ای می گفتند
مثلا گیر می دادند به آقای لنکرانی که چرا پدر شما در رژیم سابق فعال بوده ولی افسوس که ما اهل توبیخ کسی به جرم دیگری نیستیم
باید به این حضرات این ضرب المثل کهن را یادآور شد: که گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری (1492856) (alef-6)
مثلا گیر می دادند به آقای لنکرانی که چرا پدر شما در رژیم سابق فعال بوده ولی افسوس که ما اهل توبیخ کسی به جرم دیگری نیستیم
باید به این حضرات این ضرب المثل کهن را یادآور شد: که گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری (1492856) (alef-6)
حقوقی
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۵:۱۷:۱۸
حقوق معنوی و مالکیت فکری در ایران هیچ است. در این زمینه قانون درست و حسابی هم وجود ندارد که اگر وجود داشت به تبع ان مساله ای به مانند کردان به وجود نمی امد. (1492867) (alef-6)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۵:۲۳:۱۶
1. متاسفانه انقلاب بعد سی و خورده ای سال انگار داره مصادره میشه. اونهم از طرف کسانی که دیدگاههاشون در حوزه های سیاسی و اخلاقی و فرهنگی با دیدگاه های بنیانگذار انقلاب وجه مشترکی نداره. این حضرات "جبهه فرهنگی..." زمان امام اگه می بودن به احتمال زیاد طرد می شدن.
2. صداوسیما و کیهان و با کمال تأسف، خیلی از تریبون های نماز جمعه در بیشتر سالهای بعد از انقلاب دقیقا همین کارکرد به قول شما "مهدور الآبرو" کردن بخشی از جامعه رو بر عهده گرفته اند و می تازند. که مخاطبانش (به جز کیهان) دامنه ی بسیار وسیع تری از چاپ یک کتاب رو شامل میشه.
3. راستش من هم به عنوان یک شهروند به رفع این مشکل خوشبین نیستم. (1492874) (alef-6)
2. صداوسیما و کیهان و با کمال تأسف، خیلی از تریبون های نماز جمعه در بیشتر سالهای بعد از انقلاب دقیقا همین کارکرد به قول شما "مهدور الآبرو" کردن بخشی از جامعه رو بر عهده گرفته اند و می تازند. که مخاطبانش (به جز کیهان) دامنه ی بسیار وسیع تری از چاپ یک کتاب رو شامل میشه.
3. راستش من هم به عنوان یک شهروند به رفع این مشکل خوشبین نیستم. (1492874) (alef-6)
مرتضی
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۵:۲۹:۵۲
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد، هم رونق زمان شما نیز بگذرد... (1492881) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۵:۳۲:۳۹
خوب پس شما چرا عده‌ای را مهدور الآبرو دانسته‌اید و یک مطلب وبلاگی را در سایتتان منتشر کردید؟ (1492884) (alef-10)
1360
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۵:۵۳:۵۴
بابا فرهنگ مگه جنگه چرا کار فرهنگیو نمیزارین رو دوش دانشگاهیها و اهالی فرهنگ
فقط نظر یک گروه که نباید باشه این جامعه مانند باغه همه نوع گلی داخلش هست
نمیشه فقط یک گول یک گون گیاه درش بروید (1492908) (alef-1)
فقط نظر یک گروه که نباید باشه این جامعه مانند باغه همه نوع گلی داخلش هست
نمیشه فقط یک گول یک گون گیاه درش بروید (1492908) (alef-1)
برهان
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۶:۰۵:۰۱
وقتی مطلبی در فضای مجازی منتشر می شود ، همه حق دارند و آزادند که از آن مطلب (بشرط مفید بودن) استفاده کنند.
این انحصارگرایی که ریشه در فرهنگ انحصارگرای غربی دارد و مخالف شرع و اندیشه اسلامی است ، اندیشه ای که نه تنها بر انتشار آزاد اطلاعات تاکید دارد بلکه با بیان "ذکات العلم نشره" ، انتشار آن را واجب می داند.
این حرفها آدم را یاد همان قشر انحصارگرا در مجلس می اندازد که نشر کتاب بزرگان مثل شهید مطهری را تا نیم قرن به انحصار خانواده اش درآوردند ... (1492922) (alef-1)
این انحصارگرایی که ریشه در فرهنگ انحصارگرای غربی دارد و مخالف شرع و اندیشه اسلامی است ، اندیشه ای که نه تنها بر انتشار آزاد اطلاعات تاکید دارد بلکه با بیان "ذکات العلم نشره" ، انتشار آن را واجب می داند.
این حرفها آدم را یاد همان قشر انحصارگرا در مجلس می اندازد که نشر کتاب بزرگان مثل شهید مطهری را تا نیم قرن به انحصار خانواده اش درآوردند ... (1492922) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۶:۲۵:۰۳
ببری مال مسلمان، چو مالت ببرند بانگ برآری که مسلمانی نیست!
سالهاست که این چنین است و متاسفانه بزرگان به فکر چاره کار نیستند و یا خود در آن غرق و یا ناتوان در اصلاح این امر. (1492948) (alef-1)
سالهاست که این چنین است و متاسفانه بزرگان به فکر چاره کار نیستند و یا خود در آن غرق و یا ناتوان در اصلاح این امر. (1492948) (alef-1)
بیژن
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۷:۵۳:۰۴
خیلی جالبه ,واقعا جای تامل داره .با اجازتون این مطلب رو توی وبلاگم منتشر کردم (1493046) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۸:۰۲:۵۲
رئیس جمهور بعدی جلیلی است...چون احتمالا روبه روی روحانی است...تو ایران هر کس روبروی رئیس فعلی باشد دور بعد رئیس می شود... (1493054) (alef-10)
عباس
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۸:۲۹:۲۱
در این مورد به اصطلاح مهدور الآبرو تاریخ قضاوت میکنه نه صاحبان قدرت ... (1493091) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۸:۵۵:۵۹
اساسا اخلا ق بین برخی لغلغه زبان است. وقتی به مخالف خود می رسند ابروی او و خانواده اش هیچ می شود دست ماکیاول را از پشت بسته اند. ماکیاول از بودن در کنار انها خجل می شود. حتی اسناد محرمانه مملکت را هم برای زدن مخالف در مناظره رو می کنند بعد جبهه اخلاقی !!!!!!!درست می کنند!!!!!!!!!!!!! (1493133) (alef-6)
احمد وند
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۱۹:۵۱:۰۱
کاش روزی بیاید که این النصره ها و طالبان ها و ملاعمر های وطنی گورشان را گم کنند و دست از سر مردم ازاده و فرهیخته ایران بردارند . (1493210) (alef-6)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۲۱:۱۹:۱۶
بسم الله الرحمن الرحیم
بزرگترین تبلیغ برای تشیع
آقایان اگر دنبال تبلیغ مذهب تشیع هم باشند باید بدانند که بزرگترین تبلیغ برای تشیع این است که نظامی شیعی در ایران سر کار باشد که به حقوق مردم احترام می گذارد و کرامت انسان را گرامی می دارد از هنرمند حمایت می کند و از اعمال جبر و زور تا جایی که امکان دارد دوری می کند و بدون توجه به ظواهر به همه اقشار جامعه به یک چشم نگاه می کند نظامی که با اینکه اسلامی است اما از پیشرفت علم و تکنولوژی در همه ابعاد حمایت می کند و در این نظام "خواست" ، "نظر" ، "اعتماد" و "باور" های مردم مهم هستند و کارگزاران این نظام از مردم حساب می برند چون می دانند راس نظام بر روی جلب اعتماد مردم حساس است. این بزرگترین تبلیغ برای مذهب تشیع است(بنده اهل سنت هستم اما در دیدگاه اینجانب شیعه و سنی برابرند و اصلا مهم نیست که کدامیک از آنها چند درصد نفوس جهان اسلام را تشکیل می دهند در باور حقیر اقامه ی جامعه مدینة النبی(ص) مهم است و مذاهب مهم نیستند و جامعه مدینة جامعه ای است که در آن همه هستند و هیچ کس نیست که نباشد) کافی است دیدگاههای آیت الله مصباح یزدی را که در واقع همان اعتقادات و استدلالهای خوارج است را به عنوان یک عالم شیعی ترجمه کرده و برای مردم منطقه پخش کنید بعد از کمتر از 10 سال خواهید دید که در خاورمیانه اثری از تشیع باقی نخواهد ماند. هر چه که جمهوری اسلامی ایران آزادی های سیاسی را بیشتر کرده و سعه صدر بیشتری از خود در مقابل مردم نشان دهد خواهد دید که دشمنان مذهب تشیع که اکنون صدها کانال ماهواره ای و هزاران سایت اینترنتی به راه انداخته اند بیشتر نا امید خواهند شد و جمهوری اسلامی ایران آنها را بیشتر به چالش خواهد کشید زیرا آنها همه از خوارج اند و برای انسان حقوقی قائل نیستند لذا در این مسیر رسوا خواهند شد مانند آنچه که امروز در مصر در حال تحقق است. لذا به نظر حقیر باید هیاتی با همکاری سه قوه با هماهنگی با رهبر جمهوری اسلامی تشکیل گردد که هر چه زودتر تکلیف زندانی های سیاسی و مسئله ی آزادی بیان در ایران را روشن کند و در این مورد با مشورت با اهل فن آئین نامه و یا دستور العملی قابل اجرا تهیه گردد تا دستگاههای امنیتی و انتظامی با هماهنگی کامل مطابق آن رفتار نمایند. (1493308) (alef-6)
بزرگترین تبلیغ برای تشیع
آقایان اگر دنبال تبلیغ مذهب تشیع هم باشند باید بدانند که بزرگترین تبلیغ برای تشیع این است که نظامی شیعی در ایران سر کار باشد که به حقوق مردم احترام می گذارد و کرامت انسان را گرامی می دارد از هنرمند حمایت می کند و از اعمال جبر و زور تا جایی که امکان دارد دوری می کند و بدون توجه به ظواهر به همه اقشار جامعه به یک چشم نگاه می کند نظامی که با اینکه اسلامی است اما از پیشرفت علم و تکنولوژی در همه ابعاد حمایت می کند و در این نظام "خواست" ، "نظر" ، "اعتماد" و "باور" های مردم مهم هستند و کارگزاران این نظام از مردم حساب می برند چون می دانند راس نظام بر روی جلب اعتماد مردم حساس است. این بزرگترین تبلیغ برای مذهب تشیع است(بنده اهل سنت هستم اما در دیدگاه اینجانب شیعه و سنی برابرند و اصلا مهم نیست که کدامیک از آنها چند درصد نفوس جهان اسلام را تشکیل می دهند در باور حقیر اقامه ی جامعه مدینة النبی(ص) مهم است و مذاهب مهم نیستند و جامعه مدینة جامعه ای است که در آن همه هستند و هیچ کس نیست که نباشد) کافی است دیدگاههای آیت الله مصباح یزدی را که در واقع همان اعتقادات و استدلالهای خوارج است را به عنوان یک عالم شیعی ترجمه کرده و برای مردم منطقه پخش کنید بعد از کمتر از 10 سال خواهید دید که در خاورمیانه اثری از تشیع باقی نخواهد ماند. هر چه که جمهوری اسلامی ایران آزادی های سیاسی را بیشتر کرده و سعه صدر بیشتری از خود در مقابل مردم نشان دهد خواهد دید که دشمنان مذهب تشیع که اکنون صدها کانال ماهواره ای و هزاران سایت اینترنتی به راه انداخته اند بیشتر نا امید خواهند شد و جمهوری اسلامی ایران آنها را بیشتر به چالش خواهد کشید زیرا آنها همه از خوارج اند و برای انسان حقوقی قائل نیستند لذا در این مسیر رسوا خواهند شد مانند آنچه که امروز در مصر در حال تحقق است. لذا به نظر حقیر باید هیاتی با همکاری سه قوه با هماهنگی با رهبر جمهوری اسلامی تشکیل گردد که هر چه زودتر تکلیف زندانی های سیاسی و مسئله ی آزادی بیان در ایران را روشن کند و در این مورد با مشورت با اهل فن آئین نامه و یا دستور العملی قابل اجرا تهیه گردد تا دستگاههای امنیتی و انتظامی با هماهنگی کامل مطابق آن رفتار نمایند. (1493308) (alef-6)
۱۳۹۲-۰۴-۱۴ ۲۲:۵۶:۴۶
وقتی چیزی رو روی اینترنت گذاشتی دیگه نمیتونی انتظار داشته باشی که کسی اون رو برنداره!
حرف شما درست ولی اینکاری که شما به جماعت انقلابی نسبت دادید رو برید در کتاب عالیجنابان سرخ پوش جستجو کنید که جماعت غیر انقلابی نوشتن
شمایی که اینقدر داعیه داری ایکاش کمی هم حافظه داشتی و البته انصاف! (1493374) (alef-6)
حرف شما درست ولی اینکاری که شما به جماعت انقلابی نسبت دادید رو برید در کتاب عالیجنابان سرخ پوش جستجو کنید که جماعت غیر انقلابی نوشتن
شمایی که اینقدر داعیه داری ایکاش کمی هم حافظه داشتی و البته انصاف! (1493374) (alef-6)
هادی
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۰۳:۴۵:۳۸
جو میدی چرا؟
اون موقع داغ بودی یه چیزی نوشتی حالا چرا از انتشارش می ترسی؟
این که من دو سال دیگه این مطلب شما رو بنویسم و بهش استناد کنم، آبروتون رو می بره یا این که مطلب شما طوری بوده که نشر اون آبروتونو می بره؟
از این به بعد در نوشتن متن ها دقت کن تا از انتشارش نترسی و آبروت به خطر نیفته؟ باشه! (1493598) (alef-13)
اون موقع داغ بودی یه چیزی نوشتی حالا چرا از انتشارش می ترسی؟
این که من دو سال دیگه این مطلب شما رو بنویسم و بهش استناد کنم، آبروتون رو می بره یا این که مطلب شما طوری بوده که نشر اون آبروتونو می بره؟
از این به بعد در نوشتن متن ها دقت کن تا از انتشارش نترسی و آبروت به خطر نیفته؟ باشه! (1493598) (alef-13)
رهام
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۰۵:۲۱:۰۴
مطلبی که در وبلاگی که برای همه قابل بازدیده منتشر شده ... نشر آن با ذکر منبع چه مشکلی داره؟
مگه قراره نظرات و اعتقادات نویسنده مخفی بمونه؟
اگه اینطوره چرا تو وبلاگ گذاشتن؟ (1493617) (alef-10)
مگه قراره نظرات و اعتقادات نویسنده مخفی بمونه؟
اگه اینطوره چرا تو وبلاگ گذاشتن؟ (1493617) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۰۶:۵۰:۵۴
آخه این چه مطلبیه منتشر میکنی الف ! شکوائیه شخصی میذاری روی پیشخوانت؟! (1493623) (alef-10)
مرتضي
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۰:۱۱:۱۱
به نظر من امر کاملا طبيعي است
ده ها مطلب در فضاي مکتوب منتشر مي شود که منبع آنها مجازي است
و کلا کسي که مطلب را در فضاي مجازي گذاشت بعيد است که ديگران براي باز نشر آن اجازه اي بگيرند (1493838) (alef-6)
ده ها مطلب در فضاي مکتوب منتشر مي شود که منبع آنها مجازي است
و کلا کسي که مطلب را در فضاي مجازي گذاشت بعيد است که ديگران براي باز نشر آن اجازه اي بگيرند (1493838) (alef-6)
خوارج!!
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۱:۰۲:۵۱
طبق اعتراف خودتان در وبلاگتان شما در راهپیمایی غیرقانونی بعد از انتخابات شرکت داشته و نظام را تا مدت ها علنا و رسما در فضای وب که مخاطبی به مراتب بیشتر از تیراژ کتاب "اعتراف سبز" دارد (شاید بیش از هزار برابر ) متهم به تقلب کرده اید.
وقتی جنابعالی نظام را در فضایی با مخاطب هزار برابر ؛مهدورالابرو دانستید چطور گزارش کار غیر اخلاقی و غیر قانونی خودتان را خلاف قانون و اخلاق می دانید ؟!
هر کاری شما بکنید اخلاقی و انسانی است و اگر کسی به رویتان بیاورد که چه نامردی و بی اخلاقی در حق نظام و انقلاب کردید قلم بر می دارید و نیتش را می خوانید و مبانی تئوریک فاسدی را برایش می تراشید و فحاشی تئوریک خودتان را با قیافه ای حق به جانب اخلاقی و با پز مظلومیت و قربانی شدن توجیه می کنید (1493914) (alef-6)
وقتی جنابعالی نظام را در فضایی با مخاطب هزار برابر ؛مهدورالابرو دانستید چطور گزارش کار غیر اخلاقی و غیر قانونی خودتان را خلاف قانون و اخلاق می دانید ؟!
هر کاری شما بکنید اخلاقی و انسانی است و اگر کسی به رویتان بیاورد که چه نامردی و بی اخلاقی در حق نظام و انقلاب کردید قلم بر می دارید و نیتش را می خوانید و مبانی تئوریک فاسدی را برایش می تراشید و فحاشی تئوریک خودتان را با قیافه ای حق به جانب اخلاقی و با پز مظلومیت و قربانی شدن توجیه می کنید (1493914) (alef-6)
ناشناس
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۲:۳۰:۰۶
نبود حق مالکیت معنوی آسیب های زیادی می زند که این کوچکترین آنها است بسیاری از مولفین و مترجمین به همین سبب کاملا کار را رها کرده اند. (1494027) (alef-6)
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۱۴:۰۵:۱۴
شما فرمودید پیگیری حقوقی این مطلب بی نتیجه است و از این جمله در جهت مظلوم نمایی استفاده کرده اید درحالیکه دلیل بی نتیجه بودنش اینست که استفاده از مطالب یک وبلاگ که صرفا نظرات شخصی یک فرد است مانع قانونی ندارد تا آنجا که ما میدانیم! خود را مهدورلآبرو خواندید ! بله ما معتقدیم درست نیست مطالب غیراخلاقی زندگی یک فرد را به بهانه دشمن بودن فاش کرد اما مگر شما در وبلاگتان کار غیر اخلاقی انجام داده اید که فاش شدنش آبرویتان را میبرد؟ هرچند کار این افراد را به دلایل یگری همچون استفاده نکردن از منابع موثقتر و افراد مهمتر که عنادشان با نظام مشخص است نمیپسندم اما دفاع شما را از خود هم بی پایه است جالب است که سایت الف موضوعات ملی تر را در حاشیه و یک مساله شخصی را در پیشخوان سایت قرار میدهد! هدف :نا معلوم! (1494153) (alef-13)
احمد
۱۳۹۲-۰۴-۱۵ ۲۳:۰۳:۰۲
جالبه که خود بازنشر این مطلب مصداق محتوای این نوشته است. (1494691) (alef-13)
محمد
۱۳۹۲-۰۴-۱۶ ۱۱:۰۳:۳۲
کاملاً درسته که هیچ گروهی حق نداره بدون اجازه و رضایت یک نفر، مطلبی یا صوتی از اون رو منتشر کنه و حرکت آن گروه مردوده ولی معلوم نیست چرا آقای مظاهری «مهدور الآبرو» به کار بردند. مگرآنها چیزی غیر از اون چیزهایی که شما نوشتین رو منتشر کردن؟ دست بردن در متن خلاف مکرر است ولی آیا دست بردن در متن جهت گیری و رویکرد مطلب رو تغییر داده یا لب کلام همونه که شما گفتین؟ اگه اصل مطلب تغییر نکرده و جهت‌گیری کلی فرقی نکرده، بی آبرو کردن شما نبوده و استفاده از این تیتر بی ربطه.
خدا کمک کنه چیزهایی بگیم و بنویسیم که اگه یه زمانی منتشر شد، نگیم بی‌آبرو شدیم! (1495059) (alef-13)
خدا کمک کنه چیزهایی بگیم و بنویسیم که اگه یه زمانی منتشر شد، نگیم بی‌آبرو شدیم! (1495059) (alef-13)
سعيد
۱۳۹۲-۰۴-۱۶ ۱۵:۴۹:۲۹
اخلاق....؟؟؟ چيزي كه كمتر در اين روزها به ذهن خيلي ها متبادر ميشود.... دفتر مطالعات جبهه فكري انقلاب !!!! اگر كسي اهل مطالعه باشد و متعهد به تفكر ناب و اصيل انقلاب ، حتمن يا با جبهه مذكور مخالفت و معاندت دارد و يا به غم نان با ( عابر بانك ) انها همكاري ميكند كه در نهايت يا مغموم و متضرر ميشود و يا براي ابد طلبكار ميماند.
برادر عزيز از كي و از چه شكايت ميكني؟؟؟ وقتي جواني كه صرفا به داشتن دين و ديانت مشهور است ( بعضا عاري از هرگونه قوه تحليل و تشخيص شرايط زمانه ) در اين موسسات و جبهه ها مسءوليت مي پذيرد .... چه توقعي داري؟؟؟؟ وقتي تصور صحيح و درستي از جامعه نيست و صرفا محصولات ، اماري و دهان پر كن توليد ميشود ، چه جاي شكايت؟؟؟
مطلبي از شما ( با هر كيفيتي) منتشر شده ... براي خودشان و مخاطبي كه شايد از اعداد دو دست بيشتر نشود ... غصه براي چي؟ ابرويي نرفته. خيالت راحت . فقط شما بهشان لطف كردي اخبار انتشار يك كتاب ( مثل ده ها كتاب بي مخاطب و پر هزينه ي ديگر را ) به عرض عموم رساندي. كه شايد اگر نمي گفتي و درد دلت را در دل نگه مي داشتي شايسته تر بود. به خدا بسپار
روز جزا نزديك است و همه بايد در درگاه عدل الهي پاسخ گو باشيم كه چه كرديم با دين و انقلاب و اعتماد مردم به ارمانهامان .... فمن يعمل مثقال ذره شر يره ... (1495790) (alef-13)
برادر عزيز از كي و از چه شكايت ميكني؟؟؟ وقتي جواني كه صرفا به داشتن دين و ديانت مشهور است ( بعضا عاري از هرگونه قوه تحليل و تشخيص شرايط زمانه ) در اين موسسات و جبهه ها مسءوليت مي پذيرد .... چه توقعي داري؟؟؟؟ وقتي تصور صحيح و درستي از جامعه نيست و صرفا محصولات ، اماري و دهان پر كن توليد ميشود ، چه جاي شكايت؟؟؟
مطلبي از شما ( با هر كيفيتي) منتشر شده ... براي خودشان و مخاطبي كه شايد از اعداد دو دست بيشتر نشود ... غصه براي چي؟ ابرويي نرفته. خيالت راحت . فقط شما بهشان لطف كردي اخبار انتشار يك كتاب ( مثل ده ها كتاب بي مخاطب و پر هزينه ي ديگر را ) به عرض عموم رساندي. كه شايد اگر نمي گفتي و درد دلت را در دل نگه مي داشتي شايسته تر بود. به خدا بسپار
روز جزا نزديك است و همه بايد در درگاه عدل الهي پاسخ گو باشيم كه چه كرديم با دين و انقلاب و اعتماد مردم به ارمانهامان .... فمن يعمل مثقال ذره شر يره ... (1495790) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۱۸ ۱۱:۵۱:۱۹
با سلام
این همه جلسات افشاگرانه و تحلیلی بیخود و آبکی فقط و فقط برای تخریب شخصیت دکتر احمدی نژاد و مشایی بود. چقدر سایت راه افتاد تا این دو نفر رو به فراماسونها، بهاییها و... ربط بدن؟ این بی اخلاقی در اوج خودش بود و دستگاه قضا هم فقط نگاه می کرد (1499144) (alef-13)
این همه جلسات افشاگرانه و تحلیلی بیخود و آبکی فقط و فقط برای تخریب شخصیت دکتر احمدی نژاد و مشایی بود. چقدر سایت راه افتاد تا این دو نفر رو به فراماسونها، بهاییها و... ربط بدن؟ این بی اخلاقی در اوج خودش بود و دستگاه قضا هم فقط نگاه می کرد (1499144) (alef-13)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
