توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 448777
درباره شاعر انقلاب؛
بهار، بی گل روی نگار را چه کنم؟
بخش فرهنگی الف، 6 اسفند 95
تاریخ انتشار : جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۵۳
دکتر علی دارابی، معاون امور استان‌های سازمان صداوسیما طی یادداشتی نوشت:
 
حسین آقا ممتحنی مشهور به حمید سبزواری متولد ۱۳۰۴ در سبزوار است. ابتدا به شغل معلمی مشغول بود. بعدها مشاغل دیگری را تجربه کرد تا آنکه تصمیم گرفت تمام توان خود را در شعر و ادبیات متمرکز نماید.
 
حميدسبزواری از همان اوان نهضت، اشعاری را برای مردم و انقلاب مي‌سرود، لكن به واسطه خفقان شديد و سانسور پهلوی، به سائقه شعر دير پای مقاومت، حميد نيز اشعار خود را در زبان رمز و استعاره می‌سرود:
 
مرا كه يار نباشد، بهار را چه كنم
بهار، بی‌ گل روی نگار را چه كنم
اميد بود كه با نوبهار باز آيی
ملامت دلِ اميدوار را چه كنم...
 
با وجود اين، درپي تشديد مبارزات مردمی، حميد، زبان رمز را كنار گذاشت و به طور صريح، از امام خمينی سخن گفت:
 
بنازم بر آن پير و فكر جوانش
كه عاجز بُود خامه از داستانش
چه بحري است يارب كه نتوان رسيدن
به صد موج انديشه بر يك كرانش
نباشد «محمد» وليكن ز نسبت
بُود پاك فرزندی از خاندانش
«امام خمينی» كه خوی حسينی
هويداست از چهره پرتوانش
 
او پس از پیروزی انقلاب به سرودن شعر و شعار برای اجرا در راهپیمایی‌ها و اجتماع نماز جمعه پرداخت. شعرمشهور «آمریکا، آمریکا، مرگ به نیرنگ تو» از آفریده های آن دوران است.
 
[بهار، بی گل روی نگار را چه کنم؟]
 
یکی از ویژگی های بارز اشعار سبزواری ثبت آثارش در اذهان مردم است. چندان که هنوز هم ورد زبان هاست و در مناسبت‌های مختلف خوانده می‌شود. از دیگر مشخصه های شعر او باید به استحکام زبانی به تاثیر سبک خراسانی اشاره کرد.
 
علاوه بر زبان وزین، باید به غنای آثار وی از اساطیر و نمادهای تاریخی اشاره کرد. شعر او محملی برای نمایش دادن شخصیت هایی ست که طی هزاره‌های مختلف نزد مردم فلات ایران جایگاهی ویژه دارند. ائمه اطهار علیهم السلام، شخصیت های باستانی و اساطیری موجود در شاهنامه‌ی حکیم توس، اسطوره های تاریخی و دینی همچون طالوت و جالوت، سمبل های دینی و اعتقادی وشخصیت های معرفی شده در قصص قرآنی مانند یوسف است که هر یک به شکلی ویژه در آثار حسین_ممتحنی جلوه گری می کنند.
 
شعر آزادی با مطلع «این بانگ آزادی کز خاوران خیزد» از سروده های استاد است که بزرگان معتقدند برای ساخت سرود ملی از همه شایسته تر بود. چون هم حماسی است و هم برآیند پیام انقلاب را در این شعر می‌بینیم. قصاید حمید در شکل اجتماعی و سیاسی کم نظیر است. در ادب معاصرشاید بتوان دو سه چهره نظیر مهرداد_اوستا و ملک_الشعرا را همانند وی در چامه سرایی متبحر دانست.
 
هفت دفتر شعر از حمید_سبزواری به چاپ رسیده است که به ترتیب عبارتند از:
 
یک: سرود درد   
 
نخستین دفتر شعر حمید سبزواری است که سروده های سالها  ۳۶ تا  ۵۷ را در بر می گیرد، دوران ۲۱ ساله ای که مشحون از وقایع سیاسی و رنج و دردمندی شاعر است و خبر از وجدان بیدار و آگاهی اجتماعی وی در شرایط دشوار می دهد. در این دفتر (مشتمل بر حدود ۶۵ غزل ، ۳۶ قصیده ، ۵ مثنوی ، ۳۴ شعر نو، ۱۹ چهارپاره، ۱۹ ترانه، سه مسمط، دو قطعه و یک ترکیب بند ) با مقدمه رهبر_معظم_انقلاب در سال  ۱۳۶۷ منتشر شده است.
 
دو : سرود  سپیده   ۱۳۶۸                                                 
سه : کاروان سپیده  ۱۳۷۳
 
چهار: یاد یاران  ۱۳۷۶ که مثنوی نسبتا بلندی است در رثای شهیدان دفاع_مقدس.
 
پنج: گزیده ادبیات معاصر  
                                            
شش: به رنگ آمده دشمن، منظومه ای است کوتاه با ۵۶ بیت در قالب مثنوی که در آن شیوه های فرهنگی دشمنان انقلاب و اسلام را پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بیان کرده است.
 
هفت: سرودی دیگر
در اردیبهشت ماه ۱۳۸۱ به همت سازمان صدا و سیما و انجمن قلم مراسم نکوداشت شاعر در سالن کوثر سازمان صداوسیما برگزار شد که رهاورد آن مجموعه « سرودی دیگر» با ۱۴۲ قطعه از تازه ترین اشعار کلاسیک می باشد.
 
از آثار ممتاز او سرود خاطره انگیز "خمینی ای امام" است که همزمان با ورود حضرت امام (ره) به ایران در فرودگاه مهرآباد اجرا و همه گیر شد. به خاطر زیبایی و اثرگذاری فوق العاده، این اثر در فهرست آثار معنوی کشور ثبت‌ شده است.
 
تحسین و تقدیر امام خمینی از برخی سروده های حمید سبزواری از بزرگترین افتخارات اوست. امام خمینی با شنیدن ترانه «ای مجاهد شهید مطهر» که در رثای آیت الله مطهری سروده شده بود، فرمودند: انقلاب ما امروز به چنین سرودها و موسیقی هایی نیازمند است.
 
سایر عناوین کسب شده توسط او عبارتند از :
- انتخاب استاد سبزواری به عنوان کارمند نمونه کشور در دهه ۱۳۷۰
- دریافت نشان درجه یک فرهنگ و هنر در سال  ۱۳۷۱
-  انتخاب یکی از کتاب های شعر استاد به نام « سرود درد » به عنوان کتاب سال ۱۳۷۵
-  معرفی استاد به عنوان چهره ماندگار شعر و ادبیات کشور در سومین دوره از همایش چهره های ماندگار کشور ۱۳۸۲
-  نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر  ۱۳۹۳
 
استاد حمید سبزواری را  با عنوان «شاعر انقلاب» و «پدر شعر انقلابی» می شناسند.
او پس از عمری مجاهدت فرهنگی در ۲۲ خرداد امسال در تهران درگذشت.
 
در پايان غزلی از آخرين سروده‌هايش را با عنوان «بازسازی وطن» می خوانیم:  
 
بهار  را دل  من  پر  ترانه  می ‌خواهد
برای  خنده ،  لب  من  بهانه  می خواهد
به   بازسازی   ميهن  ،  بيا   كمر  بنديم
كه عندليب چمن ، آب  و  دانه  می‌خواهد
نهال  نهضت  ما ،  تا  گل  آورد  به چمن
فراغتی ـ  كه بر آرد  جوانه ـ می خواهد
زبان  ز  نغمه  بيگانگی  ببند   ای دوست
كه  بزم  ما   سخنِ  دوستانه   می‌خواهد
فريب حيله ی دشمن، مخور كه  آن  مكّار
بهانه  ‌ای  پی   تاراجِ   خانه    می‌خواهد
ز  فكر   تفرقه   پرهيز  كن  كه  اهريمن
فنای  ملت  ما  ، زين   ميانه  می خواهد
از اين طليعه كه لرزد زبام شرق «حميد»
تداوم    سحری    شادمانه     می‌خواهد
 
روحش شاد و یادش همیشه زنده...
 
 
کلمات کلیدی : حمید سبزواری
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.