نظر منتشر شده
۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 231546
درباره حکایت آقای ظریف و کرباسچی
بخش تعاملی الف - علیرضا امیری
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۸
با تشکّر نسبت به سعه صدر و انتشار یادداشت " حکایت ظریف همان حکایت آقای کرباسچی است" بعد از رویت نظرات خوانندگان گرامی لازم دیدم نکاتی‌ در مورد انتقادات وارده ارائه کنم که شاید بتواند به روشن شدن هر چه بهتر بحث کمک کند و امیدوارم اگر صلاح دانستید نسبت به انتشار آن اقدام بفرمایید.

۱- نکته اولی‌ که می‌خواهم به آن اشاره کنم ،عدم آشنایی بیشتر خوانندگان محترم در مورد قوانین بین الملل و در این مورد خاص بحث ان، پی‌،تی‌ است. دوستان پیمان ان پی‌ تی‌، پیمانی است که کشورهای جهان به صورت داوطلبانه به آن وارد میشوند و میتوانند به صورت اختیاری هر زمان که نیاز دیدند از آن خارج شوند و طبیعی‌ است که کشورهایی که هرگز به آن وارد نشدند مانند هند، پاکستان و اسرائیل و کشورهایی که بعدا از آن خارج شدن مانند کره شمالی، از نظر حقوقی هیچگونه تعهد و مسولیتی در قبال آن ندارند و از بابت عدم عضویت یا خروج از آن هرگز قابل پیگرد حقوقی مثلأ توسط شورای امنیت سازمان ملل نیستند، اما کشورهایی که عضو آن هستند مانند ایران، تا زمانیکه به این عضویت ادامه میدهند در برابر قوانین و اصول آن مسول و متعهد هستند، اما نگرانی که عرض شد این است که اگر ایران قبول کنند که هر سند یا معاهده نامه یی را با گروه ۵+۱ امضا کند که فتوای مانع سخت و استفاده از سلاح اتمی‌ را به صورت سند رسمی‌ بین‌المللی در آورد به صورت غیر مستقیم به این معنی‌ خواهد بود که ایران اولی‌ کشور در دنیا خواهد بود که اختیار خروج از این پیمان را به صورت داوطلبانه از دست خواهد داد چرا که از طرف ۵+۱ این به معنی‌ اقدام ایران در جهت حرکت در جهت ساخت بمب اتمی‌ تلقی خواهد شد، حتی آلمان و ژاپن هم این امر را بصورت تصویب در قانون اساسی‌ خود آورده‌اند نه به صورت پیمان با ۵ عضو شورای امنیت یا دول پیروز!

۲-بسیاری از دوستان تلاش کردند نظر ارائه شده مبنی ٔبر نگرانی از فرمایشات آقای ظریف در مورد امکان قانون شدن فتوا را منافی فتوای مقام معظّم رهبری قلمداد نمایند که البته به نظر می‌رسد اکثریت این عزیزان با نظر خیر خواهی‌ این نظرات را بیان داشته اند، در پاسخ فقط به یک مورد اشاره می‌کنم، در سالهای ابتدایی جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، مرحوم امام ٔبر اساس یک آموزه مذهبی‌، انسانی‌ و اعتقادی، نیروهای نظامی را اکیداً از حمله به شعرهای عراق چه شیعه نشین و چه سنی نشین مانع کرده بودند، ولی‌ صدام این امر را به حساب ضعف ایران گذشته بود و با دئانت و گستاخی شعرهای ما را آماج حملات وحشیانه خود قرار داده بود که بعد از در خواستهای بسیار مردم و فرماندهان نظامی امام این نظر خود را تغییر داد و در حد باز دارندگی اجازه مقابل به مثل را صادر فرمودند، اما حالا فقط تصور نمایید که مثلا پاکستانی‌ که همین حالا پر از تکفیریهای طالبانی است و مجهز به بمب اتمی‌ یا در ۱۰ تا ۱۵ سال آینده اگر قدرتهای رقیب در منطقه مجهز به این سلاح شوند و در صدد باج خواهی‌ از ایران ٔبر بیاند، اگر خدای نکرده این پیشنهاد آقای ظریف تصویب گردد و ایران در یک معاهده بین لمللی فتوای منع تولید سلاح هسته‌ای را امضا کرده باشد برای تغییر آن به منظور دفاع از کشور, تصمیم بالاترین رهبر مذهبی‌ کشور که بالاترین مقام سیاسی کشور هم می‌باشد منوط به همکاری اگر نه موافقت ۵ عضو دائم شورای خواهد شد. مطمئنا هیچ ایرانی‌ وطنپرستی ولو کسانی‌ که به قانون اساسی‌ ری منفی‌ دادند ولی‌ به احترام رای اکثریت به آن التزام دارند راضی‌ نخواهند شد که تصمیمات حیاطی دفاع از امنیت میهن منوط به همکاری سایر کشورها ولو دوست بشود. معاهده پین المللی بین یک یا چند کشور امضا میشود و خروج یک طرفه از آن بدون تبعات حقوقی امکان ندارد، کما اینکه معاهده گلستان و یا ترکمنچای با وجود عوض شدن دهاه دولت و انقراض قاجاریه و پهلوی همچنان معتبر است و امکان فسخ یک طرفه آن هرگز وجود ندارد. از آقای ظریف که خبره سیاست خارجی‌ است واقعاً بعید است که چنین مسلماتی را در نظر ناداشته باشند، حتی اگر فرض را ٔبر این بگذریم که امکان تهدید هسته‌ای از سوی دولتهای همسایه در ۲۰ سال آینده وجود ندارد ولی‌ همین که‌ که این دولت‌ها بدانند که ما چنین محدودیتی را برای خود به وجود آوردیم در منازعات منطقه‌ای دست بالا را خواهند گرفت، شما واقعاً فکر می‌کنید که گروههای مثل داعش و حامیان منطقه یی آن اگر ایران را در مشکلات در روابط با کشورهای تاثیر گذار دنیا نمیدیدند واقعاً جرات این گستاخی‌ها و تاخت و تاز در حوزه امنیت ملی‌ ایران که کشورهای همسایه هستند را داشتند؟!

۳- حتی اگر نکات بالا را به کلی‌ اشتباه بدانیم و نخواهیم قبول داشته باشیم و از زاویه دیگر به مساله نگاه کنیم، این است که ٔبر فرض که این به سود ایران است که که فتوا مقام معظم رهبری به سند رسمی‌ تبدیل شود، ولی‌ همانطور که بارها اعلام شده ، مقام رهبری در جزئیات دخالت نمیکند، در واقع این یک امتیاز و ابزار برای تیم مذاکره کنند است که به نحو احسن از این فتوا برای چانه زنی‌ سیاسی استفاده کند و ارزش گذاری ٔبر این امتیاز باید هنر تیم مذاکره کننده باشد، آیا واقعاً ارزش این امتیاز فقط در جهت حفظ چند هزار دستگاه سانترفیوژ که از نسل ۵۰ سال پیش است می‌باشد و یا نه در قبال آن آیا ۵ کشور عضو شورای امنیت تعهد میدهند که اگر ایران و منافع حیاطی آن توسط قدرتهای هسته‌ای مورد تهدید قرار گرفت وارد عمل شوند و مثلأ آمریکا همانطور که از ژاپن، کره جنوبی، آلمان و تایوان در برابر حمله اتمی‌ یا خارجی‌ در ازای خودداری آنها از ساخت بمب اتمی‌ حمایت می‌کند با ایران هم همکاری می‌کند و یا در گسترش نیروگاهاهی اتمی‌ و همکاری اقتصادی فعال می شود، جان کلام این است که چنین فتوایی ارزش بسیار بالاتری از چیزی که آقای ظریف مد نظر دارند دارد و باید این نسبت در همه مذاکرات و چانه زنیها رعایت شود.

به هر حال امیدوارم توانسته باشم به خوبی‌ این نکات را تببین کرده باشم، اما حرف دل‌ خوانندگان عزیز و ملت ایران نیز که کاملا به این مذاکرات امید بسته اند قابل درک است، واقعاً کشور از جهت عدم مدیریت صحیح مسائل داخلی‌ و خارجی‌ در ۸ سال گذشته توسط دولتهای گذشته در فشار و زحمت است، فشار اقتصادی همراه با بیکاری و رشد منفی‌ اقتصادی و دیگر نه بسامانیها حتی فشار را برای آقای ظریف و تیم او چنان بالا برده که هیچ کس دوست ندارد جای آقای ظریف باشد، به خصوص که حوزه عمل و حوزه مانور ایشان نیز به شدت محدود است، از آنجا که دوست ندارم فقط منتقد باشم و بعضی‌ عزیزان سوال کردند که راه حلی نیز ارائه دهید، به مدد دهاه سال تحقیق و مطالعه و سفر در کشورهای مختلف جهان و با توجه به سفر‌های مکرر ، هر چند اعتقاد دارم هیچ دو کشوری در دنیا را نمی‌توان عیناً مطابق هم دانست ولی‌ با این وجود قویاً اعتقاد دارم که مشابهت و تجارب بسیاری در مورد انقلاب چین و سیر تحوّل آن با انقلاب ایران و کشور ایران وجود دارد، بدون آنکه بخواهم نسخه چین را برای کشورم تجویز نمایم ولی‌ سر گذشت چین و تبدیل آن به قدرت شماره یک دنیا در حال حاضر میتواند درسهای بسیاری به ما به دهد.

۶۶ سال از انقلاب چین می‌گذرد که آن را میتوانیم به دو دوره کاملا مشخص ۳۳ ساله تقسیم کنیم، در ۳۳ سال اول که از سال ۱۹۴۹ تا حدود ۱۹۸۰ ادامع داشت، حکومت انقلابی چین به معنی‌ وقتی کلمه دشمن آمریکا و امپریالیسم غرب مانند ما بود که از هیچ دشمنی و رقابتی با آن خودداری نمیکرد که در یک نمونه کشته شدن ۲ میلیون سرباز چینی‌ در جنگ با آمریکا در شبه جزیره کره بود، از آنطرف به دلیل رقابت و مشکلات سیاسی با شوروی یا روسیه امروز، به شدت با او نیز مشکل داشت و به اصطلاح کاملا اصل نه شرقی‌ و نه غربی را اجرا میکرد و حتی به دلیل دولت تایوان عضو سازمان ملل نیز نبود و به نوعی در تحریم و انزوای کامل بود، اما از حدود ده ۷۰ میلادی مشکلات تغذیه ۶۰۰ میلیون جمعیت و بیکاری گسترده و این حقیقت که سیستم نمیتونیست جواب دهد و از همه بد تر پیشرفت حیرت انگیز رقبای چین مانند ژاپن، کره جنوبی، تایوان، هنگ کنگ و البته آمریکا شکاف اقتصادی را به مثابه یک تهدید امنیت ملی‌ برای سرزمین اصلی‌ چین هر روز بیشتر و بیشتر میکرد و تمام زنگ‌های خطر به صدا در آماده بود، چین در ده ۷۰ میلادی در برابر ۳ انتخاب قرار گرفته بود، ۱- ادامه سیاست تقابل با شرق و غرب و کشورهای همسایه، ۲- تسلیم و و‌ا دادن ۳- حرکت از داخل و همزیستی‌ با خارج. طبیعی‌ بود که راه اول نمیتوانست ادامه یابد و فرو پاشی شوروی در دهه ۸۰ میلادید تأییدی ٔبر این امر بود، از نظر رهبران چین راه دوم یعنی‌ تسلیم و و‌ا دادن نیز به هیچوجه قابل قبول نبود پس راه سوم برای آنها باقی‌ ماند، یعنی‌ آنها به این نتیجه ریسیدن که آمریکا و کشورهای متحد او که جمعییتی بیشتر از چین داشتند یک واقعیت هستند و چین هرگز در شرایطی نیست که بتواند با آنها رقابت کند، ولی از آنطرف برگهای برنده خود را به خوبی‌ می‌دانست، این حقیقت که امریک در رقابت فشرده با روسیه قرار دارد و بسیار خوشحال خواهد شد که چین در این میان حداقل بیطرف بماند، بازار بزرگ مصرف چین که آرزوی سرمایه دارهای آمریکای و غربی بود و از همه مهمتر فرهنگ بسیار غنی و اعتماد به ملت خود که می‌دانست که اگر برخی‌ ظواهر را مانند لباس غربی را به پذیرند ولی‌ ماهیت آنها تغییر نخواهد کرد و به این امر و ملت خود ایمان داشت، با این برگ‌ها و ارزیابی واقع بینانه از بنیه خود که چین فقط میتواند در ۳۰ سال آینده قدرت منطق یی باشد نه قدرت جهانی‌ رهبران چین تصمیم گرفتند وارد معامله بزرگ با دشمنان آمریکایی‌ شوند و در ۳۳ سال دوم راه همزیستی‌ بدون و‌ا دادن را انتخاب کردند و حالا شما می‌بینید که همه کشورهای جهان آرزو دارند که با چین رابطه ٔبر قرار کنند ولی‌ چین همچنان خود را یک قدرت منطقه یی میداند و بیهوده به جز کشورهای همسایه خود نیرو و انرژی خود را در خاورمیانه، آفریقا و یا آمریکای جنوبی مستهلک نمی کند، شاید تجربه چین به کار امروز کشور ما نیز بیاید.به خصوص که آمریکا با زمامدری اوباما و مشکلات منطقه یی و رقابت با روسیه نشان داده که آمادگی این معامله را دارد ولی‌ معلوم نیست رئیس جمهوری آینده این آمادگی را داشته باشد ودشمنان و رقبای ایران در منطقه و طرفداران تندرو ادامه وضعیت کنونی روز به روز اوباما را بیشتر تحت فشار برای تقابل با ایران می‌گذرند.
 
کلمات کلیدی : علیرضا امیری
 
سروش
۱۳۹۳-۰۴-۰۱ ۱۲:۵۹:۴۴
در ضمن، برای کسی که سیاسی می نویسد و طبع روزنامه نگاری دارد، داشتن غلط های املایی پی در پی (مثل دئانت به جای دنائت، ده به جای دهه) و ندانستن فرق "حیاط خلوت" و "مسئله حیاتی" مشکل بزرگی است. سعی کنید قبل از انتشار، متن تان را کنترل املایی کنید. (2217115) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۴-۰۱ ۱۳:۰۵:۰۰
حرف حساب اين روزها كه خريدار ندارد دوست عزيز، بنابر اين متاسفم كه ما چون شما در اقليت قرار گرفته ايم و چند مدت ديگر كاملا آب خواهيم رفت
بعضي از مردم فكر مي كنند با تسليم شدن به دشمن حداقل دنيائي خوب خواهند داشت و چون فقط همين برايشان كافي هست به اميد همين خواسته و بدست آوردنش با هرچه اصول و ايده هاي معنوي مخالف هستند (2217132) (alef-13)
 
یکنفر از مردم
۱۳۹۳-۰۴-۰۱ ۱۳:۵۴:۰۲
جناب امیری به جای پاسخ منطقی به انتقادات عزیزان در صدد توجیه برآمده ای. جناب سخنان شما وقتی قابل قبوله که ایران در فکر ساخت بمب باشد. پس زیاد به حاشیه نرو و مکنونات قلبی خود را واضح بیان کن. (2217257) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۴-۰۱ ۱۳:۵۶:۴۵
مهمترین پایه استدلال شما سست و نادرست است مبنی بر اینکه
(کشورهای از بابت عدم عضویت یا خروج از ان پی تی هرگز قابل پیگرد حقوقی مثلأ توسط شورای امنیت سازمان ملل نیستند،)
شورای امنیت یک نهاد حقوقی نیست بلکه نهادی سیاسی است و به محض اینکه اراده 5 قدرت عضو دائم آن بر این قرار گیرد که عمل کشوری خاص تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی است می توانند بدون پاسخگویی به هیچ مرجعی کشوری را تحت پیگرد یا حتی حمله نظامی قرار دهند. این تنها به اراده و اجماع 5 عضو دانم آن نیاز دارد و نه هیچ قانون دیگری پس لطفا دیگران را به بی اطلاعی از نظام بین الملل متهم نکنید قدرط مطالعاتتان را دقیقتر نمایید. چون این همان استدلال امثال دکتر عسگرخانی است که اگر عضو ان پی تی نبودیم این بلاها سر ما نمی آمد. (2217262) (alef-10)
 
رضااحسن فر
۱۳۹۳-۰۴-۰۱ ۱۳:۵۸:۳۶
مقاله مفیدی است اما یکی ازمشکلات ما نگاه آرمانی به سیاست است فکر می کنیم درسیاست هم داستان مرغ یک پا دارد صادق است درصورتیکه سیاست هم یک جورایی مثل اجتهاد است براساس زمان وموقعیت ومنافع ملی وغیره تغییر میکند ووظیفه سردمداران است که این مطلب رادرجامعه نهادینه کنند که بعضا نه اینکه اینکاررانمی کنند بلکه خودشان به آن دامن می زنند (2217267) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۴-۰۱ ۱۴:۰۲:۱۷
من هرگز متن این فتوا را ندیده ام علی رغم تلاش بسیاری که کرده ام. امکان دارد یک متخصص مذهبی که به حدود و ثغور فتوی از نظر فقهی واقف است متن فتوی را داخل گیومه در اینجا ارایه دهد. دقیقا بگوید مقام معظم رهبری این فتوی را دادند و فتوای ایشان این است: « » به باور من و طبق بررسی هایی که به عمل آورده ام مقام معظم رهبری هرگز چنین فتوایی صادر نفرموده اند. (2217275) (alef-10)
 
محمد
۱۳۹۳-۰۴-۰۱ ۱۵:۰۴:۱۳
به جزء چند غلط املایی
کاملا منطقی و واقع بینانه بود! مخصوصا قسمت حمله موشکی به شهرهای ما! (2217424) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۴-۰۱ ۱۶:۵۵:۳۳
شما موضع دلواپسی ت معلوم نیست!
اون روز نوشته بودی دلواپسی که ظریف این فتوا رو به صورت طرح به مجلس کشور ببره... حالا میگی دلواپسی که به 5+1 تعهد قانونی بدیم

کلا دلواپسی انگار... (2217683) (alef-10)