«درازکِش در ساعت خواب»
نویسنده: زهرا شاهی
انتشارات: هیلا، چاپ اول 1397
167 صفحه، 12000 تومان
****
اکثر ما با با نام پدیدهی «اثر پروانهای» آشنا هستیم، ایدهای که بیان میکند حساسیت سیستمهای آشوبناک به شرایط اولیه به اندازهای است که با تغییری کوچک در این سیستم (مانند بال زدن یک پروانه در این سوی زمین) میتوان شاهد تغییرهای بزرگی در کل سیستم بود (ایجاد طوفان در نقطهی دیگری از زمین). اما جواب این سوال که تا چه حد خودآگاهی و ناخودآگاهی یا تا چه حد اختیار و جبر میتواند برای اعضای چنین سیستمی وجود داشته باشد، مسئله را بغرنج و پیچیده میکند. قانون سوم نیوتون هم میگوید: هر عملی، عکسالعملی در پی دارد که این قانون به قانون کنش و واکنش نیز معروف است. اما قصد من در اینجا پرداختن به هیچ کدام از این نظریهها یا اصلهای علمی نیست، بلکه میخواهم با شکلدهی یک تمثیل، فضایی را برای معرفی بهتر رمان «درازکِش در ساعت خواب» فراهم آورم.
رمان جدید زهرا شاهی که امسال از سوی انتشارات هیلا وارد بازار کتاب شده است، سوالاتی را در ذهن تقویت میکند، همچون اینکه اگر جامعهی انسانی را به مثابه یک سیستم قلمداد کنیم، کنشهای هر فرد تا چه حد میتواند بر کل این سیستم و تکتک اعضای آن تاثیر بگذارد و بالعکس؟ به عبارت دیگر آیا تک تک افراد در چنین سیستم بزرگی اختیاری از خود دارند یا خیر اتفاقهایی به صورت پیشبینیناپذیر میافتد و زندگی افراد را بیآنکه قدرت اختیاری برای انتخاب داشته باشند، وارد فضاهای جدید میکند.
با این مقدمه باید گفت رمان «درازکِش در ساعت خواب» در چنین وضعیتی شکل گرفته است. رمانی که از دو روایت (که توسط دو شخصیت اصلی آن بیان میشود) در جهت خلق فضای داستانی خود بهره گرفته است و از این نظر هم نشان دهندهی خلاقیتی است که در پی کانسپت اصلی داستان امکان بروز پیدا کرده است، یعنی به تصویر کشیدن دو زندگی متفاوت در موازات هم و احتمال تاثیرهایی که اعمال و رفتار هر یک از شخصیتهای اصلی میتواند روی شخصیت دیگر بگذارد.
رمان زهرا شاهی در پانزده بخش نوشته شده است، که بطور مساوی نیمی از آن به شخصیت "شریف" اختصاص داده شده است و نیم دیگری از آن به شخصیت "متین". داستان با توصیف زندگی نمایندههایی از دو قشر متفاوت از جامعه سعی در به تصویر کشیدن معضلات مربوط به هر کدام را دارد. روایت در این رمان ساختاری خطی را دنبال نمیکند بلکه دائما در نوسان بین زمان گذشته و حال است و متانسب با هر شخصیت، فضای داستان، نوع روایت و حتی زبان آن تغییر میکند. آنجا که از قول متین روایت میشود پر است از اصطلاحات کوچه و بازار و نوعی ادبیات به اصطلاح «لاطی» با تکیه کلامهای قشرخاصی از جوانان جامعه و آنجا که از قول شریف روایت میشود انتخاب کلمات و زبان متناسب با شخصیت یک معلم تغییر میکند.
"شریف" معلمی است که نماینده یک قشر تحصیلکرده و اهل مطالعه به حساب میآید و به قول خودش: «مرض کتاب دارد» (صفحه 80 از کتاب) و گاه با فکتهایی که در خلال رمان به آن اشاره میشود متوجه میشویم که او معلم ادبیات است و شعر هم مینویسد و در عین حال به جامعهشناسی و بطور کلی علوم انسانی علاقهمند است، با اینحال او انسانی سرگردان است و به خوبی مشخص میشود که دچار سردرگمی در اتخاذّ تصمیمهایی اساسی در زندگی اش است، او خود را فردی عالم اما بدون عمل میداند و نادیده گرفتن خیلی از مسائل و گذشتن از کنارشان او را با مشکلی غیرقابل اغماض مواجه میکند، مشکلی که زندگی او را در خطر از هم پاشیدگی قرار میدهد. اما او برای تغییر وضعیت حاضر خود نیاز دارد خود را به شخصیتی عملگرا تبدیل کند، به همین خاطر هم هست که نام ویلیام جیمز (فیلسوف آمریکایی و بنیانگذار مکتب پراگماتیسم) هم در رمان طنینانداز می شود (صفحه 115 از کتاب).
رمان «درازکِش در ساعت خواب» به خوبی قشر معلم و سختی کار آنها را زیر ذرهبین قرار داده است. نویسنده این رمان با توصیفهایی که از وضعیت کلاسهای درس در مناطق پایین شهر تهران ارائه میدهد، به خوبی نقدهای اجتماعی جدی را در ذهن خواننده برمیانگیزد:
«اولین بار که رفتم سر کلاسشان نیمهی اسفند بود. اکثر جانورهای آن کلاس یا عوضیهای رفوزه و ردّی بودند یا کفتارهایی منتظر مسخره کردن طعمهی بدبخت. ترکیبی که هر پنجاه سال یکبار تکرار میشود که آن همه شرور آدمخوار را یکجا دور هم جمع کند...» (21و 22)
و چند سال بعد که یکی از شخصیتهای اول رمان از آینده شاگردان آن کلاس صحبت میکند، اینطور میگوید: «آمار بچههای آن کلاس را دارم. دو تا معتاد، یکی زندانی، سهتاشان هم توی تصادف مردهاند...» (صفحه 43)
"متین" شخصیت دیگر رمان است، که نیمی از داستان هم توسط او روایت میشود. متین نیز نماینده قشر ضعیف جامعه است که پس از رها کردن درس و سرنوشت محتومی که در نتیجهی ضعف در پرورش خانوادگی و خلاءهایی چون از دست دادن پدر در دوران تحصیل برایش پیش آمده، دچار اشتباهاتی در انتخابهای خود شده است. اشتباهاتی چون ارتباطهای پیاپی و ناموفقی که ریشه در بچگیاش دارد. بارها در خلال رمان میخوانیم که میگوید پدرش حیف شده است و نباید با مادرش ازدواج میکرد، یا از قول او میخوانیم «بابام خوشی نکرد تو این دنیا» (صفحه 55 از کتاب)
متین با انتخابهای غلط خود زندگی دوگانهای را پیش میگیرد و چنانکه از روحیهاش برمیآید به کار محافظت از شخصیتهای سیاسی و مهم مشغول میشود به همین خاطر در قسمتهایی از داستان که از زبان او روایت میشود شاهد ماجراهای جنایی هستیم. متین فردی است که همه کار میکند تا راه درست زندگی را بیابد و این کار را با جایگزینی معشوقههایی در ناخودآگاه به جای مادرش پیش میگیرد (همانطور که فروید میگوید) او بدون اینکه خود بداند ریشههای انتخابهای غلطش کجاست جبراً اسیر عقدهای دوران کودکی خود میشود. در خلال روایتهایی که از زبان متین گفته میشود نیز میتوان شاهد نقدهای اجتماعی بود، برای مثال سیستم غلطی که مدارس توسط آنها اداره میشود و همین سیستم غلط و تحقیرآمیز موجبات عدم پرورش صحیح را فراهم میآورد.
همانطور که در ابتدا گفته شد نتیجه یک اقدام اشتباه در نهایت، خسارتهایی را در این رمان به وجود میآورد و تقریبا تمام ماجراهای شکل گرفته در این رمان ماجراهایی است که پیرامون همان کنش ابتدایی شکل گرفته است.
زهرا شاهی که در رمان قبلی خود با نام "پیچ" به دنبال جهانی زنانه رفته و راوی اول رمانش یک زن بود، حالا بعد از گذشت یک سال رمان دیگر خود را منتشر کرده است، رمانی که برخلاف رمان قبل به جهانی مردانه میپردازد و شاید یکی از ویژگیهای جالب این کتاب توصیفهایی دقیق و ایجاد فضایی کاملا مردانه باشد که گاه مخاطب فراموش میکند، که یک زن نویسنده این داستان است.
در نهایت رمان جدید زهرا شاهی «درازکِش در ساعت خواب» را میتوان رمان موفقی دانست که در آن، نویسنده ضمن به ارائه گذاشتن تواناییها و خلاقیتهای خود در روایت و ساختار، محتوایی ارزشمند همراه با نقدهای اجتماعی ظریف ارائه میدهد. رمانی که نشان میدهد انتخابهای هر فرد تا چه حد تحت تاثیر اجتماع و قشری است که در آن قرار گرفته است و با این وجود هر انتخاب، سلسلهای از اتفاقات خوب یا بد را با خود به همراه خواهد داشت که باید مسئولیت آن را بر عهده گرفت.
این رمان به مخاطبان ادبیات داستانی ایرانی که به دنبال یک رمان خوب و خوش خوان و همچنین به مخاطبانی که به فرم و ساختاری خلاق در رمان اهمیت میدهند، توصیه میگردد.