«رودخانه تباهی»؛ ماساجی ایشیکاوا؛ترجمه فرشاد رضایی؛ نشر ققنوس فرار از سرزمین خوشبختی!

حمیدرضا امیدی‌سرور،   3981024065 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

در این کتاب، نویسنده با زبانی ساده و بیانی صادقانه، در قالبی روایی به حوادثی که در طول زندگی در کره شمالی پشت سرگذاشته می پردازد و تصویری تاثیر گذار از واقعیت های حاکم بر کره زندگی مردم کره شمالی و سیستم حاکم برآن پیش روی خواننده می گذارد

فرار از سرزمین خوشبختی!

«رودخانه تباهی»

(فرار از کره شمالی)

نوشته : ماساجی ایشیکاوا

ترجمه: فرشاد رضایی

ناشر: ققنوس، چاپ اول 1398

200 صفحه، 21000 تومان

****


در سال‌های اخیر کتابهای گوناگونی درباره کره‌شمالی منتشر شده که هریک به گوشه‌هایی از حقایق زندگی مردم و شیوه‌های حکومت سیستم حاکم براین کشور می‌پردازند. نشر ققنوس با کتاب‌هایی همانند «روح گریان من»، «رهبر عزیز» و ... سهم ویژه ای در این زمینه داشته است. جذابیت این حوزه بیش از همه به خاطر بسته بودن فضای حاکم بر کره شمالی و پنهان کاری سیستم سیاسی این کشور در بیان واقعیت‌هاست که بستری برای کنجکاوی جهت کشف حقایق درباره این نوع از حکومت مبتنی بر ایدئولوژی است، چرا که مستقیما نمونه‌ای برای مقایسه مثل کره جنوبی با جغرافیا و فرهنگ و تاریخ مشترک وجود دارد. ملتی دوپاره شده که هریک راهی متفاوت با دیگری را برگزید و نهایتا سرنوشتی کاملا متفاوت نیز در انتظار آنها بود. جالب اینکه در کره جنوبی، مردمِ کره شمالی را درگیر فقر و بدبختی می‌خوانند و در کره شمالی نیز مردمِ کره جنوبی را دچار چنین وضعیتی می‌دانند!

«رودخانه تباهی» اثر ماساجی ایشیکاوا با ترجمه فرشاد رضایی که اخیرا توسط نشر ققنوس به بازار کتاب عرضه شده، ترجمه‌ای است از رمان A River In Darkness که به شرح خاطرات نویسنده از زندگی در ژاپن، مهاجرت به کره شمالی و در آخر فرار از این کشور و بازگشت به ژاپن می‌پردازد. داشتن این خط روایی باعث شده اثر حاضر باوجود شباهت‌هایش با دیگر کتاب های این حوزه (در بیان واقعیات حاکم بر زندگی مردم کره شمالی و رنج مشقتی که آنها تحمل می‌کنند) به دلیل نوع زندگی راوی و عقبه متفاوت خانوادگی‌اش، از جنبه‌های تازه‌ای برای درک حقایق جاری بر زندگی مردم کره شمالی و تصویر متفاوتی که حکومت کمونیستی حاکم بر آن در خارج از کره ارائه می کند، برخوردار باشد.

ماساجی ایشیکاوا  (با نام کره‌ایِ دو چان سون) در خانواده‌ای با مادری ژاپنی و پدری کره‌ای در کشور ژاپن به دنیا آمد. زندگی با پدری که مدام مست می کند و نه تنها بچه‌ها که مادرشان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد، اوضاع و احوال سختی را برای ماساجی نوجوان به وجود می‌آورد. اما برخلاف تصور او زندگی روی بسیار زشت تری هم داشت که بعد از مهاجرت خانواده آنها به کره شمالی خود را نشان داد.

ایشیکاوا به همراه خانواده‌اش و دیگر خانواده‌های مهاجر در روستاهای اطراف شهرهای بزرگ ژاپن زندگی می‌کردند و به کار طاقت فرسا در کارخانه‌های مختلف مشغول بودند. در ایام رکود اقتصادی ژاپن بعد از جنگ، شرکت های ژاپنی زیادی ورشکست شدند، بیکاری گریبان خود ژاپنی‌ها را هم گرفته بود چه رسد به مهاجران کره ای، این شرایط به ایجاد تبعیض اجتماعی دامن زد. سازمانی بنام «جامعه کره‌ای‌های مقیم ژاپن» که در ژاپن تشکیل شده بود، از فرصت استفاده کرد و در میان مهاجران به تبلیغ آینده‌ای با رفاه و آسودگی در «سرزمین موعود»؛ یعنی کره شمالی  پرداخت؛ کشوری که آغوش گشوده بود تا برای این مهاجران سرزمین خوشبختی باشد.

  چنان که نویسنده روایت می‌کند، حتی رهبر کره شمالی در بیانه‌ای از آغوش باز برای پذیرفتن کره ای های مهاجر و تضمین برای برخورداری از زندگی بهتر را خبر داده بود. سر انجام پدر او  نیز همانند بسیاری از کره‌ای ها به تصور اینکه با رفتن به کره شمالی فرصت‌های شغلی زیاد و نهایتا زندگی بهتری در انتظار خود و خانواده‌اش خواهد بود، راهی این کشور شد. 

ایشیکاوا در زمان ورود به کره شمالی سیزده ساله بود (1960)، او در ادامه کتاب می‌نویسد که چطور اندک زمانی بعد، به توخالی بودن وعده‌های داده شده و زندگی سخت و مشقت باری که در انتظارشان بوده، آگاهی پیدا می‌کند. جالب اینکه در کشور مساوات و برابری، نظامی در نوع خود طبقاتی حاکم بوده و براساس مناسبات آن، برای این خانواده پایین ترین رتبه‌ اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. این سرآغاز زندگی تازه ای است که به مراتب از دورانی که در ژاپن بودند، دشوار تر و سیاه تر است. در کره شمالی نه تنها فقر و گرسنگی بیش از گذشته گریبان او و خانواده اش را می‌گیرد،  بلکه تحقیر و سلب آزادی‌های بدیهی، زندگی‌شان را به زندانی جهنمی بدل می‌سازد که فکری جز رهایی از آن را در سر نمی تواند بپروراند. 

از یک سو دولت به دلیل نیاز به نیروی کار آنها را در ژاپن جذب کرده و به کره آورده و از سوی دیگر برخی که به عنوان مهاجرانی که از ژاپن آمده‌اند، با بدبینی به عنوان جاسوس تحت نظر گرفته شده اند! 

حتی درخشش در تحصیلات مدرسه هم کمکی به ایشیکاوا نمی‌کند تا تغییری در سرنوشتی که برایش مقدر شده به وجود بیاورد. زندگی سخت به عنوان کارگری کشاورز، فقر و گرسنگی و تحقیر دست به دست هم می دهند و اگر چه به دلیل مهاجرت از ژاپن و گذشت سالهایی طولانی دیگر خود را در این کشور بیگانه می‌بیند، اما با پافشاری بر آرزوی فرار و بازگشت به ژاپن نهایتا 36 سال بعد (1996) این فکر را به اجرا می‌گذارد.

این  سرگذشت‌نامه خودنوشت و مستند به حقایق زندگی نویسنده با انتشار نقشه آغاز می شود که مسیر حرکت  ایشیکاوا را در حین فرار از کره شمالی به ژاپن با طی مراحلی ششگانه نشان می‌دهد. مراحلی دشوار و در عین حال مرگبار همانند گذر از رودخانه یالو و  سفری ۴۰۰ کیلومتری در کوه‌های شانگهای و... که میل مفرط ایشیکاوا  برای رهایی از این زندان و رسیدن به جهان آزاد تحمل چنین مسیر دشوار و پرمخاطره‌ای را ممکن می سازد.  تلاشی برای نجات خود که قرار است پیش زمینه‌ی رهایی دیگر اعضای خانواده او نیز شود. هرچند که تقدیر قرار نیست همه آرزوهای او را محقق کند...

در این کتاب، ایشیکاوا با زبانی ساده و بیانی صادقانه، در قالبی روایی به حوادثی که در طول این سالها پشت سر گذاشته می پردازد و تصویری تاثیر گذار از واقعیت های حاکم بر کره زندگی مردم کره شمالی و سیستم حاکم برآن پیش روی خواننده می گذارد. زندگی او روایت‌گر گوشه‌ای دیگر از تاریخ و زندگی مردمی است که باور چگونگی مناسبات حاکم بر کشور آنها در مخیله خواننده نمی‌گنجد و به همین دلیل است که در عین آموزنده و آگاهی بخش بودن، جذاب نیز هست.  

yektanetتریبون

پربحث‌های دیروز

  1. صفرای دلار و سرکنگبین مسوولان اقتصادی !

  2. ۲ نکته در مورد جنجالِ ۱۰۰ همتی!

  3. قدرت دفاعی ایران را با یک سلسله رزمایش نشان می‌دهیم

  4. پزشکیان در تنگنای چاپلوسان دستپاچه ودوستان عجول/ اشتباه راهبردی و دلار ۸۰ هزار تومانی/ عملکرد دولت به روایت یک اصولگرا

  5. لحظات هولناک اعدام خیابانی شهروندان سوری توسط نیروهای الجولانی

  6. اظهارات عجیب نماینده ویژه پزشکیان: اینکه صبح بلند شویم و دلمان بلرزد کی می‌خواهد از کی انتقام بگیرد باید جمع شود!

  7. پوتین از آذربایجان عذرخواهی کرد

  8. جایگزینی کارت سوخت به راحتی امکانپذیر نیست

  9. تشکیل ۲۰ پرونده قضایی برای تخلف بیمارستان بین‌المللی تبریز

  10. ستادکل نیروهای مسلح: آمریکا در سوریه دستاوردی نخواهد داشت

  11. پزشکیان: کولبری، سوخت‌بری و ته‌لنجی را به جای فرصت به تهدید تبدیل کرده‌ایم

  12. عراقچی: سال ۲۰۲۵، سالی مهم در موضوع هسته‌ای ایران خواهد بود

  13. مخالفت مجمع تشخیص با مصوبه مجلس درباره واردات خودرو/ پای مسائل ارزی در میان است

  14. شراکت راهبردی ایران و چین آهنین است

پربحث‌های هفته

  1. زمزمه‌های استیضاح همتی/ سیاست‌ ارزی، کار دست وزیر اقتصاد داد؟

  2. خار چشم محور غربی- عبری

  3. وعده های الجولانی تو خالی بود؛ آتش‌ زدن نمادهای مذهبی در سوریه

  4. زنگ هشدار اتباع غیرمجاز/ فعالیت شاخه افغانستانی تروریست‌های تحریرالشام در نزدیکی مرزهای ایران

  5. ما و آینده ایران

  6. آقایان، وقت کردید به مشکلات مردم هم فکر کنید!

  7. نظرات برگزیده مخاطبان «الف»: مذاکره با آمریکا همه مشکلات را حل نمی‌کند/ چرا با این همه ثروت به این وضع دچاریم؟!/ نمی‌شود هزینه‌ها دلاری و حقوق‌ها ریالی باشد

  8. چرا به مردم نمی گوئیم! 

  9. صفرای دلار و سرکنگبین مسوولان اقتصادی !

  10. چه کسی ماجرای قطعی برق را درست روایت می‌کند؟!

  11. ۲ نکته در مورد جنجالِ ۱۰۰ همتی!

  12. عصبانیت شدید علم الهدی از عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب/دولت برای راضی کردن مردم در بحث ناترازی ها، بی حجابی را آزاد کرد!

  13. آداب باخت

  14. کالبدشکافی شایعه استعفای پزشکیان/ ماموریت چینی برای لاریجانی؟

  15. دفاع همتی از گران‌شدن دلار/ چراغ سبز آقای وزیر به تورم؟

  16. مخاطبان‌مان را فراری ندهیم !

  17. خداحافظی مردم با گوشت؟!

  18. وقتی افسار قیمت ها از دست دولت در می رود!

  19. استقبال از موضع اخیر قالیباف/ سهم‌خواهی‌ها صدای پسر رئیس‌جمهور را درآورد

  20. نکنید آقایان، نکنید!

  21. مردم دو درجه کمتر، دولت ۱۰ درجه!

  22. نامه کمیسیون امنیت ملی به دیوان عدالت اداری درباره ابطال حکم انتصاب ظریف

  23. داریوش کاردان: انگار مهران مدیری از اینکه من آوردمش تلویزیون ناراحته!/به برنامه‌اش هم نرفتم، چون غیرقابل پخش می‌شد

  24.  کاسبان تسلیم و شلیک به اصلِ مذاکره در رسانه‌های اصلاح‌طلب

  25. گزافه‌گویی وزیر خارجه جولانی علیه ایران

آخرین عناوین